بهتر شدن روحیه سالمندان با ازدواج کردن
پارسینه: بهتر شدن روحیه سالمندان با ازدواج کردن میسر میشود. به گزارش ایران ناز روان شناسان معتقدند، سالمندان با ازدواج، ارزشمندترین کانون توجه و عاطفه را بدست میآورند، مورد محبت و احترام کسی قرار گرفتن و یا عزیز زندگی کسی بودن نه تنها از شدت غم تنهایی و دوری از فرزندان متاهلی که هر کدام در پی زندگی خود هستند، میکاهد بلکه باعث میشود فرد در گذران مابقی عمر خود احساس کفایت و رضایت داشته باشد.
بهتر شدن روحیه سالمندان با ازدواج کردن میسر میشود. به گزارش ایران ناز روان شناسان معتقدند، سالمندان با ازدواج، ارزشمندترین کانون توجه و عاطفه را بدست میآورند، مورد محبت و احترام کسی قرار گرفتن و یا عزیز زندگی کسی بودن نه تنها از شدت غم تنهایی و دوری از فرزندان متاهلی که هر کدام در پی زندگی خود هستند، میکاهد بلکه باعث میشود فرد در گذران مابقی عمر خود احساس کفایت و رضایت داشته باشد.
روان شناسان میگویند آنچه که یک سالمند را امیدوار به زندگی میکند آن است که متفاوت از دیگران زندگی نکند، اما به راستی برای اجتناب از حس متفاوت نبودن در سالمند، پرهیز از تنهایی و ایجاد امید به زندگی در سالمندان چه باید کرد؟ روان شناسان معتقدند ازدواج از جمله طرقی است که میتواند آرامش را به زندگی سالمندان باز گرداند، اما این پیشنهاد منطقی، از نظر بسیاری از افراد بخصوص فرزندان سالمندان امری مذموم تلقی میشود که گاه انجام آن نیز محال است. اما به راستی آیا اطرافیان و فرزندان حق دارند درباره آینده زندگی سالمندان تصمیم بگیرند؟!
لطفا، تفکرتان را زیر سوال ببرید
تغییر را از خودتان شروع کنید. برای این کار لازم است از ژست مؤدبانه و متفکرانه خارج شوید، ذهن تان را از اندیشههای عرفی متعصبانه و تحجری پاک سازی کنید، برداشت تان از تجدید فراش سالمندان را تهی از تعابیر نامانوس و زننده ای، چون "پیری و معرکه گیری، دود از کنده بلند میشه" کنید و برای اصلاح آن حرکت کنید، تقلید و تبعیت صرف از عقاید دیگران را کنار بگذارید. کلاهی قاضی کنید و خود، به قضاوت بنشینید. بی شک شما میتوانید ازدواج سالمندان را با نگاهی متفاوتتر از همیشه ببینید!
سپس با نگاه منصفانه و فطرت منشانه ازدواج سالمندی و ارکان آن را زیر سوال ببرید. بهتر است عقاید سنتی و موانع انجام این امر را این گونه مورد بحث قرار دهید:
آیا به راستی ازدواج سالمندان، کاری اشتباه است؟ چرا عدهای آن را ناپسند میپندارند؟ آیا دلایل مطرح شده درباره این ناپسندی، علمی و منطقی است؟ آیا سالمندان، حق زندگی دوباره ندارند؟ آیا اطرافیان، بخصوص فرزندان، برای ادامه زندگی فرد بزرگسالی که کاملا آگاه و دانا است حق دخالت و تصمیم گیری دارند؟ چه کسی ازدواج سالمندان را نهی کرده است؟ آیا عدم ازدواج سالمندان، قرارداد اجتماعی است که نمیتوان آن را تغییر داد؟ چه عاملی مانع تخطی نکردن از این عقیده قراردادی میشود؟ آن موانع چیست؟ چرا آنها مانع محسوب میشوند؟ و…
با دیدگاهی تیزبین و روشن، ابعاد مختلف ازدواج مجدد سالمندان و یا علت ممانعت از انجام آن را مورد توجه قرار دهید. اگر چه شاید نظرگاه جدیدتان با عرف و عقاید رایج جامعه سنخیت نداشته باشد، اما کاملا قابل تامل و به لحاظ منطقی قابل پذیرش است.
برای ازدواج سالمندان تلاش کنید
اگر در پاک سازی ذهن و اصلاح دیدگاه متعصبانه تان موفق شوید و عمق نگاه تان را گسترش دهید بی تردید میتوانید ادلههای منطقی و عاقلانهای را جایگزین توجیههای مبتنی بر عرفی کنید که معمولا نیز اشتباه هستند. به آنچه باور و اعتقاد یافته اید ایمان قلبی داشته باشید!
بی گمان به این طریق، میتوانید دیگران را نیز تحت تاثیر اندیشه روشنفکرانه و عاقلانه خود قرار دهید. درباره ازدواج سالمندان با دیگران سخن بگوئید، البته صحبت صرف کافی نیست، به آنچه که بر زبان میآورید، عمل نیز بکنید. مثلا، اگر در اطرافیان خود سالمندی را سراغ دارید، او را ترغیب به ازدواج کنید و یا برای ازدواج پدر و مادر تنهای خود آستین بالا بزنید. اگرچه شاید بسیار سخت است، اما شما میتوانید یکی از متولیان و یا مبلغان این امر مهم باشید.
فرهنگ سازی لازم است
فرهنگ سازی لازم است
برای مبارزه با اندیشههای غلط و به اشتباه نهادینه شده در ذهن افراد درباره ازدواج سالمندان، نیازمند فرهنگ سازی عمیقی هستیم. فرهنگ سازی همه جانبهای که نه تنها باعث فروریختن قبح این مساله میشود بلکه بستر فعال و پویایی را برای این امر نیز، به وجود میآورد و این مهم دست یافتنی خواهد بود اگر متولیان فرهنگی من الجمله رسانهها اطلاع رسانی لازمه را داشته باشند و همه اقشار جامعه اعم از پیر و جوان و زن و مرد را با نوع نیازهای دوران سالمندی آشنا سازند. بی شک کسب آگاهی باعث میشود نگاه منفی به ازدواج سالمندان به نگاه مثبتی تغییر یابد که ابعاد معنوی و عاطفی آن بیش از توجه به نیاز جنسی و ارضای آن مورد توجه قرار میگیرد.
امید است که در سالهای آینده، دیگر هیچ سالمندی تمایل و نیاز کاملا طبیعی خود به ازدواج را انکار نکند و اطرافیان نیز، از ازدواج فرد سالمند برداشت منفی نداشته باشند و آن را امری غیرعادی و نابهنجار تلقی نکنند. بی تردید اگر چنین فرهنگی در جامعه مرسوم شود، دیگر نه تنها هیچ سالمندی از ابراز حق مسلم خود در زندگی، احساس شرم نخواهد کرد بلکه در مواجهه با این پرسش " چرا تنهایی و ازدواج نمیکنی؟ "، پاسخی را بیان میکند که به حقیقت نشان دهنده باور اصلی وی به ازدواج و تمایل و یا عدم تمایل به آن است.
منبع: ایران ناز
ارسال نظر