گوناگون

آقا مسعود؛ لطفا به همان مطبوعات برگردید!

الف: یادش بخیر اواخر دهه هفتاد. وقتی بچه حزب اللهی ها برای خرید هفته نامه «شلمچه» و «جبهه» به دکه روزنامه فروشی مراجعه می کردند، با نگاه غضب آلود بعضی مواجه می شدند که رفته رفته این نگاه ها برایشان عادی شد و بعدها تبدیل به مایه مباهات.

به زعم بسیاری از صاحب نظران، آن دوران، دوران طلایی آقا مسعود از بعد جنگ تا به امروز است. در آن ایام هم یکه تاز میدان رسانه بود. گویی از ابتدا ده نمکی متخصص کار در رسانه به دنیا آمده بود و ساختارشکن، چه در مطبوعات و چه در سینما. البته وقتی هم پا در عرصه فیلم مستند گذاشت مانند مطبوعات و سینما حرف اول را زد. هرچند «فقر و فحشا» آخر حقایق تلخ بود اما واقعا بود.

هیچکس فراموش نمی کند مطالب افشاگرانه ده نمکی در «شلمچه» و «جبهه» را که صدای وزیر ارشاد وقت را در می آورد. مهاجرانی که به تنگ آمده بود نمی دانست ده نمکی را چطور باید مهار کند. شلمچه را بست، جبهه آمد. جبهه را بست، صبح آمد. صبح غروب نشده بود که مستندها آمد.

دي ماه سال 1377 بود كه «هفته نامه شلمچه» را به خاطر 7 دليلي كه در شماره خداحافظي آمده بود را تعطيل کردند كه مثلا چرا از طرف آقاي برجي نوشته ايد: «اگر آقا بگويند ماست سياه است ماست را سياه مي بينيم».

در اوج فعاليت دولت اصلاحات که تمام اعمال خود را كاملا عقلاني مي دانست و رای 22 ميليونی را پشتوانه برنامه هاي خود مي پنداشت، «تعطيل عقل» به نفع «حكم ولايي» براي امثال ما نوجوانان جالب بود. به هرحال اين يك قاعده است كه «هر آنچه فطرت برآيد لاجرم بر فطرت نشيند».

قبل از بیان نکات اصلی که فقط به منزله یک نقد دروی گروهی است، لازم است به خاطر بعضی مسائل به ایشان تبریک گفت. تبریک بابت موفقیت هایی که کسب کرده اند که البته با کسب توفیق، توفیری هم دارد.

از اینکه عمق تاثیر گذاری رسانه ای مانند سینما را در بین افراد خودی درک کرده اند، بایستی به ده نمکی تبریک گفت.

از اینکه با فروش اخراجی ها، روی تمام مدعیانی که سالها تمام منابع را در دست داشتند را کم کردند، بایستی تبریک گفت.

از اینکه نامش را هزینه کرد تا افراد متدین نیز برای ورود در این عرصه به خود بیایند، باید به ایشان تبریک گفت.

از اینکه به هوای اکبر شدن، اصغر نشد و برای تضمین جایزه سال بعد و فروش بیشتر اخراجی ها، در خانه دشمن خودی را نقد نکرد، باید بسیار به ده نمکی تبریک گفت.

اما؛

اخراجی های 1 تنها به دلیل اینکه به گفته خود آقا مسعود، مستند و مبتنی بر خاطرات رزمندگان بود، از ساختار و سناریوی محکم تری نسبت اخراجی های 2 و 3 برخوردار بود و کار از آنجایی خراب شد که ده نمکی برای نشان دادن تعقلات و تعلقات خود دست به تخیلات زد و ضعف سناریو نویسی در فیلم های اکران شده شروع به فریاد زدن.

اینکه چرا ده نمکی از فیلم نامه نویس های متبحر استفاده نکرد، الله اعلم. اما اینکه چرا از تجربه «هاشمی» در سیاست و «دایی» در فوتبال برای ترک صحنه در اوج عبرت نگرفت، سوالی است که بعضی نابخردان، پاسخ احتمالی آن را در بدترین حالت آن داده اند: پول، شهرت و ...

اما انصافا؛ اگر قرار به ایجاد تشکیک در بعضی باورهای غلط بود، که با اخراجی های 1 انجام شد! اگر قرار به نشان دادن ظرفیت بچه حز اللهی ها در عرصه سینما بود، که با اخراجی های 1 و 2 نشان داده شد! اگر قرار بود رکوردی زده شود که تا سالهای آینده نیز اصغرها نتوانند از آن عبور کنند، که با اخراجی های 2 زده شد!

سوال اینجاست که ساخت اخراجی های 3 با سناریوی ضعیف و تشبث به روش های غیر اخلاقی و بعضا هجویات چه حکمتی داشت؟

حتما آقای ده نمکی به خاطر دارند در افشاگری هایی که در هفته نامه «شلمچه» و «جبهه» صورت می دادند، مبادرت به چاپ تصویر دختران بی حجاب می کردند که چه نشسته اید که وزارت ارشاد و گشت ارشاد تعطیل است. آیا واقعا اجرای موسیقی حرام، بازی کردن زنان آرایش کرده در فیلم و یا قرار گرفتن زنان بی حجاب بر روی سن (به هنگام افتتاح فیلم) در کنار ده نمکی، تاسف برانگیز نیست؟ هزینه کردن برای فیلمی که تماشاچیان بعد از کلی خندیدن به لودگی های آن، در نهایت هیچ مطلب حائز اهمیتی عائدشان نشود، تاسف برانگیز نیست؟

به ضرس قاطع می توان گفت که اگر فیلم ایشان در اواخر دهه هفتاد در سینماها اکران می شد، خود وی، تنها کسی بودند که جرات می کرد در هفته نامه خود فیلمی که مجوز وزارت ارشاد داشت را مورد نقد و بررسی جدی قرار دهند تا جایی که شاید با مدیریت افکار عمومی که داشتند می توانستند جلوی اکران آن را مانند آدم برفی بگیرید.

قصدی نیست که آقای ده نمکی را هم اخراجی بدانیم اما حتما خود ایشان به یاد دارند در سالهای 77 و 78 در هفته نامه «شلمچه» و «جبهه» می زدند که "حزب الله می میرد سازش نمی پذیرد". حال چه اتفاقی افتاده که سازش می پذیرد؟

در نهایت اینکه به شهادت سابقه درخشان "مسعود ده نمکی" در مطبوعات، می توان قاطعانه بازگشت ایشان به همان دوران طلایی را همراه با توفیقات بیشتری پیش بینی کرد تا مطبوعات را هم مانند سینما نجات دهد.

ارسال نظر

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار