گوناگون

گزارش کامل از برنامه راز ویژه فضای مجازی؛ تصمیم‌گیرندگان اینترنت خود در این فضا حضور ندارند

تریبون مستضعفین:

میهمانان این برنامه حجت‌الاسلام غریب‌رضا (مدیر مؤسسه گفت و گوی دینی)، محمدصالح مفتاح (مدیرمسئول سایت تریبون مستضعفین)، خانم شریعتمداری (مدیر خبرگزاری مقاومت اسلامی) و آقای صرامی (معاون مرکز رسانه‌های دیجیتال) بودند. همچنین در بخشی از این برنامه، «مصطفی حریری» روزنامه‌نگار و فعال سایبری طی تماس تلفنی نظرات خود را اعلام نمود.

همانطور که قبلا وعده داده شده بود، جزئیات این برنامه در ادامه می‌آید. همچنین فیلم کامل برنامه برای دریافت قرار داده شده است. صوت برنامه را می‌توانید از این صفحه دریافت کنید.

***

موضوع برنامه راز: «فضای مجازی، بایدها و نبایدها»

طالب زاده:

دوستان در ارشاد احساس کردند باید در این خصوص توضیحاتی ارائه دهند

با توجه به برنامه‌ی پیشین که به موضوع «رسانه های نوظهور اسلامی» پرداخته شد و در ان برنامه بحث «فیس‌بوک» پیش آمد؛ یک بحث جنجال برانگیز و دوستان در ارشاد احساس کردند باید فضای بیشتری باز شود که فضای تلویزیون فضای مناسبی برای مطرح کردن آن به ویژه با توجه به جدی شدن بحث سایبری در شرایط تحولات منطقه، است.باید دید آیا با توجه به این نیاز است که سیاست ها باز نگری شود.

غریب‌رضا:

آیا با فیلتر کردن یک شبکه اجتماعی با ۶۰۰ میلیون عضو مشکل حل شد؟

ما فیس‌بوک را غنیمت گرفتیم

به اعتقاد ما رویکرد جدیدی در رسانه ملی ایجاد شده‌است که تلاش می شود به سمت مردمی کردن رسانه پیش برود. خوب است فعالان مردمی و غیردولتی که در عرصه های مختلف کار کارشناسانه می کنند و خط مقدم جبهه های آرمان های انقلاب اسلامی هستند بیایند و در این زمینه ها صحبت کنند.

‌‌

‌‌

‌‌

دریافت ویدئوی کامل برنامه راز ویژه فضای مجازی

جنگ نرم پدیده ای نیست که ما بخواهیم آن را با بخش‌نامه پیگیری کنیم. جنگ نرم جنگ اندیشه ها، فرهنگ ها و آرمان هاست و ما در این عرصه بسیجیان زیادی داریم.

ما تعبیر پارتیزا‌ن‌های فرهنگی را زیاد داریم؛ شخصیت‌هایی که با تکیه بر خود و اطلاعات خودشان و بدون حمایت دولت در این عرصه به شکل تشکلی و یا فردی مبارزه می‌کنند و حضور دارند. مراکز دولتی وظیفه دارند در این زمینه کار ستادی و این نهر‌های خود جوش را مدیریت کنند.

امروزه شبکه‌های اجتماعی یکی از مسائل واقعی است که قابل چشم پوشی نیست. ما یک شبکه اجتماعی ای به نام فیس بوک داریم که نزدیک به ششصد میلیون نفر عضو آن هستند. ما چه طور می خواهیم با این ها کار کنیم؟ آیا همین که این ها را فیلتر کردیم مشکل ما را حل کرد؟ آیا درست است ما در این عرصه که می جنگیم سلاح را از دست افسران جوان جنگ نرم با بسته کردن این عرصه بگیریم؟ تا الآن چه کار کردیم؟ آیا سازمان دهی کردیم؟ آیا وقتی که بعد از انتخابات از این شبکه ها برای موج آفرینی منفی حداکثر استفاده شد، ما در نقطه مقابل برنامه ریزی کردیم؟ اگر نه مشکل ما کجا بوده است؟

من در عرصه مجازی مبارزه می کنم و برای مبارزه ی خودم به این اسلحه احتیاج دارم، من آن را غنیمت گرفتم، از آن استفاده می کنم. ما آنقدر از این شبکه های اجتماعی خوب استفاده می کنیم که رفع فیلتر شود. دشمن هم از حضور ما در این عرصه می ترسد.

یک هفته بعد از برنامه قبلی ما مبنی بر ایجاد ارتباطمان با مسلمانان، یک مجموعه ضد ایرانی و شیعی، برنامه را زیر نویس عربی کرد و با یک مقدمه و مؤخره ای این را به یوتیوب فرستادند؛ که چطور روحانیون ایرانی برای حمله بر ضد مسلمانان و عرب ها برنامه ریزی می کنند این یعنی ایجاد یک فضای اسلام هراسی.

صرامی:

لزومی ندارد در جنگ نرم دفاع کنیم؛ باید حمله کرد

درحال حاضر ما در جنگ نرم دشمن، علیه خودمان عمل می‌کنیم. در این جنگ صرفا لزومی ندارد که دفاع انجام دهیم، ما می توانیم حمله کنیم. باید به فرصت هایی که در سطح دنیا داریم توجه کنیم و منتظر نمانیم که به ما حمله شود، گرچه باید سیاست دفاعی و حمله مناسبی داشته باشیم.

یک جنبه بحث، جنگ است و بحث دیگر این است که ما با یک نوع استعمار مواجهیم. اگر تا پنجاه سال پیش بحث متریال مهم بود پنجاه سال بعد بحث انرژی مهم شده است چون یکی از پارامترهای قدرت یک کشور میزان دسترسی به انرژی است، در دهه اخیر ماهیت کار فرق کرده، الآن می گویند علم. پایه علم اطلاعات است که توسط مردم و ملت ها تولید می شود.

ماهیت فنآوری اطلاعات چگونگی انتقال و بهره‌گیری از اطلاعات است. پس ماهیت استعمار الآن معطوف به این موضوع است و ما می‌بایستی به دنبال این برویم که از این ناحیه چه اتفاقاتی برای ما در حال افتادن است؟ یک نوع جدید استعمار به نام استعمار اطلاعاتی وجود دارد که بسیار مهم و از جنگ نرم نامرئی تر است.

شبکه های اجتماعی چون قابل استفاده هستند، قابلیت استعمار پیدا می کنند. حالا باید ببینم این ارزش کجاست؟ مردم قطعا به این شبکه های اجتماعی نیاز دارند. یکی از کارکردهای این شبکه‌ها این است که اطلاعات دقیق، دسته‌بندی شده و معتبر را ارایه می‌دهند. حالا باید ببینیم در این موقعیت باید چه کار کرد؟

شریعتمداری :

ارشاد مشخص کند حد فیلتر شدن کجاست!

بالاتر از بحث استعمار اطلاعاتی این است که اعتبار این اطلاعاتی که از طریق همین شبکه‌های اجتماعی داده می شود، چه مقدار است؟ آیا اطلاعات درستی داده می‌شود؟

امام علی در نامه‌ای که به امام حسن مجتبی دادند، می‌فرمایند: «با بررسی تحولات ناگوار دنیا به نفس خودت، آگاهی ببخش.»؛ یعنی ایشان از وجود اطلاعات نادرست ترسی را القاء نمی‌کنند، بلکه باید دقت نظر داشت.

ما می‌دانیم رسانه در دست صهیونیزم است. امروز در تحولات بیداری اسلامی و بعد از آن در تحولات بیداری جهانی دیگر رسانه‌ها اطلاعات معتبر را به مردمان نخواهند داد و لذا من در جریان بحرین مجبورم این اطلاعات درست را از کسانی که فعال هستند و اطلاعات نا‌معتبری را به من می‌دهند دریافت کنم.

ما مجبور می‌شویم برای این که اطلاعات معتبری داشته باشیم به سایت‌هایی مثل فیس‌بوک و … مراجعه کنیم که امروز ماهیت این‌ها هم تغییر کرده است.

جهت دوم جریان، وظیفه صدور انقلاب ما است. راه‌های صدور این انقلاب چیست؟ حضرت آقا یک جمله قریب به مضمون دارند که می‌فرمایند: «قانون اساسی کشور ما آن‌قدر متعالی است که می‌تواند برای سایر کشورها الگو قرار گیرد.». من چگونه این قانون اساسی خودم را با ادبیات جهانی به جهان عرضه کنم؟ امروز وقتی در کشورهای اسلامی که انقلاب می‌کنند نیاز به قانون دارد، این قانون ما می‌تواند برای آن‌ها که نیاز دارند، عرضه شود.

فعالیت کسانی که از این منظر به شبکه‌های اجتماعی و سایت‌هایی که فیلتر شده مربوط است، دچار اختلال است. ما امروز برای عرضه الگوی انقلابی و اسلامی به مخاطبان در سراسر دنیا، دچار چالش هستیم. یعنی یک طرف گرفتن اطلاعات و طرف دیگر ارائه آن‌ها به انقلابیون است. ارشاد برای این فضا چه چاره‌ای اندیشیده است؟ حد فیلتر شدن کجاست؟

مفتاح:

به جای نگاه فرهنگی به اینترنت، نگاه سیاسی، امنیتی و حقوقی وجود دارد

فضای مجازی یکی از عرصه‌های اصلی جنگ نرم است.

ما متناسب با فضای مجازی عمل نمی‌کنیم. متأسفانه می‌بینیم سربازان خط مقدم، در معرض تیر نیروهای خودی هستند که در نهادهای رسمی و حکومتی قرار گرفته‌اند. گاهی پشتیبانی را بر می‌دارند یا کار خطاتری را انجام می‌دهند؛ و آن «مسدود کردن محتوایی که آن‌ها تولید کرده‌اند»، است. گاهی این شبهه را ایجاد می‌کند که برنامه‌ای پشت آن است.

ما با دوگانگی استانداردها در فضای مجازی روبه‌رو هستیم. امروز متأسفانه می‌بینیم که در مکان‌هایی که باید به اینترنت اهمیت داده شود، هنوز اینترنت جایگاه خودش را ندارد. از طرف دیگر نگاه‌هایی که به این فضای اینترنت می‌شود، به جای این که یک نگاه فرهنگی باشد یک نگاه سیاسی، امنیتی و حقوقی می‌شود. فیس‌بوک هم قبل از این که یک مسئله فرهنگی دیده شود، یک مسئله سیاسی است؛ با این که یکی از فرهنگی‌ترین موضوعات به شمار می‌رود. حداقل کسانی که در فیس‌بوک حضور دارند سه ملیون نفرند. ما حتی اگر از فضای بین‌المللی هم چشم‌پوشی کنیم، در مورد این سه میلیون نمی‌توانیم چشم پوشی کنیم. ما کاری کردیم که این تعداد در این شبکه عضو شدند.

تا دو سال پیش وبلاگ داشتن هم کار بدی به حساب می‌آمد

اینترنت مردمی‌ترین فضای رسانه‌ای است. تا دو سال پیش حضور در فضای مجازی و فعالیت کردن و وبلاگ داشتن، یک عمل منفی تلقی می‌شد که این نگاه تهدید محور بسیار خطا بوده است.

از طرفی فضای مجازی یک مزیت نیز دارد که آن را هم نمی‌توان نادیده گرفت و آن فضای بین‌المللی آن است. انقلاب اسلامی نیز محدود به مرزهای جغرافیایی نبوده که حالا بخواهیم بگوییم مردمی بوده است، کدام رسانه مردمی‌تر از اینترنت است و می‌تواند فارغ از مرزها بین ملت‌ها ارتباط برقرار کند؟! اما آیا به این اندازه که در اندیشه‌های ما، در فضای انقلاب اسلامی باید به این ابزار اهمیت داده می‌شد، داده شده است؟

غریب‌رضا:

با دید مجرمانه به اینترنت نگاه می‌شود/ بهتر است فیلترینگ سایت‌های اصلی بر اساس محتوا باشد

گاهی اوقات ما هنوز در فضای گذشته خودمان هستیم؛ در صورتی که باید برای مدیریت این فضاها به‌روز رسانی داشته باشیم. در دوره‌ای شبکه‌های اجتماعی در دست دشمن بود و آن‌ها را مدیریت می‌کردند، ولی بعد از شوکی که به انقلاب وارد شد، نیروهای انقلابی و خوش فکر وارد میدان شدند و الان حضور جدی دارند که ما باید این‌ها را مدیریت و سازمان دهی کنیم. اما نه نتها این برنامه را نداریم، بلکه با این نگاه منفی‌ که در جامعه جا افتاده است، به نوعی به دیده مجرمانه به این حوزه نگاه می‌کنیم. آمار نیروهای انقلابی روز به روز در حال افزایش است و نیازمند یک برنامه‌ریزی جدی در این مورد هستیم.

پیشنهاد من این است که در عرصه‌های کلان سایت‌‌ها؛ مثلا سایت‌های میزبان وبلاگ‌ها، شبکه‌های اجتماعی و از این قبیل، ما هم چنان که در نسبت با ویکی‌پدیا با فیلترینگ بخشی و جزئی برخورد کردیم، در شبکه‌های اجتماعی هم همین کار را انجام دهیم. البته زحمت بیشتری دارد ولی کار منطقی‌تر است.

صرامی:

باید فضاهای داخلی تولید کنیم چون با هر کلیک ۶۵ تومان ارز خارج می‌شود/ مطمئنید فیس‌بوک را غنیمت گرفته‌اید؟!

ما بایستی فرصت های مربوط به رسانه های دیجیتال را احصاء، بررسی و برایش برنامه ریزی کنیم که تا حد ممکن در وزارت ارشاد در حال انجام شدن است. نکته این است که این در حد یک ارگان و رسانه نیست، یک فضا است؛ در یک فضا شما زندگی می کنید، تقریبا تمام نیازهایی را که در زندگی عادی تان دارید، در این فضا اتفاق می افتد. به همین دلیل اسم آن جامعه مجازی شده است. جامعه مجازی باید اصول و قواعدی داشته باشد. آیا این اصول و قوانین را باید دشمن برای ما تأمین کند؟ آیا باید ما در زمین او بازی کنیم؟ قطعا ما برای این که بتوانیم از این فرصت بهره ببریم، باید برنامه ریزی کنیم. اما لازم نیست همه افراد در زمین دشمن بازی کنند؛ قواعد بازی در زمین دشمن متفاوت است، باید شرایط را بدانیم؛ باید بدانیم که به زمین دشمن وارد شده ایم و این زمین هوشمند است و رد ما در آن می ماند.

دنیای رسانه‌های دیجیتال دنیای شفافی است. کسی که این دنیا را طراحی کرده، مکانیزم های تحلیل داده در آن را به خوبی بلد است. ما وقتی می بینیم این طور است باید خودمان اقدام کنیم و یک فضای خودی بسازیم که این شدنی است. غرب تمام نگرانی اش این است که ما چنین چیزی را رقم بزنیم.

در دنیای رسانه های دیجیتال، کلیک قرار داده شده است. ارزش یک کلیک، شش و نیم سنت است … بحث کلیک تا چه اندازه بین فعالان ما بحث شناخته شده ای است؟ الآن یکی از مسائل اساسی اینترنت مدیریت کلیک است که معادل جا به جایی ارز است.

ما باید کلیک معتبر که مبتنی بر نیروی انسانی است، داشته باشیم. ما ظرفیت بالای انسانی داریم یا غرب؟ پیام انقلاب اسلامی انسان های بیشتری دارد یا غرب؟ ما باید کاری کنیم که حرف ملت ها را برسانیم و ابزار دیجیتال ابزار مناسبی برای این کار است. شبکه های اجتماعی می تواند به نوعی بروز اراده آن ملت باشد، پس ما باید این یک و نیم میلیارد مسلمان و افراد هم سو با انقلاب را هم نوا و مدیریت کنیم.

آیا ما مطمئنیم سلاح دشمن را به غنیمت گرفته ایم؟ آیا فیس بوک و گوگل خودشان به تنهایی در جهان بروز پیدا کرده اند؟ این ها از سوی غرب حمایت می شوند و به طور غیر مستقیم این شبکه ها در تأمین منافع غرب به آن ها اعتبار بخشی می کنند.

شریعتمداری :

ارز و اطلاعات کاربران با خرید فیلترشکن خارج می‌شود

سؤالی که مطرح است این است که ما در این فضا چه کردیم؟ چه برنامه ای ریختیم؟ ما فیلتر می کنیم، از آن سمت کاربران ما هزینه می کنند . فیلتر شکن ها را می خرند. ارزی که با کلیک می رود، بار دیگر با پرداخت فیلتر شکن ها خارج می شود، علاوه بر این تمام فیلتر شکن ها ابزار جاسوسی اند. اما ما چه برنامه ریزی ای کردیم؟ فیلترینگ یک سیستم بین ارشاد، آی سی تی و وزارت اطلاعات است، آیا این تعامل میان دستگاهی که ما خیلی ضعیف در آن عمل می کنیم، بین وزارت ارشاد با آموزش و پرورش، آموزش عالی و… وجود دارد؟

آقا می فرمایند: «عامل درونی از جمله نقصها، کوتاهی ها، کم کاری ها، اختلافات، قدرت طلبی، بی سیاستی و دنیا طلبی در تخریب جمهوری اسلامی در چشمان ملت ها تأثیر بیشتری دارد و اگر این مسائل را مراقبت و علاج کنیم عامل بیرونی، یعنی تبلیغات دشمن با اراده خداوند خنثی خواهد شد.». از حدود دهه شصت اینترنت وارد ایران شده اما هیچ کس هیچ کاری برای فرهنگ سازی آن نکرده است. چه سهمی از آن برای آگاه سازی است؟ چه سهمی برای فیلترینگ؟

حریری :

ماهواره می‌آید؛ اما من از آن نمی‌ترسم

سال ۸۵ که مرکز توسعه فناوری اطلاعات و رسانه های دیجیتال وزارت ارشاد تأسیس شد، بنده جزء همکاران آقای صرامی در بحث اینترنت این مرکز بودم و از آن جا بود که بسیاری از بحث هایی که الآن در حوزه مجازی مطرح می کنند، مطرح شد. تا این حد پرداختن به بحث فیلترینگ با توجه به این که متولی اصلی بحث فیلترینگ قوه قضائیه است، شاید زیاد جایگاه نداشته باشد. در عین حال بحث سیاست گذاری حوزه اینترنت بحث بسیار مهمی است.

آقای صرامی در بخشی از فرمایشاتشان اشاره کردند به این که ما درگیر بحث استعمار اطلاعات هستیم و حوزه فیس بوک و … حوزه هایی است که دشمن طراحی کرده و نباید در زمین دشمن بازی کنیم. شهید آوینی در آخرین یادداشتشان به نام انفجار اطلاعات می گویند که: «ماهواره می آید اما من نمی دانم به اندازه آن هایی که از این خبر می ترسند، از این خبر نترسیدم. همچنین بحثی دارند و می گویند که انفجار اطلاعات و بحث آمدن ماهواره خودش منجر به فروپاشی غرب می شود.»

رسانه های دولت انگلیس و حتی خود دولت انگلیس با کاربران شبکه های اجتماعی مثل فیس بوک و توییتر برخورد کردند و دقیقا این جا چاقو دسته خودش را برید.

مشکل اصلی ما این است که اینترنت در این کشور نزدیک به ده سال بعد از ورودش، متولی نداشته است؛ حتی در زمینه شناخت توانایی ها در کشور و طراحی کار عملیاتی برای ورود به این میدان، کاری که به عنوان یک کار استراتژیک باشد، نداشتیم.

مفتاح :

وقتی فضای داخلی ایجاد نشده است، حداقل امکانات برای فعالیت را از دست بدهیم؟!

اگر تجربه‌ی تعامل با کاربران شبکه‌های اجتماعی که در نمایشگاه رسانه‌های دیجیتال سال ۱۳۸۷ در غرفه «فرندفید» اتفاق افتاد ادامه پیدا کرده بود، ما با یک تجارت زیرزمینی و جریان عمیق و گسترده‌ی فعالان مجازی مواجه نبودیم. امروز فعالیت در این شبکه‌ها ممنوع و منکر بزرگی است. اما اگر این کار را کرده بودیم، یک فضای شفافی از کسانی که فعالیت می‌کنند، داشتیم و می‌توانستیم خیلی بهتر در حوزه فرهنگی برنامه‌ریزی کنیم، اما ما چشم‌مان را بستیم.

قطعاَ ما قائل به این هستیم که غرب از حضور ما در شبکه‌های اجتماعی سود می‌برد. اما ما با یک تناقض مواجهیم. امروز غرب و تمام ابزارهای غربی را نفی می‌کنیم، همین‌طور هم هست؛ اما وقتی زمین بازی خودی وجود ندارد، وقتی کار ایجابی در عرصه مجازی انجام نشده که بتوانیم در عرصه بین‌المللی از آن استفاده کنیم، نادیده گرفتن این‌ها یعنی محدود کردن خودمان در مرزهای جغرافیایی. ما قرار است حرف‌های تازه‌ای در فضای مجازی بزنیم. اما ما به یک سری مسائلی که روزمره در کشور پیش می‌آید، محدود شده‌ایم. وقتی کسی افق و برنامه‌ای در فضای مجازی ندارد، این حداقل‌ها را هم نادیده بگیریم؟

تصمیم‌گیری برای فضای مجازی به دست مدیرانی است که خود در این عرصه حضور ندارند

البته این را هم بگویم که نقش فضای مجازی را نباید در تحولات اجتماعی پررنگ کنیم. این هم ابزاری در خدمت تحولات اجتماعی است ولی خودش محرک نیست که بتواند انقلابی را ایجاد کند و تحولی را باعث شود. اما ابزار خوب و کارآمدی برای بروز و ظهور است.

در این زمینه هیچ پژوهش جدی وجود ندارد. بازوی پژوهشی ما در عرصه مجازی بسیار ضعیف است. مثلا در زمینه کاهش سرعت، علت و هیچ پیش زمینه پژوهشی‌ای وجود ندارد. بر چه مبنایی سرعت اینترنت خانگی را ۱۲۸ کیلو بیت بر ثانیه مصوب کرده‌اند؟! متأسفانه تصمیم‌گیری در مورد فضای مجازی به دست مدیرانی افتاده است که خودشان در عرصه مجازی حضور ندارند.

دولت به جای پی‌گیری پررنگ خودش در عرصه مجازی، نقش تصدی‌گری را بر عهده گرفته است. خودش می‌خواهد شبکه اجتماعی تولید کند. از این رو همه نهادهای دولتی به دنبال این افتاده‌اند که شبکه اجتماعی تولید کنند. بالاخره مسوول کیست؟

صرامی :

مدت زمان پاسخگویی به شبهات مطرح شده عادلانه نیست. برای موارد طروحه پاسخ وجود دارد. رسانه ملی باید مسائل اساسی ملی را دنبال کند. ما قانون جرائم رایانه‌ای داریم که وظیفه دستگاه‌های مختلف، بحث فیلترینگ و مسدود سازی مرجعش در آن معلوم است. کار گروهی طراحی شده که وزارت فرهنگ یک عضو از دوازده عضو آن کار گروه است و کانال هایی هم برای اطلاع رسانی دارد.

ارسال نظر

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار