در بازی ترامپ و پوتین کدام برنده می شوند؟
پارسینه: دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا که با هزاران امید و آرزو به ملاقات ولادیمیر پوتین در هلسینکی رفته بود، با یک توپ فوتبال به کشورش بازگشت. «حالا توپ در زمین آمریکاست.»، اما آیا ترامپ توپ را وارد دروازه حریف میکند یا یک گل به خودی به نامش ثبت میشود.
میدان بازی روسیه و آمریکا عرصهای فراتر از مستطیل سبز فوتبال است؛ جایی در خاورمیانه، شرق اروپا و یا حتی شرق آسیا.
مسکو و واشنگتن بخش زیادی ازقرن بیستم را به رقابت ایدئولوژیک (سرمایه داری علیه کمونیسم) گذراندند. آن دوره سپری شده و حالا ترامپ مجبور شده است پروندههای مهم را زیر بغل زده و به محل ملاقات با پوتین ببرد و از او بخواهد گرههای کار را برایش باز کند.
از قرار معلوم، سلاحهای هستهای دو کشور، بحران اوکراین و الحاق کریمه به روسیه، نقض برجام از سوی واشنگتن، سوریه و مسائل دیگری از این دست، جزو پروندههایی بود که سران روسیه و آمریکا درباره آنها چانه زنی کردند.
رئیس جمهوری روسیه فضای حاکم بر جلسه را «بی پرده و مثل امور تجاری» توصیف کرد. سرگئی لاوروف وزیر امور خارجه روسیه نیز نتیجه این دیدار را «بهتر از عالی» خواند. اما از معامله پشت پرده ترامپ و پوتین خبری در دست نیست. چرا این نشست در هالهای از رمز و راز برگزار شد؟
**مذاکره کنندگان پرده نشین
به عقیده تحلیلگران سی. ان. ان، ترامپ به سه دلیل تاکید داشت، جلسه با پوتین، دو نفره (با حضور مترجم) و دور از چشم مقامهای دو طرف باشد.
۱) رئیس جمهوری آمریکا میخواست شخصا پوتین را ارزیابی کند و جلسه آنها ملاقاتی تنها میان دو رئیس جمهوری باشد.
۲) ترامپ پیشتر از درز اخبار مربوط به ملاقات هایش با سران خارجی خشمگین شده و به مشاورانش گفته بود این بار نمیخواهد اطلاعات حساس مورد بحث با پوتین به رسانهها درز کند.
۳) ترامپ نمیخواست مشاورانی که نگاه مثبتی به روسیه ندارند، صحبت هایش را با پوتین قطع کنند.
ترامپ پایههای همه پلهایی را که غرب میان دو سوی آتلانتیک ایجاد کرده بود، به لرزه درآورده و به جای آن دالانی هوایی را از فراز اروپا به سوی مسکو کشیده است. او متحدان قدیمی آمریکا در اتحادیه اروپا، ناتو، گروه هفت کشور صنعتی (جی ۷)، شرق آسیا و آمریکای شمالی را آزرده خاطر کرده و به دوستی با روسها تمایل بیشتری است.
ترامپ وانمود میکند که مایل است برخی از بحرانهای عمده جهانی را به کمک روسیه حل کند. اما به نظر میرسد که او در عین فشار بر یاران قدیمی، از ایده بهبود روابط با روسیه به مثابه ابزاری برای کسب منافع بیشتر از اروپاییها و دیگران استفاده میکند.
**تکرار شکست؟
ترمیم رابطه با مسکو، دستکم در سالهای اخیر، آرزوی جورج بوش پسر و باراک اوباما روسای جمهوری پیشین آمریکا بوده است. بوش میگفت: «به چشمان آن مرد (پوتین) نگاه کردم و او را صادق دیدم.» اوباما هم در پی بازسازی روابط با مسکو بود. اما هیچ کدام نتوانستند ارتباط خوبی با پوتین برقرار کنند.
امروز نیز بسیاری از رسانهها و جامعه سیاسی آمریکا نسبت به نتایج دیدار پوتین و ترامپ در هلسینکی بدبین هستند. اما این بدبینی از جنس دیگری است. در حالی که هیچ سند قابل اتکایی در مورد محتوای مذاکرات این دو در دست نیست، رسانهها بیم آن دارند که روسای جمهوری آمریکا و روسیه وارد اتحادی شخصی شده و فرم سنتی نظام بین الملل را تغییر دهند.
برخی از احتمال تغییر نظم جهانی و بعضی دیگر مانند روزنامه گاردین از افتادن در ورطه «خشونت و تاریکی» سخن به میان آورده اند.
**پروندههای ناقص
ادعای دخالت روسیه در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۶ آمریکا و رد آن توسط پوتین نقل محافل جهانی شده است. ترامپ تاکید کرد که سخنان پوتین را باور میکند. اما باور نمیکرد که این امر به جنجالی گسترده در آمریکا دامن بزند.
ظاهرا دو طرف بخشی از اختلافات را حل کرده یا پرونده آنها را به بایگانی سپرده اند تا در زمانی مناسب به آن بپردازند.
ترامپ در کنفرانس خبری به الحاق شبه جزیره کریمه از اوکراین به روسیه نپرداخت و پوتین به جای او حرف زد: «ترامپ از الحاق کریمه به روسیه حمایت نمیکند. این مشخص است. ما فکر میکنیم بر اساس قوانین بین المللی کریمه به روسیه پیوست و صحبت دیگری در این رابطه نداریم.»
همانطور که کنفرانس خبری پوتین و ترامپ در هلسینکی نشان داد، کریمه که چالش نفسگیری میان غرب و روسیه در سالهای اخیر بوده، اهمیت خود را از دست داده و جایش را به چیزهای دیگری داده است.
**منطق منطقهای خاورمیانه
به احتمال قریب به یقین مسئله سوریه وبرجام مهمترین بخش مذکرات پوتین وترامپ بود. سوریه میتواندنقطه ثقل همکاریهای واشنگتن باشد. اما چطور میتوان به فردی که از توافق مهم و بین المللی «برجام» خارج شده است، در سایر مسائل جهانی اعتماد کرد؟ ترامپ «بحران سوریه را موضوعی پیچیده» قلمداد که حل آن را در گروه «همکاری» دو کشور است. با این حال، واشنگتن سعی دارد مسائل دیگری از جمله کمک مستشاری ایران به دمشق را به پرونده سوریه گره بزند.
آمریکا از اواخر دوره اوباما علنا گفت که از نظریه براندازی نظام «بشار اسد» رئیس جمهوری سوریه دست شسته است. جان بولتون مشاور امنیت ملی آمریکا نیز چندی پیش اعلام کرد، اسد دیگر موضوع مورد نظر دولت فعلی واشنگتن در سوریه نیست.
اختلافات اساسی مسکو و واشنگتن بر سر ایران است. رئیس جمهوری آمریکا درکنفرانس خبری به تکرار اتهامات علیه ایران پرداخت، اما همتای روس او سخنان دیگری داشت:ما نگرانی خود رادر خصوص خروج آمریکا از توافق هستهای اعلام کردیم.
او با اشاره به اهمیت برجام افزود: این توافق ماهیت صلح آمیز برنامه هستهای ایران را تضمین و رژیم عدم اشاعه را تقویت کرد.
زمانی که پوتین شانه به شانه ترامپ ایستاد و این سخنان را گفت، موضع رئیس جمهوری آمریکا بار دیگر متزلزل شد. جناح تندروی آمریکا همان روز دوشنبه سخنان مشابهی را از اروپاییها نیز شنیده بود.
«فدریکا موگرینی» در پایان نشست وزرای خارجه عضو اتحادیه اروپا گفت: ۲۸ کشورعضو اتحادیه اروپا در آخرین نشست خود موضوع مسدود سازی تحریمهای آمریکا علیه شرکتهای اروپایی را بررسی کرده اند و تمام راهها را برای ادامه همکاری با ایران در نظر خواهندگرفت.
موگرینی همچنین در حساب کاربری توئیتر خود نوشت: آقای ترامپ، کشورهای اروپایی درخواست شما را رد میکنند!
آمریکا شاید بتواند در مورد ماندن یا نماندن خود در برجام تصمیم گیری کند، اما قادر نخواهد بود، اراده دیگران برای پایبندی به آن و نیز پیوندهای مستحکم میان تهران و دمشق را محو کند. از سوی دیگر، پوتین هم این واقعیت را به خوبی درک کرده است که امکان خارج کردن ایران از سوریه، نه تحت مدیریت مسکو و نه به خواست واشنگتن، پروژهای شدنی نیست.
قطعا پوتین در مذاکرات «مفید و موفق» خود با ترامپ، دشواریهای اجرای آمال آمریکاییها را گوشزده کرده است. به قول رئیس جمهوری روسیه، «حالا توپ در زمین آمریکاست» که منطق میدان سیاست جهانی و منطقهای به ویژه در سوریه را بپذیرد یا به پرسه زدن در کژ راهه ادامه دهد.
ترامپ توپ را به همسرش «ملانیا» داد تا برای پسرش سوغات ببرد. اما توپی که پوتین در میدان سیاست به او پاس داده، میتواند سرنوشت چهار ساله ریاست جمهوری خود او و آینده بسیاری از روندهای جهانی و منطقهای در خاورمیانه را تعیین کند.
ارسال نظر