چه لباسهایی خانمها را با اعتماد به نفس بیشتری نشان میدهند؟
پارسینه: در اینجا نمیخواهیم به هزاران راهی که برای افزایش اعتماد به نفس وجود دارند بپردازیم. بلکه تنها به یکی از کوچکترین آنها یعنی لباس پوشیدن اکتفا میکنیم.
یکی از مشکلاتی که شاید به خاطر نقص دستگاه آموزشی ما از کودکی باشد این است که بسیاری از مهارتهای مورد نیاز زندگی را یا آموزش ندیده ایم و یا به درستی آموزش داده نشده اند.
در هر مرحلهای از زندگی که باشیم، اگر نتوانیم به درستی عقیده خود را بیان کنیم و از خودمان در مقابل دیگران دفاع نکنیم، فرصتهای بسیاری از جلومان برداشته خواهند شد.
کافی است همین الان به چند فرصتی به خاطر نداشتن جسارت سوختهاند فکر کنیم و ببینیم که واقعا اگر در آن لحظه خاص، یک قدم جلو میگذاشتیم، چه تغییری در روند زندگیمان رخ میداد؟ مخصوصا این مساله برای خانمها بیشتر است. چرا که کمتر فرصتی برای ابراز تواناییهای خود دارند و به خصوص در محیطهای کاری که معمولا کمتر به تواناییهایشان اعتماد میشود.
از دادن ایدههای مهم و پای آن ایدهها ایستادگی کردن تا درخواست برای ترفیع شغلی. به همین دلیل داشتن اعتماد به نفس برای خانمها دوچندان اهمیت دارد. در اینجا نمیخواهیم به هزاران راهی که برای افزایش اعتماد به نفس وجود دارند بپردازیم. بلکه تنها به یکی از کوچکترین آنها یعنی لباس پوشیدن اکتفا میکنیم.
درست است که لباس شاید مساله مهمی به نظر نرسد. اما حدود ۷۰ درصد برداشتهای اولیهای که از ما میشود، به خاطر زبان غیر کلامی ما یعنی رفتار، حرکات و نحوه لباس پوشیدنما برمیگردد.
به همین دلیل خود نوع پوشش ما میتواند باعث شود که دیگران برداشت متفاوتی در مقابل ما داشته باشند و حتی تا حدودی ما را برتر از چیزی که فکر میکردند، بیابند. برای درک بهتر این موضوع فقط یک مثال بامزه کوچک میزنم. به نظرتان اگر موجودی مثل ببر، پوشش مانند فلامینگو شاد و آکنده از پر بود، باز هم چنین حسی نسبت به آن داشتیم؟
نکته اول: محکم لباس بپوشید!
ممکن است به خاطر سن یا روحیهتان بیشتر مایل به استفاده از لباسهای آزاد و راحت و کژوال باشید. اما فراموش نکنید که این لباسها در عین راحتی شان، ناخودآگاه در ذهن دیگران ما را فردی بی دغدغهتر و با جدیتی کمتر خواهد ساخت. لباسهای آراستهتر مانند مانتوهای رسمی و با طرحهای زنانه، اما موقر، باعث میشوند که تا درصد خوبی ما منسجمتر و محکمتر دیده شویم.
نکته دوم: به دنبال لباس مارک نباشید!
درست است که لباسهای مارک و برند اکثرا خوش دوخت هستند، کیفیت خوبی دارند و کسی بدش نمیآید که آنها را بر تن کند. اما وقتی که خودمان را در پشت انبوهی از لباس مجلسی و اکسسوریهای پرزرق و برق و گران قیمت مخفی کنیم، داریم این پیام را منتقل میکنیم که شخصیت ما حرفی برای گفتن ندارد و به جای آن با نمایش قدرت خریدمان، میخواهیم خودمان را اثبات کنیم.
نکته سوم: ساده لباس بپوشید.
این روزها از مانتو گرفته تا لباس عروس در طرحهای مختلفی تولید میشوند که انصافا هم یکی از دیگری زیباتر است. اما این طراحیهای گوناگون شاید برای جایی که میخواهیم بگوییم که من هم هستم! چندان مناسب نباشند. چرا که در درجه اول کمی روی اینکه ما برای حرف مهمی اینجا هستیم، ممانعت میکنند و در درجه دوم هم تمرکز دیگران به جای اینکه بیشتر روی خود ما متمرکز شود، به لباس ما و نقشهای گوناگونش جلب میشود. ولی استفاده از رنگ ها، طرحها و مدلهای ساده یعنی تاکید دوچندان روی اینکه خودمان حرفی برای گفتن داریم.
در پایان باز هم لازم میدانم به تاکید روی این نکته که هیچ چیزی جای اعتماد به نفس واقعی را نمیگیرد و آن هم فقط با تجربه کردن و درس گرفتن از آن تجربهها ممکن خواهد بود. درسهایی که ما را با نقاط ضعف و قوتمان آشنا خواهند کرد.
در هر مرحلهای از زندگی که باشیم، اگر نتوانیم به درستی عقیده خود را بیان کنیم و از خودمان در مقابل دیگران دفاع نکنیم، فرصتهای بسیاری از جلومان برداشته خواهند شد.
کافی است همین الان به چند فرصتی به خاطر نداشتن جسارت سوختهاند فکر کنیم و ببینیم که واقعا اگر در آن لحظه خاص، یک قدم جلو میگذاشتیم، چه تغییری در روند زندگیمان رخ میداد؟ مخصوصا این مساله برای خانمها بیشتر است. چرا که کمتر فرصتی برای ابراز تواناییهای خود دارند و به خصوص در محیطهای کاری که معمولا کمتر به تواناییهایشان اعتماد میشود.
از دادن ایدههای مهم و پای آن ایدهها ایستادگی کردن تا درخواست برای ترفیع شغلی. به همین دلیل داشتن اعتماد به نفس برای خانمها دوچندان اهمیت دارد. در اینجا نمیخواهیم به هزاران راهی که برای افزایش اعتماد به نفس وجود دارند بپردازیم. بلکه تنها به یکی از کوچکترین آنها یعنی لباس پوشیدن اکتفا میکنیم.
درست است که لباس شاید مساله مهمی به نظر نرسد. اما حدود ۷۰ درصد برداشتهای اولیهای که از ما میشود، به خاطر زبان غیر کلامی ما یعنی رفتار، حرکات و نحوه لباس پوشیدنما برمیگردد.
به همین دلیل خود نوع پوشش ما میتواند باعث شود که دیگران برداشت متفاوتی در مقابل ما داشته باشند و حتی تا حدودی ما را برتر از چیزی که فکر میکردند، بیابند. برای درک بهتر این موضوع فقط یک مثال بامزه کوچک میزنم. به نظرتان اگر موجودی مثل ببر، پوشش مانند فلامینگو شاد و آکنده از پر بود، باز هم چنین حسی نسبت به آن داشتیم؟
نکته اول: محکم لباس بپوشید!
ممکن است به خاطر سن یا روحیهتان بیشتر مایل به استفاده از لباسهای آزاد و راحت و کژوال باشید. اما فراموش نکنید که این لباسها در عین راحتی شان، ناخودآگاه در ذهن دیگران ما را فردی بی دغدغهتر و با جدیتی کمتر خواهد ساخت. لباسهای آراستهتر مانند مانتوهای رسمی و با طرحهای زنانه، اما موقر، باعث میشوند که تا درصد خوبی ما منسجمتر و محکمتر دیده شویم.
نکته دوم: به دنبال لباس مارک نباشید!
درست است که لباسهای مارک و برند اکثرا خوش دوخت هستند، کیفیت خوبی دارند و کسی بدش نمیآید که آنها را بر تن کند. اما وقتی که خودمان را در پشت انبوهی از لباس مجلسی و اکسسوریهای پرزرق و برق و گران قیمت مخفی کنیم، داریم این پیام را منتقل میکنیم که شخصیت ما حرفی برای گفتن ندارد و به جای آن با نمایش قدرت خریدمان، میخواهیم خودمان را اثبات کنیم.
نکته سوم: ساده لباس بپوشید.
این روزها از مانتو گرفته تا لباس عروس در طرحهای مختلفی تولید میشوند که انصافا هم یکی از دیگری زیباتر است. اما این طراحیهای گوناگون شاید برای جایی که میخواهیم بگوییم که من هم هستم! چندان مناسب نباشند. چرا که در درجه اول کمی روی اینکه ما برای حرف مهمی اینجا هستیم، ممانعت میکنند و در درجه دوم هم تمرکز دیگران به جای اینکه بیشتر روی خود ما متمرکز شود، به لباس ما و نقشهای گوناگونش جلب میشود. ولی استفاده از رنگ ها، طرحها و مدلهای ساده یعنی تاکید دوچندان روی اینکه خودمان حرفی برای گفتن داریم.
در پایان باز هم لازم میدانم به تاکید روی این نکته که هیچ چیزی جای اعتماد به نفس واقعی را نمیگیرد و آن هم فقط با تجربه کردن و درس گرفتن از آن تجربهها ممکن خواهد بود. درسهایی که ما را با نقاط ضعف و قوتمان آشنا خواهند کرد.
منبع: زندگی آنلاین
ارسال نظر