ارزش سکه و تغییرات معنی دار نرخ ازدواج و طلاق در سایه گسترش فساد

تحریریه پارسینه - علی علیزاده | متأسفانه پیامدهای افزایش نرخ تورم حاصل از تلاطم بازار ارز و سکه در این روزها بسیاری از اقشار مختلف مردم را تحت تأثیر خود قرار داده و هر کسی به نحوی از این شرایط دچار ضرر و زیان شده است.

تاجران، تولید کنندگان، بازاریان و کسبه از یک سو و کارمند، کارگر و بازنشسته هم از سوی دیگر شرایطی را تجربه می کنند که شاید سالها بود به این شدت از بازخورد وضعیت پر نوسان اقتصادی تا این اندازه تحت فشار قرار نگرفته بودند. اما در این میان شاید اثرات مهلک افزایش بهای سکه و طلا بر نرخ ازدواج و طلاق و افزایش دامنه فساد در بطن جامعه از نگاه ها دور مانده و افکار عمومی به اندازه ای که باید از تبعات آن مطلع شود، اگاهی نیافته است.

از نگاهی نه چندان منصفانه برخی اعتقاد دارند بسیاری از زنان با افزایش نرخ سکه به تکاپو افتاده اند که با اجرایی کردن سهم مهریه خود، هم به تلخی زندگی خود پایان دهند و هم انتقام مالی از شریک زندگی خود بگیرند و حتی آنهایی هم که در بخشش و گذشت مردد بودند، به صرافت افتاده اند تا در این هیاهوی بی صاحب بازار سکه با مطالبه مهریه خود به ثروتی هر چند محدود دست پیدا کنند. در حالیکه نباید فراموش کرد مهریه حق زن است و نمی توان نسبت به آن با این نگاه تلخ قضاوت کرد.

البته مهریه برای همگان پذیرفته شده است و ازدواج‌ها بر مبنای تعیین آن رقم می‌خورد، اما زمانی که پای پرداخت به میان می‌آید، اوضاع فرق می‌کند و مشکلات جدیدی خودنمایی می‌کنند. مشکلاتی که در سال‌های اخیر اوج گرفته و در ماه‌های اخیر بحرانی شده اند، چراکه نوسانات قیمت سکه جایش را به صعود با شیب زیاد داده و کاری کرده که توان پرداخت مهریه از بسیاری از مردان سلب شود و راهی جز حبس و زندان پیش رویشان نباشد.

برخی قضات دادگاه خانواده نیز افزایش پرونده های ارجاع شده به دادگاه را موازی با افزایش متوالی نرخ سکه معنادار تلقی کرده و هشدار داده اند ادامه روند کنونی به فروپاشی بیش از پیش کانون خانواده منجر خواهد شد .متعاقب همین وضعیت، شرایط مردانی که نتوانسته اند قاضی را به تقسیط درازمدت مهریه و یا تعدیل و کاهش آن راضی کنند هم در مرحله حادی قرار گرفته و احتمال حبس و زندانی شدن آنها بیش از قبل مطرح شده است.

اما در آنسوی سکه جوانانی هم که قصد ازدواج دارند با نگاه به وضعیت اقتصادی و التهابات اخیر، پیوند زناشویی را از اولویت برنامه های خود حذف و دست کم خیال آن را از سرشان دور کرده اند، آنهم نه به دلیل تورم در بخش مسکن و یا لوازم و تجهیزات منزل و سرویس طلا و بهای خودرو، بلکه به دلیل اینکه اگر روزی زندگی آنها در سراشیبی سقوط قرار گیرد، هیچ امیدی به جدایی مصالمت آمیز و بدون دغدغه وجود نخواهد داشت و از این رو رویای ازدواج را از ذهن خود دور می سازند که همین امر زمینه آسیب های اجتماعی با تبعات بسیار گزاف در جامعه را مهیا خواهد کرد.

به گواه بسیاری از جامعه شناسان اگر بیماری اقتصادی فعلی علاج نشود شکی نیست که زمینه انحطاط اخلاق و فروپاشی خانواده نزدیک تر از آنی خواهد بود که منتظر شویم سالها بعد با اثرات آن دست و پنجه نرم کنیم. نباید فراموش کنیم قبل از وخامت اوضاع اقتصادی فعلی، سال گذشته جامعه ایران رکورد بیشترین نرخ طلاق را ثبت کرد.

جوانی که امروز برای سلامت روح و جسمش نیاز به ازدواج دارد اما به دلیل فقدان زمینه های روحی و روانی و مالی ازدواج، مجبور می شود از طرق غیر معقول بخشی از نیازهای خود را ارضا کند، مرد و یا زنی که نمی تواند در بن بست زندگی زناشویی، به دلیل شرایط سخت مالی در فرآیند طلاق از هم جدا شوند، بی شک به گسترش فساد در جامعه دامن می زنند و شاید نسلها، علاج این وضعیت نابسامان و اثراتی که بر خانواده می گذارد به طول بیانجامد و خساراتی بیشمار متوجه جامعه ای کند که مدعی سلامت خانواده و اخلاقیات است.