ایران و روسیه؛ رویکرد تاکتیکی یا اتحاد استراتژیک؟
پارسینه: مهم ترین هدف پوتین از سفر به ایران در مورد ساختار داخلی سوریه پسا داعش است. در این راستا جمهوری اسلامی ایران باید سیاست و راهبردی عقلانی اتخاذ کند تا مانند گذشته در قالب سیاست ابزار انگارانه روسیه ایفای نقش نکند.
ولادیمیر پوتین، رئیسجمهوری روسیه، در روز چهارشنبه برای سومین بار در دوران زمامداریاش وارد تهران شد. او پیشتر در سالهای ۲۰۰۷ برای حضور در نشست سران کشورهای ساحلی خزر و در سال ۲۰۱۵ برای شرکت در نشست کشورهای صادرکننده گاز به ایران آمده بود. دلیل اصلی سفر آقای پوتین به تهران، شرکت در نشست سهجانبه ایران، آذربایجان و روسیه بهمنظور توسعه همکاریهای مشترک اعلامشده است. بر طبق گزارش دنیای اقتصاد تکمیل خط آهن ترانزیت شمال-جنوب، گفتوگوهای دوجانبه با محوریت سوریه، بحث بر سر «برجام» و همچنین گفتوگوهای سیاسی باهدف افزایش قیمتهای جهانی نفت و گاز، چهار هدفی هستند که پوتین از سفر به تهران دنبال میکند. سفر پوتین به تهران در شرایطی صورت گرفته که دولت آمریکا اعمال فشارهای خود بر جمهوری اسلامی را تشدید کرده است.
اولین هدف این سفر، هماهنگی و همکاری برای تکمیل زیرساختهای ریلی و جادهای در چارچوب طرح «کریدور جنوب به شمال» و پیگیری توافقات ترانزیتی پیشین میان سران سه کشور است. کریدور شمال - جنوب مهمترین حلقه تجارت بین آسیا و اروپا است که در مقایسه با مسیرهای سنتی ازنظر مسافت و زمان تا ۴۰ درصد کوتاهتر و ازنظر هزینه تا ۳۰ درصد ارزانتر است. کریدور شمال - جنوب یکی از مسیرهای مهم ترانزیتی در آسیای میانه است. این کریدور ارتباط ترانزیتی کشورهای شمال اروپا و روسیه از طریق ایران و دریای خزر به کشورهای حوزه اقیانوس هند، خلیجفارس و جنوب آسیا برقرار میسازد.
برخی از آثار اجرای طرح کریدور شمال - جنوب را میتوان بهصورت زیر برشمرد: - افزایش سرعت، تجارت و ترانزیت - افزایش حجم مبادلات کالا بین هند و پاکستان و کشورهای حاشیه اقیانوس هند با کشورهای روسیه و آسیای مرکزی - همکاری مناسب بندرهای ایرانی با بندرها روسیه و قزاقستان، که بستر مناسبی را برای همکاری بیشتر این کشورها فراهم میکند و بهطورکلی کاهش تنش بین کشورهای حاشیه خزر. - درآمد بالغبر یک میلیارد دلار در سال برای کشورهایی که در مسیر این راهگذر هستند. - کاهش وابستگی تجارت و ترانزیت کشورهای جنوبی آسیا به کانال سوئز. - ایجاد قطبهای خارجی جدید تولیدی، اقتصادی و تجاری در منطقه.
برجام و مقابله با تهدیدات ترامپ نیز هدف دومی است که به نظر میرسد در سفر پوتین به تهران مدنظر مقامات دو کشور بهخصوص ایران قرارگرفته است. درواقع حمایت رئیسجمهوری روسیه از توافق هستهای درزمانی که ترامپ به دنبال کارشکنی و اخلال در روند برجام است، میتواند حائز اهمیت باشد. بنا به گزارش نیویورکتایمز ولادیمیر پوتین رئیسجمهوری روسیه، روز چهارشنبه پسازآن که دونالد ترامپ رئیسجمهوری آمریکا، دوباره پای بندی ایران را تائید نکرد، قویاً از ایران و توافق هستهای آن با قدرتهای جهانی حمایت کرد و گفت: 'مسکو مخالف' هرگونه تغییر یکجانبه ' توافق است.
وی برجام را توافق بسیار خوب جمعی و در راستای صلح و ثبات جهانی برشمرد و گفت: «عدم پذیرش تعهدات بینالمللی از سوی برخی از کشورها بههیچوجه موردقبول نیست و باور ما این است که برهم زدن یکجانبه برجام به هر بهانهای پذیرفتنی نخواهد بود، توافق برجام ارتباطی با مسائل دفاعی و موشکی ایران ندارد.» پوتین همچنین آژانس بینالمللی انرژی اتمی را تنها مرجع اعلام پایبندی ایران به برجام دانست. در این راستا شبکه خبری «بلومبرگ» مهمترین هدف این سفر را نشان دادن واکنش مسکو و تهران به خطمشیهای دونالد ترامپ رئیسجمهوری آمریکا دانست.
اولین هدف این سفر، هماهنگی و همکاری برای تکمیل زیرساختهای ریلی و جادهای در چارچوب طرح «کریدور جنوب به شمال» و پیگیری توافقات ترانزیتی پیشین میان سران سه کشور است. کریدور شمال - جنوب مهمترین حلقه تجارت بین آسیا و اروپا است که در مقایسه با مسیرهای سنتی ازنظر مسافت و زمان تا ۴۰ درصد کوتاهتر و ازنظر هزینه تا ۳۰ درصد ارزانتر است. کریدور شمال - جنوب یکی از مسیرهای مهم ترانزیتی در آسیای میانه است. این کریدور ارتباط ترانزیتی کشورهای شمال اروپا و روسیه از طریق ایران و دریای خزر به کشورهای حوزه اقیانوس هند، خلیجفارس و جنوب آسیا برقرار میسازد.
برخی از آثار اجرای طرح کریدور شمال - جنوب را میتوان بهصورت زیر برشمرد: - افزایش سرعت، تجارت و ترانزیت - افزایش حجم مبادلات کالا بین هند و پاکستان و کشورهای حاشیه اقیانوس هند با کشورهای روسیه و آسیای مرکزی - همکاری مناسب بندرهای ایرانی با بندرها روسیه و قزاقستان، که بستر مناسبی را برای همکاری بیشتر این کشورها فراهم میکند و بهطورکلی کاهش تنش بین کشورهای حاشیه خزر. - درآمد بالغبر یک میلیارد دلار در سال برای کشورهایی که در مسیر این راهگذر هستند. - کاهش وابستگی تجارت و ترانزیت کشورهای جنوبی آسیا به کانال سوئز. - ایجاد قطبهای خارجی جدید تولیدی، اقتصادی و تجاری در منطقه.
برجام و مقابله با تهدیدات ترامپ نیز هدف دومی است که به نظر میرسد در سفر پوتین به تهران مدنظر مقامات دو کشور بهخصوص ایران قرارگرفته است. درواقع حمایت رئیسجمهوری روسیه از توافق هستهای درزمانی که ترامپ به دنبال کارشکنی و اخلال در روند برجام است، میتواند حائز اهمیت باشد. بنا به گزارش نیویورکتایمز ولادیمیر پوتین رئیسجمهوری روسیه، روز چهارشنبه پسازآن که دونالد ترامپ رئیسجمهوری آمریکا، دوباره پای بندی ایران را تائید نکرد، قویاً از ایران و توافق هستهای آن با قدرتهای جهانی حمایت کرد و گفت: 'مسکو مخالف' هرگونه تغییر یکجانبه ' توافق است.
وی برجام را توافق بسیار خوب جمعی و در راستای صلح و ثبات جهانی برشمرد و گفت: «عدم پذیرش تعهدات بینالمللی از سوی برخی از کشورها بههیچوجه موردقبول نیست و باور ما این است که برهم زدن یکجانبه برجام به هر بهانهای پذیرفتنی نخواهد بود، توافق برجام ارتباطی با مسائل دفاعی و موشکی ایران ندارد.» پوتین همچنین آژانس بینالمللی انرژی اتمی را تنها مرجع اعلام پایبندی ایران به برجام دانست. در این راستا شبکه خبری «بلومبرگ» مهمترین هدف این سفر را نشان دادن واکنش مسکو و تهران به خطمشیهای دونالد ترامپ رئیسجمهوری آمریکا دانست.
الکسی مالاشنکو یک تحلیلگر ارشد مرکز مطالعاتی گفتوگوی تمدنها که در برلین مستقر است، گفت که ایران از روسیه میخواهد تا نقش شفافتر و حمایتگرایانهتری درباره موضوع هستهای داشته باشد. "اشتفان مایستر" مدیر برنامه شرق اروپا و آسیای مرکزی در انجمن سیاست خارجی آلمان نیز در گفتگو با این روزنامه گفته است: «به عقیده من، ولادیمیر پوتین با سفر به تهران میخواهد ثابت کند که بهطور کامل از ایران در برابر سیاستهای آمریکا حمایت میکند». حسن روحانی رئیسجمهور ایران با تأکید بر اینکه برجام یک توافق چندجانبه است و حفظ و پایداری آن برای صلح و ثبات منطقهای و بینالمللی مهم است، گفت: «نقش روسیه در راستای تحکیم و پایداری برجام و اجرای تعهدات از سوی همه طرفهای مذاکره نیز مهم و تأثیرگذار است.»
سومین هدف پوتین از سفر به تهران، بحران سوریه و بحث و بررسی در خصوص دوران پساداعش است.. پیروزیهای پیدرپی ارتش سوریه و ائتلاف بینالمللی علیه داعش موجب شکست این گروه و خروج آنها از بخشهای زیادی از کشور شده است. شهر رقه، پایتخت خود خوانده داعش سقوط کرد و اکنون کانون درگیریها به منطقه دیرالزور منتقلشده است، که آنهم احتمالاً بهزودی از کنترل داعش خارج خواهد شد. ازاینرو به نظر میرسد جنگ داخلی سوریه روزهای واپسین خود را طی میکند. تاکنون گروههای مختلف تحت حمایت ایران، ترکیه، روسیه، آمریکا و کشورهای حاشیه خلیجفارس با منافع متضاد عمدتاً بر روی یک هدف تمرکز کرده بودند و آن شکست داعش بود.
سومین هدف پوتین از سفر به تهران، بحران سوریه و بحث و بررسی در خصوص دوران پساداعش است.. پیروزیهای پیدرپی ارتش سوریه و ائتلاف بینالمللی علیه داعش موجب شکست این گروه و خروج آنها از بخشهای زیادی از کشور شده است. شهر رقه، پایتخت خود خوانده داعش سقوط کرد و اکنون کانون درگیریها به منطقه دیرالزور منتقلشده است، که آنهم احتمالاً بهزودی از کنترل داعش خارج خواهد شد. ازاینرو به نظر میرسد جنگ داخلی سوریه روزهای واپسین خود را طی میکند. تاکنون گروههای مختلف تحت حمایت ایران، ترکیه، روسیه، آمریکا و کشورهای حاشیه خلیجفارس با منافع متضاد عمدتاً بر روی یک هدف تمرکز کرده بودند و آن شکست داعش بود.
حال با توجه به پایان قریبالوقوع سلطه داعش در سوریه به نظر میرسد این کشورها تصمیم گرفتهاند با خارج کردن نیروهایشان از درگیری مستقیم پرهیز کنند. درنتیجه به نظر میرسد دیدار آقای پوتین با مقامات عالیرتبه ایران در همین رابطه تفسیر شود. موضوع سوریه باعث گسترش همکاریهای نظامی بین دو کشور گردید که برای نخستین بار پسازانقلاب، ایران پایگاه هوایی نوژه را در اختیار نیروی هوایی روسیه قرار داد تا جنگندههای روسی مواضع مخالفان اسد در سوریه را هدف قرار دهند. ایران همچنین اجازه داد موشکهای روسی پس از عبور از آسمان ایران به سمت سوریه پرتاب شوند.
در شرایط کنونی که دوران پسا داعش شروعشده است پوتین بار دیگر به تهران بازگشته است و این بار به نظر میرسد ترسیم جزئیات نظم جدید منطقهای از مهمترین برنامههای دو طرف باشد. روسها قصد دارند همزمان با پایان داعش، گروههای سوری را در مسکو گرد هم آورند و از شروع فرآیند سیاسی در دمشق حمایت کنند، موضوعی که فصلی جدید از مناسبات دو طرف را رقم خواهد زد. علاوه بر فرآیند سیاسی در دمشق، به نظر میرسد دو طرف حول نظم امنیتی جدید در سوریه نیز وارد همکاری خواهند شد، نظمی که بهخصوص طی ماههای اخیر رژیم صهیونیستی را نگران کرده است. در کل پسازاین سفر باید شاهد تغییرات محسوسی در فرایند سیاسی بحران سوریه و حتی یمن بود. چراکه اکنون عربستان نیز با روسیه ارتباط نزدیکی برقرار کرده و سفر اخیر ملک سلمان به مسکو و خرید سامانه اس ۴۰۰ نشان از این امر داشت. به همین دلیل احتمال دارد که در سفر ملک سلمان بهنوعی تنشزدایی با تهران در برخی پروندههای مهم منطقهای مطرحشده باشد. بههرحال حال، منطقه پس از دیدار پوتین از تهران شاهد تحولات و تغییرات قابلملاحظهای خواهد بود. بهطور خلاصه میتوان گفت پیام سفر پوتین به تهران، انزوای آمریکا در طرح فشار بر ایران، تعیین ترتیبات امنیتی در مرحله پسا داعش در سوریه و تثبیت ائتلافهای منطقهای خواهد بود.
موانع سیاسی بین دو کشور
«احمد مجیدیار»، عضو موسسه امریکن اینترپرایز در واشنگتن در یادداشتی در موسسه خاورمیانه گفت که از زمان لغو تحریمهای بینالمللی مرتبط با مسئله هستهای، حجم تجارت بین روسیه و ایران نزدیک به دو برابر شده است. اما حجم کل معاملات تجاری همچنان به میزان ۲ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۶ است و ایران جز ۱۵ کشور اول شریک تجاری روسیه قرار ندارد. درحالیکه دو کشور متعهد به افزایش تجارت دوجانبه به میزان ۱۰ میلیارد دلار در دو تا سه سال آینده شدهاند که تحقق آن به چند عامل بستگی دارد که یکی از مهمترین آن روابط دو کشور با دولت ترامپ است.
در شرایط کنونی که دوران پسا داعش شروعشده است پوتین بار دیگر به تهران بازگشته است و این بار به نظر میرسد ترسیم جزئیات نظم جدید منطقهای از مهمترین برنامههای دو طرف باشد. روسها قصد دارند همزمان با پایان داعش، گروههای سوری را در مسکو گرد هم آورند و از شروع فرآیند سیاسی در دمشق حمایت کنند، موضوعی که فصلی جدید از مناسبات دو طرف را رقم خواهد زد. علاوه بر فرآیند سیاسی در دمشق، به نظر میرسد دو طرف حول نظم امنیتی جدید در سوریه نیز وارد همکاری خواهند شد، نظمی که بهخصوص طی ماههای اخیر رژیم صهیونیستی را نگران کرده است. در کل پسازاین سفر باید شاهد تغییرات محسوسی در فرایند سیاسی بحران سوریه و حتی یمن بود. چراکه اکنون عربستان نیز با روسیه ارتباط نزدیکی برقرار کرده و سفر اخیر ملک سلمان به مسکو و خرید سامانه اس ۴۰۰ نشان از این امر داشت. به همین دلیل احتمال دارد که در سفر ملک سلمان بهنوعی تنشزدایی با تهران در برخی پروندههای مهم منطقهای مطرحشده باشد. بههرحال حال، منطقه پس از دیدار پوتین از تهران شاهد تحولات و تغییرات قابلملاحظهای خواهد بود. بهطور خلاصه میتوان گفت پیام سفر پوتین به تهران، انزوای آمریکا در طرح فشار بر ایران، تعیین ترتیبات امنیتی در مرحله پسا داعش در سوریه و تثبیت ائتلافهای منطقهای خواهد بود.
