موسویان: رمز معجزه آسایی که ترامپ باید درک کند

پارسینه: اوباما تا حدی اصل «حسن نیت در مقابل حسن نیت» را درک کرد. این رمز معجزه آسایی است که ترامپ باید درک کند تا مسیر حل مسالمت آمیز خصومتهای چهل ساله دو کشور فراهم شود.
به گزارش پارسینه ، سید حسین موسویان عضو سابق تیم مذاکرهکننده هستهای ایران در مقالهای مشترک با «یونس محمودیه» پژوهشگر علوم سیاسی، به بررسی روابط ایران و آمریکا در یک دهه گذشته پرداخت و نوشت: مسیر زورگویی و تحریم در مورد ایران تاکنون جواب نداده و در آینده نیز جواب نخواهد داد.
متن این مقاله که از سوی مرکز مطالعات آمریکای دانشگاه اقتصاد لندن منتشر شده، به شرح زیر است:
سه سال قبل، آژانس بین المللی انرژی اتمی تایید کرد که ایران به تعهداتش درقالب برجام عمل کرده است. این امر موجب برداشته شدن تحریمهای هستهای درقالب قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل شد. برجام مهمترین توافق امنیتی بعد ازتوافق موشکهای کوتاه و میان برد بین واشنگتن و مسکو، جامعترین توافق تاریخ عدم اشاعه سلاحهای هستهای و نهایتا پیروزی بزرگ برای دیپلماسی درجهان است.
اهمیت دوران اوباما در روابط آمریکا و ایران
بعد از انقلاب اسلامی ۱۹۷۹ درایران، دولت باراک اوباما در روابط با ایران از نظر رویکرد و دستاورد یک استثناء است و لذا ارزش بررسی دارد. در این دوره همزمان با مذاکرات ایران و قدرتهای جهانی، ایران وآمریکا درسطح وزرای خارجه دیدارهای مکرر داشتند که درکل روابط دو کشور بعد از انقلاب بی سابقه بود.
اوباما درمبارزات انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۰۷، خواستار گفتگو و تعامل بی قید و شرط با ایران شد. او در دور اول ریاست جمهوری خود وارد مذاکرات جدی با ایران شد، اما با دو معضل روبرو بود: اول اینکه طرف ایرانی او دولت احمدی نژاد بود و دوم اینکه دولت خودش متحد و هماهنگ نبود. بین دنیس راس در کاخ سفید با ویلیام برنز در وزارت خارجه تفاوت بینش زیادی درمورد کار با ایران وجود داشت. رویکرد دنیس راس این بود که منجر به اجماع سازی جهانی دراعمال تحریمهای بیشتر علیه ایران در دوره اول ریاست جمهوری اوباما شد.
جاده برجام
درسال ۲۰۱۳ روحانی با سیاست خارجی تعامل سازنده با جهان و وعده ختم تحریمهای هستهای به پیروزی رسید. ظریف وزیر امور خارجه و دیپلماتی با سابقه تحصیلات در آمریکا، عهده دار مذاکرات هستهای شد. در این دوره برای نخستین بار در تاریخ روابط بعد از انقلاب، دو تیم منسجم و مستعد برای تعاملی بر مبنای احترام متقابل رو در رو قرار گرفتند. جان کری مسؤولیت مذاکره کنندگان آمریکایی را بر عهده داشت؛ در حالی که رابرت مالی از کاخ سفید، ویلیام برنز و وندی شرمن نیز نقش مهمی ایفا کردند و بدین ترتیب مذاکرات بین گروه ۱+۵ و ایران بعد از دو سال به نتایج مهمی رسید.
روابط ایران و آمریکا در دوران اوباما شاهد چهار تحول بیسابقه بود:
اول: اوباما نسبت به اجرای برجام متعهد ماند؛ گرچه تحریمهای اولیه (غیرهسته ای) مانع اصلی او در این زمینه بود. بخشی از اختلافات دیرینه مالی ایران و آمریکا حل شد و آمریکا ۱.۷ میلیارد دلار به ایران پرداخت.
دوم: رئیس جمهوری آمریکا، خواست اسرائیل (رژیم صهیونیستی)، عربستان، امارات و مصر برای حمله نظامی به ایران را رد کرد. رئیس جمهوری آمریکا در مصاحبه با آتلانتیک، به عربستان گفت که به جای تلاش برای تسلط یکجانبه بر خاورمیانه، باید در منطقه با ایران شریک شود.
سوم: مذاکرات رسمی بین مقامات امنیتی منجر به آزادی پنج زندانی در ایران و هفت زندانی در آمریکا شد؛ ضمن آنکه ۱۶ ملوان دستگیر شده آمریکا در آبهای ایران در خلیج فارس بدون دردسر آزاد شدند.
چهارم: رئیس جمهوری اوباما در سخنرانی مجمع عمومی سازمان ملل متحد اعلام کرد که سیاست تغییر رژیم در ایران را دنبال نمیکند و خواهان روابطی بر اساس احترام متقابل و منافع مشترک است. رئیس جمهوری آمریکا فتوای مقام معظم رهبری ایران در مورد حرمت سلاحهای کشتار جمعی را محترم شمرد و حقوق هستهای ایران در بهره مندی از فناوری صلح آمیز هستهای از جمله غنی سازی را پذیرفت. اوباما همچنین اعلام کرد که ایران، قربانی سلاحهای شیمیایی در دوران جنگ عراق علیه ایران بود و پذیرفت که آمریکا در کودتا علیه دولت مصدق دخالت داشته است.
طی این مسیر، تنها بخاطر اراده سیاسی در واشنگتن و تهران و مقاومت اوباما در مقابل فشارهای داخلی و خارجی ممکن شد. او در مقابل فشارهای اسرائیل و عربستان ایستاد و برای اجرای برجام تلاش کرد. مسیر اوباما اولین قدم در راه اعتمادسازی با ایران بود. ایران نیز متقابلاً به تمام تعهدات برجامی خود عمل کرد. در صورت ادامه این مسیر، آمریکا و ایران میتوانستند راهی برای حل و فصل تدریجی و مسالمت آمیز اختلافات دو کشور پیدا کنند.
سیاست جدید در مورد ایران در دوره ترامپ
تفاوت شدید در هر دو زمینه سیاست و نتیجه بین دوران ترامپ و اوباما از آغاز فعالیتهای انتخاباتی ترامپ آشکار شد. ترامپ کمپین انتخاباتی خود را با شعارهای ضد ایران و پاره کردن برجام آغاز کرد و برجام را بدترین توافق تاریخ خواند. این نشانه یک چرخش آشکار علیه سیاست اوباما در رابطه با ایران بود. بعد از پیروزی، ترامپ از برجام خارج شد و قطعنامه شورای امنیت را نقض کرد. ترامپ در قانع سازی سایر امضا کنندگان برجام برای خروج از توافق، شکست خورد و منزوی شد.
در این دوره، دولت ترامپ با اعمال مجدد تحریمها علیه ایران، تسلیم خواست آمریکا و عربستان شد. تحریمها علیه صادرات فرش، خاویار و صنایع دستی ایران نیز مجدداً اعمال و توافق سمبولیک ۲۵ میلیارد دلاری فروش هواپیماهای بوئینگ به ایران را لغو کرد. مشاورامنیت ملی آمریکا اعلام کرد که تحریمهای آمریکا آنقدر افزایش خواهند یافت تا استخوانهای ایران خرد شود.
ترامپ در سخنزانی خود در سازمان ملل، تندترین اظهارات تاریخ ریاست جمهوری آمریکا علیه ایران را اظهار کرد. آمریکا، اتحاد با عربستان را به طرز بی سابقهای افزایش داد؛ معامله تسلیحاتی ۱۱۰ میلیارد دلاری با ریاض امضا کرد و تصمیم به تشکیل 'ناتو عربی' علیه ایران گرفت.
