گوناگون

رمزگشایی از آواز پرندگان

رمزگشایی از آواز پرندگان

پارسینه: بسیاری از پژوهشگران در سراسر جهان در تلاشند تا بفهمند چه ارتباطی بین آواز پرندگان با زبان ما انسان‌ها وجود دارد.

از آنجا که آخرین نیای مشترک پرندگان و پستانداران بیش از ۳۰۰ میلیون سال پیش می‌زیسته است، شاید باورتان نشود که ما و پرندگان هنوز هم در تولید صدا مشترکاتی داریم. مثلا نتایج پژوهش مشترک اخیر اِمیلی دولیتِل، آهنگساز و موسیقی‌شناس زیستی، با مؤسسه تحقیقاتی ماکس پلانک آلمان نشان داده است که سِسک‌ها در آوازشان از همان فواصل موسیقایی ما انسان‌ها (اُکتاوها، پنجم کامل و چهارم کامل) استفاده می‌کنند. اما آواز پرندگان دارای چه شاخصه دیگری غیر از ملودی است؟ آیا هیچ پیچیدگی عمیق‌تری که در معنا تأثیرگذار باشد نیز در آواهای تولیدی پرندگان وجود دارد؟

نتایج پژوهش‌های توشیتاکا سوزوکی و همکارانش در دانشگاه مطالعات پیشرفته ژاپن حاکی از آن است که آواز برخی پرندگان می‌تواند معنادار باشد. تیم پژوهشی سوزوکی دریافتند که تیت‌های ژاپنی می‌توانند صداهایی را که تولید‌کنند، درست مثل کلمات یک جمله، به‌شکلی کنار هم بچینند که با جابه‌جایی‌شان معنای کلی عوض خواهد شد. قوانین دستور زبان ما انسان‌ها نیز با ساختار جمله و ترتیب بیان کلمات در ارتباط است. این قوانین موجب می‌شود مثلا به‌جای «می‌روم من به کرمان» بگوییم «من به کرمان می‌روم.»

دیوید ویت‌کرافت از دانشگاه اوپسالای سوئد که در پژوهش فوق نیز حضور داشته است، می‌گوید: «تیت‌ها از چنین ساختارهای آوایی پیچیده‌ای برخوردارند و بسیاری از صداهایشان معنادار است.» مثلا صدای تیت‌ها هنگام مشاهده مار با وقتی که شکارچی دیگری مثلا شاهین را می‌بینند متفاوت است. تیت‌های پدر یا مادر نیز آواهای متفاوتی برای صدازدن جوجه‌هایشان و هشدار فرار تولید می‌کنند. آنچه درخصوص تیت‌های ژاپنی جلب‌توجه می‌کند، توانایی آنها در ادغام حداقل دو نوع از این آواها با یکدیگر است. حتی پژوهشگران دریافتند که ترکیب خاصی از این آواها وجود دارد که تیت‌ها را به ارزیابی عامل خطر و سپس نزدیک‌شدن و حمله به آن برمی‌انگیزد، اما این ترکیب آوایی فقط زمانی کار می‌کند که درست مثل ساختار دستوری جملات ما انسان‌ها به ترتیب مشخصی بیان شود.

سوزوکی می‌گوید: «قبلا تصور می‌شد که ساختار نحوی به‌طور خاص در انسان‌ها تکامل یافته است، اما این پژوهش نشان می‌دهد که دستور زبان در گونه‌ای از پرنده‌های وحشی نیز تکامل یافته است. به‌نظرم بسیاری از مشخصه‌های پایه‌ای ظرفیت زبان بین انسان‌ها و غیرانسان‌ها شامل پرندگان مشترکند.» ویت‌کرافت نیز معتقد است آواز پرندگانی مثل تیت ژاپنی می‌تواند الگوی مناسب جدیدی در مطالعه تکامل دستور زبان باشد.

مویرا ییپ، مدرس زبان‌شناسی در کالج دانشگاهی لندن، در عین استقبال از پژوهش‌هایی اینچنین تأکید می‌کند که ظرفیت تیت‌ها در مقایسه با آنچه از انسان‌ها برمی‌آید محدودیت دارد. ییپ می‌گوید: «در پژوهش مذکور سیستمی دو کلمه‌ای با یک ترکیب کشف شده و درحال حاضر بیشتر از این نیست. درحالی‌که ما انسان‌ها می‌توانیم هر صفت و اسمی را باهم ترکیب کنیم و عبارت جدیدی بسازیم... به‌عبارتی از مجموع فقط ده صفت و ده اسم می‌توانیم ۱۰۰ عبارت دو کلمه‌ای سرهم کنیم.»

ییپ در ادامه می‌افزاید: «پرندگان از جنبه تکاملی، خویشاوندی خیلی دوری با انسان‌ها دارند.» با این‌حال طرز یادگیری آواز در پرندگان دارای شباهت‌هایی با طرز یادگیری زبان توسط انسان‌هاست. برای مثال نمونه‌ای از این شباهت‌ها را می‌توان در طریقه‌ای که ما از هجاها استفاده می‌کنیم و روی برخی صداها به‌شکل ضرب‌آهنگ‌دار تکیه می‌گذاریم جست‌وجو کرد. طبق یافته‌های ییپ، «ساختار درونی آواز پرندگان یادآور طرز دسته‌بندی صدا در گفتار انسان‌هاست.»

تعامل انسان‌ها با پرندگان

هرقدر هم که ما انسان‌ها به‌لحاظ تکاملی با پرندگان فاصله داشته باشیم، اما این فاصله دلیل نمی‌شود که از آوازشان لذت نبریم. کسانی که از پرندگان نگه‌داری می‌کنند، معمولا پس از مدتی تقلید صدای پرنده محبوب‌شان را یاد می‌گیرند. حتی جالب است بدانید که برخی جوامع قادرند با پرندگان محل زندگی‌شان به‌نوعی گفت‌وگو کنند. برای مثال در قسمت‌هایی از آفریقا، جست‌وجوگران عسل با پرنده‌ای که در میان‌شان به راهنمای عسل معروف است ارتباط برقرار می‌کنند و به‌کمک این پرندگان ردیاب به لانه زنبورهای عسل می‌رسند. کلِر اِسپاتیسوود، زیست‌شناس تکاملی در دانشگاه کمبریج، می‌گوید: «این افراد در لابه‌لای بوته‌زارها حرکت می‌کنند و صداهای مخصوصی برای برانگیختن راهنمایان عسل از خودشان درمی‌آورند. مردم یائویی موزامبیک صدای بخصوصی در چنین شرایطی تولید می‌کنند.» این صداها درواقع نوعی از صحبت‌کردن با پرندگان است.

یکی از جست‌وجوگران عسل در گفت‌وگو با اِسپاتیسوود می‌گوید: «این صداها به راهنمایان عسل می‌گوید که شما دوست‌شان هستید.» چنین سیستمی فواید بسیاری دارد. برای مثال برای مردم قبیله هادزا در تانزانیا که حدود یک‌دهم کالری مورد نیازشان را با مصرف عسل تأمین می‌کنند پرندگان ردیابی همچون راهنمایان عسل اهمیت ویژه‌ای دارند. این افراد در عوض پس از این‌که عسل‌شان را جمع‌آوری کردند، موم را برای تغذیه به پرندگانی می‌دهند که مسیر را نشان‌شان داده‌اند. اِسپاتیسوود در توضیح می‌گوید: «تعامل بین انسان‌ها و راهنمایان عسل سابقه‌ای دیرینه دارد که شاید به صدها هزار سال هم برسد.» اگر حیوانات اهلی با صاحبان‌شان به‌طریقی ارتباط برقرار کنند خیلی تعجب نخواهیم کرد، اما راهنمایان عسل جزو پرندگان وحشی هستند و همین وحشی‌بودن‌شان است که برقراری ارتباط‌شان با انسان‌ها را خاص‌تر می‌کند. به‌عقیده اِسپاتیسوود، «این رفتار مشارکتی بر اثر انتخاب طبیعی تکامل یافته است.»

پرنده‌ها احمق نیستند!

بعضی‌ها پرندگان را موجوداتی کودن تصور می‌کنند، اما نتایج پژوهش‌هایی که به آنها اشاره شد به‌صراحت بر نادرستی این تصور دلالت دارد. در پژوهش دیگری نیز که سال 1395/ ۲۰۱۶ انجام شد، پژوهشگرانی از اروپا و آمریکای جنوبی درنتیجه بررسی ۲۴ گونه از پرندگان دریافتند این موجودات با وجود مغز کوچکی که دارند، مغزشان سلول‌های انبوه‌تری را در مقایسه با جوندگان و برخی پریمات‌ها در خود جای داده است. گفته می‌شود طوطی‌ها و پرنده‌های آوازه‌خوان، به‌لحاظ ساختار مغزی جزو شگفت‌انگیزترین‌ها محسوب می‌شوند.

اکنون پژوهشگران بیش از پیش مطمئن هستند که نباید سیستم‌های ارتباطی پرندگان را دست کم گرفت. البته که سیستم زبانی انسان‌ها با سیستم‌های ارتباطی کشف‌شده در پرندگان، والسان‌ها و حتی پریمات‌ها دارای تفاوت‌های بسیاری است، اما هنوز مشخص نیست که سیستم زبانی انسان‌ها چگونه به این حد از تکامل رسید و از سیستم‌های ارتباطی ابتدایی در سایر موجودات فاصله گرفت.

با این‌حال با وجود تفاوت‌های عمده باعث شگفتی است که بین انسان‌ها و پرندگان بویژه به‌لحاظ نوای آهنگین شباهت‌هایی وجود دارد. پژوهشگران براین باورند که شاید پرندگان و انسان‌ها هرکدام در سیر تکاملی جداگانه خودشان دارای شباهت‌هایی شده‌اند که مشخصه‌های موسیقایی مشترک را برای‌شان رقم زده است.

منبع: جام جم

ارسال نظر

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار