گوناگون

۱۰ نكته درباره تابلوي موناليزا، بانوي رازآلود رنسانسي

پارسینه: سال‌هاي متمادي است كه تابلوي «موناليزا»، شاهكار هنري «لئوناردو داوينچي»، حقايق و افسانه‌هاي بسياري را بر زبان‌ها رانده،‌ اما سرآغاز اين داستان‌ها آن‌جاست كه يك نقاش تصميم مي‌گيرد لبخندي را به غارت برد.

سال‌هاي متمادي است كه تابلوي «موناليزا»، شاهكار هنري «لئوناردو داوينچي»، حقايق و افسانه‌هاي بسياري را بر زبان‌ها رانده،‌ اما سرآغاز اين داستان‌ها آن‌جاست كه يك نقاش تصميم مي‌گيرد لبخندي را به غارت برد.

خبرگزاري ايسنا ‌10 نكته‌ي خواندني و كمتر گفته شده‌ درباره‌ي شاهكار نقاشي دوره‌ي رنسانس را بازگو مي‌كند:

1 ـ بازجويي «پيكاسو» و «آپولينر»

پيكاسو از آن‌جا به داستان دزدي موناليزا گره مي‌خورد كه دو مجسمه‌ي دزدي را خريداري مي‌كند. اين مجسمه‌هاي ارزشمند توسط «گري پيرت» بلژيكي از موزه‌ي «لوور» به سرقت رفته بودند و اين نقاش سرشناس بدون اين‌كه از اين سرقت اطلاعي داشته باشد، اين دو اثر هنري را خريداري مي‌كند.

پيكاسو و دوست شاعرش «گيوم آپولينر» به اداره‌ي پليس احضار مي‌شوند و درباره‌ي تابلوي «موناليزا» مورد بازجويي قرار مي‌گيرند. ابتدا آپولينر دستگير مي‌شود و به مدت يك هفته در بازداشتگاه نگه‌داري مي‌شود و پس از او پيكاسو احضار مي‌شود كه با كتمان داشتن هرگونه رابطه‌اي با دوستش، آزادي خود را به‌دست مي‌آورد.



2 ـ 28 ساعت بعد!

28 ساعت طول كشيد تا مسوولين معروف‌ترين موزه‌ي آثار هنري فرانسه متوجه شوند «موناليزا» در جاي خود قرار ندارد. كسي كه اولين‌بار متوجه فقدان «موناليزا» شد نقاشي به نام «تام هوبلر» بود كه طبق برنامه براي نقاشي گالري موزه‌ي «لوور» به اين محل آمده بود، اما متوجه شد اين زن اسرارآميز ناپديد شده است. با اين حال وي متوجه به سرقت رفتن نقاشي نشد، زيرا يك پروژه‌ي عكاسي در موزه در حال انجام بود كه طبق آن آثار هنري موجود در گالري از محل خود به مكان ديگري در ساختمان منتقل مي‌شدند كه شرايط بهتري براي عكس‌برداري از اين شاهكارهاي هنري فراهم آيد.

هوبلر از نگهبان خواست تا نقاشي مورد نظر را از عكاسان پس بگيرد تا وي كار خود را تكميل كند، اما نگهبان در كمال تعجب با اين پيغام برگشت: «مي‌داني چيست؟ عكاسان مي‌گويند نقاشي دست ما نيست!»

3 ـ كافكا و نشان شرمساري

پس از اطلاع از به سرقت رفتن «موناليزا» موزه‌ي «لوور» براي بررسي بيشتر اين قضيه به مدت يك هفته بسته شد و پس از گذشت اين مدت، درهاي موزه‌ي مشهور فرانسوي به روي جمعيت كثيري از مردم باز شد كه به تماشاي جاي خالي «موناليزا» آمده بودند.

در ميان كساني كه براي ديدن اين نشان شرمساري شتافتند، نام «فرانتس كافكا»، نويسنده‌ي معروف و خالق رمان‌هايي چون «مسخ»، «قصر» و «محاكمه»، به چشم مي‌خورد.

موزه‌ي «لوور» پس از يك سال، پرتره‌ي «بالداساري كاستيليونه» از شاهكارهاي «رافائل»‌ را به جاي «موناليزا» به ديوار آويخت.

4 ـ ميليونرهاي آمريكايي

با گم شدن «موناليزا» شايعه‌هاي متعددي از گوشه و كنار شنيده مي‌شد كه حاكي از ظن به مجموعه‌داران ميليونر آمريكايي بود. «جي. پي. مورگان»، «هنري كلي فريك» و «اچ. اي هانتينگتون» از ثروتمندان آمريكايي بودند كه گفته مي‌شد براي لذت شخصي خود اين سرقت را برنامه‌ريزي كرده‌اند. اما بازجويي اين افراد هم پليس را به شاهكار داووينچي نرساند.

5 ـ 6500 موناليزا

اگرچه امروزه داووينچي و موزه‌ي «لوور» را با «موناليزا» مي‌شناسند، اما تا قبل از به سرقت رفتن اين اثر هنري، كمتر كسي با «موناليزا» آشنا بود. در واقع مي‌توان گفت اين دزدي بود كه «موناليزا» را يك شبه به شاهكاري جهاني تبديل كرد. پليس فرانسه پس از دزديده شدن اين اثر هنري، به گونه‌اي كه افراد براي يادبود كسي مراسم برگزار مي‌كنند، 6500 كپي از تصوير «موناليزا» را در شهر پخش كرد. در عرض چند روز «لبخند ژكوند» تمام روزنامه‌ها و نشريات فرانسوي را پر كرد.

