اجساد گورستان، عروسک‌های دانشمند روس +تصاویر

پدر و مادر «آناتولی مسکوین» همواره تصور می‌کردند پسرشان به عروسک علاقه خاصی داشته و به همین منظور کلکسیونی در اشکال و اندازه‌های متفاوت از عروسک برای خود جمع آوری کرده است.

به گفته مادر وی آن‌ها هرگز تصور نمی‌کردند که هر یک از عروسک‌ها می‌توانند جسد افرادی باشند که پسرشان آن‌ها را از قبرستان بیرون کشیده و با استفاده از نمک و دیگر مواد خشک کرده و در نهایت تبدیل به عروسک‌های مومیایی کرده است.

این متهم نابغه علاقه خاصی به دروس تاریخی داشته و به ۱۳ زبان دنیا صحبت می‌کرد. علاقه وی به سفر باورنکردنی بود و حتی با توجه به استعداد‌های خاصش در کالج روسیه نیز دروس تاریخی و زبان را تدریس می‌کرد.

در پرونده این جنایتکار روس نام ۲۹ دختر بین سنین ۳ تا ۲۵ سال دیده می‌شد که همگی در آپارتمانش مومیایی و تبدیل به عروسک شده بودند.

دانشمند و زبان شناس روس پس از دستگیری در باز جویی‌های انجام شده اعتراف کرد که منشا تمام جنایت هایش به دوران کودکی وی زمانی که تنها ۱۳ سال سن داشته بازمی گردد، اما به گفته روان پزشکان او به شدت به بیماری اسکیزوفرنی پارانوئید مبتلا بوده است که پس از محاکمه در یک بیمارستان روانی نیز دوران محکومیت خود را سپری می‌کند.

محققان پلیس از کتابخانه شخصی این دانشمند قاتل بیش از ۶۰ هزار کتاب پیدا کرده بودند که در کنار عروسک‌های رنگارنگش دیده می‌شد.

او همواره یک فرد منزوی بود که هرگز ازدواج نکرد و ترجیح می‌داد با والدین خود زندگی کند. علاقه خاصی به نوشیدن الکل و کشیدن سیگار نداشت و می‌توان گفت: فردی درون گرا به نظر می‌رسید که تنها علاقه اش مطالعه بی وقفه کتاب‌های گوناگون بود.

بنا بر گزارش‌های پلیس وی در اعترافات خود بیان کرده بود که شب‌ها در میان قبر‌ها قدم می‌زد و حتی یک بار نیز در یک گور خوابیده بود با این وجود هیچیک از همکاران و افرادی که وی را می‌شناختند او را فردی غیر عادی با رفتاری نابهنجار توصیف نکردند.

ماموران پلیس در ۲ نوامبر ۲۰۱۱ میلادی در پی نبش قبر‌های مختلف گورستانی در نزدیکی منزل متهم به وی ظنین شده و خانه اش را مورد بازرسی قرار دادند. ماموران ابزار خشک کردن و تبدیل به عروسک کردن مردگان را در آپارتمان این دانشمند و کنار کتاب هایش پیدا کرده و او را بازداشت کردند.

به گفته این متهم روس وی می‌توانسته با استفاده از سحر و جادو مردگان را دوباره به عالم زندگان باز گرداند و با آن‌ها ارتباط برقرار کند. «آناتولی» در واگویه‌های خود بیان کرد که می‌دانسته که با بیرون کشیدن اجساد مردگان از گورستان مرتکب جرم می‌شود، اما اجساد او را فرا خوانده و درخواست کمک می‌کردند. او برایشان آهنگ می‌خواند و با آن‌ها حرف می‌زد و حتی گاهی اوقات برای این مردگان جشن تولد نیز می‌گرفت.

آناتولی حتی با اجسادی که کم سن‌تر بودند نیز کارتون تماشا می‌کرد و به عبارتی با تک تک عروسک‌های مرده اش دوستی مسالمت آمیزی داشت.

بنا بر ادعای این متهم هر یک از اجساد خود از وی درخواست کمک می‌کردند و تا زمانی که از سوی فرد درخواستی دریافت نمی‌کرد وارد قبرش نمی‌شد.