میرباقری: به من گفتند مگر رستم در زمان مختار هم بوده؟!
رستم است. مگر رستم در آن زمان هم بوده؟ و پرسشهایی از این قبیل. به چنین افرادی من چه باید میگفتم؟ آخر عزیز من! فردوسی «شاهنامه» را به نظم نوشت و رستم را احیا کرد. اینها اسطورههای ما هستند. این شخصیتها از زمانی که تاریخ باستان به وجود آمده وجود داشتهاند و نسل به نسل و سینه به سینه منتقل شدهاند. و فردوسی آمد با جمعآوری این شخصیتها شاهکار خودش را نوشت و «شاهنامه» را به وجود آورد. وگرنه رستم، سهراب، سیاوش، سیمرغ، زال و سایر شخصیتهای شاهکار فردوسی شخصیتهای اساطیری ما هستند. خب، من چه باید میکردم؟ باید میآمدم و این نکته را در بخشی از داستان مختار توضیح میدادم؟ خوشبختانه این نکته مثل نکته قبلی رسانهای نشد و گر نه برای تلویزیون خیلی آبروریزی میشد! در چنین شرایطی است که جهل خودمان را به حساب گاف فیلمساز میگذاریم و در ضمن با افتخار، آن را رسانهای هم میکنیم! بهتر است کمی زحمت به خودمان بدهیم و ضمن در نظر گرفتن شرایط عدل و انصاف، این نکتهها را مطرح کنیم. خصوصاً پس از یقین پیدا کردن، نه پیش از جمعآوری اطلاعات. البته آسیبش را هم خودمان میبینیم.
وقتی چنین مسالهای از رسانه ملی این مملکت تحت عنوان «گاف مختارنامه» مطرح میشود مخاطب عام چه نظری باید داشته باشد؟ و زمانی که این مخاطب، توضیحات من را بشنود دیدگاهش نسبت به بخشهای مختلف خبری چه تغییری میکند؟!
البته اگر بحث گاف باشد میتوان به سایه فیلمبردار در یکی از صحنههای مجموعه اشاره کرد که خیلی بیشتر از این موارد به چشم میآمد.
جالب است که این صحنه که شما به آن اشاره میکنید را من حذف کرده بودم و با یک دیزالو تا حد ممکن آن را رتوش کرده بودم ولی عظیم جوانروح (مدیر فیلمبرداری مجموعه) گفت بهتر است از این نما استفاده کنی و اصلاً با مسوولیت خود من از آن استفاده کن! در مورد این نما ما حتی سر صحنه هم متوجه این نکته نشدیم چون کیفیت دوربینهایی که از آنها به صورت تصویر شاهد استفاده میکردیم چندان مطلوب نبود. فیلمبردار هم از آنجا که تصویر حرکت داشت سایه خود را در ویزور ندیده بود. به هر حال شوخی که نیست! مختارنامه بیست هزار پلان داشته که برخی از آنها به لحاظ فنی بسیار پیچیده و اجرای آن بسیار دشوار است. باید این احتمال را قائل شوید که ممکن است برای این بیست هزار پلان صد تا غلط هم وجود داشته باشد. اگر بخواهم به موضوع بحث برگردم باید اشاره کنم من درباره شخصیت مختار خیلی تحقیق کردم و سعی کردم تحقیقاتم در زمینه زندگی او خیلی جامع و کامل باشد. اما به هر حال کار بیغلط متعلق به خداست. گاهی وقتها پیش میآید که آدم تمام تحقیقات لازم را انجام داده و اسنادی که جمعآوری کرده مو لای درزش نمیرود اما ابعاد کار، آنچنان وسیع است که ممکن است باعث شود نکته یا نکتههایی از قلم بیافتد. البته همانطور که توضیح دادم در مواردی که اشاره شد نکتههای مورد بحث اشتباه نبود و کاملاً عمدی به کار رفته بود. با این وجود من خودم معتقدم این مجموعه ضعفهایی دارد و اگر امروز آن را بسازم قطعاً بهتر از چیزی که ساخته شده خواهد بود.
اینکه اصلاً ذات هنر است. اگر شما به عنوان هنرمند بپذیرید کاری که انجام دادهاید نظیر ندارد یعنی به پایان خط خلاقیت رسیدهاید.
همین طور است. به همین دلیل همیشه چند درصد جای خطا برای خودم قائل هستم و البته میدانم تواناییهایم محدود است. البته سعی میکنم با مطالعه، پژوهش و تحقیق، این توانایی را گسترش بدهم. به همین دلیل ممکن است کاری که میخواهم انجام بدهم نقایصی داشته باشد. با تمام این حرفها معتقدم آثار هنری باید مورد نقد و بررسی دقیق قرار بگیرد. جریان نقد منصفانه همیشه به کار کمک میکند و فضایی به وجود میآورد تا عوامل تولید حواسشان را جمع کرده و کارشان را علمیتر انجام بدهند. اگر جریان نقد نباشد که ممکن است خیلی از موارد، شکل و اجرای سهلانگارانهای به خود بگیرد. همین که من بدانم چشمهای دقیق و آدمهای منصفی هستند که کار مرا دنبال میکنند بیشتر به من انگیزه میدهد.
منبع: جهان
البته اگر بحث گاف باشد میتوان به سایه فیلمبردار در یکی از صحنههای مجموعه اشاره کرد که خیلی بیشتر از این موارد به چشم میآمد.
جالب است که این صحنه که شما به آن اشاره میکنید را من حذف کرده بودم و با یک دیزالو تا حد ممکن آن را رتوش کرده بودم ولی عظیم جوانروح (مدیر فیلمبرداری مجموعه) گفت بهتر است از این نما استفاده کنی و اصلاً با مسوولیت خود من از آن استفاده کن! در مورد این نما ما حتی سر صحنه هم متوجه این نکته نشدیم چون کیفیت دوربینهایی که از آنها به صورت تصویر شاهد استفاده میکردیم چندان مطلوب نبود. فیلمبردار هم از آنجا که تصویر حرکت داشت سایه خود را در ویزور ندیده بود. به هر حال شوخی که نیست! مختارنامه بیست هزار پلان داشته که برخی از آنها به لحاظ فنی بسیار پیچیده و اجرای آن بسیار دشوار است. باید این احتمال را قائل شوید که ممکن است برای این بیست هزار پلان صد تا غلط هم وجود داشته باشد. اگر بخواهم به موضوع بحث برگردم باید اشاره کنم من درباره شخصیت مختار خیلی تحقیق کردم و سعی کردم تحقیقاتم در زمینه زندگی او خیلی جامع و کامل باشد. اما به هر حال کار بیغلط متعلق به خداست. گاهی وقتها پیش میآید که آدم تمام تحقیقات لازم را انجام داده و اسنادی که جمعآوری کرده مو لای درزش نمیرود اما ابعاد کار، آنچنان وسیع است که ممکن است باعث شود نکته یا نکتههایی از قلم بیافتد. البته همانطور که توضیح دادم در مواردی که اشاره شد نکتههای مورد بحث اشتباه نبود و کاملاً عمدی به کار رفته بود. با این وجود من خودم معتقدم این مجموعه ضعفهایی دارد و اگر امروز آن را بسازم قطعاً بهتر از چیزی که ساخته شده خواهد بود.
اینکه اصلاً ذات هنر است. اگر شما به عنوان هنرمند بپذیرید کاری که انجام دادهاید نظیر ندارد یعنی به پایان خط خلاقیت رسیدهاید.
همین طور است. به همین دلیل همیشه چند درصد جای خطا برای خودم قائل هستم و البته میدانم تواناییهایم محدود است. البته سعی میکنم با مطالعه، پژوهش و تحقیق، این توانایی را گسترش بدهم. به همین دلیل ممکن است کاری که میخواهم انجام بدهم نقایصی داشته باشد. با تمام این حرفها معتقدم آثار هنری باید مورد نقد و بررسی دقیق قرار بگیرد. جریان نقد منصفانه همیشه به کار کمک میکند و فضایی به وجود میآورد تا عوامل تولید حواسشان را جمع کرده و کارشان را علمیتر انجام بدهند. اگر جریان نقد نباشد که ممکن است خیلی از موارد، شکل و اجرای سهلانگارانهای به خود بگیرد. همین که من بدانم چشمهای دقیق و آدمهای منصفی هستند که کار مرا دنبال میکنند بیشتر به من انگیزه میدهد.
منبع: جهان
آنهائي كه اين سوال راپرسيده اند معلومه كه خيلي بيسواد تشريف دارند .چون نام سردار ايراني درجنگ قادسيه - قبل اززمانه مختار- اسمش رستم فرخزادبوده است .
سلام تو قسمت غلام شمر که ایرانی هست چرا شمر ایرانیا رو به خاطر رستم مسخره می کنه؟ مگه شاعر قرن پنجم فردوسی بعد از شمرکتابو جمع کرده شمر از کجا شاهنامه رو بلد بوده که مسخره کنه همه چیز مختار خوبه فقط غلام شمر و اخر ابراهیم مالک اشتر رو تحریف کرده