همچنین مثلث همکاریهای مشترک اسرائیل-آمریکا-عربستان (امارات) برای تقابل با ایران تشکیل شد؛ محمد بن سلمان ولیعهد عربستان اعلام کرد که جنگ را به داخل ایران خواهد کشاند، بولتون مشاور امنیت ملی آمریکا از پنتاگون خواست که طرح حمله نظامی به ایران را بررسی کند و نهایتاً نیز نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل (رژیم صهیونیستی) اعلام کرد که آمریکا جنگ اقتصادی، و اسرائیل در سطح نظامی، علیه ایران وارد عمل شده اند.
سیاستهای دوران ترامپ از مسیر 'تعامل' به 'تقابل خصمانه' تغییر کرده، اما سایر قدرتهای جهانی به دنبال یافتن راهی برای حفط برجام و مقاومت در برابر سیاستهای افراطی ترامپ علیه ایران هستند. اروپا برای نخستین بار به دنبال سیستم مبادلات مالی جدیدی مستقل از آمریکا (اس. پی. وی) است و رسماً خواستار حفظ برجام شده است. سازمان ملل و کشورهای عضو گروه ۷۷ نیز از حفظ برجام حمایت کرده اند. در صورتی که سایر قدرتهای جهانی موفق به حفظ برجام منهای آمریکا شوند، تحولی بزرگ در مقابله با یکجانبه گرایی آمریکا خواهد بود و تاثیرات مهمی درمعادلات منطقهای و بین المللی خواهد داشت.
دانیل لاریسون نویسنده آمریکن کانسرواتیو گفت: «در ۲۰ ماهی که ترامپ ریاست جمهوری آمریکا را برعهده داشته، تحریمهای بی دلیل و ظالمانهای علیه دهها میلیون انسان اعمال کرده، وجهه آمریکا را تخریب کرده، در جنایات جنگی علیه بشریت مشارکت کرده است.» تکیه آمریکا به اسرائیل و عربستان موجب ایجاد یک محور مخرب برای برجام شده است. علاوه بر آن ۱۲ شرط پمپئو برای مذاکره با ایران، گویای یک تفاوت اساسی بین دوران ترامپ با اوباماست. شروط پمپئو پیش شرطهایی برای تسلیم و تحقیر ایران است. سیاست ترامپ برای به زانو در آوردن ایران موجب مقاومت سایر قدرتها و انزوای آمریکا شده است.
تهران وارد تعامل با ترامپ نمیشود
سیاستهای ترامپ با اوباما در مورد ایران متفاوت است. اوباما چندجانبه گرایی و ترامپ یکجانبه گرایی را دنبال میکند. اوباما بر تلاشهای دیپلماتیک تکیه کرده بود و ترامپ بر توهین و تهمت. اوباما در چارچوب سازمانهای بین المللی و مذاکره کار کرد، در حالی که ترامپ قوانین و تصمیمات سازمانهای بین المللی همچون شورای امنیت سازمان ملل، دادگاه بین المللی لاهه و آژانس بین المللی انرژی اتمی را زیر پا گذاشت. اوباما طرفدار رابطه بهتر بین ایران و عربستان و طرفدار همکاری منطقهای بود؛ در حالی که ترامپ بنزین به آتش اختلافات عربستان با ایران ریخته، رقابت تسلیحاتی و اختلافات قومی و منطقهای را تشدید کرده است. اوباما برخی اشتباهات گذشته آمریکا را پذیرفت؛ در حالی که ترامپ دنبال تغییر رژیم در ایران است و روی دشمنان ایران حساب باز کرده؛ بدون درک هزینه آن. تعداد زیادی از اعضای تیم ترامپ با گروهک تروریستی منافقین دیدار کرده اند؛ گروهکی که متحد صدام بود و عملیات تروریستی زیادی در ایران انجام داده است.
خلاصه اینکه اصولاً آمریکا خوب بلد است چگونه جنگ بیافریند و تحریم کند، اما راه دیپلماسی برای حل مسالمت آمیز بحرانها را بلد نیست. مسیر زورگویی و تحریم در مورد ایران در گذشته جواب نداده و در آینده هم جواب نخواهد داد. مسیر گفتگو و همکاری بر اساس احترام متقابل نتیجه میدهد. در طول چند دهه گذشه، ایران همیشه آمریکا را به احترام متقابل دعوت کرده است. شعارهای آمریکا همچون 'محور شرارت' هیچوقت نتیجه نداده است.
اوباما نیز هیچگاه آنطور که شایسته بود، در مورد ایران نرم نبود. دلیل آن هم تحریمهای دوره اول ریاست جمهوریش علیه ایران بود که خصمانهترین و ناخوشایندترین تحریمها بود. منتهی شکست سیاست تحریم را درک کرد و راه متفاوتی در پیش گرفت که نتیجه مشخصی هم داشت.
هرچند تهران برای گفتگوهای فراهستهای حاضر به مذاکره با اوباما نبود، اما تنش با ایران در دوران ریاست جمهوری او کاهش چشمگیری داشت. با توجه به سیاستهای خصمانه ترامپ علیه ایران، تهران هر گفتگویی با دولت او را رد کرده است؛ زیرا یک کشور و ملتی با قدرت مقاومت، تمدن و تاریخی با عظمت همچون ایرانیها را نمیتوان با تهدید و تحقیر تسلیم کرد. اوباما تا حدی اصل «حسن نیت در مقابل حسن نیت» را درک کرد. این رمز معجزه آسایی است که ترامپ باید درک کند تا مسیر حل مسالمت آمیز خصومتهای چهل ساله دو کشور فراهم شود.
سه سال قبل، آژانس بین المللی انرژی اتمی تایید کرد که ایران به تعهداتش درقالب برجام عمل کرده است. این امر موجب برداشته شدن تحریمهای هستهای درقالب قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل شد. برجام مهمترین توافق امنیتی بعد ازتوافق موشکهای کوتاه و میان برد بین واشنگتن و مسکو، جامعترین توافق تاریخ عدم اشاعه سلاحهای هستهای و نهایتا پیروزی بزرگ برای دیپلماسی درجهان است.
اهمیت دوران اوباما در روابط آمریکا و ایران
بعد از انقلاب اسلامی ۱۹۷۹ درایران، دولت باراک اوباما در روابط با ایران از نظر رویکرد و دستاورد یک استثناء است و لذا ارزش بررسی دارد. در این دوره همزمان با مذاکرات ایران و قدرتهای جهانی، ایران وآمریکا درسطح وزرای خارجه دیدارهای مکرر داشتند که درکل روابط دو کشور بعد از انقلاب بی سابقه بود.
اوباما درمبارزات انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۰۷، خواستار گفتگو و تعامل بی قید و شرط با ایران شد. او در دور اول ریاست جمهوری خود وارد مذاکرات جدی با ایران شد، اما با دو معضل روبرو بود: اول اینکه طرف ایرانی او دولت احمدی نژاد بود و دوم اینکه دولت خودش متحد و هماهنگ نبود. بین دنیس راس در کاخ سفید با ویلیام برنز در وزارت خارجه تفاوت بینش زیادی درمورد کار با ایران وجود داشت. رویکرد دنیس راس این بود که منجر به اجماع سازی جهانی دراعمال تحریمهای بیشتر علیه ایران در دوره اول ریاست جمهوری اوباما شد.
