صنايع دستي در حصار اقتصاد نفتي
برگزاري ميراث فرهنگي ـ صنايع دستي ـ با توجه به تحولات و تغييرات فكري و تكنولوژي كه در كشورهاي پيشرفته و درحال توسعه بوجود آمده و چهره بسياري از كالاها و خدمات را تغيير داده است، جايگاه صنايع دستي در ميان انواع كالاها تبديل به بحثي كاملا منطقي و جا افتاده شده و نقش بسزا و تعيين كنندهاي در توليد ناخالص كشورها ايفا ميكند.
در عين حال، صنايع دستي در كشورهايي كه داراي قدمت كهن هستند به عنوان يك حوزه فعال مد نظر بوده و جالب اينجاست كه بهرقم توليد ناخالص ملي كه با استفاده از روشهاي نوين چه در تكنولوژي حاشيهاي كه در اين صنايع به طور غير مستقيم مورد استفاده قرار ميگيرد يا تاثير در روشهاي مديرت و بازاريابي و ساير بخشهاي مرتبط، سهم صنايع دستي نسبت به ساير بخشهايي كه به تكنولوژي وابسته هستند، حفظ شده است.
صنايع دستي ايران به عنـوان قــديمي تريـــن حرفـه و کاربردي ترين هنر ملي از گذشته هاي دور تا به امروز جايگاه والايي در فرهنگ و اقتصاد داشته است. سابقه تاريخي از يك سو و تنوع اقليم، اقوام و مذهب از سوي ديگر سبب تنوع فعاليتهاي صنايع دستي و شكل گيري انواع آن شده است. اما به اعتقاد كارشناسان امر، اين بخش هنوز به جايگاه منطقي خود دست نيافته و هراز گاهي به دليل نگاههاي مقطعي كه مسئولان و دولت به آن داشتهاند دچار فراز و فرودهايي ميشود.
محمد خوشچهره استاد اقتصاد دانشگاه تهران در گفتوگو با CHN در اين خصوص گفت: «در كشوري كه بحث اشتغال مطرح است و در برنامه ريزي از متغير اشتغال و بيكاري به عنوان متغير بحراني نام برده ميشود ميتوان با رونق صنايع دستي، بحث اشتغالزايي را براي جامعه ايجاد كرد. كماآنكه مولد سرمايه نيز به شمار ميرود و در عين حال ميتواند در توليد ناخالص ملي اثرگذار باشد.»
وي افزود: «صنايع دستي در عين حال معرف فرهنگ و هنر كشور خواهد بود و ميتواند در فضاي مدرن تاثيرگذار باشد». خوشهره درخصوص شرايط اقتصادي و رونق صادرات صنايع دستي گفت: «با توجه به سابقه خوبي كه صادرات صنايع دستي در دهههاي 40 تا 60 داشت و اين روزها اثري از آن ديده نميشود، اگر موانعي كه بر سر راه معرفي، صدور و عرضه صنايع دستي به نحو مطلوبي برطرف شود، ظرفيتهاي صادراتي اين بخش نشان از رشد و رونق آن دارد هرچند اين بخش طي سالهاي اخير به نسبت گذشته دچار چالشهاي جدي در عرصههاي صادراتي خود شده است.»
وي از غفلت در استمرار صادرات و موانعي كه بر سر اين راه بوجود آمده و وجود رقبايي كه توانستند جاي خالي بخشي از صادرات ايران را پر كنند به عنوان مسائلي نام برد كه سبب عدم رونق صادرات و اقتصاد صنايع دستي در كشور شده است.
اين استاد اقتصاد ادامه داد: «صنايع دستي نيازمند بررسيهاي عالمانه و تدابير منطقي است. موانعي كه بر سر راه عرضه، معرفي و صادرات آن وجود دارد و غفلت از رقبا در بازارهاي جهاني يكي از دلايل بروز اين مهم است كه در نوع عرضه، نوآوري و معرفي ميتواند كاستيهاي خود را نشان دهد.»
وي با اشاره به توجهي كه ساير كشورها به صنايع دستي خود دارند گفت: «كشورهايي كه در بخش صنايع دستي خود حرفي براي گفتن دارند سعي ميكنند صنايع دستي را به عنوان يك نماد ملي معرفي كنند ولي در كشور ما به دليل عدم توجه به بست و گسترش آن در داخل و غفلت از اين مهم و روي آوردن به سوي صادرات فرآوردههاي نفتي و پتروشيمي و كالاهاي صنعتي، در عرضه و توليد و رونق اقتصادي صنايع دستي دچار مشكلاتي شدهايم. اين مشكلات در عرضه كالا متعاقبا در بحث تقاضا در داخل و خارج از كشور نيز مطرح است.»
به گزارش CHN، عدم شناسايي درست بازارهاي هدف و شناخت پويايي و ظرفيت آنها از يك سو و عدم شناسايي رقبايي كه توانستند با استفاده از غفلت ما در اين حوزه، بازارهاي هدف را از ما بگيرند از سوي ديگر سبب بوجود آمدن چالشهاي جدي در عرصه صادرات صنايع دستي شدهاست.
خوشچهره به صادرات بالاي دوميليارد دلار كه در گذشته در عرصه فرش داشتيم اشاره كرد و گفت: «امروزه با توجه به عواملي كه عنوان شد، سطح اين درآمد به كمتر از نيم ميليارد دلار رسيده است.»
وي با اشاره به اهميت تبليغات و بازاريابي در اين حوزه خاطر نشان كرد: «با توجه به جايگاه صنايع دستي و علاقه ملتها به بازگشتشان به سوي سنتها ميتوان از ويژگي هويتي صنايع دستي جهت ارتقاي اقتصاد آن بهره جست و صادرات آن را رونق بخشيد.»
دل خوشي به اقتصاد نفت، صنايع دستي را از ياد برده است
توجه به رونق اقتصادي كه ميتوان درقبال صادرات صنايع دستي به دست آورد داراي قدمتي بيش از هزار سال است. آنهنگام كه فرش ايران را به بغداد بردند و چشم خلفاي عباسي به آن خيره ماند، آنهنگام كه به واسطه جاده ابريشم صنايع دستي ايران به نقاط مختلف جهان برده و فروخته ميشد، آنهنگام كه از طريق دريا، كالاهاي ايراني به نقاط مختلف جهان فرستاده ميشد صادرات صنايع دستي و به ويژه فرش رونق گرفت و اين رونق تا سالها ادامه داشت.
محمدرضا خباز نماينده کاشمر و عضو کميسيون اقتصادي مجلس با اشاره به رونق اقتصادي و صادرات صنايع دستي در دهه 50 گفت: «به خاطر دارم در آن زمان، دومين منبع درآمد كشور بعد از نفت، صنايع دستي بود و در راس صادرات صنايع دستي، فرش قرار داشت. اين روند تا چند سال پس از انقلاب نيز ادامه داشت ولي از سالهاي 70- 75 به بعد سير نزولي پيدا كرد و در اين راستا هم جايگاه خود را در دنيا از دست داد و هم بازارهاي هدف آن توسط كشورهايي مانند هند، چين، پاكستان و نپال قبضه شد.»
وي درخصوص چرايي بوجود آمدن سير نزولي رونق اقتصاد و صادرات صنايع دستي گفت: «در مرحله اول بايد به بي توجهي مسئولان امر اشاره كنم. از آنجايي كه مسئولان به درآمد نفتي دل خوش كردهاند، گويي ديگر به درآمد صادرات غير نفتي نيازي ندارند. همانند بچه حاجي كه پشتش به پدر گرم است و هر اتفاقي كه بيافتد ميگويد پدر هست و ميتوانم از درآمد ملك و املاك او بهره جويم از اين رو دل براي كارهاي ديگر نميسوزاند.»
خباز افزود: «از آنجايي كه مسئولان دلشان را به نفت خوش كردهاند و آسانترين كار براي درآمدزايي فروش نفت است، به ساير منابع درآمدزا مانند صنايع دستي توجهي نميكنند. اين درحالي است كه در مرحله اول مسئولان بايد به اين باور برسند كه ميتوان با رونق اقتصاد صنايع دستي در خصوص صادرات و معرفي آن گامي بزرگ در خصوص درآمدزايي برداشت.»
وي گام دوم تحقق اين مهم را استاندارد سازي صنايع دستي عنوان كرد و گفت: «هنگامي كه استاندارد وجود نداشته باشد كالاي نامرغوب در بازار ارائه ميشود و كالاي نامرغوب سبب عدم اعتماد و اطمينان مشتريان و بازارهاي هدف نسبت به صنايع دستي ايران خواهد شد و اين اثر منفي بر رونق اقتصادي صنايع دستي ما خواهد داشت.»
عضو کميسيون اقتصادي مجلس افزود: «هنگامي كه فرش ايراني با كمي آب يا آفتاب رنگ ميبازد چه اميدي ميتوان به دوام و اعتماد مشتريان به صنايع دستي ايران داشت؟
وي اظهار كرد:«مرحله سوم حمايت است. متاسفانه از اين حوزه حمايت نميشود و يك فرشباف با ماهي 60 هزار تومان با بدترين شرايط زندگي خود را سپري ميكند. طبيعتا وقتي اينگونه باشد كسي به سوي فرشبافي و قالي بافي روي نميآورد و ممكن است در آينده، به دليل نبود بافنده اين صنعت از بين برود. از سوي ديگر كپي برداريها و حضور صنايع دستي ساير كشورها سبب عدم رونق اقتصادي در اين حوزه شده است.»
به عقيده خباز اگر صنايع دستي به معناي واقعي احيا و بازارهاي جديدي براي آن پيدا شود، اين حوزه اين قابليت را دارد كه بالاترين بخش از صادرات كشور را به آن اختصاص دهيم. ولي متاسفانه وضعيت صنايع دستي و به ويژه فرش روز به روز و سال به سال بدتر ميشود و اين جاي افسوس و نگراني دارد كه چرا چنين شرايطي براي فرش و صنايع دستي كشور بوجود آمده است.»
ارسال نظر