گوناگون

اسرار عرفانى عرفات‏؛ عصیان آدم و توبه

اسرار عرفانى عرفات‏؛ عصیان آدم و توبه

پارسینه: سرّ عصر عرفات، عصیان آدم و توبه اوست. انسان هاى گنهکار هم باید در همین زمان در بهترین مکان‌هاى روى زمین بایستند و از خدا غفران و بخشش طلب کنند.

اسرار عرفانى عرفات‏؛ عصیان آدم و توبه
سرّ عصر عرفات، عصیان آدم و توبه اوست. انسان هاى گنهکار هم باید در همین زمان در بهترین مکان‌هاى روى زمین بایستند و از خدا غفران و بخشش طلب کنند.
اسرار عرفانى عرفات‏؛ عصیان آدم و توبه به گزارش پارسینه به نقل از ایکنا؛ بر حج‌گزار واجب است با احرام به نیت حج تمتع، در عرفات وقوف پیدا کند؛ یعنى در زمان خاصى در محل عرفات حاضر باشد. این وقوف از ارکان حج بوده، قصد قربت نیاز دارد و باید بعد از زوال روز نهم تا غروب شرعى در آنجا باشد. وقوف در عرفات داراى مستحباتى نظیر: طهارت، غسل، حضور قلب، وقوف در سمت چپ کوه و در دامنه آن، به جا آوردن نماز ظهر و عصر در اول وقت به یک اذان و دو اقامه و خواندن دعاهاى مأثور که در رأس آن دعاى عرفه سید الشهداست و نیز دعاى امام سجاد (ع) است که در صحیفه سجادیه آمده.

در قرآن آیه‏‌اى وجود دارد که بر عرفه منطبق شده است. «وَ الْیَوْمِ الْمَوْعُودِ وَ شاهِدٍ وَ مَشْهُودٍ؛ و قسم به روز موعود و قسم به شهادت دهنده و آنچه بدان شهادت دهند» بعضى‏ از روایات، مراد از شاهد را روز جمعه و مراد از مشهود را روزعرفه دانسته‏ اند. بعضى دیگر شاهد را روز عرفه و روز موعود را روز قیامت معرفى کرده‏ اند. ولى اکثر روایات شاهد را روز جمعه و مشهود را روز عرفه و روز موعود را قیامت اعلام کرده اند.

سرّ ترویه‏

روز هشتم ذى‏ حجه باید با نیتى خالص و قصد قربت احرام بست و نداى لبیک به آسمان بلند کرد، با بدنى پاک جامه احرام پوشید و قصد کرد تا با اطاعت پروردگار از محرمات اجتناب کرده، تسلیم و رضا را در وجود خویش پرورش داد. حج‏ گزار مو، پوست، گوشت و خون خویش را فقط به خاطر خدا از محرمات باز مى‏ دارد، او فقط به دنبال رضاى حق است. تن به تقدیر الهى داده، آسانى امور را از او مى‏ طلبد. امید عبد سالک فقط به خداست و تنها او را مى‏ خواند. تحقق خواسته‏‌هایش را تنها از او مى‏‌طلبد و اصلاح کار خویش را به دست او مى‏ داند. او منت حق را پذیراست و عمل خویش را ناچیز دیده، رجائش به لطف و کرم اوست. در آن روز باید پاى برهنه کرد، با آرامش و وقار از مکه خارج شد و به سمت بیابان پر رمز و راز عرفه رفت و تمام وجود خویش را به‏ خداى کعبه سپرد. سرّ ترویه را جبرئیل به ابراهیم آموخت.

اسرار عرفات‏

انسان حج گزار بعد از احرام به سرزمین عرفات مى‏‌آید. ورود به این سرزمین مبارک، نماز و دعاهاى مختلفى دارد که در منابع مذکور است. وقوف در عرفات باید وقوف در برابر سید و مولا باشد و بعد از وقوف از او اعراض نکند. وقوف در عرفات همراه با معرفت است؛ معرفت نسبت به سرائر، حقایق و مقام قلب. حاجى در «جبل‏ الرحمه» باید به یاد رحمت عام و خاص خداوند باشد، پروردگار شاهد بر همه، ناظر بر بندگان و رحیم نسبت به مؤمنان است. آن که به وادى معرفت و رحمت در مى‏ آید، باید خود را یکسره تسلیم حق کند و از او مدد گیرد تا حجى واقعى به جاى آورد.

البته وجوه دیگرى هم براى نام‌گذارى عرفات بیان شده است. مثل این‏که وقتى خداوند آدم و حوا را به این سرزمین فرستاد در اینجا همدیگر را یافتند و شناختند یا این‏که حضرت ابراهیم (ع) در رؤیایى که در شب عرفه دید، دانست که باید فرزندش را ذبح کند یا این‏که به لحاظ رفعت و بلندى بر این سرزمین نام عرفات گذاشتند.

