گاندی نماد انسانیت در جهان معاصر+ویدیو و عکس
به گزارش پارسینه، ماهاتما گاندی در سال ۱۸۶۹ در پوربندر هند متولد شد. ماهاتما جزء جامعهی پیشهوران بود. مادر او زنی بیسواد بود، اما اخلاص و عقاید پاکش اثری قوی روی ماهاتما داشت. در جوانی او یک دانشآموز خوب بود، اما این جوان خجالتی هیچ نشانی از رهبریت نداشت. با مرگ پدرش، ماهاتما به انگلستان سفر کرد تا در زمینهی قانون مدرک کسب کند. او با جامعهی گیاهخواران آشنا شد و از او درخواست کردند تا کتاب هندو باگاواد گیتا را برایشان ترجمه کند.
گاندی در افریقای جنوبی
گاندی به عنوان رهبر در هند
در طول جنبش استقلال خواهانه ی هند گاندی با افراد دیگری مانند سوبهاس چاندرا نیز درگیر شد، فردی که طرفدار مبارزه مستقیم برای سرنگونی انگلیسها بود. گاندی اگر در طول اعتراضات متوجه خشونت یا هرگونه شورش میشد، بلافاصله اعتصاب را لغو میکرد.
گاندی و امام حسین(ع)
شخصیت امام حسین (ع) و نوع قیام وی در کربلا، همواره مورد تحسین گاندی بود و وی سخنرانی هایی در این مورد انجام داده است که برخی از آنها به شرح ذیل می باشد:
«من براي مردم هند چيز تازه اي نياوردم، فقط نتيجه اي كه از مطالعات و تحقيقات درباره تاريخ زندگي قهرمانان كربلا به دست آورده بودم، ارمغان ملت هند كردم، اگر بخواهيم هند را نجات دهيم، واجب است همه ما راهي را بپيماييم كه حسين بن علي(ع) پيمود.»
«من زندگي امام حسين، آن شهيد بزرگ اسلام را به دقت خوانده ام و توجه كافي به صفحات كربلا كرده ام و بر من روشن شده است كه اگر هندوستان بخواهد يك كشور پيروز شود، بايستي از سرمشق امام حسين(ع) پيروي كند.»
«پيشرفت اسلام، متكي به شمشير نبوده، بلكه با فداكاري والاي حسين(ع) به دست آمده است. من از او ياد گرفتم چطور پيروز شوم در حالي كه مظلوم ستمديده هستم.»
نقشه قتل گاندی از کجا کلید خورد
پس از جنگ، انگلیس پذیرفت تا به هند استقلال بدهد. اگرچه با پشتیبانی مسلمانان به رهبری جیناه، انگلیس تصمیم گرفت هند را به دو بخش تقسیم کند _ هند و پاکستان. گاندی با این تقسیم مخالف بود. او تلاش بسیاری کرد تا نشان دهد که مسلمانان و هندیان میتوانند در کنار هم با صلح زندگی کنند. در نمازها، نمازگزاران مسلمان در کنار هندیان و مسیحیان میایستادند. با این حال، گاندی با این تقسیمات موافقت کرد و روز استقلال را در سوگواری از این تقسیمات به عبادت پرداخت. با این حال، تلاشها و روزه های گاندی برای جلوگیری از موج خشونتهای فرقهای و کشتارهای پس از تقسیم بیفایده بود.
جدا از سیاست های استقلال هند، گاندی شدیداً منتقد سیستم طبقهای منفصل هند بود. به طور خاص، او در سخنرانیهایش برای حمایت از طبقه "نجس ها" سخن میگفت که توسط جامعه بسیار پست تلقی می شدند. او کارهای بسیاری انجام داد تا این لقب "نجس" آنها را از بین ببرد. اگرچه این تلاش ها با مقاومت زیادی مواجه بودند اما کمک زیادی به تغییر تعصبات قدیمی انجام دادند.
قاتل گاندی چه کسی بود
اتورام گودسه در سال ۱۹۱۰ در باراماتی، نزدیک شهر پونا، در ایالت ماهاراشترا، به دنیا آمد. اسماش را "راماچاندرا" گذاشتند تا به لطف راما، هفتمین تجسد ویشنو (خدای بزرگ هندو) و قهرمان حماسه "رامایانا"، از خطر مرگ برهد.
گودسه "رفتار عجیب و غریب"، "خودسری"، "خودکامگی"، "دیدگاه بدوی"، و "سیاست نابخردانه" گاندی را نکوهش میکرد، مواضع او را سراسر به سود مسلمانان و به زیان هندوان میدید، و نفوذ او در حزب کنگره را مایه گمراهی این حزب و کل جنبش استقلال هند میدانست. حاصل این گمراهی به نظرش رضایت دادن حزب گاندی به تقسیم هند و همچنین تلاشهای "تبعیضآمیز" او برای احقاق حقوق مسلمانان بود: گاندی نه "پدر هندوستان" که "پدر پاکستان" بود. گودسه مشخصاً از خشونتستیزی گاندی، روزهداریاش برای برقراری صلح بین هندوها و مسلمانها، و سکوتاش در قبال کشتار هندوها در پاکستانِ مسلمان شکایت داشت و این همه را خیانت به ملت میدانست.
در دفاعیاتش، درباره ترور گاندی، اینگونه گفته بود: "با خود میاندیشیدم و میدیدم که، اگر جناب گاندی را بکشم، سراسر تباه خواهم شد، تنها انتظاری که میتوانم از هموطنان خودم داشته باشم نفرت و بیزاری است، و نه فقط زندگی که عزت و آبرویم از دست خواهد رفت. در عین حال، احساس میکردم که، بدون جناب گاندی، سیاست هندوستان مطمئناً به مسیر بهتری خواهد رفت، توان تلافی کردن پیدا میکند، و به اتکای نیروهای مسلحش پرتوان خواهد شد. آینده من تباه میشود اما ملت ما از تعدیات پاکستان در امان خواهد ماند."
گودسه گفته بود: "کسی را کشتم که سیاستها و اقداماتش هزاران هزار هندو را به تباهی و نابودی کشانده بود. سازوکار قانونی برای اقدام علیه این مجرم وجود نداشت، و به همین دلیل او را با شلیک گلوله از پا در آوردم." در ادامه، نهرو و دولتش را به دلیل دفاعشان از سکولاریسم هندوستان و "نقشآفرینی" همزمان در ایجاد دولت دینسالار پاکستان علناً محکوم کرده بود.
محاکمه ناتورام گودسه و هفت نفر از همدستانش در ده فوریه ۱۹۴۹ خاتمه یافت؛ گودسه و یک نفر دیگر به مرگ، و بقیه به حبس ابد محکوم شدند. نهرو و دو پسر گاندی خواهان تبدیل حکم گودسه به حبس ابد بودند: اعدام قاتل گاندی را بیاحترامی به مخالفت گاندی با مجازات مرگ میشمردند. اعتراض معترضان نتیجه نداد؛ گودسه از پذیرش عفو و بخشش احتراز کرد، و به حکم محکمه در پانزده نوامبر ۱۹۴۹ در زندان آمبالا به دار آویخته شد.
گاندی نه فقط برای هند بلکه برای تمام جهان نماد صلح و مردم دوستی در جهان معاصر بود شاید قاتل گاندی و کسانی که وی را مجاب به انجام چنین عمل ضد انسانی کرده بودند شناخت درستی از رهبر هند نداشتند و منفعت شخصی و قدرت طلبی را به هر چیز دیگر ترجیح می دادند.گاندی به تمام مردم جهان فهماند که می شود مذاهب مختلف در کنار یکدیگر باشند و هیچ مشکلی به وجود نیاید و تنها این انسانیت است که نباید بمیرد.