چرا والدین به فرزندان خود دروغ می گویند
پارسینه: با دروغها اعتماد رو از بین میبرید و کودک به سختی میتونه به پدر یا مادرش اعتماد کنه. اگه کودک در مسائل کوچیک نتونه بهتون اعتماد کنه چجوری میتونه در مسائل مهمتر و بزرگتر مثل مصرف مواد مخدر یا مسائل جنسی به شما اعتماد کنه؟ همه پدر و مادرها میخوان که این اعتماد رو داشته باشن، اما ناخواسته با دروغهای کوچکی که میگن و متوجه اونها نیستن این اعتماد رو کم رنگ میکنن.
گاهی اوقات از روی دوست داشتن و برای محافظت از بچه هایمان دروغ میگوییم
تمام پدر و مادرها هر روز به بچه هاشون دروغ میگن، اما متوجهش نیستن. همیشه به بچهها یاد میدید که دروغ نگن، اما خودتون متوجه نیستید که دائما این دروغها رو به بچه هاتون میگید و باعث میشید اونها فکر کنن دروغ گفتن کار اشتباهی نیست، چون مامان و بابا هم این کار رو میکنن.
گاهی اوقات از روی دوست داشتن و برای محافظت از بچه هامون دروغ میگیم. اما این رو بدونیم که دروغ گفتن هیچ مزیتی برای بچه هامون نداره و فقط و فقط اونها رو تبدیل به یک آدم دروغگو میکنه؛ و مطئمنا هیچکدوم از ما چنین چیزی رو نمیخواد. پس دروغ گفتن رو متوقف کنیم و هم با خودمون و هم با فرزندانمون صادق باشیم.
برخی از دروغهایی که دائما به بچه هامون میگیم
هرگز اجازه نمیدم اتفاق بدی برات بیفته
شاید نیت شما این باشه، اما ممکنه امکان پذیر نباشه. شما نمیتونید ۱۰۰ درصد بچه هاتون رو حفظ کنید. پس سعی کنید حقیقت رو بهش بگید و اونها رو از واقعیات آگاه کنید. مثلا: همیشه سعی میکنم ازت مراقبت کنم، اما این بیرون آدمهایی هستن که ممکنه خطرناک باشن به خاطر همین میخوام از من جدا نشی.
من اینجا هستم که مراقبت باشم، اما اگه از من دور بشی دیگه من کنارت نیستم و ممکنه به خطر بیفتی. شاید این جملهها کمی کودک رو به ترس بندازه، اما مهم اینه که واقعیته. پس در جملاتی که به کار میبرید دقت کنید. به علاوه به او بفهمونید که بچه دزدی خیلی کمیابه و باز هم باید مراقب بود. همین باعث میشه کودک نسبت به غریبهها کمی محتاط باشه.
پارک بسته ست
میدونید که پارک بازه، اما وقت رفتن به اونجا رو ندارید. به جای دروغ گفتن صادق باشید: مامان نمیتونه تو رو امروز ببره پارک، چون باید بریم خرید و کارهای زیادی برای امروز هست. شاید کمی سر و صدا کنن و شاکی بشن، اما این واقعیت زندگی رو میفهمن که همه چیز رو هر وقت که دلشون خواست داشته باشن. مهمتر از همه این که پیش اونها دروغگو نمیشید، چون بالاخره روزی متوجه میشه که پارک هیچوقت بسته نمیشه.
بهت قول میدم که هیچ دردی نداره
دکتر رفتید و قراره آمپول به کودکتون زده بشه. کودک سر و صدا و گریه میکنه و شما برای این که متقاعد بشه بهش این دروغ رو میگید، اما اون میدونه که دروغ میگید، چون دفعه قبل هم همین جمله رو بهش گفته بودید. بهش واقعیت رو بگید: کمی درد داره، اما خیلی زود آروم میشه. بهش توضیح بدید که برای سلامتیش باید این امپول رو بزنه.
عاقبت دروغگویی
دروغ گفتن هیچ مزیتی برای بچهها ندارد و فقط و فقط آنها را تبدیل به یک آدم دروغگو میکند
تو بهترین هنرمندی و بهترین نقاشیها رو میکشی
از بچه الکی تعریف و تمجید نکنید. بچهها خیلی باهوش هستن و از روی لحن و زبان بدن شما تشخیص میدن که آیا این تعریفها واقعی هستن یا نه. پس چیزهایی که واقعا درباره او باور دارید تعریف کنید.
وقت خوابه
وقت خواب بچه ساعت هشت، اما سر ساعت هفت خاموشی میزنید و میگید وقت خوابه. راه حل ساده: وقتش شده که برای خواب آماده بشیم. شاید از نظر شما این یک دروغ مصلحتی باشه، اما دروغ پشت دروغ بین شما و بچه بی اعتمادی بوجود میاره.
نمیدونم اون نقاشی که روی یخچال زده بودی چی شده
در واقع میدونید که چه اتفاقی براش افتاده، چون اون رو دور انداختید. نمیتونید همه نقاشی هاش رو نگه دارید، چون به اندازه کافی توی خونه جا ندارید. به جای دروغ این رو بهش توضیح بدید. کشوها و کمدها رو بهش نشون بدید تا متوجه این موضوع بشه و خودش نقاشیهای قدیمی رو دور بریزه.
یک دقیقه دیگه اونجام
بله نیت شما خوبه، اما واقعیت اینه که تصمیم دارید کارهاتون رو انجام بدید بعد به کمک کودک برید. هیچوقت این دروغ رو به کودکتون نگید، چون دیرتر میرسید و هر چه بیشتر طول بکشه دروغگوتر میشید. خیلی ساده به جای دروغ گفتن واقعیت رو بهش بگید.
از این خونه بدون تو میرم
به جای این که بچه رو بترسونید برای به حرکت واداشتن بچه اون رو از عواقب کارش آگاه کنید. به عنوان مثال: اگه آماده نباشی و تا پنج دقیقه دیگه کفش هات رو نپوشی از برنامه تلویزیونی مورد علاقه ت. عقب میمونی. بچه شما به خاطر ترس به حرفهای شما گوش نمیدن بلکه به خاطر حرفهای راستی که به زبون میارید این کار رو انجام میدن.
پول کافی نداریم
به جای دروغ به بچه توضیح بدید که به عنوان مثال، چون میخوایم مسافرت بریم نمیتونیم برای سینما پول خرج کنیم. به اونها بفهمونید که گاهی اوقات برای رسیدن به یک سرگرمی خاص باید بعضی چیزها رو فدا کرد. با این کار نه تنها درس زندگی به او دادید بلکه دروغگو هم نشدید.
به جای دروغ، دانستن حقیقت راه بهتری برای رشد و تربیت کودکان است
هر وقت به فروشگاه میرید و بچه ازتون اسباب بازی یا خوراکی میخواد بهش میگید دفعه بعد برات میخرم. اما دفعه بعد دروغ مشخص میشه و با غر زدنهای بچه مواجه میشید. قبل از رفتن به فروشگاه با کودک صحبتی داشته باشید و بهش توضیح بدید که این غر زدنها جریمه داره. مثلا امروز نمیتونه تلویزیون نگاه کنه.
با دروغها اعتماد رو از بین میبرید و کودک به سختی میتونه به پدر یا مادرش اعتماد کنه. اگه کودک در مسائل کوچیک نتونه بهتون اعتماد کنه چجوری میتونه در مسائل مهمتر و بزرگتر مثل مصرف مواد مخدر یا مسائل جنسی به شما اعتماد کنه؟ همه پدر و مادرها میخوان که این اعتماد رو داشته باشن، اما ناخواسته با دروغهای کوچکی که میگن و متوجه اونها نیستن این اعتماد رو کم رنگ میکنن.
منبع: بدونیم
تمام پدر و مادرها هر روز به بچه هاشون دروغ میگن، اما متوجهش نیستن. همیشه به بچهها یاد میدید که دروغ نگن، اما خودتون متوجه نیستید که دائما این دروغها رو به بچه هاتون میگید و باعث میشید اونها فکر کنن دروغ گفتن کار اشتباهی نیست، چون مامان و بابا هم این کار رو میکنن.
گاهی اوقات از روی دوست داشتن و برای محافظت از بچه هامون دروغ میگیم. اما این رو بدونیم که دروغ گفتن هیچ مزیتی برای بچه هامون نداره و فقط و فقط اونها رو تبدیل به یک آدم دروغگو میکنه؛ و مطئمنا هیچکدوم از ما چنین چیزی رو نمیخواد. پس دروغ گفتن رو متوقف کنیم و هم با خودمون و هم با فرزندانمون صادق باشیم.
برخی از دروغهایی که دائما به بچه هامون میگیم
هرگز اجازه نمیدم اتفاق بدی برات بیفته
شاید نیت شما این باشه، اما ممکنه امکان پذیر نباشه. شما نمیتونید ۱۰۰ درصد بچه هاتون رو حفظ کنید. پس سعی کنید حقیقت رو بهش بگید و اونها رو از واقعیات آگاه کنید. مثلا: همیشه سعی میکنم ازت مراقبت کنم، اما این بیرون آدمهایی هستن که ممکنه خطرناک باشن به خاطر همین میخوام از من جدا نشی.
من اینجا هستم که مراقبت باشم، اما اگه از من دور بشی دیگه من کنارت نیستم و ممکنه به خطر بیفتی. شاید این جملهها کمی کودک رو به ترس بندازه، اما مهم اینه که واقعیته. پس در جملاتی که به کار میبرید دقت کنید. به علاوه به او بفهمونید که بچه دزدی خیلی کمیابه و باز هم باید مراقب بود. همین باعث میشه کودک نسبت به غریبهها کمی محتاط باشه.
پارک بسته ست
میدونید که پارک بازه، اما وقت رفتن به اونجا رو ندارید. به جای دروغ گفتن صادق باشید: مامان نمیتونه تو رو امروز ببره پارک، چون باید بریم خرید و کارهای زیادی برای امروز هست. شاید کمی سر و صدا کنن و شاکی بشن، اما این واقعیت زندگی رو میفهمن که همه چیز رو هر وقت که دلشون خواست داشته باشن. مهمتر از همه این که پیش اونها دروغگو نمیشید، چون بالاخره روزی متوجه میشه که پارک هیچوقت بسته نمیشه.
بهت قول میدم که هیچ دردی نداره
دکتر رفتید و قراره آمپول به کودکتون زده بشه. کودک سر و صدا و گریه میکنه و شما برای این که متقاعد بشه بهش این دروغ رو میگید، اما اون میدونه که دروغ میگید، چون دفعه قبل هم همین جمله رو بهش گفته بودید. بهش واقعیت رو بگید: کمی درد داره، اما خیلی زود آروم میشه. بهش توضیح بدید که برای سلامتیش باید این امپول رو بزنه.
عاقبت دروغگویی
دروغ گفتن هیچ مزیتی برای بچهها ندارد و فقط و فقط آنها را تبدیل به یک آدم دروغگو میکند
تو بهترین هنرمندی و بهترین نقاشیها رو میکشی
از بچه الکی تعریف و تمجید نکنید. بچهها خیلی باهوش هستن و از روی لحن و زبان بدن شما تشخیص میدن که آیا این تعریفها واقعی هستن یا نه. پس چیزهایی که واقعا درباره او باور دارید تعریف کنید.
وقت خوابه
وقت خواب بچه ساعت هشت، اما سر ساعت هفت خاموشی میزنید و میگید وقت خوابه. راه حل ساده: وقتش شده که برای خواب آماده بشیم. شاید از نظر شما این یک دروغ مصلحتی باشه، اما دروغ پشت دروغ بین شما و بچه بی اعتمادی بوجود میاره.
نمیدونم اون نقاشی که روی یخچال زده بودی چی شده
در واقع میدونید که چه اتفاقی براش افتاده، چون اون رو دور انداختید. نمیتونید همه نقاشی هاش رو نگه دارید، چون به اندازه کافی توی خونه جا ندارید. به جای دروغ این رو بهش توضیح بدید. کشوها و کمدها رو بهش نشون بدید تا متوجه این موضوع بشه و خودش نقاشیهای قدیمی رو دور بریزه.
یک دقیقه دیگه اونجام
بله نیت شما خوبه، اما واقعیت اینه که تصمیم دارید کارهاتون رو انجام بدید بعد به کمک کودک برید. هیچوقت این دروغ رو به کودکتون نگید، چون دیرتر میرسید و هر چه بیشتر طول بکشه دروغگوتر میشید. خیلی ساده به جای دروغ گفتن واقعیت رو بهش بگید.
از این خونه بدون تو میرم
به جای این که بچه رو بترسونید برای به حرکت واداشتن بچه اون رو از عواقب کارش آگاه کنید. به عنوان مثال: اگه آماده نباشی و تا پنج دقیقه دیگه کفش هات رو نپوشی از برنامه تلویزیونی مورد علاقه ت. عقب میمونی. بچه شما به خاطر ترس به حرفهای شما گوش نمیدن بلکه به خاطر حرفهای راستی که به زبون میارید این کار رو انجام میدن.
پول کافی نداریم
به جای دروغ به بچه توضیح بدید که به عنوان مثال، چون میخوایم مسافرت بریم نمیتونیم برای سینما پول خرج کنیم. به اونها بفهمونید که گاهی اوقات برای رسیدن به یک سرگرمی خاص باید بعضی چیزها رو فدا کرد. با این کار نه تنها درس زندگی به او دادید بلکه دروغگو هم نشدید.
به جای دروغ، دانستن حقیقت راه بهتری برای رشد و تربیت کودکان است
هر وقت به فروشگاه میرید و بچه ازتون اسباب بازی یا خوراکی میخواد بهش میگید دفعه بعد برات میخرم. اما دفعه بعد دروغ مشخص میشه و با غر زدنهای بچه مواجه میشید. قبل از رفتن به فروشگاه با کودک صحبتی داشته باشید و بهش توضیح بدید که این غر زدنها جریمه داره. مثلا امروز نمیتونه تلویزیون نگاه کنه.
با دروغها اعتماد رو از بین میبرید و کودک به سختی میتونه به پدر یا مادرش اعتماد کنه. اگه کودک در مسائل کوچیک نتونه بهتون اعتماد کنه چجوری میتونه در مسائل مهمتر و بزرگتر مثل مصرف مواد مخدر یا مسائل جنسی به شما اعتماد کنه؟ همه پدر و مادرها میخوان که این اعتماد رو داشته باشن، اما ناخواسته با دروغهای کوچکی که میگن و متوجه اونها نیستن این اعتماد رو کم رنگ میکنن.
منبع: بدونیم
ارسال نظر