خطیر: حقیقی با سر به بینی من کوبید

علی خطیر معاون باشگاه استقلال درباره علت درگیری اش با علیرضا حقیقی دروازه بان سابق تیم ملی فوتبال کشورمان گفت:استقلال مشکل زمان تمرین داشت و ما زمین این مجموعه را تاپایان فصل اجاره کردیم و من هم امروز به همین دلیل به این مجموعه رفتم.

زمانیکه برای بازدید از زمین مجموعه انقلاب رفته بودم با حقیقی و مربی اش رو به رو شدم

او افزود: با توجه به اینکه زمین چمن انقلاب مناسب نبود با پیمانکاری به آنجا رفتم تا زمین ترمیم شود زمانی که وارد مجموعه شدم تا بازدیدی داشته باشم دیدم یک دروازه بان همراه با مربی به تمرین پرداخته است.

خطیر ادامه داد: دروازه بان و مربی به سمت من آمدند و گفتند تردد زیاد است و چرا در اینجا هستید که من همانجا اعلام کردم این زمین را باشگاه استقلال اجاره کرده است و کامیون آمده تا کار‌های مربوط به احیای زمین انجام شود و سپس گفتند زمین تمرین اجاره حقیقی است در نهایت حقیقی با مربی اش به فاصله چند متر آن طرف‌تر با من به صحبت پرداخت و با حالتی بی ادبانه به من گفت: شما؟، من هم گفتم شما؟ و در نهایت با سر به بینی من کوبید و من با او وارد جدال نشدم.

پس از درگیری به حقیقی گفتند چه کسی گفته است شما وارد مجموعه شوید؟

او ادامه داد:بینی من شکست و حراست وارد مساله شد و در نهایت به حقیقی گفتند چه کسی گفته است شما وارد مجموعه شوید و در نهایت کلانتری او را بازداشت کرد و من هم در بیمارستان هستم.

خطیر افزود:بخشی به فرهنگ فوتبال بر می‌گردد و ایشان اصلا من را نمی‌شناخت و خیلی درد ناک‌تر این است که این بازیکن به واسطه پول‌هایی که در می‌آورند فکر می‌کنند در جامعه هر کاری را می‌تواند انجام دهند و ناهنجاری را بوجود بیاورند و به جای من امکان داشت هر فرد دیگری بود و شاید، چون من معاون استقلال بودم فرایند بهتر دنبال شد، اما امکان داشت با قدرت و پول‌هایی که دارند این رفتار‌ها با هر فردی در جامعه داشتند باشند و شخص مربوطه نتواند این موضوعات را پیگیری کند.

تا آخر این موضوع را دنبال می‌کنم

او در خصوص بازداشت بودن حقیقی بیان داشت: تا جایی که می‌دانم و به من اطلاع داده اند او در بازداشت بوده است، همچنین چند نفری تماس گرفتند که رضایت بدهم، اما من تا آخر این موضوع را دنبال می‌کنم و اجازه نمی‌دهم افرادی که پول و قدرت دارند هر کاری را انجام دهند.

معاون باشگاه اسقتلال در پایان گفت::حالم خوب است و خیلی‌ها نگران شرایط من بودند.