موانع سیاسی بین دو کشور
«احمد مجیدیار»، عضو موسسه امریکن اینترپرایز در واشنگتن در یادداشتی در موسسه خاورمیانه گفت که از زمان لغو تحریمهای بینالمللی مرتبط با مسئله هستهای، حجم تجارت بین روسیه و ایران نزدیک به دو برابر شده است. اما حجم کل معاملات تجاری همچنان به میزان ۲ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۶ است و ایران جز ۱۵ کشور اول شریک تجاری روسیه قرار ندارد. درحالیکه دو کشور متعهد به افزایش تجارت دوجانبه به میزان ۱۰ میلیارد دلار در دو تا سه سال آینده شدهاند که تحقق آن به چند عامل بستگی دارد که یکی از مهمترین آن روابط دو کشور با دولت ترامپ است.
اگر واشنگتن برای نمونه تصمیم به بازگرداندن تحریمهای ایران را بگیرد شرکتهای بزرگ انرژی و تسلیحاتی روسیه در سرمایهگذاری و تجارت با ایران تمایل کمتری پیدا میکنند. و همچنین قرار دادن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از سوی آمریکا بهعنوان «سازمان تروریستی خارجی» جاهطلبیهای تجاری بین دو کشور را با پیچیدگی همراه میکند. دلیل اهمیت آن این است که سپاه پاسداران و شرکتهای فرعی زیر نظر آن بخشهای مختلف اقتصاد ایران و بخشهای صنعتی را تحت کنترل خود دارند. وی در بخش دیگر یادداشتش معتقد است باوجود همکاریهای نزدیک دو کشور در سوریه؛ یک تاریخ از بیاعتمادی و تضاد منافع مانع از این میگردد که دو کشور از همکاری تاکتیکی به سمت یک رابطه استراتژیک برود و رسانههای ایران همواره صداقت مسکو را به چالش کشیدهاند.
«افشار سلیمانی»، سفیر پیشین کشورمان در آذربایجان در یادداشتی در خبرآنلاین گفت سیاست پاندولی روسیه و خلف وعدههایش این ارزیابی را به دست داده است که این کشور قابلاعتماد نیست و در بزنگاههای حساس احتمال اینکه شرکایش را تنها بگذارد وجود دارد.
«افشار سلیمانی»، سفیر پیشین کشورمان در آذربایجان در یادداشتی در خبرآنلاین گفت سیاست پاندولی روسیه و خلف وعدههایش این ارزیابی را به دست داده است که این کشور قابلاعتماد نیست و در بزنگاههای حساس احتمال اینکه شرکایش را تنها بگذارد وجود دارد.
اگر سیاست سلطه طلبانه روسیه در قبال ایران را که منجر به معاهدات ننگین گلستان و ترکمانچای در سالهای ۱۸۱۳ و ۱۸۲۸ و جدایی اراضی زیادی از ایران و الحاق آنها به روسیه شد و قرارداد ۱۹۱۵ که نیمه شمالی ایران را به منطقه نفوذ روسیه در دوره تزارها بدل ساخته بود را به بخش ناخودآگاه ضمیرمان بسپاریم، رویکرد چهار دهه اخیر این کشور در قبال ایران در دوره پسا انقلاب اسلامی را ازجمله کمک مسکو به رژیم صدام در جریان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران در دوره شوروی سابق و رأی مثبت این کشور به قطعنامههای تحریمی صادرشده علیه ایران در شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی و شورای امنیت سازمان ملل در چند نوبت، جلوگیری از انتقال تجهیزات لیزری خریداریشده توسط ایران، عدم پشتیبانی از تجهیزات دفاعی فروختهشده از سوی روسیه به ایران، عدم فروش سیستمهای دفاع ضد موشکی و جنگندههای هوایی برتر به ایران، تحویل دیرهنگام سیستم دفاع موشکی اس-۳۰۰ به ایران پس از تحریمهای روسیه توسط آمریکا به علت دخالت این کشور در امور داخلی اوکراین و انضمام شبهجزیره کریمه به روسیه و حمایت از جداییطلبان روس تبار شرق اوکراین، فرسایشی کردن احداث نیروگاه اتمی بوشهر تا
بیش از ده سال و وابسته کردن ایران به روسیه در این راستا، جلوگیری از ادامه تحصیل دانشجویان ایرانی رشته فیزیک هستهای و رشتههای مشابه در دانشگاههای روسیه، تضییع حقوق ایران در دریای خزر و خلف وعده در توافقات پیشین در ارتباط با این مقوله و مخالفت با همکاری ایران در مناطق قفقاز جنوبی و آسیای مرکزی، عدم همکاری چندجانبه با ایران در این مناطق، عدم موافقت با عضویت دائم ایران در سازمان همکاریهای شانگهای، عدم برقراری تسهیلات لازم و کافی برای تقویت مناسبات تجاری ایران با روسیه، خروج شرکتهای نفتی روسی از ایران پس از تحریمهای بینالمللی و عدم سفر رسمی دوجانبهای و مستقل رییسجمهور و حتی نخستوزیر روسیه به ایران تنها گوشهای از رفتار غیردوستانه و ابزارگونه روسها در قبال ایران بوده است. مجموعه رفتارهای مسکو در قبال ایران که به برخی از آنها اشاره شد نشان از آن دارد که نگاه این کشور به ایران یک نگاه ابزارگرایانه بوده است و برای روسها، جمهوری اسلامی ایران، بیشتر یک کارت بازی در راهبرد این کشور در روابط بینالمللی محسوب میشود.
اکنون نیز روسها در شرایطی که تحت تحریم امریکا و متحدانش قرارگرفتهاند و اخیراً نیز کنگره آمریکا قطعنامه تحریمی جدیدی علیه این کشور، ایران و کره شمالی تصویب کرد تمایل بیشتری به سمت ایران را به نمایش گذاشتهاند و دست چدنی خویش را با پوشش مخملی بهسوی ایران دراز کردهاند بهطور یقین بیارتباط با تنش روابط این کشور با غرب نیست. بیشازپیش ضرورت دارد ایران با هوشمندی، روابط با روسیه را بهگونهای تنظیم و بهپیش ببرد که در وادی عمل دو کشور از منافع مشترکی برخوردار شوند و ایران به کارت بازی روسها بدل نگردد.
اما با توجه به مواضع و منافع متفاوت ایران و روسیه در مسائل مختلف بینالمللی و همینطور داشتن روابط روسیه با آمریکا و اسرائیل و عدم ارتباط ایران با آنها و نگرانی نهایی روسیه از قوییتر شدن ایران در منطقه با توجه به ایدئولوژیک بودن نظام سیاسی ایران و حضور بیش از ۲۰ میلیون مسلمان در مناطق قفقاز شمالی و حاشیه خزر در روسیه، استمرار روابط مسکو و تهران در ابعاد استراتژیک با تردیدهای زیادی مواجه است.
اما با توجه به مواضع و منافع متفاوت ایران و روسیه در مسائل مختلف بینالمللی و همینطور داشتن روابط روسیه با آمریکا و اسرائیل و عدم ارتباط ایران با آنها و نگرانی نهایی روسیه از قوییتر شدن ایران در منطقه با توجه به ایدئولوژیک بودن نظام سیاسی ایران و حضور بیش از ۲۰ میلیون مسلمان در مناطق قفقاز شمالی و حاشیه خزر در روسیه، استمرار روابط مسکو و تهران در ابعاد استراتژیک با تردیدهای زیادی مواجه است.
از همین رو هر نوع گسترش روابط ایران با روسیه باید به عمل متقابل این کشور موکول شود و روابط با این کشور با عملگرایی واقعبینانه همراه باشد. در غیر این صورت در روابط دو کشور، این روسیه خواهد بود که در سایه چالش مسکو و غرب با استفاده ابزاری از ایران برنده این روابط است و پس از پشت سر گذراندن بحران روابط با غرب همان رویکرد گذشته خود با ایران را پیش خواهد گرفت.
علیرضا علیپور، دانشجوی دکتری روابط بین الملل دانشگاه خوارزمی تهران
منبع:
فراتاب
ارسال نظر