وادى شور و عشق‏

عشق مشوق انسان براى حرکت به سوى آسمان است. زیبایى معشوق، عاشق را به سوى خود مى‏ کشد و او را به وصال مى‏ رساند، دل اگر به قرب، دیده جان باز کند کشف صفات و شهود ذات حاصل کند. کشف جبروت با عشق جمال پدید آید و کشف ملکوت با قدح شراب عشق در جام ناسوتى آدمى. بلبل جان در بستان مست ازل گل، حسن چیند. عاشق، چون از عشق انسانى رفعت یافت و به نور افعال پیدا و بینا گشت با عشق به شهود و کشف رسید.

رسول خدا (ص) مى‏ فرماید: «خداوند بر اهل عرفات نعمت داده، به وسیله آنان بر فرشتگان مباهات کرده، مى‏ فرماید: اى فرشتگان من، به بندگانم بنگرید، ژولیده و غبار آلود، از هر راه دورى راه سپرده و آمده‏ اند. شما را گواه مى‏ گیرم که دعایشان را مستجاب کرده، خواسته‏ شان را برآورم. خطاکارشان را به خاطر نیکوکارشان بخشیدم و به نیکوکارانشان هر چه را که از من خواستند عطا کردم، جز گناهانى را که میان خودشان دارند (حق الناس).

حاجى در صحراى عرفات ازدحام خلق را مى‏ بیند که همه یکرنگ و یک لباس به راز و نیاز با خدا مشغولند، حاجیان صدا به نجوا بلند کرده‏ اند. در عین حال که هر کدام زبان، رنگ و نژادى خاص دارند، در سرزمین عرفات نژادها، امت‏‌ها و مردمان متفاوتى جمع شده‏ اند، این‌ها براى چه به این سرزمین آمده‏ اند و به چه منظور و هدفى دست نیاز به سوى آسمان بلند کرده‏ اند؟ این سوال‏‌ها تنها یک پاسخ دارند و آن این‏که همه براى غفران و بخشش آمده‏ اند. آمده‏ اند تا خداى سبحان حاجت و تضرع آن‏ها را ببیند، به‏ آنان نظر عنایت کند و از آن‏ها درگذرد.

پس باید قلب را قرین ابتهال و تضرع و دل را سرشار از امید به رحمت الهى کرد، اینجا محل شریفى است، اینجا سرزمین رحمت و مغفرت است. حضرت امیر (ع) از رسول خدا (ص) نقل مى‏ کند که از ایشان پرسیده شد چه کسى از اهل عرفات جرمش بزرگتر است؟ رسول خدا (ص) پاسخ داد: «آن که از عرفات بر مى‏ گردد و مى‏ پندارد که آمرزیده نشده است.»

سرزمین قرب و دعا

قرب دو گونه است؛ قرب خدا به انسان و قرب انسان به خدا. گاه سخن از نزدیکى خدا به انسان هاست و زمانى سخن از تقرب یافتن بندگان به خدا. قرب اول علت قرب دوم است؛ از آنجا که خدا به آدمیان نزدیک است، انسان مى‏ تواند به او تقرب یافته نزدیک و نزدیک‌تر شود. قرب خدا به بندگان مراتبى دارد؛ گاهى خدا مى‏ فرماید از حاضران در کنار محتضر به او نزدیک‌تر است: گاهى خداى سبحان خودش را از شریان حیات به انسان نزدیک‌تر مى‏ داند: «ما از رگ گردن به او نزدیک تریم.»

سرّ عصر عرفات‏

عرفات، عصر روز نهم است. در اینجا سوالى خودنمایى مى‏ کند و آن این‏که چرا عصر براى وقوف در عرفات انتخاب شده است؟ این سوال را یک یهودى از رسول خدا (ص) پرسید. پیامبر (ص) هم پاسخى لطیف به او داد که او را راضى کرد. رسول‏ خدا فرمودند: فلسفه وقوف در عرفات بعد از عصر این است که بعد از عصر ساعتى است که آدم پروردگار خویش را عصیان کرد و خداوند بر امت من وقوف و گریه و دعا را در بهترین جایگاه واجب گردانید و اعطاى بهشت آنان را به عهده گرفت؛ و آن ساعتى که مردم از عرفات کوچ مى‏ کنند، همان ساعتى که آدم کلماتى را از خداوند دریافت و توبه کرد. همانا خداوند توبه‏ پذیر و مهربان است. بنابراین سرّ عصر عرفات، عصیان آدم و توبه اوست. انسان‏ هاى گنهکار هم باید در همین زمان در بهترین مکان هاى روى زمین بایستند و از خدا غفران و بخشش طلب کنند.

ارسال نظر

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار