خبرگزاری فارس درباره داریوش شایگان چه نوشت؟
خبرگزاری فارس نوشت:
آکادمی فرانسه مدال درجه یک خود را برای خلق آثاری بهزبان فرانسه به داریوش شایگان مشاور دفتر فرح پهلوی، عضو کددار ساواک و مسئول دفتر رضا پهلوی در آمریکا اهدا کرد.
آکادمی فرانسه روز پنجشنبه (دوم تیرماه) طی یک گردهمایی در شهر پاریس، برگزیدگان جایزههای سال 2011 خود را اعلام کرد و مدال درجه یک خود را برای خلق آثاری به زبان فرانسه، به داریوش شایگان اهدا کرد؛ فردی که در حال حاضر یکی از امیدهای اپوزیسیون است و بعضاً روی او اتفاق نظر دارند.
چندی پیش در رسانهها اعلام شد که «داریوش شایگان» به خاطر فعالیت و پیگیری در بحث گفتوگوی تمدنها کاندیدای جایزه محافل غربی شده است. به این واسطه بد نیست مختصری از بیوگرافی این فرد ارائه شود.
پیام فضلینژاد پژوهشگر مؤسسه کیهان درباره رابطه شایگان و جهانبگلو میگوید: تا سال 1386 خانه هنرمندان به پاتوق تئوریسینهای کودتای مخملی معروف بود و در واقع یک "لانه جاسوسی " برای سفارتخانههای لهستان، آلمان، فرانسه، هلند، انگلستان و . . . محسوب میگشت، چنانکه رهبران فروپاشی اروپای شرقی مانند آدام میچنیک، آگنش هلر، الکساندر اسمولار و . . . به دعوت رامین جهانبگلو، «داریوش شایگان» و کیان تاجبخش با میزبانی خانه هنرمندان به ایران میآمدند تا کارگاههای براندازی نرم را راهبری کنند. در کتاب "شوالیههای ناتوی فرهنگی " به شرح مشروح این پروژه پرداختهام.
حسین شریعتمداری مدیر مسئول روزنامه کیهان نیز درباره اهدای یک جایزه دیگر به شایگان نوشته بود: "اهدای این جایزه قبل از آن که نشانه شایستگیها و امتیازات دریافت کننده جایزه در موضوع مورد اشاره باشد، نشانه شکست سنگین توطئه اخیر آمریکا و متحدانش علیه ایران اسلامی است و از این روی اهدای این جایزه به داریوش شایگان- یکی از مهرههای شناخته شده و تابلودار در ضدیت با اسلام و انقلاب اسلامی- بی آنکه اهداکنندگان خواسته یا متوجه باشند، اعتراف به اقتدار جمهوری اسلامی ایران و پایبندی نظام به آموزههای اسلامی و انقلابی و اقرار به ناتوانی آمریکا از مقابله با آن است . . . موارد زیر در اینباره گفتنی است؛
الف: داریوش شایگان که به طور مشترک با آقای خاتمی نامزد دریافت جایزه «گفتوگوی جهانی»! شده بود، سوابق زیر را در کارنامه خود دارد؛ مشاور دفتر فرح پهلوی، عضو کددار ساواک، مسئول دفتر رضا پهلوی در آمریکا، سردبیر نشریه «ایراننامه» اشرف پهلوی، دارای دهها سخنرانی و نوشته در حمایت از رضاخان پهلوی، همکار بنیاد آمریکایی وودرو ویلسون، داریوش شایگان به فحاشی علیه حضرت امام(ره) معروف است.
او در نوشتهها و سخنرانیهای متعدد خویش- مراجعه کنید به جلد هشتم کتاب نیمه پنهان از انتشارات دفتر پژوهشهای کیهان- بارها به صراحت از اسلام به عنوان دینی که فاقد کارآیی است یاد کرده! و بر ضرورت تسلیم در برابر آمریکا تاکید ورزیده است.
داریوش شایگان طی مقالهای در روزنامه زنجیرهای جامعه- 28 اردیبهشت ماه 77- می نویسد: «. . . اصطلاحی در بین اروپاییان رایج شد که: اگر نمیتوانیم با آنها بجنگیم، پس به آنها ملحق شویم . . . ممکن است گفته شود پیوستن به آنها و همراه شدن با آنها وابستگی است. اما باید توجه داشت که مشکل وابستگی بحث کاملا کهنه شده است . . . ".
با این اوصاف یک خبرگزاری داخلی امروز با آب و تاب از اهدای جایزه به داریوش شایگان یاد کرده و بیآنکه به اهداف شناخته شده از اهدای این جایزه اشاره کند یا درباره هویت داریوش شایگان چیزی بنویسد، به این جایزه افتخار هم کرده است.
اما داریوش شایگان کیست؟
«داریوش شایگان» در سال 1313 در خانوادهای مرفه متولد شد. پدرش بازرگان ایرانی اما مادرش بانویی سنیمذهب از اهالی گرجستان روسیه بود. شایگان تحصیلات مقدماتی خود را در مرکز آموزشی «سنلویی» گذراند و بعد از آن برای تحصیل به خارج از کشور رفت و با اخذ درجه دکترا در رشته هندشناسی در سال 1347 به ایران بازگشت و به تحقیقات خود پیرامون ادیان بهویژه ادیان هندی ادامه داد.
فعالیتهای وی پیش از انقلاب معطوف به ورود به مجامع و محافل سلطنتی بود لذا همکاری خود را با بنیاد «فرح پهلوی» به همراه «احسان نراقی»، «جمشید بهنام» و «رهنما» شروع کرد و بعد از مدتی به سمت مدیرعاملی بنیاد فرح پهلوی انتخاب شد. شایگان پس از پیروزی انقلاب به فرانسه رفت و در دفتر «رضا پهلوی» به فعالیت علیه انقلاب اسلامی پرداخت و کتابی نیز با عنوان «انقلاب دینی چیست؟» منتشر کرد.
بعد از صدور فرمان حضرت امام(ره) و فتوای تاریخی ایشان مبنی بر قتل (سلمان رشدی مرتد) شایگان در مصاحبهای با روزنامه«فیگارو» (سال 1367) گستاخانه صدور این فتوا را با تروریسم مطابقت داد و بعد از آن نظام ایران را قرون وسطایی معرفی کرد.
از دیگر فعالیتهای شایگان، فعالیت در بنیاد مطالعات ایران است که به منظور مخالفت با انقلاب اسلامی تأسیس شده است و به عنوان یکی از انجمنهای سلطنتطلب در خارج از کشور به شمار میرود که از سوی صهیونیستها مورد حمایت قرار گرفته است. شایگان علاوه بر فعالیتهای برونمرزی خود با نشریات مختلفی مانند «کلک»، «آدینه» و . . . مرتبط بود.
سوابق تحصیلی و پژوهشی شایگان را میتوان بدینگونه اعلام کرد: تحصیل در رشته فلسفه، اخذ دکترای هندشناسی، تدریس در دانشگاه تهران، ریاست مرکز ایرانی مطالعه فرهنگها، سردبیر فصلنامه «ایراننامه» همکاری با بنیاد مطالعات «ایرن»، همکاری با نشر «فرزان روز»، همکاری با مرکز مطالعات تمدنها، مدیرعامل بنیاد فرح پهلوی، همکاری با دفتر رضا پهلوی، رئیس مرکز مطالعات اسماعیلیه، همکاری عمیق با عناصر ضدانقلاب و اپوزیسیون خارج از کشور و . . . .
افکار شایگان را نیز شاید بتوان بدین شرح تقسیمبندی کرد: مرحله اول؛ دورهای که وی به عنوان متفکری طرفداری معنویت و آموزههای شرقی است و تا حدی منتقد به غرب (تا حدود سالهای 1345) که به تعبیر خودش دوره ریاضتکشی و اشتغال معنوی مطرح شده است. در این دوره کتاب «آسیا در برابر غرب» را نیز تألیف کرده و تا حدی متأثر از فلسفه هایدگر است. او میگوید این کتاب را به عنوان نقدی بر غربزدگی «جلال آل احمد» نوشته است.
مرحله دوم سیر تفکری شایگان اما مربوط به دوره طولانی اقامت او در خارج از کشور میشود که از او یک لیبرالیست ساخته است و تفکرات لیبرالی این فرد در کتاب «زیر آسمانهای جهان» تدوین میشود. وی در این کتاب به مدح و ستایش آمریکا و تمدن آمریکایی پرداخته و مدعی شده است: «. . . میتوان آمریکایی بود و در عین حال هویت قومی خود را حفظ کرد . . .».
وی در کتاب «انقلاب دینی چیست؟» مینویسد: «. . . مفهوم انقلاب ذاتاً مفهومی غربی و هگلی است و هیچ نسبتی با تفکر دینی ندارد . . .». شایگان در حال حاضر یکی از امیدهای اپوزیسیون است که بعضاً روی او اتفاق نظر دارند.
آکادمی فرانسه مدال درجه یک خود را برای خلق آثاری بهزبان فرانسه به داریوش شایگان مشاور دفتر فرح پهلوی، عضو کددار ساواک و مسئول دفتر رضا پهلوی در آمریکا اهدا کرد.
آکادمی فرانسه روز پنجشنبه (دوم تیرماه) طی یک گردهمایی در شهر پاریس، برگزیدگان جایزههای سال 2011 خود را اعلام کرد و مدال درجه یک خود را برای خلق آثاری به زبان فرانسه، به داریوش شایگان اهدا کرد؛ فردی که در حال حاضر یکی از امیدهای اپوزیسیون است و بعضاً روی او اتفاق نظر دارند.
چندی پیش در رسانهها اعلام شد که «داریوش شایگان» به خاطر فعالیت و پیگیری در بحث گفتوگوی تمدنها کاندیدای جایزه محافل غربی شده است. به این واسطه بد نیست مختصری از بیوگرافی این فرد ارائه شود.
پیام فضلینژاد پژوهشگر مؤسسه کیهان درباره رابطه شایگان و جهانبگلو میگوید: تا سال 1386 خانه هنرمندان به پاتوق تئوریسینهای کودتای مخملی معروف بود و در واقع یک "لانه جاسوسی " برای سفارتخانههای لهستان، آلمان، فرانسه، هلند، انگلستان و . . . محسوب میگشت، چنانکه رهبران فروپاشی اروپای شرقی مانند آدام میچنیک، آگنش هلر، الکساندر اسمولار و . . . به دعوت رامین جهانبگلو، «داریوش شایگان» و کیان تاجبخش با میزبانی خانه هنرمندان به ایران میآمدند تا کارگاههای براندازی نرم را راهبری کنند. در کتاب "شوالیههای ناتوی فرهنگی " به شرح مشروح این پروژه پرداختهام.
حسین شریعتمداری مدیر مسئول روزنامه کیهان نیز درباره اهدای یک جایزه دیگر به شایگان نوشته بود: "اهدای این جایزه قبل از آن که نشانه شایستگیها و امتیازات دریافت کننده جایزه در موضوع مورد اشاره باشد، نشانه شکست سنگین توطئه اخیر آمریکا و متحدانش علیه ایران اسلامی است و از این روی اهدای این جایزه به داریوش شایگان- یکی از مهرههای شناخته شده و تابلودار در ضدیت با اسلام و انقلاب اسلامی- بی آنکه اهداکنندگان خواسته یا متوجه باشند، اعتراف به اقتدار جمهوری اسلامی ایران و پایبندی نظام به آموزههای اسلامی و انقلابی و اقرار به ناتوانی آمریکا از مقابله با آن است . . . موارد زیر در اینباره گفتنی است؛
الف: داریوش شایگان که به طور مشترک با آقای خاتمی نامزد دریافت جایزه «گفتوگوی جهانی»! شده بود، سوابق زیر را در کارنامه خود دارد؛ مشاور دفتر فرح پهلوی، عضو کددار ساواک، مسئول دفتر رضا پهلوی در آمریکا، سردبیر نشریه «ایراننامه» اشرف پهلوی، دارای دهها سخنرانی و نوشته در حمایت از رضاخان پهلوی، همکار بنیاد آمریکایی وودرو ویلسون، داریوش شایگان به فحاشی علیه حضرت امام(ره) معروف است.
او در نوشتهها و سخنرانیهای متعدد خویش- مراجعه کنید به جلد هشتم کتاب نیمه پنهان از انتشارات دفتر پژوهشهای کیهان- بارها به صراحت از اسلام به عنوان دینی که فاقد کارآیی است یاد کرده! و بر ضرورت تسلیم در برابر آمریکا تاکید ورزیده است.
داریوش شایگان طی مقالهای در روزنامه زنجیرهای جامعه- 28 اردیبهشت ماه 77- می نویسد: «. . . اصطلاحی در بین اروپاییان رایج شد که: اگر نمیتوانیم با آنها بجنگیم، پس به آنها ملحق شویم . . . ممکن است گفته شود پیوستن به آنها و همراه شدن با آنها وابستگی است. اما باید توجه داشت که مشکل وابستگی بحث کاملا کهنه شده است . . . ".
با این اوصاف یک خبرگزاری داخلی امروز با آب و تاب از اهدای جایزه به داریوش شایگان یاد کرده و بیآنکه به اهداف شناخته شده از اهدای این جایزه اشاره کند یا درباره هویت داریوش شایگان چیزی بنویسد، به این جایزه افتخار هم کرده است.
اما داریوش شایگان کیست؟
«داریوش شایگان» در سال 1313 در خانوادهای مرفه متولد شد. پدرش بازرگان ایرانی اما مادرش بانویی سنیمذهب از اهالی گرجستان روسیه بود. شایگان تحصیلات مقدماتی خود را در مرکز آموزشی «سنلویی» گذراند و بعد از آن برای تحصیل به خارج از کشور رفت و با اخذ درجه دکترا در رشته هندشناسی در سال 1347 به ایران بازگشت و به تحقیقات خود پیرامون ادیان بهویژه ادیان هندی ادامه داد.
فعالیتهای وی پیش از انقلاب معطوف به ورود به مجامع و محافل سلطنتی بود لذا همکاری خود را با بنیاد «فرح پهلوی» به همراه «احسان نراقی»، «جمشید بهنام» و «رهنما» شروع کرد و بعد از مدتی به سمت مدیرعاملی بنیاد فرح پهلوی انتخاب شد. شایگان پس از پیروزی انقلاب به فرانسه رفت و در دفتر «رضا پهلوی» به فعالیت علیه انقلاب اسلامی پرداخت و کتابی نیز با عنوان «انقلاب دینی چیست؟» منتشر کرد.
بعد از صدور فرمان حضرت امام(ره) و فتوای تاریخی ایشان مبنی بر قتل (سلمان رشدی مرتد) شایگان در مصاحبهای با روزنامه«فیگارو» (سال 1367) گستاخانه صدور این فتوا را با تروریسم مطابقت داد و بعد از آن نظام ایران را قرون وسطایی معرفی کرد.
از دیگر فعالیتهای شایگان، فعالیت در بنیاد مطالعات ایران است که به منظور مخالفت با انقلاب اسلامی تأسیس شده است و به عنوان یکی از انجمنهای سلطنتطلب در خارج از کشور به شمار میرود که از سوی صهیونیستها مورد حمایت قرار گرفته است. شایگان علاوه بر فعالیتهای برونمرزی خود با نشریات مختلفی مانند «کلک»، «آدینه» و . . . مرتبط بود.
سوابق تحصیلی و پژوهشی شایگان را میتوان بدینگونه اعلام کرد: تحصیل در رشته فلسفه، اخذ دکترای هندشناسی، تدریس در دانشگاه تهران، ریاست مرکز ایرانی مطالعه فرهنگها، سردبیر فصلنامه «ایراننامه» همکاری با بنیاد مطالعات «ایرن»، همکاری با نشر «فرزان روز»، همکاری با مرکز مطالعات تمدنها، مدیرعامل بنیاد فرح پهلوی، همکاری با دفتر رضا پهلوی، رئیس مرکز مطالعات اسماعیلیه، همکاری عمیق با عناصر ضدانقلاب و اپوزیسیون خارج از کشور و . . . .
افکار شایگان را نیز شاید بتوان بدین شرح تقسیمبندی کرد: مرحله اول؛ دورهای که وی به عنوان متفکری طرفداری معنویت و آموزههای شرقی است و تا حدی منتقد به غرب (تا حدود سالهای 1345) که به تعبیر خودش دوره ریاضتکشی و اشتغال معنوی مطرح شده است. در این دوره کتاب «آسیا در برابر غرب» را نیز تألیف کرده و تا حدی متأثر از فلسفه هایدگر است. او میگوید این کتاب را به عنوان نقدی بر غربزدگی «جلال آل احمد» نوشته است.
مرحله دوم سیر تفکری شایگان اما مربوط به دوره طولانی اقامت او در خارج از کشور میشود که از او یک لیبرالیست ساخته است و تفکرات لیبرالی این فرد در کتاب «زیر آسمانهای جهان» تدوین میشود. وی در این کتاب به مدح و ستایش آمریکا و تمدن آمریکایی پرداخته و مدعی شده است: «. . . میتوان آمریکایی بود و در عین حال هویت قومی خود را حفظ کرد . . .».
وی در کتاب «انقلاب دینی چیست؟» مینویسد: «. . . مفهوم انقلاب ذاتاً مفهومی غربی و هگلی است و هیچ نسبتی با تفکر دینی ندارد . . .». شایگان در حال حاضر یکی از امیدهای اپوزیسیون است که بعضاً روی او اتفاق نظر دارند.
ارسال نظر