«افشاگری» برای کسب محبوبیت؛ اما به چه قیمتی؟
پارسینه: فرهنگ سیاسی ایرانیان، کم با ناهنجاری و مشکل روبهرو بود که چند سالی است فرهنگ افشارگری میان سیاسیون هم به آن اضافه و اکنون افشاگری به مولفه ایی تاثیر گذار در فرهنگ سیاسی ایرانیان تبدیل شده است که از طریق آن کاسبی محبوبیت و رای میشود. در این فرایند، پردهدری و بیاخلاقیهایی صورت میگیرد و آبروهایی ریخته میشود. اما اگر این افشاگری مقامات سیاسی به مسائل امنیتی کشور هم برسد آن زمان چه باید کرد ؟
تابناك: فرهنگ سیاسی ایرانیان، کم با دشواری و مشکل روبهرو بود که چند سالی است، فرهنگ افشارگری میان سیاسیون هم به آن اضافه شده است.
نکته تلخ ماجرا اینجاست که در آخرین مورد و تلاش برای افشاگری، هزینه این کار را یک روزنامه داده و به دلیل انتشار سخنان یک مقام دولتی، این نشریه با تعطیلی موقت روبهرو شده است؛ البته این که میزان تقصیر این روزنامه به چه میزان است، موضوع این بحث نیست.
بر پایه این گزارش، پیشتر مواردی چون مدیریت قبیلهای، عمل بر پایه غریزه و نه عقل و حکمت، فرافکنی مشکلات و ناکارآمدیهای به بیرون از کشور و فراگیری تئوری توهم توطئه و از این دست، از مشخصههای فرهنگ سیاسی ایرانیان بود؛ اما چند سالی است که این فرهنگ سیاسی، پدیده جدید و جذاب « افشاگری » را هم به مؤلفه های خود افزوده و اتفاقا در این چند سال پررنگ از هر مؤلفه دیگر در فرهنگ سیاسی ایران، خود را نمایان کرده است.
بنابراین، فرهنگ افشاگری که یک تاکتیک برای به محاق کشیدن رقیب در عرصههای گوناگون است، گاه در نشریات و رسانههای غربی رواج دارد، اما هیچ گاه به فرهنگ سیاسی دولتمردان یک کشور تبدیل نشده است. در واقع، افشاگری تاکتیکی برای ساختن و پیشبرد سیاستهای یک کشور نیست که بخواهد توسط مقامات یک کشور علیه هم مورد استفاده قرار گیرد.
اکنون بحث این نیست که مدارکی را که مقامات مدعیاند علیه دیگری دارند، اعتبار دارند یا نه و اگر دارند، چه کار باید کرد که این وظیفه سیاستگذاران است، بلکه بحث بر این است که افشارگری اکنون به یک جزیی از فرهنگ سیاسی ایرانیان تبدیل شده است که از طریق آن کاسبی محبوبیت میشود.
در این فرایند پرده دری و بی اخلاقهایی میشود که به کمک دسترسی مقامات به رسانههای جمعی در سطح وسیعی گسترش مییابد و آبروهایی ریخته میشود و سرانجام هم هیچ ادعایی ثابت نمیشود و این مردم هستند که سرانجام، فریب خورده از یک شعار افشاگرانه جریان امور را به کسانی سپردهاند که اگر بنا بر همان فرهنگ افشاگری باشد، خود پروندهای سیاه و تار دارند.
این فرهنگ سیاسی تازه شکل گرفته در مسائل اقتصادی، اکنون در حال فراگیر شدن است که دشواریهای بسیاری آفریده است، اما هنگامی که این فرهنگ افشاگرا، پای خود را به مسائل امنیتی، سیاست خارجی کشور و امنیت داخلی مردم بکشاند و برای حذف رقیب، اطلاعات داشته را در اختیار دشمن بگذارد، آنگاه است که دیگر افشاگری به قیمت نابودی یک کشور تمام میشود.
بنابراین، باید توجه داشت که ورود مقاماتی که دارای روحیه افشاگری به قصد به دست آوردن محبوبیت و حذف رقیب هستند، خواه ناخواه به همه مسائل حتی امنیت کشور و حتی بیشتر از آن اطلاعات زندگی اشخاص هم کشیده خواهد شد؛ پس آیا باید به این فرهنگ نوظهور اجازه رشد داد و یا در برابر آن ایستادگی کرد؟
Bookmark and Share
ارسال نظر