جاده برجام
درسال ۲۰۱۳ روحانی با سیاست خارجی تعامل سازنده با جهان و وعده ختم تحریمهای هستهای به پیروزی رسید. ظریف وزیر امور خارجه و دیپلماتی با سابقه تحصیلات در آمریکا، عهده دار مذاکرات هستهای شد. در این دوره برای نخستین بار در تاریخ روابط بعد از انقلاب، دو تیم منسجم و مستعد برای تعاملی بر مبنای احترام متقابل رو در رو قرار گرفتند. جان کری مسؤولیت مذاکره کنندگان آمریکایی را بر عهده داشت؛ در حالی که رابرت مالی از کاخ سفید، ویلیام برنز و وندی شرمن نیز نقش مهمی ایفا کردند و بدین ترتیب مذاکرات بین گروه ۱+۵ و ایران بعد از دو سال به نتایج مهمی رسید.
روابط ایران و آمریکا در دوران اوباما شاهد چهار تحول بیسابقه بود:
اول: اوباما نسبت به اجرای برجام متعهد ماند؛ گرچه تحریمهای اولیه (غیرهسته ای) مانع اصلی او در این زمینه بود. بخشی از اختلافات دیرینه مالی ایران و آمریکا حل شد و آمریکا ۱.۷ میلیارد دلار به ایران پرداخت.
دوم: رئیس جمهوری آمریکا، خواست اسرائیل (رژیم صهیونیستی)، عربستان، امارات و مصر برای حمله نظامی به ایران را رد کرد. رئیس جمهوری آمریکا در مصاحبه با آتلانتیک، به عربستان گفت که به جای تلاش برای تسلط یکجانبه بر خاورمیانه، باید در منطقه با ایران شریک شود.
سوم: مذاکرات رسمی بین مقامات امنیتی منجر به آزادی پنج زندانی در ایران و هفت زندانی در آمریکا شد؛ ضمن آنکه ۱۶ ملوان دستگیر شده آمریکا در آبهای ایران در خلیج فارس بدون دردسر آزاد شدند.
چهارم: رئیس جمهوری اوباما در سخنرانی مجمع عمومی سازمان ملل متحد اعلام کرد که سیاست تغییر رژیم در ایران را دنبال نمیکند و خواهان روابطی بر اساس احترام متقابل و منافع مشترک است. رئیس جمهوری آمریکا فتوای مقام معظم رهبری ایران در مورد حرمت سلاحهای کشتار جمعی را محترم شمرد و حقوق هستهای ایران در بهره مندی از فناوری صلح آمیز هستهای از جمله غنی سازی را پذیرفت. اوباما همچنین اعلام کرد که ایران، قربانی سلاحهای شیمیایی در دوران جنگ عراق علیه ایران بود و پذیرفت که آمریکا در کودتا علیه دولت مصدق دخالت داشته است.
طی این مسیر، تنها بخاطر اراده سیاسی در واشنگتن و تهران و مقاومت اوباما در مقابل فشارهای داخلی و خارجی ممکن شد. او در مقابل فشارهای اسرائیل و عربستان ایستاد و برای اجرای برجام تلاش کرد. مسیر اوباما اولین قدم در راه اعتمادسازی با ایران بود. ایران نیز متقابلاً به تمام تعهدات برجامی خود عمل کرد. در صورت ادامه این مسیر، آمریکا و ایران میتوانستند راهی برای حل و فصل تدریجی و مسالمت آمیز اختلافات دو کشور پیدا کنند.
سیاست جدید در مورد ایران در دوره ترامپ
تفاوت شدید در هر دو زمینه سیاست و نتیجه بین دوران ترامپ و اوباما از آغاز فعالیتهای انتخاباتی ترامپ آشکار شد. ترامپ کمپین انتخاباتی خود را با شعارهای ضد ایران و پاره کردن برجام آغاز کرد و برجام را بدترین توافق تاریخ خواند. این نشانه یک چرخش آشکار علیه سیاست اوباما در رابطه با ایران بود. بعد از پیروزی، ترامپ از برجام خارج شد و قطعنامه شورای امنیت را نقض کرد. ترامپ در قانع سازی سایر امضا کنندگان برجام برای خروج از توافق، شکست خورد و منزوی شد.
در این دوره، دولت ترامپ با اعمال مجدد تحریمها علیه ایران، تسلیم خواست آمریکا و عربستان شد. تحریمها علیه صادرات فرش، خاویار و صنایع دستی ایران نیز مجدداً اعمال و توافق سمبولیک ۲۵ میلیارد دلاری فروش هواپیماهای بوئینگ به ایران را لغو کرد. مشاورامنیت ملی آمریکا اعلام کرد که تحریمهای آمریکا آنقدر افزایش خواهند یافت تا استخوانهای ایران خرد شود.
ترامپ در سخنزانی خود در سازمان ملل، تندترین اظهارات تاریخ ریاست جمهوری آمریکا علیه ایران را اظهار کرد. آمریکا، اتحاد با عربستان را به طرز بی سابقهای افزایش داد؛ معامله تسلیحاتی ۱۱۰ میلیارد دلاری با ریاض امضا کرد و تصمیم به تشکیل 'ناتو عربی' علیه ایران گرفت.
همچنین مثلث همکاریهای مشترک اسرائیل-آمریکا-عربستان (امارات) برای تقابل با ایران تشکیل شد؛ محمد بن سلمان ولیعهد عربستان اعلام کرد که جنگ را به داخل ایران خواهد کشاند، بولتون مشاور امنیت ملی آمریکا از پنتاگون خواست که طرح حمله نظامی به ایران را بررسی کند و نهایتاً نیز نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل (رژیم صهیونیستی) اعلام کرد که آمریکا جنگ اقتصادی، و اسرائیل در سطح نظامی، علیه ایران وارد عمل شده اند.
سیاستهای دوران ترامپ از مسیر 'تعامل' به 'تقابل خصمانه' تغییر کرده، اما سایر قدرتهای جهانی به دنبال یافتن راهی برای حفط برجام و مقاومت در برابر سیاستهای افراطی ترامپ علیه ایران هستند. اروپا برای نخستین بار به دنبال سیستم مبادلات مالی جدیدی مستقل از آمریکا (اس. پی. وی) است و رسماً خواستار حفظ برجام شده است. سازمان ملل و کشورهای عضو گروه ۷۷ نیز از حفظ برجام حمایت کرده اند. در صورتی که سایر قدرتهای جهانی موفق به حفظ برجام منهای آمریکا شوند، تحولی بزرگ در مقابله با یکجانبه گرایی آمریکا خواهد بود و تاثیرات مهمی درمعادلات منطقهای و بین المللی خواهد داشت.
دانیل لاریسون نویسنده آمریکن کانسرواتیو گفت: «در ۲۰ ماهی که ترامپ ریاست جمهوری آمریکا را برعهده داشته، تحریمهای بی دلیل و ظالمانهای علیه دهها میلیون انسان اعمال کرده، وجهه آمریکا را تخریب کرده، در جنایات جنگی علیه بشریت مشارکت کرده است.» تکیه آمریکا به اسرائیل و عربستان موجب ایجاد یک محور مخرب برای برجام شده است. علاوه بر آن ۱۲ شرط پمپئو برای مذاکره با ایران، گویای یک تفاوت اساسی بین دوران ترامپ با اوباماست. شروط پمپئو پیش شرطهایی برای تسلیم و تحقیر ایران است. سیاست ترامپ برای به زانو در آوردن ایران موجب مقاومت سایر قدرتها و انزوای آمریکا شده است.
تهران وارد تعامل با ترامپ نمیشود
سیاستهای ترامپ با اوباما در مورد ایران متفاوت است. اوباما چندجانبه گرایی و ترامپ یکجانبه گرایی را دنبال میکند. اوباما بر تلاشهای دیپلماتیک تکیه کرده بود و ترامپ بر توهین و تهمت. اوباما در چارچوب سازمانهای بین المللی و مذاکره کار کرد، در حالی که ترامپ قوانین و تصمیمات سازمانهای بین المللی همچون شورای امنیت سازمان ملل، دادگاه بین المللی لاهه و آژانس بین المللی انرژی اتمی را زیر پا گذاشت. اوباما طرفدار رابطه بهتر بین ایران و عربستان و طرفدار همکاری منطقهای بود؛ در حالی که ترامپ بنزین به آتش اختلافات عربستان با ایران ریخته، رقابت تسلیحاتی و اختلافات قومی و منطقهای را تشدید کرده است. اوباما برخی اشتباهات گذشته آمریکا را پذیرفت؛ در حالی که ترامپ دنبال تغییر رژیم در ایران است و روی دشمنان ایران حساب باز کرده؛ بدون درک هزینه آن. تعداد زیادی از اعضای تیم ترامپ با گروهک تروریستی منافقین دیدار کرده اند؛ گروهکی که متحد صدام بود و عملیات تروریستی زیادی در ایران انجام داده است.
خلاصه اینکه اصولاً آمریکا خوب بلد است چگونه جنگ بیافریند و تحریم کند، اما راه دیپلماسی برای حل مسالمت آمیز بحرانها را بلد نیست. مسیر زورگویی و تحریم در مورد ایران در گذشته جواب نداده و در آینده هم جواب نخواهد داد. مسیر گفتگو و همکاری بر اساس احترام متقابل نتیجه میدهد. در طول چند دهه گذشه، ایران همیشه آمریکا را به احترام متقابل دعوت کرده است. شعارهای آمریکا همچون 'محور شرارت' هیچوقت نتیجه نداده است.
اوباما نیز هیچگاه آنطور که شایسته بود، در مورد ایران نرم نبود. دلیل آن هم تحریمهای دوره اول ریاست جمهوریش علیه ایران بود که خصمانهترین و ناخوشایندترین تحریمها بود. منتهی شکست سیاست تحریم را درک کرد و راه متفاوتی در پیش گرفت که نتیجه مشخصی هم داشت.
هرچند تهران برای گفتگوهای فراهستهای حاضر به مذاکره با اوباما نبود، اما تنش با ایران در دوران ریاست جمهوری او کاهش چشمگیری داشت. با توجه به سیاستهای خصمانه ترامپ علیه ایران، تهران هر گفتگویی با دولت او را رد کرده است؛ زیرا یک کشور و ملتی با قدرت مقاومت، تمدن و تاریخی با عظمت همچون ایرانیها را نمیتوان با تهدید و تحقیر تسلیم کرد. اوباما تا حدی اصل «حسن نیت در مقابل حسن نیت» را درک کرد. این رمز معجزه آسایی است که ترامپ باید درک کند تا مسیر حل مسالمت آمیز خصومتهای چهل ساله دو کشور فراهم شود.
باز مخرفات گویی شروع شد.
مردم شریف ایران از دولتهای غربی و اروپایی تقاضا می کنند دقیقا مانند ونزوئلا به ایران اولتیماتوم برگزاری انتخاب و رفراندوم آزادی را بدهند و با اهرم فشار بر این موضوع و حتی انتخاب افراد صالح در کشور ایران بواسط کمکهای حهانی ایران را سوق به نجات و رهایی از چنگال ضالمان تشویق نمایند.
نه سید، بیراهه نرو، هنگامی که شما و یاران از دیوار سفارت امریکا بالا میرفتید و ارباب های روسی، انگلیسی و عرب برای شما هورا میکشیدند شد ننگین ترین شکست تاریخ را به ملت ایران تحمیل شد.
خائن به مردم ایران.........................
خوب الان ترامپ تجربه کرده که بدلیل دخالت منطقه ای ایران و شعار محو اسراییل از جغرافیای سیاسی حاکی از عدم حسن نیت بوده و فقط برای فرار از فشار اقتصادی و بیرون آمدن از ذیل بند 7 منشور ملل متحد بود .