مصباح يزدي:يك رسانه دولتي قابل اعتماد نداريم
آيت الله مصباح يزدي مدت ها پیش در ديدار شوراي سردبيري سايت "خدمت"، به بيان وظايف رسانهها پرداخته و انعكاس حقايق و اعتمادسازي را از وظايف آنها دانستند.
همانگونه كه از نظر ابن خلدون «عصبيت»؛ يعني وابستگي گروهي مهمترين عنصر شكلگيري اجتماع و اساس تشكيل دولت است كه مردم را به يكديگر متصل ساخته، آنان را براي تعاون و همكاري آماده ميكند و زوال دولت نيز معلول افول و گسيختگي عصبيت است، در اينجا نيز استاد، قوام ارتباطات و رسانه را در گرو وجود «اعتماد» ميدانند.
آنچه كه در ذيل ميآيد، متن بيانات معظمٌله در اين ديدار ميباشد :
-- اولين وظيفه: انعكاس عين واقعيت
نبود يك رسانه مورد اعتماد، كمبود بزرگي در كشور است كه همه به آن معترفند و تا به حال چاره درستي نيز براي آن انديشيده نشده است.
رسانه ملي، روزنامهها، مجلات، خبرگزاريها و... وجود دارند اما ميتوان پرسشنامهاي تهيه كرد كه چند درصد مردم اطمينان دارند كه يك رسانه هر چه ميگويد راست است؛ حتي يك رسانه هم وجود ندارد و اين جاي تأسف دارد!
لذا اول وظيفهاي كه كساني كه اهل اين فعاليتها هستند دارند، اين است كه با تمام وجود آنچه راست و عين واقعيت است، منعكس كنند.
-- جهتدار بودن
البته خواه ناخواه برخي گرايشها در لحن كلام، تنظيم و پردازش مطالب مؤثر است كه باعث ميشود جهتدار شود، اينجا چه بايد كرد؟ اگر دستگاه و تريبوني داشته باشيد كه منتسب به شخص يا نهاد خاصي باشد، بايد منعكسكننده نظرات آن نهاد يا آن شخص باشد. اگر متعلق به دولت است، بايد منعكسكننده افكار دولت باشد و آن جا كه لحن كلام يا مطالب جهتدار است، جهت منتسب به آنجا باشد. پس بايد پذيرفت در برخي موارد گزارشها و اخبار جهتدار خواهد بود و جهتش را دستگاهي كه اين تريبون به آن انتساب دارد، بايد تعيين كند.
مثلا اگر رسانه منتسب به دولت باشد و مطلبي خلاف نظر دولت منتشر نمايد، اولين مدعي خود دولت خواهد بود و حق هم دارد. اما اگر تريبون آزاد باشد، دستتان باز است و كسي نميتواند اعتراض كند.
-- روشن بودن منبع خبر
بايد مشخص باشد كه گوينده و گزارشگر خبر كيست و خبر مستند به چيست؟ اين اولين كاري است كه يك رسانه متعهد بايد انجام دهد. سايتهايي كه الان وجود دارند اخلاقا، شرعا و قانونا رعايت نميكنند. تماما يا روي هوس است يا تابع نظر آن كساني كه از آنها پول ميگيرند. تعهدي براي انجام كار لله كه اخلاقا بتوانند پاسخگو باشند ندارند لذا دروغهاي عجيبي درست ميكنند و رسوا هم ميشوند ولي باز پروايي از دروغگويي ندارند. الآن بحمدلله فرهنگ عمومي مردم عوض شده اما باز هم درصدي تحت تاثير اين دروغها قرار ميگيرند.
-- حضور در عرصه رسانه، واجب كفايي
اگر به عنوان طلبهاي بخواهم توصيه كنم، توصيهام اين است كه اين كمبود در جامعه وجود دارد و اين يك تكليف واجب متعين است كه اين خلا را پر كنيم، واجب كفايياي است كه متصدي ندارد لذا همه مسؤول هستند، ملت مسؤول ايجاد اين رسانهاند.
-- رهيافت مطالب جهتدار: دفاع از دين
بايد جوري رفتار كنيم كه مردم به آن اعتماد كنند و در جايي كه مطالب جهتدار است، خود را به عنوان پايگاه دين معرفي كنيم و از دين دفاع كنيم. به هرحال ما به عنوان ياختهاي در دستگاه جامعه دعا ميكنيم اين مسؤوليت را خوب درك كنيد و خوب عمل كنيد.
-- اعتمادسازي: مصلحت جامعه و خدمتي بزرگ به مردم و مسؤولين
يادم هست امام قبل از انقلاب و قبل از آغاز نهضت كه در قم و در مسجد سلماسي فقه و مكاسب تدريس ميكردند، بحث دروغ بود. در بحث دروغ برخي فقها توريه را استثنا كردهاند. يعني در واقع دروغ نباشد، اما طرف برداشت ديگري كند. اما در بحث توريه، امام ميفرمودند: شرع مطهر مقصودش اينست كه زبان آدم به خلاف واقع گويا نشود و عادت به بيان خلاف واقع نكند مگر در مورد اضطرار. زبانش نماياننده واقعيت باشد.
اين مصلحت جامعه است تا مردم بتوانند به هم اعتماد كنند، اگر طوري شود كه مردم احتمال دهند دروغ ميگويند، دستگاه ارتباطات مردم مختل ميشود، همانطور كه شده است.
در جامعه بايد وقتي يك نفر حرفي ميزند عامه مردم باور كنند، ولي حالا كار به جايي رسيده كه در دولت اسلامي هنوز ما يك رسانه كاملاً قابل اعتماد نداريم البته درصد اعتماد فرق ميكند. اين شبهه در مورد شما اگر باشد مطلوب نيست. اگر اشتباهي شد و مسامحه كرديد، درست نيست؛ اگر اتفاقي افتاد برخورد كنيد و اين را اعلام كنيد. اعتمادسازي خدمت بزرگي به مردم و مسؤولين است.
من سفر حج كه بودم، گفتند آقاي احمدينژاد براي بار چهارم رفته قم با فلاني ملاقات داشته يا گفتند فلاني همين ديشب در مسجد چهارمردان سخنراني كرده (سخنراني مربوط به سال 79 بود) اين قدر رسوا! متاسفانه برخي از اين سايتها هم انتساب به برخي شخصيتها دارند.
شخصيت ديگري هم گفته كه مركزي در قم ميلياردها تومان خرج تخريب من كرده است. در حالي كه بچههاي اينجا براي خرج انتخابات پول قرض كردند و هنوز هم دارند قسطش را ميپردازند. البته عجيب نيست اينها سروكارشان با ارقام ميلياردي بوده و خيال ميكنند هر كاري انجام شود ميلياردي است!
در هرصورت خيلي بد است كه در جامعه اسلامي، يك دستگاه ارتباطي درست وجود نداشته باشد كه اگر صد [رسانه] دروغ گفت، يكي از آنها هم راست هم بگويد. اين دلالت ميكند كه از نظر فرهنگ اجتماعي تنزل كرديم و در اين مدت نه تنها ترقي نكرديم بلكه عقبگرد داشتهايم.
آن يكي گفته فلاني اصلاً درس امام شركت نكرده، دروغگفتن آسان است و كسي هم مؤاخذهشان نميكند؛ ولي اين عيب را دارد كه اعتماد از كل مردم سلب ميشود و اطمينان از بين ميرود.
اگر بتوانيد سعي كنيد خود را در كشور و سپس در دنيا اينطور معرفي كنيد كه «هر چه ميگوييم سند داريم». «گفتهاند» و «آوردهاند» و... نيست. اين در مورد اطلاعرساني كه اولين وظيفه دستگاههاي اطلاعرسان است.
-- رويكرد در تحليل: عدم افراط و تفريط و پرهيز از سلب اعتماد مردم
مسأله بعدي تحليل و تفسير و ارشاد است كه وظيفه پيچيدهتري است. آنچه در همه اينها بايد رعايت شود آن است كه اعتماد مردم سلب نشود افراط و تفريط و مبالغهگوييها كه يكدفعه به عرش ميبرند صحيح نيست. درباره هر كس همان كه هست، بگوييد. آقاي قرائتي استفادهاي از آيه «و لا تبخسو الناس اشياء هم» ميكند كه هر كس را هر جور هست معرفي كنيد كم نگذاريد، حالا اينكه از آيه [اين] استفاده ميشود يا خير، كاري نداريم؛ ولي نكته، نكته خوبي است؛ اگر درباره كسي صحبت ميشود همان را كه هست بگوييد. بعضي اوقات خداوند به وسيله خود دشمنان، مقاصدشان را باطل ميكند و خودشان را به دست خودشان خراب ميكند. «يخربون بيوتهم بايديهم و ايدي المؤمنين».
[به نظر ميرسد منظور استاد از بيان اين جمله آن باشد كه گاهي انعكاس ديدگاهها و مواضع دشمنان باطن آنها را به خوبي آشكار ميسازد.]
-- ارتباط با خدا
حرف آخر اينكه اين كلمه را جدي بگيريد، باور كنيد كه دست خدا در عالم كاركن است. نيتمان اين باشد كه رضاي خدا را كسب كنيم؛ دلمان باور داشته باشد كه دست خدا حضور دارد و حرف دلمان را ميشنود و نيتمان را ميداند. دعا و توسل و تضرع اگر نباشد كمابيش به همان سرنوشت مبتلا ميشويد. ارتباط با خدا انسان را حفظ ميكند. اعتقاد به اينكه پشت همه دستگاهها دست اوست كه عالم را اداره ميكند «و ان لم يمسسك الله بضر فلا كاشف له الا هو و ان يردك بخير فلا راد لفضله»؛ اگر خدا سختي و مشكلي را براي كسي بخواهد، هيچكس در مقابلش نميتواند مقاومت كند و اگر خدا خيري بخواهد، هيچكس نميتواند رد كند. باور كنيد و سعي كنيم با كسي ارتباط داشته باشيم كه همه كارها به دست اوست و اگر سختي هم پيش آمد، به ديده ما سختي است؛ همه آزمايش است و وسيله رشد يا رسوايي است و با او بايد كنار آمد از خدا نميشود صرفنظر كرد؛ تعارف نيست جمله «انشاء الله خدا درست ميكند» را فقط زباني نبايد گفت. يادم هست يك ماركسيست بود با اينكه اعتقادي به خدا نداشت وقتي ميخواست جدا شود ميگفت: "خداحافظ" اين جوري ياد خدا كردن را ماركسيستها هم ميتوانند. اما بايد باورمان شود كه
خدا هست و حضور دارد و همهكاره اوست، او را فراموش نكنيم و طالب رضاي او باشيم و مطمئن باشيم كه خدا كمك خواهد كرد.
منبع:سايت خدمت
ارسال نظر