گوناگون

عکس یادگاری با «مختارنامه»

پاییز سال ۱۳۸۷ سریال مختارنامه با وضعیت جالبی روبرو شده بود. بعد از حضور رییس جمهور در دکورهای شهر مکه و بازتاب رسانه​ای این موضوع گروه زیادی از مسوولان، مدیران، مردم عادی و... برای بازدید از پشت صحنه مختارنامه ابراز تمایل کرده بودند. بخش عمده​ای از این مراجعان نیز از «سازمان صدا و سیما» بودند. کار در مرحله حساسی بود و برآوردن خواسته​های این افراد کار ساده​ای نبود. میرباقری تاکید داشت هیچ تصویر و عکسی از دکورهای مکه تا پیش از پخش این صحنه​ها منتشر نشود. این حساسیت به دقت از سوی روابط عمومی و گروه تولید دنبال می​شد. علتش هم این بود که فیلمبرداری این صحنه​ها دقیقا با موسم حج همزمان شده بود و هر نوع تصویری از این صحنه​ها می​توانست برای مختارنامه حاشیه ساز شود و این تصور را در اذهان وهابی​ها ایجاد کند که «ایرانی​ها همزمان با حج کعبه​ای ساخته و مراسم حج راه انداخته​اند»!!!

روزی با محمود فلاح کنار کعبه ایستاده بودیم و به میهمانانی نگاه می​کردیم که به پشت صحنه مختارنامه آمده بودند و با لذت فراوان دکورهای مکه را نگاه می​کردند. در نهایت وقتی این گروه برای گرفتن عکس یادگاری کنار هم جمع شدند، خطاب به فلاح گفتم: «مختار شبیه قاب عکسی شده که خیلی​ها دوست دارند خودشان را وارد آن کنند و در عکس یادگاری پایانی حضور داشته باشند» خندید و گفت: «از این به بعد هم تازه بیشتر می​شه و ممکنه با فشار دیگران ما از این قاب عکس خارج بشیم و بریم کنار»

ماجرای «قاب عکس مختار» و «عکس یادگاری انداختن با مختار» از آن به بعد تبدیل به یک ضرب المثل شد. خیلی روزها وقتی با فلاح صحبت می​کردم، می​گفتم: « یه عده ای دارن میان برن تو قاب، منم می رم احمد آباد بالای سر کار باشم» او هم می​خندید و می​گفت: «می​ترسم فشار برای قرار گرفتن توی این قاب اونقدر زیاد بشه که من و داوود {میرباقری} هم مجبور بشیم بریم بیرون قاب»

این ماجرا در ادامه تولید مختارنامه هم تکرار شد. هر روز فشار بیشتری برای ورود آدم​های جدید به این قاب عکس احساس می​شد. در زمان بسته شدن عنوان بندی پایانی این فشار اندکی «کمر شکن» شد. خیلی​ها دوست داشتند نام آن​ها بی دلیل و همین طوری در عنوان بندی پایانی قرار بگیرد، اما با درایت مسوولان پروژه این اتفاق رخ نداد. حالا این روزها که مراسم​هایی به بهانه تقدیر از دست اندرکاران سریال مختارنامه برپا می​شود، فشارها برای قرار گرفتن در این قاب و کادر عکس به جایی رسیده که دیگر به جز «بازیگران» ـ که حضورشان برای زیبا شدن عکس یادگاری الزامی است ـ کمتر پیش می​آید تا عوامل پشت صحنه​ای که در طول این سال​ها در مختارنامه حضور داشتند به مراسم​های اینچنینی دعوت شوند و در فهرست تقدیرها قرار بگیرند. حتی مسوولان فرهنگی و فرهنگ دوست، حاضر نیستند تا دعوت نامه​ای خشک و خالی که از یک پاکت نامه و یک برگ کاغذ تشکیل شده را برای این عوامل پشت صحنه ارسال کنند. روز گذشته هم «محمد بیرانوند» یکی از نویسندگان سریال مختارنامه که برای این کار انرژی فراوانی گذاشت، نسبت به بروز چنین رفتاری و نادیده گرفتن حق عوامل پشت صحنه در چنین مراسم​هایی گلایه کرد. گلایه​های زیادی هم از سوی دیگر دست اندرکاران سریال به من به عنوان مدیر روابط عمومی منتقل شد. چه می​توان کرد وقتی درک برخی مراکز از ساخته شدن یک سریال فقط «بازیگران» آن است و تصور نمی​کنند ممکن است سریال طراح چهره پردازی، طراح صحنه، برنامه ریز، دستیار کارگردان، مدیر تولید، مدیر تدارکات، دستیار تدارکات، سازنده موسیقی متن، صداگذار و... هم داشته باشد؟! شاید آن​ها مختارنامه را فقط از جایی می​بینند که بازیگران وارد سریال می​شوند، شاید هیچ وقت عنوان​بندی آغاز و پایان سریال را ندیده​اند، شاید حتی برای گرفتن عکس یادگاری هم به پشت صحنه مختارنامه نیامده​اند؛ وگرنه چطور می شود مراسمی برگزار کرد که عنوان تقدیر از عوامل "سریال مختارنامه "را داشته باشد و تنها کسانی که در آن جای ندارند، «عوامل مختارنامه» باشند؟!

رضا استادی :مدیر روابط عمومی سریال مختارنامه

ارسال نظر

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار