گوناگون

دکتر نجفقلی حبیبی: آشکارا تقلب می‌شود و کسی اهمیت نمی‌دهد

میراث مکتوب:



در سال 1320 درخوانسار به دنیا آمد و تحصیلات حوزوی خود را ‌از ابتدایی صرف و نحو و معانی بیان (جامع المقدمات، سیوطی، مغنی و مطول) تا سطح (رسایل و مکاسب)-‌ در سال‌های 1331 تا 1339 در خوانسار، بروجرد، اراک و تهران پشت سر گذاشت. وی به ترتیب در سال 1344 مدرک کارشناسی، در سال 1348 کارشناسی ارشد و در سال 1356، دکتری خود را در رشته فلسفه و حکمت اسلامی از دانشگاه الهیات تهران اخذ کرد و نزدیک به 30 مسئولیت اجرایی و علمی و عضویت در انجمن‌های معتبر علمی را در کارنامه خود دارد و تاکنون بیش از 30 رساله، مقاله و کتاب از اومنتشر شده است. دکتر نجفقلی حبیبی استاد دانشگاه در گفت‌وگویی که با مرکز پژوهشی میراث مکتوب داشت، بیش از هرچیز معتقد است مهم‌ترین عامل بازدارنده کتابسازی، افزایش نقد و تربیت ناقدان متختصص است. . . .

در سال 1320 درخوانسار به دنیا آمد و تحصیلات حوزوی خود را ‌از ابتدایی صرف و نحو و معانی بیان (جامع المقدمات، سیوطی، مغنی و مطول) تا سطح (رسایل و مکاسب)-‌ در سال‌های 1331 تا 1339 در خوانسار، بروجرد، اراک و تهران پشت سر گذاشت.
دیپلم مدرسی خود را در سال 1339 از دبیرستان دارالفنون تهران اخذ کرد و در سال 1342 از دانشکده معقول و منقول (الهیات فعلی) فوق دیپلم گرفت. وی به ترتیب در سال 1344 مدرک کارشناسی، در سال 1348 کارشناسی ارشد و در سال 1356، دکتری خود را در رشته فلسفه و حکمت اسلامی از دانشگاه الهیات تهران اخذ کرد و نزدیک به 30 مسئولیت اجرایی و علمی و عضویت در انجمن‌های معتبر علمی را در کارنامه خود دارد و تاکنون بیش از 30 رساله، مقاله و کتاب از اومنتشر شده است.
دکتر نجفقلی حبیبی استاد دانشگاه در گفت‌وگویی که با مرکز پژوهشی میراث مکتوب داشت، بیش از هرچیز معتقد است مهم‌ترین عامل بازدارنده کتابسازی، افزایش نقد و تربیت ناقدان متختصص است.
به عقیده شما علل یا عوامل کتابسازی در درجه اول در کشور ما چیست؟ و چرا در حال حاضر گرایش به این موضوع افزایش یافته و چه باید کرد که مانع رشد آن شد؟
نخستین امر در بحث کتابسازی را باید در منفعت شخصی و اجتماعی افراد دانست و عده‌ای که شرایط لازم را ندارند، آثار دیگران را جعل و مقاله دیگری را به نام خود چاپ می‌کنند. عامل دیگر را باید ضعف قوانین دانست و متأسفانه مفهوم مالکیت معنوی باید در اینجا مورد توجه قرار بگیرد، یعنی فکر و اندیشه هم، سرمایه انسا‌ن‌هاست. کسی کاری را انجام داده و کس دیگری بدون زحمت از آن استفاده می‌کند. عامل دیگر کتابسازی را باید در فرصت‌های اجتماعی دید و مزایایی که این تألیفات دارند و افرادی که شرایط لازم را ندارند و می‌خواهند از این فرصت استفاده کنند و بهره اقتصادی ببرند.
برای جلوگیری از معضلی مانند کتابسازی از نگاه شما باید چه کرد؟ آیا تنها اجرای قانون می‌تواند از گسترش این مشکل جلوگیری کند؟
تنها راه جلوگیری آن، نخست عمل به قانون است. متأسفانه قانون حمایت از مولفان، در کشور ما جدی نیست. راه دوم نقدهایی است که باید بر کتاب‌ها در کشور نوشته شود؛ یعنی از کنار این‌گونه آثار نباید به سادگی گذشت و افراد بدانند اگر کتاب‌های این‌چنینی به بازار عرضه کردند، بلافاصله دستگاه‌ نقادی به این امور رسیدگی و واقعیت را افشا می‌کنند که مؤلف در این کتاب تقلب کرده و بهترین راه همین نظارت اجتماعی است. به این معنا که عده‌ای محقق و کتابشناس به مسئله مالکیت فکر اهمیت دهند که این موضوع حتی از قانون هم قوی‌تر است.
بنابراین بهترین راه حل، گسترش بازار نقد کتاب در حوزه‌های فلسفی، ادبی و یا مذهبی است. نقادی‌های عالمانه، محققانه و از سر اطلاع، نه از سر دشمنی و جاه‌طلبی.
کتابسازی در تمامی حوزه‌ها دیده می‌شود، اما در حوزه‌ای مانند تصحیح متون به دلیل تخصصی‌بودن آن، بیش از باقی حوزه‌ها دیده می‌شود. به عقیده شما در این حوزه نیز نقد و تربیت منتقدان می‌تواند کارگشا باشد؟
آن‌هایی که آثار تصحیح شده را می‌خوانند، کمتر هستند و معمولاً با این موارد برخورد نمی‌کنند. در این حوزه هم باید بابی برای نقد در مجله‌ها باز شود و بخشی را فقط به این کتاب‌ها اختصاص دهند. در حقیقت باید تمام مجلات پژوهشی و تحقیقی، بابی را برای نقد کتاب در آن حوزه‌ای که فعالیت می‌کنند، باز کنند.
افرادی که دست به کتابسازی می‌زنند می‌خواهند نانی بخورند یا اگر جایی درس می‌دهند، اعتباری کسب کنند و وقتی این تألیفات افشا شود، دیگر اعتباری برای افراد باقی نمی‌ماند. نقد حتی از جلوگیری از انتشار اثر در بازار هم مؤثرتر خواهد بود. زمانی که اهل فکر تأیید می‌کنند که این اثر برای نویسنده نیست، تأثیر منفی خواهد گذاشت و مانع انتشار آن خواهد شد.
یکی از مهم‌ترین دلایلی که این کار انجام می‌شود، برای آن است که عده‌ای به این موضوع اهمیت نمی‌دهند یا بی‌اطلاع هستند. باید نویسندگانی در حوزه‌های مختلف مانند جامعه‌شناسی، فلسفه، ادبیات و ... تربیت کنیم که به رصد آثار بپردازند. در گذشته با اینکه ارتباطات علمی کم بوده و متن‌ها دست‌نوشته بودند، با این حال از صحت اثر مراقبت می‌کردند، اما ما با این همه امکانات، مراقبت‌ها را کم کرده‌ایم.
به عقیده شما وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان نهاد متولی در این موضوع موفق عمل کرده است؟ این وزارتخانه برای جلوگیری از کتابسازی چه باید بکند؟
این موضوع به نهادهای حقوقی و قانونی باز می‌گردد و ممیزان باید تشخیص دهند موضوع تا چه حد اصیل است. در گلوگاه‌هایی که کتاب برای مجوز ارسال می‌شود، باید مراقبت‌های بیشتری صورت بگیرد؛ برای مثال ممیزان به این موضوع توجه دارند که کلمه «عشق» در کتاب نباشد، ولی به این مسئله که این قدر آشکارا تقلب می‌شود، هیچ اهمیتی نمی‌دهند و این بازی‌ها در شأن جامعه ما نیست.
باید تقلب‌ها را شناسایی کنند که کتاب و فکر برای شخص دیگری است که برای آن خون جگر خورده است. برای مثال بعضی کتاب‌های قدیمی مانند « اخلاق ناصری » که مرحوم مجتبی مینوی آن را به چاپ رسانده، وقتی مقدمه را می‌خوانی متوجه می‌شوی برای پیدا کردن نسخه‌های خطی چقدر زحمت کشیده‌اند و شخص دیگری بدون این‌که نسخه‌ بدل‌ها را بیاورد، متن اثر را راحت و بدون مقدمه منتشر می‌کند.

آشکارا تقلب می‌شود و کسی اهمیت نمی‌دهد

یک موضوعی که در زمان کنونی بسیار به چشم می‌خورد، موضوع پایان‌نامه سازی است. علل این معضل علمی را از چه ابعادی می‌دانید؟
استاد راهنما و استاد مشاور باید در زمینه پایان‌نامه‌ها مراقبت بیشتری داشته باشند. متأسفانه این مراقبت‌ها صورت نمی‌گیرد و استادان و داوران با توجه به حجم مراجعات، کمتر به پایان‌نامه‌ها توجه می‌کنند. در حال حاضر با وجود اینترنت باید راحت‌تر نظارت شود و یا کارشناسان ورزیده برای این موضوع تربیت کنند. باید راه‌هایی در این زمینه یافت، چون این موضوع دارد به شدت در دانشگا‌ه‌ها توسعه پیدا می‌کند.
حتی در حال حاضر در اطراف دانشگاه‌ها، اعلامیه‌هایی دیده می‌شود مبنی بر تدوین پایان‌نامه از سوی استادان متخصص و این یعنی علناً به مملکت می‌گویند پایان‌نامه‌‌های قلابی می‌نویسم و عجیب است وزارت ارشاد و وزارت علوم، این‌ها را نمی‌بینند و هیچ کس حرفی نمی‌زند؛ یعنی کسی اهمیت به مسئله نمی‌دهد.
مهمترین راهکار برای حل مشکل کتابسازی را نقد کتاب گفتید، اما برای این‌که منتقدان خوبی تربیت کنیم، چه باید کرد؟
در واقع باید جوان‌ترها را راهنمایی کنیم تا زیر نظر استاد متخصص‌ و با حمایت دستگاه‌های متولی کار خود را انجام دهند. در حقیقت اینجا باید در درجه اول برخورد قانونی کرد و سپس هدایت‌گری. باید دست جوانان را گرفت و کمک کرد و برای آن‌ها، کلاس‌های آموزشی برگزار کرد.
وظیفه مرکز پژوهشی میراث مکتوب و مراکز فعال را برای حل این مشکل چگونه ارزیابی می‌کنید؟
مرکز پژوهشی میراث مکتوب باید افرادی را تربیت کند که این‌ کارها را رصد و نسخه‌های اصلی را بررسی کنند. بعضی اوقات نقدهایی را که نوشته می‌شود، در مجلاتی مانند «آینه میراث» نقد می‌کنند و این خیلی سودمند است.

گفت‌وگو از سیده معصومه کلانکی


ارسال نظر

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار