بچههای تهران از شاعرشان تجلیل میکنند
پارسینه: دانه دانههای انار، مزه مزهی دیدار، خوشا به حالم، خوشا به حالت» این یکی از شعرهای شاهد است، شاهد ادبیات کودک و نوجوان یا صاحب این عنوان جعفر ابراهیمی، شعری که کودکی و نوجوانی خیلی از ما، ایرانیها را پر کرده است. عصر سهشنبه روز نکوداشت شاهد و گرامیداشت بیستو یکمین سالگرد تاسیس انجمن نویسندگان کودک و نوجوان بود. در این جلسه الهام فخاری، عضو شورای شهر وعده داد در برنامه دیگری بچههای تهران هم از شاعرشان تقدیر کنند.
سالن کوچک انجمن میزبان مهمانان بود. کوچکی سالن و حضور فخاری دلیلی شد تا فریدون عموزادهخلیلی، رئیس این انجمن گلایههایی را که از مسوولان شهر دارد، مطرح کند. خلیلی با خوشآمدگویی به فخاری، به عنوان مسوول مصوبه شهر دوستدار کودک و در کل مسوول کودکان و نوجوان شورای شهر صحبتهایش را آغاز کرد.
بعد از توصیفهایی که از جعفر ابراهیمی و شعرهایش داشت، گفت: برگزاری چنین نکوداشتهایی وظیفه نهادهای بزرگتر است، نهادهایی که چنین برنامههایی جز وظایف ذاتیشان است اما از این که ما مجبور شدیم این مراسم نکوداشت دوستمان را در جایی مثل انجمن برگزار کنیم هم خوشحالیم و کمی اندوهگین.» ناراحتی خلیلی و دیگر اعضا از این است که آنها هیچ اطمینانی به داشتن همین ساختمان هم ندارند. عموزاده با نگرانی گفت: «این وظیفه هر شهرداری است که بستر را برای فعالیت تشکلها و انجیوها فراهم کند چرا که آنها وظیفه شهرداریها را به عهده گرفتهاند، شهروندی و زندگی را به بچهها آموزش میدهند، به بچهها نشاط و امید میدهند. در همه جای دنیا به این انجیوها امکانات میدهند و بستر را برایشان فراهم میکنند. اما در کشور ما همه چیز برعکس است و ما برای این ساختمان هم باید اجاره بدهین. این دردناک است که نویسندگان کودک و نوجوان روز نکوداشت شاعر کودکان و نوجوانان نگران باشند که فردا همین سرپناه نصفه و نیمه را هم نداشته باشند.
خلیلی از فخاری درخواستی کرد: «از شما میخواهیم نه به خاطر ما که به خاطر بچهها تا جایی که زورتان میرسد کمک کنید تا نه تنها انجمن ما که انجمن تصویرگران کودک و.. هم روی پا بایستند.
فخاری هم برای جواب دادن به این درخواست پشت تریبون رفت. او صحبتهایش را از همان شعر شاهد شروع کرد: «من این شعر را که دیدم یاد کودکیام افتادم و میخواهم بگویم خوشا به حالم که در این دوران به دنیا آمدم و خوشا به حالم که سرودهها و نوشتههای شما را خواندم. نقش نویسندگان یا مترجمان کودک و نوجوان متفاوت است، به این دلیل که روانشناسی شناختی این پیش فرض را دارد که زبان ابزار تفکر است و اگر شما نسروده بودید و اگر شما ننوشته بودید، ساحت تفکر ما چه بسا اینچنین شکل نمیگرفت. ما همه مدیون قلم و اندیشه شما هستیم.» فخاری تشکر ویژهای از ابراهیمی کرد و درباره درخواست خلیلی که درخواست همه اعضای انجمن کتاب کودک و نوجوان بود، گفت: «یا راهی خواهیم یافت یا راهی خواهیم ساخت. من ایدهای را در این باره دارم. این که جایی مثل خانه هنرمندان را به نام خانه کودک و نوجوانان تهران داشته باشیم و این خانه محل استقرار ناشران نویسندگان تصویرگران، مترجمان و ... کتاب کودک و نوجوان باشد. ما این طرح را در کمیته نظارت بر مصوبه شهر دوستدار کودک، پیش میبریم حرکتمان کند است اما درتلاش هستیم که این کار را انجام بدهیم و قول میدهم که برای تحقق این کار تلاش کنیم. میتوانیم یک خانه داشته باشیم و در 22 منطقه شهری، 22 دبیر خانه. شاید هم بررسی کنیم و ببنیم که میشود در 22 منطقه، 22 خانه کودک داشته باشیم یا نه.»
از نظر فخاری این خانهها میتواند معرف هویت تاریخی شهر به کودکان باشد: «میتوانیم خانههایی که میراثی و با ارزش را برای این کار در نظر بگیریم و به لحاظ هویتی بین بچهها و هویت تاریخ تهران پیوند ایجاد کنیم.»
فخاری پیشنهاد دیگری هم داشت: «در مورد بزرگداشت هم میشود برنامه دیگری غیر از این مراسم داشت. شما حق و سهم بچههای تهران هستید . میتوانیم با هم، همخوانی شعر و نوشته شما را در فضاهای عمومی شهر مثل پارک داشته باشیم. ما از امروز، اولین با هم خوانی کتاب را با تیتر تهران امید دارد، برگزار میکنیم. با همخوانی کتاب، چیزی است که بچه های امروز از آن محروم هستند. ما میتوانیم بزرگداشت آقای ابراهیمی را در پنج پهنه شهری باحضور خود بچهها و همخوانی شعر با آنها برگزار کنیم. ما رویدادها را باید بین خود بچه ها ببریم.»
ارسال نظر