گوناگون

یک کارگردان حزب‌اللهی: باید اسکار را تحریم کنیم

یک کارگردان حزب‌اللهی: باید اسکار را تحریم کنیم
این روز‌ها مصادف با بازگشت آزادگان جنگ تحمیلی به کشورمان است. بنابراین مناسب دیدیم تا با یکی از برجسته‌ترین چهره‌های سینمای دفاع مقدس به گفت‌و‌گو بنشینیم. جمال شورجه با کارنامه قابل قبول خود در عرصه سینمای انقلاب و دفاع مقدس، یکی از بهترین گزینه‌های ما بود. با او درباره سینمای دفاع مقدس و موانع پیش روی این سینما به بحث می‌پردازیم. گفت‌وگویی که تنها به این بحث خلاصه نشد و سایر مسائل حول این سینما و حواشی آن‌را نیز در برگرفت.

بگذارید به‌عنوان سوال اول در مورد چرایی سینمای دفاع مقدس از شما بپرسم و اینکه آیا لزوم پرداخت به این سینما به مانند دهه ۶۰ و ۷۰ احساس می‌شود؟

ببینید سینمای انقلاب و دفاع مقدس، سینمای ملی ماست. سینمای ارزش‌هاست. مضامین این سینما برای نوجوانان و جوانان ما الگوساز است تا بتوانند از آن سرمشق بگیرند. ما در عرض این هشت سال آنقدر موضوع و مضامین ناب داریم که چون دریای عمیقی هیچ‌گاه به انتهای آن نخواهیم رسید.

حرف شما درست اما سینماگرانی هم باید باشند که با ساخته‌هایشان این پیام را به نسل جوان ما منتقل کنند. ما در حال حاضر با عدم رغبت فیلمسازان برای تولید در این ژانر مواجه هستیم.

عدم رغبت وجود ندارد بلکه متولی به آن صورت وجود ندارد.

اما با این تفاسیر، صورت مسئله پاک نمی‌شود؟

ببینید ما در سینمای انقلاب و دفاع مقدس با نبود بودجه دست و پنجه نرم می‌کنیم. پرداختن به این نوع از سینما، بودجه‌ها و هزینه‌های خاص و ویژه‌ای را می‌طلبد که این هزینه باید تحت یک مدیریت خاص مانند انجمن سینمای دفاع مقدس، حوزه هنری یا بنیاد سینمایی فارابی قرار بگیرد. بدین ترتیب که سالانه وقتی ردیف بودجه‌های مملکتی را بررسی می‌کنند، یک بودجه ویژه برای سینمای انقلاب و دفاع مقدس در نظر بگیرند و آن ارگان‌ها هم موظف باشند که مثلا در طول سال ۵ فیلم فاخر بسازند و آن‌را به جشنواره فیلم فجر برسانند.

اما سینماگران ژانرهای دیگر معتقدند که همین بودجه اندک دولتی هم صرف فیلم‌های سینمای انقلاب و دفاع مقدس می‌شود و آن‌ها باید از جیب خودشان یا وام استفاده کنند.

نه این اشتباه است. تهیه کننده خصوصی هیچ‌گاه سرمایه خودش را برای ساخت فیلم‌های دفاع مقدس به خطر نمی‌اندازد. ما هیچ بودجه خاصی برای این کار نداریم مثلا شما ببینید بودجه امسال حوزه هنری تنها هشت میلیارد تومان است. خب حالا با این پول چند فیلم می‌توان تولید کرد؟ این یک شوخی است که انتظار داشته باشیم بتوانیم با این بودجه، فیلمهایی در حوزه دفاع مقدس، انقلاب، فقه و… تولید کنیم. مسئولین باید مبحث سینما را جدی‌تر بگیرند. معاونت سینمایی برای فیلمهای فاخر کلی برنامه‌ریزی کرده اما هیچ‌کدامشان تاکنون محقق نشده است. ما نیروهای مستعد و جوانی داریم که با توجه به هرز رفتن بودجه، نمی‌توانند عرض اندام کنند. کار خوبی که مسئولان می‌توانند انجام دهند این است که مثلا بیایندو سی میلیارد تومان به بنیاد سینمایی فارابی بدهند و بگویند باید در طول امسال سه فیلم فاخر بسازی و بعد هم آن‌را مطالبه کنند. آقایان می‌راعلایی و شرف الدین دارند تلاش زیادی می‌کنند اما بودجه‌ای در کار نیست. من می‌خواهم همین جا بپرسم که هزار و پانصد میلیارد تومان بودجه فرهنگی که مجلس سال گذشته تصویب کرده، کجا‌ها خرج شد؟ باور کنید حتی بیست درصد این پول هم خرج سینمای ارزشی نشده پس کجا رفته؟ همین بودجه برای امسال هم تخصیص داده شده. این بودجه کجا‌ها رفته؟ این سوالات را مجلس باید از نهادهای ذی‌ربط بپرسد.

ما کلی فیلمنامه داریم که روی دستمان مانده است. خود من شش ماه است که برای فیلم جدیدم پروانه ساخت گرفته‌ام اما بودجه ندارم که بتوانم فیلم را کلید بزنم. در حالی‌که این فیلم بودجه آنچنانی هم نمی‌خواهد. الان ما در اواخر مرداد ماه هستیم یعنی پنج ماه از سال گذشته اما هنوز بودجه تولید فیلم به معاونت سینمایی پرداخت نشده است. این یک فاجعه بزرگ است. این عدم جدی گرفتن سینمای انقلاب و دفاع مقدس است. حالا یک حساب سرانگشتی انجام دهید که امسال در این حوزه چه فیلمی را برای جشنواره فیلم فجر داریم؟

خب چرا به دنبال اسپانسر نیستید؟

ما نمی‌‌توانیم به آن صورت اسپانسر جذب کنیم و مثلا برویم از ایران خودرو یا جاهای دیگر کمک بخواهیم. این اقدامات اهانت به سینمای انقلاب و دفاع مقدس است. این کار وظیفه دولت است. الان برای فیلم آقای مجیدی حدود شصت میلیارد تومان هزینه شده که البته به‌حق هم هست. کار خوب بودجه خوب می‌خواهد. ما هدفمان نشر و ترویج تفکرات انقلاب و دفاع مقدس است. ما به فکر درآمدزایی نیستیم.

حالا اگر از نبود بودجه بگذریم، چه مشکلات دیگری بر سر راه سینمای ارزشی وجود دارد؟

مدیریت‌های فرهنگی باید مجالست و تعامل بیشتری با یکدیگر داشته باشند و نباید به موازات یکدیگر اقدام کنند. بار‌ها دیده شده که این‌ها حرکتهای همدیگر را خنثی می‌کنند که این اقدام آن‌ها، از بین بردن هزینه بیت المال و خیانت به انقلاب را در پی دارد. باید در زمینه فیلمنامه‌های مربوط به ارزشهای انقلابی، یک بذر افشانی جدید در نیروی انسانی سینما انجام شود. این بحث‌ها ریشه‌ای است. ضمن اینکه باید به بحثهای نرم افزاری هم توجه داشته باشیم.

رسول ملاقلی‌پور که فوت کرد، ابراهیم حاتمی‌کیا هم که گویا از سینمای جنگ فاصله گرفته است، شما هم که گویا با «۳۳ روز» به سراغ ساخت آثار فرا مرزی رفته‌اید. با این تفاسیر وسط این گود باید در اختیار چه کسی باشد؟

نه من فاصله نگرفته‌ام.‌‌ همان فیلمی که الان شش ماه است پروانه ساختش صادر شده، در مورد دفاع مقدس است.

در «۳۳ روز» به دنبال نشان دادن چه آرمانی بودید؟

مقاومت اسلامی.‌‌ همان مقاومتی که توانست انقلاب ما را به پیروزی برساند، الان در اکثر کشورهای منطقه این حرکت شروع شده. آن‌ها نیاز به مقاومت دارند. وقتی اسرائیل به جنوب لبنان حمله کرد، فکر نمی‌کرد آنجا نیروهایی وجود دارند که بتوانند در ۳۳ روز کمر اسرائیل را بشکنند. آن‌ها آمده بودند برای بیروت اما نیروهای حزب الله مقابل آن‌ها ایستادند و اجازه پیشروی ندادند.

گویا قرار است فیلم «۳۳ روز» در نوبت دوم اکران عیدفطر اکران شود. خیلی‌ها زمان خوب این اکران را نتیجه پارتی بازی می‌دانند. این قضیه صحت دارد؟

نه، ما اصلا پارتی بازی نکردیم. ما اینجا با خواهش و تمنا رفتیم تا این اکران را به دست آوردیم. حتی اجازه اکران را به نمی‌دادند چون می‌گفتند این فیلم تماشاگر ندارد. اصلا بحث اکران فیلمهای دفاع مقدس معضلی است برای خودش. ما در ‌‌نهایت موفق شدیم توسط حوزه هنری، گروه استقلال را برای سرگروهی اکران فیلم خود معرفی کنیم. زمان اکران این نوع فیلم‌ها باید همزمان با ساخت، مشخص باشد. باید بهترین زمان و شرایط برای اکران این فیلم‌ها در نظر گرفته شود. چرا باید فیلم فلان تهیه کننده سینمای تجاری در اولویت اکران قرار بگیرد و آن وقت فیم «گلوگاه» آقای بهمنی هنوز اکران نشود؟ این جفا به سینمای دفاع مقدس است. اگر فیلم‌های انقلاب و دفاع مقدس نتوانند بهترین اکران را بگیرند، پس کدام فیلم باید در نظام اسلامی بهترین اکران را از آن خود کند؟ حتی صدا و سیما هم باید در تبلیغات این فیلم‌ها سنگ تمام بگذارد. ما چرا باید برای برای تبلیغ یک فیلم ارزشمند پول بدهیم؟ تلویزیون باید از پخش رایگان تیزرهای فیلم‌های ارزشی استقبال کند چون یک نهاد مردمی است.

در جشنواره فیلم کیش، شما به همراه چند نفر از کارگردانان با شروع مراسم از سالن خارج شدید. دلیل این کارتان چه بود؟

در آن مقطع یک حرکت ضد ولایی صورت گرفت و مسئول فرهنگی دولت هم آنجا حضور داشت. ما با توجه به اینکه سر منشأ انحرافات در دولت را شخص ایشان می‌دانستیم، ترجیح دادیم سالن مراسم را ترک کنیم.

بین استعفای شما از شورای عالی سینما و جریان انحرافی ارتباطی وجود دارد؟

بله ارتباط هست. من به دلیل اینکه یکی از ارکان شورای عالی سینما مربوط به جریان انحرافی بود که اتفاقا تصمیماتش تاثیرگذار هم هست، عملا دیدیم که تمام حرص‌ها و دغدغه‌های ما به نتیجه نمی‌رسد، در نتیجه استعفا دادم تا اعتراضی باشد بر تفکراتی که تبعاتش را می‌بینیم. مثلا همین عدم پرداخت بودجه معاونت امور سینمایی پس از گذشت پنج ماه از ابتدای سال، از همین جریان انحرافی آب می‌خورد. وقتی دیدم حرف‌هایمان به نتیجه نمی‌رسد استعفا دادم. البته این جریان هم اکنون در سایه در حال فعالیت است و با چراغ خاموش حرکت می‌کند ولی ما می‌دانیم آن‌ها چه کارهایی را انجام می‌دهند.

هنوز هم با اکران فیلم‌های خارجی در سینماهای کشور مخالف هستید؟

بله. این مخالفت به دلیل حمایت از سینمای داخلی است. همین الان هم می‌توانیم تبعات منفی پخش فیلم‌های آمریکایی را در جامعه ببینیم. هنوز هم شعار مرگ بر آمریکا از زبان مردم نمی‌افتد اما در تلویزیون ما، آخرین فیلم‌های ساخته شده سینمای آمریکا پخش می‌شود. این تناقض را چگونه می‌توانیم پاسخ دهیم؟ فیلم‌های خشن سینمای آمریکا روی جوانان ما تاثیر می‌گذارند و در دراز مدت تبعات بسیار بیشتری نیز بر جای می‌گذارد. وقتی از سیما چنین حرکتی را می‌بینیم چه لزومی دارد که این کار را به سینما بکشانیم؟ اصلا چه لزومی دارد که فیلم‌هایمان را برای اسکار بفرستیم؟ مگر اسکار چه افتخاری دارد؟ بر فرض که جایزه بهترین فیلم غیر انگلیسی زبان را هم دریافت کردیم، آنجا با چه مولفه‌هایی به فیلمی جایزه می‌دهند؟ آن‌ها به فیلم‌های ضد ایرانی جایزه می‌دهند. ما باید اسکار را تحریم کنیم و فیلم‌هایمان را به آنجا ارائه ندهیم و برای شرکت در این مراسم از خود عطشی نشان ندهیم. باید اکراه داشته باشیم که فیلممان به اسکار برود.

حالا اگر از شما بپرسند، بین دو فیلم «جدایی نادر از سیمین» و «پایان نامه» کدام اثر را شایسته حضور در مراسم اسکار می‌دانید، به کدامشان رای می‌دهید؟

من معتقدم که هیچ‌کدامشان نباید بروند. ما باید نمایش فیلم‌های آمریکایی را تحریم کنیم. مگر آن‌ها انواع و اقسام تحریم‌ها را علیه ما انجام نمی‌دهند پس چرا ما باید فیلم‌هایشان را در صدا و سیمای خودمان نمایش دهیم؟ یا اینکه تصمیم‌گیری کنیم کدام فیلم را به اسکار بفرستیم.

حال که صحبتمان به تلویزیون کشیده شد، گویا انتقادی هم به «مختار نامه» داشتید.

انتخاب این سوژه برای نمایش، اساسا با خون و خونریزی عجین است. نشان دادن قبایل و طوایف رودرروی همدیگر،‌‌ همان استراتژی است که آمریکا می‌خواهد نشان دهد که اسلام دین خشونت است. ما با این سریال، عملا به این هدف آن‌ها دامن زدیم و مدام با جزئیات نابی مانند تیر خوردن به گلو، شکم و انواع خونریزی‌های دیگر، روی این ادعای آنان صحه گذاشتیم در حالی که این نگاه سینمایی متعلق به ما نیست. هشتاد درصد این سریال با خون و خونریزی مرتبط است و مابقی به انس و الفت بر می‌گردد. این نوع نگاه در شأن نظام مقدس ما نیست.

به سینما برگردیم. فیلم‌هایی که در اکران امسال خوب فروختند را در نظر بگیرید. آیا این فیلم‌ها می‌توانند نماینده خوبی برای جریان سینمای مفهومی ما باشند؟

نه، این فیلم‌ها نمی‌توانند ملاک مناسبی برای سینمای اصیل ما باشند. این فیلم‌ها از ابزار مخاطب‌پسند در سینما استفاده کردند و توانستند مخاطب عام را به سینما بکشانند. ببینید مثلا چرا باید فیلم «جدایی نادر از سیمین» در خارج ازکشور مورد توجه قرار بگیرد و فیلم «اخراجی‌ها» در اکران بین المللی جایی نداشته باشد؟ حتما این فیلم توانسته برای آن‌ها مفید باشد. آن‌ها دارند ما را به سخره می‌گیرند. کشورمان را غیرقابل اعتماد می‌بینند که مخاطب تشویق به مهاجرت می‌شود چون تامین مالی و جانی ندارد. این فیلم همسو با آرمانهای کشورهای متخاصم است. اگر هدفشان جز این است پس چرا به فیلم‌های دیگری مانند «اخراجی‌ها» بی‌توجه هستند؟ حتی شنیده‌ام که «جدایی نادر از سیمین» قرار است در سینماهای آمریکا نمایش داده شود، خب در سینماهای آمریکا چه فیلم‌هایی اکران داده می‌شوند؟ چرا فیلم «۳۳ روز» جمال شورجه را در آمریکا اکران نمی‌کنند؟ چرا جرات نمی‌کنند حتی به سمت این فیلم بروند؟ چون می‌دانند که این فیلم با اهدافشان مغایرت دارد.

از دیگران شنیده‌ام که شما با کلیت برنامه تلویزیونی هفت هم به شدت مشکل دارید؛ درست است؟

برنامه هفت، یک برنامه زرد سینمایی است که بی‌طرف نیست و به صورت یک طرفه و یک جانبه عمل می‌کند. این برنامه اختلافات میان سینماگران را دامن می‌زند و به جای اینکه در جهت همگرایی اهالی سینمای ملی قدم بردارد، به اختلافات آن‌ها دامن زده و از یک نحله فکری مسئله دار در سینما حمایت می‌کند. آقای جیرانی بر مدیران تلویزیون مدیریت می‌کند. ایشان زمان آقای لاریجانی جرات نداشت پایش را در تلویزیون بگذارد. هم اکنون مدیران شبکه ۳ سیما تحت نفوذ جیرانی و تفکرات او هستند.

یعنی آقای ضرغامی این چیز‌ها را نمی‌داند؟

ایشان مدیر دلسوزی هستند اما مدیران شبکه‌های مختلف با اهداف ایشان زیاد همسو نیستند.

به عنوان پرسش پایانی، از کارهای جدیدتان بگویید.

یک کار به نام «سمیه» در دست دارم که من تهیه کننده‌اش هستم. داستان فیلم در مورد عنایات آقا علی‌بن‌موسی‌الرضا (ع) است که البته هنوز نتوانستیم بودجه این کار را تامین کنیم. یک کار را هم قرار است خودم کارگردانی کنم با نام «مسیح شاهد بود» که مربوط به مقاومت نیروهای فلسطینی است. این کار به تهیه‌کنندگی آقای محمود فلاح تولید می‌شود که متاسفانه مانند کار قبلی با مشکل بودجه دست و پنجه نرم می‌کند.

منبع: روزنامه تهران امروز

ارسال نظر

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار