"نوازش بدنی" فرزندان مان چگونه باشد
پارسینه: فرزندان ما، همیشه به "نوازش بدنی" ما محتاج هستند و ما به عنوان پدر یا مادر، موظفیم همان گونه که سایر نیازهای آنان را برآورده میکنیم نیازشان به نوازش بدنی را نیز تأمین کنیم؛ نیازی هر چند بی هزینه، ولی بسیار مهم و به معنای واقعی کلمه "سرنوشت ساز".
فرزندان ما، همیشه به "نوازش بدنی" ما محتاج هستند و ما به عنوان پدر یا مادر، موظفیم همان گونه که سایر نیازهای آنان را برآورده میکنیم نیازشان به نوازش بدنی را نیز تأمین کنیم؛ نیازی هر چند بی هزینه، ولی بسیار مهم و به معنای واقعی کلمه "سرنوشت ساز".
نوازش بدنی یعنی هر گونه ارتباط بدنی غیرجنسی با کودک که حامل پیام "محبت و حمایت" والدین به فرزند باشد: ناز کردن، ماساژ دادن، قلقلک دادن، دست او را گرفتن، کشیدن ملایم پوست و مخصوصاً لپ، شستن بدن، بغل کردن و بوسیدن.
نوازش بدنی فرزند - از تولد تا دوران بلوغ - را میتوان به سه مقطع سنی تقسیم کرد:
۱ - لحظه تولد
بلافاصله بعد از تولد نوزاد باید او را روی سینه مادر قرار داد تا اولین تماس پوست به پوست نوزاد و مادر برقرار شود.
در یک آزمایش که گروهی از نوزادان در همان یک ساعت اول تولد در آغوش مادر قرار گرفتند و گروهی دیگر دور از مادر، مشخص شد قند کودکان گروه دوم، پایینتر و دمای بدن شان نامناسب بوده است؛ همچنین بیشتر گریه کرده اند و کمتر به خوردن شیر مادر راغب بوده اند.
حتی کودکان نارس نیز که در دقایق اول در روی شینه مادر قرار گرفته اند، وزن گیری بهتری داشته اند.
۲ - از تولد تا شش سالگی
اریک اریکسون - روان شناس - در نظریه مراحل هشتگانه رشد انسان میگوید که در یک سال اول زندگی، مشخص میشود که فرد تا آخر عمر تا چه میزان از عنصر اعتماد به محیط و اعتماد به نفس برخودار میشود. هر چه کودک در محیط آرام تری رشد کند و نوازش و حمایت بیشتری کسب نماید، به همان اندازه در طول زندگی اش فرد قویتر خواهد بود و برعکس.
بنابراین در این یک سال، مدام او را بغل کنید، ببوسید و ارتباط پوست به پوست با او داشته باشید. پدرها نیز باید مدام کودک شان را در آغوش بگیرند، حتی گاه بدون پیراهن.
نوازش بدنی به کودک این اطمینان را میدهد که بعد از خارج شدن از محیط امنی به نام رحم مادر، در محیط امن دیگری قرار گرفته است به نام خانواده.
به ویژه در این دوره، فریب خرافهای به نام "بغلی شدن" کودک را نخورید و تا میتوانید او را بغل کنید.
با رسیدن کودک به سن یک سالگی و آغاز برخی حرکات مستقل، بهانههای جدید برای ارتباط بدنی با او دارید؛ گرفتن دست او برای کمک کردن به راه رفتنهای اولیه، کمک کردن به او در لمس وسایل و در دست گرفتن آنها، کمک کردن به او برای بالا رفتن از یک جایی مثل مبل، لمس او حین بازی، ناز کردن او حین گفتن قصه شبانه، نوازش کردن پشت کودک هنگامی که با هم یک کارتون نگاه میکنید و ....
نکته اینجاست که کودک از دو سه سالگی به بعد که تمرین استقلال میکند، دوست ندارد شانه به شانه همراهش باشید؛ بنابراین با بزرگ شدنش، باید بهانههای جدیدتری برای نوازش بدنی اش بیابید مانند کشتی گرفتن و با همدیگر حمام رفتن و ... مخصوصاً درباره پسرها که کمتر از دخترها در آغوش والدین آرام و قرار میگیرند.
۳ - از شش سالگی تا دوران بلوغ
زمانی میرسد که کودک شما میخواهد یک پیام جدید به دنیا بدهد: "من دیگر بزرگ شده ام. "
اگر قبل از این دوره، کودک بی هیچ پیش شرطی نوازش شما را میپذیرفت، الان برای پذیرش آن، یک شرط مهم دارد: مرا طوری نوازش نکن که احساس "نی نی بودن" بکنم.
هر چه سن کودک بالاتر میرود، این شرط پر رنگتر میشود؛ بنابراین باید با ظرافت بیشتری فرزندمان را نوازش بدنی کنیم.
یکی از نکات ظریفی که باید بدانیم این است که هر چه سن فرزندان مان بالاتر میرود دوست ندارند در حضور دیگران به خصوص بستگان و دوستان شان، مانند کودک رفتار شود؛ بنابراین اگر تا پیش از این، دست مان را روی گردنش میانداختیم و قاشق غذا را دهانش میگذاشتیم، اکنون او چنین حرکتی را نشانه این میداند که ما بزرگ شدنش را به رسمیت نمیشناسیم.
جالب این جاست که همین فرزند هنگامی که با او تنها هستیم، با مهری کودکانه به آغوش مان پناه میآورد، ولی دوست ندارد این صحنه "والد فرزندی" را کس دیگری ببیند. بنابراین، یکی از زمانهای نوازش فیزیکی فرزندمان زمانی است که با او تنهاییم و او نگران قضاوت دیگران نیست.
نوازشهای بدنی هر دوره باید مناسب همان دوره باشد. مثلاً اگر در اوایل زندگی کودک، او را در آغوش خود میخوابانیم، فرزند نوجوان مان را موقع بدرقه کردن به مدرسه ببوسیم و هنگام برگشتن در آغوش بکشیم یا گاهی به او بگوییم "بزن قدش" یا بعضی وقتها عصر که به خانه برگشتیم به او بگوییم که خیلی دلمان برایش تنگ شده بود و با این جمله دقیقهای او را به آغوش بکشیم یا مادر موهای دخترش را ببافد یا وقتی میگوید امروز خیلی خسته شده، پاهایش را ماساژ دهد.
یکی از نگرانیهای والدین، دوران بلوغ فرزند است؛ اکثراً پدرها درباره دختران شان و مادرها درباره پسران شان نگرانی بیشتری دارند و نمیدانند نوازش بدنی فرزندان شان چگونه باشد.
هم والدین و هم فرزندان، تفاوت نوازش جنسی و غیر جنسی را میدانند؛ بنابراین والدینباید با قید عدم لمس نقاط جنسی فرزندان در همه سنین و به ویژه در سنین بلوغ، همچنان نوازش بدنی آنها را ادامه دهند و حواس شان به این نکته باشد که در توفان بلوغ، فرزندان به حمایت و محبت بیشتری نیاز دارند هر چند که در رفتارشان خلاف این را نشان میدهند.
خلاصه آن که پدر و مادر باید همواره زمینهای منطقی برای نوازش بدنی فرزندشان داشته باشند و با این نوازشهای مستمر، سطح هورمونهای شادی زا و استرزس زدا در بدن او را بالا نگه دارند و امنیت روانی اش را تضمین کنند.
تحقیقات متعدد ثابت کرده است بزرگسالانی که سلامت روانی بهتری دارند، در دوران کودکی بیشتر در آغوش پدر و مادر بوده و از آنها محبت دیده اند.
فراموش نکنیم اگر ما به فرزندان مان ابزار محبت نکنیم، احتمالاً افراد دیگری با نیاتی دیگر آنها را در آغوش خواهند کشید.
نوازش بدنی یعنی هر گونه ارتباط بدنی غیرجنسی با کودک که حامل پیام "محبت و حمایت" والدین به فرزند باشد: ناز کردن، ماساژ دادن، قلقلک دادن، دست او را گرفتن، کشیدن ملایم پوست و مخصوصاً لپ، شستن بدن، بغل کردن و بوسیدن.
نوازش بدنی فرزند - از تولد تا دوران بلوغ - را میتوان به سه مقطع سنی تقسیم کرد:
۱ - لحظه تولد
بلافاصله بعد از تولد نوزاد باید او را روی سینه مادر قرار داد تا اولین تماس پوست به پوست نوزاد و مادر برقرار شود.
در یک آزمایش که گروهی از نوزادان در همان یک ساعت اول تولد در آغوش مادر قرار گرفتند و گروهی دیگر دور از مادر، مشخص شد قند کودکان گروه دوم، پایینتر و دمای بدن شان نامناسب بوده است؛ همچنین بیشتر گریه کرده اند و کمتر به خوردن شیر مادر راغب بوده اند.
حتی کودکان نارس نیز که در دقایق اول در روی شینه مادر قرار گرفته اند، وزن گیری بهتری داشته اند.
۲ - از تولد تا شش سالگی
اریک اریکسون - روان شناس - در نظریه مراحل هشتگانه رشد انسان میگوید که در یک سال اول زندگی، مشخص میشود که فرد تا آخر عمر تا چه میزان از عنصر اعتماد به محیط و اعتماد به نفس برخودار میشود. هر چه کودک در محیط آرام تری رشد کند و نوازش و حمایت بیشتری کسب نماید، به همان اندازه در طول زندگی اش فرد قویتر خواهد بود و برعکس.
بنابراین در این یک سال، مدام او را بغل کنید، ببوسید و ارتباط پوست به پوست با او داشته باشید. پدرها نیز باید مدام کودک شان را در آغوش بگیرند، حتی گاه بدون پیراهن.
نوازش بدنی به کودک این اطمینان را میدهد که بعد از خارج شدن از محیط امنی به نام رحم مادر، در محیط امن دیگری قرار گرفته است به نام خانواده.
به ویژه در این دوره، فریب خرافهای به نام "بغلی شدن" کودک را نخورید و تا میتوانید او را بغل کنید.
با رسیدن کودک به سن یک سالگی و آغاز برخی حرکات مستقل، بهانههای جدید برای ارتباط بدنی با او دارید؛ گرفتن دست او برای کمک کردن به راه رفتنهای اولیه، کمک کردن به او در لمس وسایل و در دست گرفتن آنها، کمک کردن به او برای بالا رفتن از یک جایی مثل مبل، لمس او حین بازی، ناز کردن او حین گفتن قصه شبانه، نوازش کردن پشت کودک هنگامی که با هم یک کارتون نگاه میکنید و ....
نکته اینجاست که کودک از دو سه سالگی به بعد که تمرین استقلال میکند، دوست ندارد شانه به شانه همراهش باشید؛ بنابراین با بزرگ شدنش، باید بهانههای جدیدتری برای نوازش بدنی اش بیابید مانند کشتی گرفتن و با همدیگر حمام رفتن و ... مخصوصاً درباره پسرها که کمتر از دخترها در آغوش والدین آرام و قرار میگیرند.
۳ - از شش سالگی تا دوران بلوغ
زمانی میرسد که کودک شما میخواهد یک پیام جدید به دنیا بدهد: "من دیگر بزرگ شده ام. "
اگر قبل از این دوره، کودک بی هیچ پیش شرطی نوازش شما را میپذیرفت، الان برای پذیرش آن، یک شرط مهم دارد: مرا طوری نوازش نکن که احساس "نی نی بودن" بکنم.
هر چه سن کودک بالاتر میرود، این شرط پر رنگتر میشود؛ بنابراین باید با ظرافت بیشتری فرزندمان را نوازش بدنی کنیم.
یکی از نکات ظریفی که باید بدانیم این است که هر چه سن فرزندان مان بالاتر میرود دوست ندارند در حضور دیگران به خصوص بستگان و دوستان شان، مانند کودک رفتار شود؛ بنابراین اگر تا پیش از این، دست مان را روی گردنش میانداختیم و قاشق غذا را دهانش میگذاشتیم، اکنون او چنین حرکتی را نشانه این میداند که ما بزرگ شدنش را به رسمیت نمیشناسیم.
جالب این جاست که همین فرزند هنگامی که با او تنها هستیم، با مهری کودکانه به آغوش مان پناه میآورد، ولی دوست ندارد این صحنه "والد فرزندی" را کس دیگری ببیند. بنابراین، یکی از زمانهای نوازش فیزیکی فرزندمان زمانی است که با او تنهاییم و او نگران قضاوت دیگران نیست.
نوازشهای بدنی هر دوره باید مناسب همان دوره باشد. مثلاً اگر در اوایل زندگی کودک، او را در آغوش خود میخوابانیم، فرزند نوجوان مان را موقع بدرقه کردن به مدرسه ببوسیم و هنگام برگشتن در آغوش بکشیم یا گاهی به او بگوییم "بزن قدش" یا بعضی وقتها عصر که به خانه برگشتیم به او بگوییم که خیلی دلمان برایش تنگ شده بود و با این جمله دقیقهای او را به آغوش بکشیم یا مادر موهای دخترش را ببافد یا وقتی میگوید امروز خیلی خسته شده، پاهایش را ماساژ دهد.
یکی از نگرانیهای والدین، دوران بلوغ فرزند است؛ اکثراً پدرها درباره دختران شان و مادرها درباره پسران شان نگرانی بیشتری دارند و نمیدانند نوازش بدنی فرزندان شان چگونه باشد.
هم والدین و هم فرزندان، تفاوت نوازش جنسی و غیر جنسی را میدانند؛ بنابراین والدینباید با قید عدم لمس نقاط جنسی فرزندان در همه سنین و به ویژه در سنین بلوغ، همچنان نوازش بدنی آنها را ادامه دهند و حواس شان به این نکته باشد که در توفان بلوغ، فرزندان به حمایت و محبت بیشتری نیاز دارند هر چند که در رفتارشان خلاف این را نشان میدهند.
خلاصه آن که پدر و مادر باید همواره زمینهای منطقی برای نوازش بدنی فرزندشان داشته باشند و با این نوازشهای مستمر، سطح هورمونهای شادی زا و استرزس زدا در بدن او را بالا نگه دارند و امنیت روانی اش را تضمین کنند.
تحقیقات متعدد ثابت کرده است بزرگسالانی که سلامت روانی بهتری دارند، در دوران کودکی بیشتر در آغوش پدر و مادر بوده و از آنها محبت دیده اند.
فراموش نکنیم اگر ما به فرزندان مان ابزار محبت نکنیم، احتمالاً افراد دیگری با نیاتی دیگر آنها را در آغوش خواهند کشید.
منبع: سواد زندگی
ارسال نظر