چه کسانی بیشتر شکست عشقی میخورند؟

پارسینه: این پدیده یکی از رایجترین اتفاقهای دوران آشنایی یا نامزدی است. برای اینکه بعد از شکست عشقی یا بحران عاطفی بتوانید به زندگی عادی برگردید نیاز دارید یک چیزهایی را یاد بگیرید. یکسری از کارها را باید انجام بدهید و سراغ بعضی از کارها اصلا نباید بروید. وقتی کسی دچار شکست عشقی یا عاطفی شود، دو حس قوی در او ظاهر میشود، خشم و ناامیدی. این احساسات تعادل روحی فرد را به هم میزنند
و فرد شکست خورده دائم تحت فشار این دو، احساس ناتوانی میکند. در این نقطه برای اینکه خودش را از فشار خشم و ناامیدی خلاص کند به شکل ناخودآگاهی از مکانیسمهای دفاعی استفاده میکند. «مکانیسمهای دفاعی» مجموعه رفتارهای ناخودآگاهی هستند که افراد در اتفاقات اضطراب آور خود بروز میدهند تا کمتر دچار آسیب شوند
یکی از این مکانیسمهای دفاعی که در میان آنهایی که دچار شکست عشقی و عاطفی شده اند خیلی شایع است، مکانیسم انکار است؛ یعنی فرد برای مقابله با خشم و ناامیدی که دچارش شده، دست به انکار کل ماجرا میزند. حاضر به پذیرش واقعیت نیست و حتی باور نمیکند که همه چیز تمام شده. انکار، زمینهای میشود که روند بهبودی دائم به تاخیر بیفتد.
وقتی که آمار ارتباط عاطفی به هر دلیلی بالا رود، معلوم است که آمار شکست عشقی هم بالا میرود، اما این دلیل آماری برای اینکه بگوییم چرا یک نفر شکست عاطفی میخورد، کافی نیست. اگر این گونه بود، همه رابطهها بی سرانجام میشدند، اما نیستند. چند گروه هستند که بیشتر مستعد شکست عشقی هستند:. بیشتر افرادی که از دسته خود تنها پندارها هستند در روابطشان شکست عشقی میخورند
البته خودتنها پنداری یک عبارت جعلی است، اما شاید عبارت خوبی برای توصیف کسانی باشد که اگر هزاران نفر هم صبح تا شب به آنها محبت کنند، باز هم فکر میکنند که از لطف دیگران محرومند. معمولا این افراد در کودکی از پدر و مادر خود به هر دلیلی به اندازه کافی محبت ندیده اند یا برعکس، چنان در محبت غرق بوده اند که حالا مهربانیهای طرف مقابل توقعشان را برآورده نمیکند. طرف مقابل بیچاره هم بالاخره یک روز خسته میشود و رابطه را کات میکند و منجر به شکست عشقی میشود.
چه کسانی بیشتر شکست عشقی میخورند؟. بی اعتمادها افرادی هستند که بیشتر مستعد شکست عشقی هستند.
بی اعتمادها معمولا وارد رابطه نمیشوند، اما وقتی هم با تردیدهای بسیار وارد رابطه میشدند، آنقدر احساس ناامنی میکنند که میخواهند مرتب طرف مقابل را چک کنند. معمولا این افراد در کودکی به وجود محبت دایمی مطمئن نبودند. آنها یا در خانوادههای پرتنشی بزرگ شده اند که مرتب دعوا برقرار بوده یا یکی از والدین به هر دلیلی مثلا اعتیاد رفتار باثباتی نداشته یا خود پدر و مادر الگوی تمام و کمال بی اعتمادی بوده اند. بی اعتمادها هم بالاخره طرف مقابل را به جایی میرسانند که نداشتن رابطه را به همیشه مظنون بودن ترجیح دهند.. افراد وابسته بیشتر شکست عشقی میخورند
وابستهها یا از ترس ترک شدن وارد رابطه نمیشوند یا اگر شدند، چنان به طرف مقابل میچسبند که نمیگذارند بنده خدا به راحتی نفس بکشد. آنها تمام معنای زندگی شان را به طرف مقابل وابسته میکنند. تفریح و درست خواندن و شغل و مهارت آموزی و همه و همه چیزها باید با حضور طرف مقابل باشد. بالاخره یک روز طرف مقابل از نداشتن فضای شخصی خسته میشود و پیشنهاد میدهد رابطه قطع شود و شکست عشقی رخ میدهد. وابستهها هم معمولا در کودکی با نیاز به محبت مشکل داشته اند.. از دیگر افرادی که مستعد شکست عشقی هستند ناماهرها میباشند
ممکن است افرادی که شکست عشقی میخورند در هیچ کدام از سه دسته بالا نباشند. در این صورت یا آدمهایی هستند که گیر افرادی از سه دسته بالا افتاده اند یا مهارتهای ارتباطی ضعیفی دارند. آدمهایی که نمیتوانند نه بگویند، نمیتوانند خودشان را جای طرف مقابل بگذارند یا به اصطلاح همدلی کنند، نمیدانند چه حرفی را باید در چه جایی و با چه لحنی و به چه وسیلهای بگویند از نظر ارتباطی ناماهرند. آنها هم نمیتوانند رابطه را پیش ببرند و هدفمند کنند و هم در مقابل زنگ هشدارهایی مثل توهین، بی خبری، پرخاشگری فیزیکی و چک شدن بیش از حد حساس نیستند.
ارسال نظر