چرا حضرت زکریا برای تولد فرزندش آیت و نشانه طلب نمود؟

پارسینه: سوره آل عمران، آیه ۴۱: («قالَ رَبِّ اجْعَلْ لِی آیَةً قالَ آیَتُکَ أَلاَّ تُکَلِّمَ النَّاسَ ثَلاثَةَ أَیَّامٍ إِلاَّ رَمْزاً وَ اذْکُرْ رَبَّکَ کَثِیراً وَ سَبِّحْ بِالْعَشِیِّ وَ الْإِبْکار»).

پس از اینکه حضرت زکریا (علیه السلام) از خداوند تقاضای فرزند کرد و فرشتگان، تولد حضرت یحیی (ع) را به ایشان بشارت دادند، درخواست نشانهای برای این بشارت نمود. خداوند حکیم نیز در خواست حضرت زکریا را پذیرفت و سه شبانه روز زبان او بدون هیچ عامل طبیعى از سخن گفتن با مردم باز ماند.
علامه طباطبایی (قدسسره) در تفسیر این بخش از آیه، در پاسخ این سوال که «اگر انبیا (علیهمالسلام) معصوم هستند و در تشخیص حق و باطل اشتباه نمی کنند تا نشانه و ممیِّز بخواهند، پس چرا حضرت زکریّا (علیهالسلام) آیت و نشانه طلب می کند؟»، می فرمایند:
درست است که انبیا (علیهمالسلام) معصوم هستند و در تشخیص حق و باطل اشتباه نمی کنند؛ امّا عصمت آنان ذاتی نیست، زیرا مستقل نیستند، بلکه با عنایت الهی تشخیص می دهند. چه محذوری دارد که حضرت زکریا (علیهالسلام) از پروردگار خود نشانی بخواهد که دلالت کند آنچه قبلاً دریافت کرده بشارت الهی بوده است. آری اگر دعای وی مستجاب نمی شد و علامت ویژه برای او قرار داده نمی شد اشکال به جا بود. علاوه بر این، ویژگی خود آیه (ناتوانی سه روز سخن گفتن) تأیید و بلکه دلالت بر درخواست تمییز میکند، زیرا نشانهای که خدا برایش قرار داد، چیزی نبود که شیطان توان آن را داشته باشد و آن اثرگذاری بر جان پیامبر است که به اقتضای عصمت، در توان شیطان نیست [۱].
لازم است عنایت شود، حضرت زکریّا (ع) که مدّت مدیدی از دوران نبوّت را گذرانده و بارها وحی و الهام الهی را دریافت کرده بود و آن را به خوبی می شناخت، نمی شود برای تشخیص اصل وحی نشانه بخواهد. به یقین، تشخیص انبیا (علیهمالسلام) ذاتی نیست و آن را از خدا دریافت می کنند؛ ولی خداوند وقتی آنان را به حدّ نصاب نبوّت رسانیده، قدرت تشخیص را نیز به آنان داده است و انبیا (علیهمالسلام) نیز همواره آن را حفظ می کنند، وگرنه باید در هر قضیّه ای (نه تنها در بشارت فرزند) آیه و نشانه بطلبند که آیا آنچه دریافت کرده اند وحی خداست یا وسوسه شیطان.
احتمال تشخیص وحی الهی از وسوسه شیطانی بدان سبب مردود است که کسی که به مقام نبوّت می رسد و بیّنه الهی دارد و از بندگان مخلَص است، سخن فرشتگان را به خوبی تشخیص می دهد و علامه طباطبایی خود یادآور شده اند، شیطان را در جان او راهی نیست و اگر هم تصرّفی باشد، به عنوان بیماری و ضرر رساندن در محدوده بدن و جسم اوست، چنانکه از زبان حضرت ایّوب (علیهالسلام) آمده است [۲]، اما این تصرّف نقص به شمار نمی آید؛ غیر از اینکه اصولا در محدوده جان و روح انبیا (علیهمالسلام) هرگز شیطان تصرّفی ندارد، همانگونه که در مجاری تبلیغی و تعلیمی آنان تصرّفی نخواهد داشت، هرچند در جامعه و بین مردم القائاتی دارد تا اهداف والای انبیا محقق نشود [۳].
وانگهی، زکریّا (علیهالسلام) با قاطعیّتی خاص از خداوند آیت خواست؛ اگر او درباره شنونده خویش تردید داشت که آیا خداست یا دیگری، این چنین با جزم نشانه نمی طلبید، بلکه می گفت: اگر تو که این سخن را می گویی، ربّ هستی، برای من نشانه قرار ده [۴].
نویسنده تفسیر المیزان در سوره «مریم»، این نقص را جبران کرده و در بیان راز استفهام حضرت زکریا [۵]آن را برای حصول اطمینان دانسته و به داستان حضرت ابراهیم (علیهالسلام) در ذبح پرندگان برای اطمینان قلبی تنظیر کرده اند: («.. رَبِّ اَرِنی کَیفَ تُحی المَوتی») [۶].
بنابراین آیت خواستن حضرت زکریا (ع) نیز برای دانستن زمان تحقق وعده الهی است، نه برای تشخیص وحی از وسوسه ابلیس و اگر برای تعیین زمان تحقق وعده الهی نباشد، لااقل برای مزید طمأنینه است؛ نه برای اصل تشخیص.
پی نوشت:
[۱]ر. ک: المیزان، ج. ۳، ص. ۲۰۸ ـ. ۲۰۷.
[۲]سوره ص، آیه ۴۱: («اَنّی مَسَّنِی الشَّیطنُ بِنُصبٍ وعَذاب»).
[۳]سوره حجّ، آیه ۵۲: («وما اَرسَلنا مِن قَبلِکَ مِن رَسولٍ ولانَبِی اِلاّ اِذا تَمَنّی اَلقَی الشَّیطنُ فی اُمنِیَّتِهِ...»).
[۴]ر. ک: المیزان، ج. ۳، ص. ۲۰۹ ـ. ۲۰۸.
[۵]سوره مریم، آیات ۸-۱۰.
[۶]سوره بقره، آیه ۲۶۰؛ ر. ک: المیزان، ج. ۱۴، ص. ۱۷ ـ. ۱۶.
تفسیر نمونه، ج۲، ص. ۵۳۹. ترجمه تفسیر المیزان، ج۳، ص. ۲۸۰. تفسیر تسنیم، ج. ۱۴، ذیل آیه.
ارسال نظر