6 ـ صاحب اين لبخند كه بود؟

پس از اين سرقت تاريخي، بازار شايعات و داستان‌سازي‌ها درباره‌ي شاهكار داوينچي داغ شد. برخي گفتند استاد نقاشي دوره‌ي رنسانس ايتاليا معشوقه‌ي خود را به تصوير كشيده و عده‌اي بر اين باور بودند كه داوينچي براي پدر كارخانه‌دار «موناليزا» كار مي‌كرده است و ... خلاصه افرادي كه حتي يك بار هم به ديدار «موناليزا» نيامده بودند، يك شبه افسانه‌ها درباره‌ي زندگي اين زن رازآلود ساختند.

7 ـ دزد تابلو كه بود؟

21 آگوست 1911 دقيقا 100 سال پيش، نقاش و دكوراتوري ايتاليايي از كمدي در موزه‌ي «لوور» خارج شد، «موناليزا» را از قاب خود رها ساخت و به همراه وينچنسو و ميشل لنسلوتي، دو برادر كه با وي همدست بودند، و البته «موناليزا» موزه‌ي «لوور» را ترك كرد.

«وينچنسو پروجيا» نام فردي بود كه مدتي براي انجام پروژه‌اي در «لوور» كار مي‌كرد و روزي تصميم به سرقت «موناليزا» گرفت. وي يك شب را مخفيانه در كمدي واقع در موزه سپري كرد و صبح زود كه هنوز كسي در «لوور» پا نگذاشته بود، اين نقاشي رنسانسي را از قاب خود جدا و موزه‌ي آثار هنري فرانسه را ترك كرد.

8 ـ اثر انگشت پروجيا

پليس فرانسه بر روي شيشه‌اي كه نقاشي مسروقه را محافظت مي‌كرد، اثر انگشتي واضح را يافت اما با وجود اطلاعات ذخيره شده‌ي قابل توجه آثار انگشت مجرمين در ادارات پليس فرانسه، نيروهاي پليس نتوانستند اين اثر انگشت را با اثري ديگر تطبيق دهند.

پروجيا مدتي كوتاه را به دليل سرقت در زندان سپري كرده بود، اما باز هم پليس‌ها موفق به پيدا كردن وي نشدند، چرا كه اثر انگشتي كه روي قاب شيشه‌اي «موناليزا» بود متعلق به دست چپ پروجيا و اثر انگشت ذخيره شده در آرشيو پليس، متعلق به دست راست آن فرد بود.

9 ـ راز سرقت چگونه كشف شد؟

پروجيا با گذشت 28 ماه پس از خارج كردن «موناليزا» از موزه‌ي «لوور» تصميم گرفت اين اثر هنري را به دلالي هنري در فلورانس بفروشد، اما اين دلال به اين معامله مشكوك شد و مدير يك گالري هنري را خبر كرد تا از اصل بودن تابلو مطمئن شود. تمبر پشت نقاشي حاكي از اعتبار اين اثر هنري بود. خريداران به پروجيا گفتند: «مشكلي نيست. اين نقاشي را نزد ما بگذار و ما به قيمت خوبي آن را از تو خواهيم خريد.»

پروجيا به خانه برگشت، اما نيم ساعت بعد پليس زنگ در خانه‌اش را به صدا درآورد.

وي بعدها مدعي شد كه قصد داشته اين شاهكار هنري را، كه توسط ناپلئون به سرقت رفته از سر تمايلات وطن‌پرستي به ايتاليا، محل تولد «موناليزا»، بازگرداند.

سارق «لبخند ژكوند» در دادگاه مجرم شناخته شد، اما تنها به هشت ماه زندان محكوم شد.

10 ـ راز موناليزا

سال‌هاست اين سوال ذهن هنردوستان را به خود مشغول كرده كه چه رازي در اين نقاشي نهفته است كه مردم از سرتاسر جهان به بهانه‌ي ديدن آن به موزه‌ي «لوور» قدم مي‌گذارند؟‌

اين تابلو كه تنها 77 سانتي‌متر ارتفاع دارد، پيش از اين سرقت يكي از معمولي‌ترين آثار نگه‌داري شده در موزه‌ي «لوور» به شمار مي‌رفت. اما زيبايي اين زن خندان سال‌هاست كه محققان بسياري را به خود مشغول كرده است.

اين لبخند رازآلود اين زن رنسانسي است كه به گونه‌هاي مختلف مورد تاويل قرار گرفته است. داووينچي براي خلق شاهكارش از تكنيكي به نام «اسفوماتو» استفاده كرده و اين هنرمندي استاد ايتاليايي است كه اين نقاشي را با گذشت چندين قرن، اثري ناتمام باقي گذاشته است. بسياري تلاش كرده‌اند كه نقطه‌اي پايان بر رازهاي «لبخند ژكوند» بگذارند؛ در اين ميان عده‌اي بر اين باور بودند كه آنچه چهره‌ي «موناليزا» را در اذهان ماندگار ساخته، اين است كه وي به عشقي گمشده مي‌انديشد.

ارسال نظر

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار