گوناگون

باکری آنلاین: چرا احمدی نژاد می‌گوید"بیداری‌انسانی"؟

سید رضا علم الهدی/ باکری آنلاین؛ در این یادداشت سعی بر آن است تا به موضوعی اشاره کنیم که این روزها رییس جمهور کشورمان در سخنرانی های خود به آن اشاره می کند و بعضاً از سوی برخی افراد مورد انتقاد نیز قرار گرفته است و آن استفاده از واژه‌ای جدید پس از بروز تحولات اخیر دنیا به ویژه شمال آفریقا و خاورمیانه است و آن "بیداری انسانی" است که توسط رییس جمهور مطرح شده است.

برخورد با این واژه در میان اصحاب سیاست و رسانه به دو گونه بوده است؛

1- برخی از رسانه ها و سیاست مداران با گذشت بیش از 2 ماه از بیان این موضوع، شیوه سکوت را در پیش گرفته و به بررسی موشکافانه آن نپرداخته اند.

2- برخی دیگر از رسانه ها طبق معمول با انتقاد از رییس جمهور این سوال را مطرح می کنند که چرا به جای واژه بیداری اسلامی از واژه بیداری انسانی استفاده می کند؟!

در ابتدای بحث باید این موضوع مورد بررسی قرار گیرد که منظور احمدی نژاد، کدام انسان است و تعریف او از انسان به چه معناست؟

22 بهمن سال گذشته بود، همزمان با تحولات و حوادث شمال آفریقا، مردم تونس رژیم دیکتاتور بن علی را ساقط کرده و مردم مصر با تحصن در میدان التحریر به اعتراض علیه دیکتاتور " حسنی مبارک" دست زده بودند.

رییس جمهور نیز به مانند سنت همیشگی در روز 22 بهمن به ایراد سخنرانی پرداخت.

احمدی نژاد در این مراسم گفت: اولین و مهم‌ترین وجه انقلاب اسلامی توجه به انسان است که هدف تمام پیامبران الهی نیز همین بوده است ... همه پیامبران الهی در صدد بودند حقیقت انسان را معرفی کنند و انسان را در مسیر کمال الهی قرار دهند.

وی در ادامه می گوید: انسان تجلی خداوند است و باید تجلی صفات الهی از جمله قدرت، رأفت، رحیمیت، خلاقیت و حاکمیت خدا باشد ... البته این را هم فرموده اند که تجلی این صفات در انسان و نیل به قله کمال، فقط و فقط در سایه عبودیت و توحید امکان پذیر است و خارج از این مسیر محال است انسان به عزت و کمال برسد و تجلی اسمای الهی باشد.

به نظر می رسد برای مخاطبین این موضوع حا افتاده باشد که منظور احمدی نژاد از انسان همان انسان توحیدی باشد که در مسیر کمال الهی حرکت می کند.

پس برای پاسخ به گروه دوم از منتقدین باید گفت که انسان مورد نظر احمدی نژاد، موضوعی در تضاد و یا حتی موازی در مفهوم بیداری اسلامی نیست. برای درک بهتر این موضوع این جمله از رییس جمهور که در مراسم 22 بهمن گفت شاید به جا باشد، احمدی نژاد اظهار می دارد: " روشن است که واسطه حرکت انسان در مسیر توحید عبودیت، و حلقه اتصال انسان کامل و راه نورانی، ولایت و امامت است".

از سویی دیگر ما در حال حاضر شاهد اعتراضات گسترده مردمی علیه رژیم های خود در سراسر نقاط دنیا هستیم.

*آیا این دسته از مردم که در اروپا و آمریکا به سیاست های دولتمردانشان اعتراض دارند مسلمان هستند؟

*آیا افرادی که مخالف زیاده خواهی های رژیم های خود در کشورهای اروپایی و ایالت های آمریکا هستند مسلمان هستند؟

*افرادی که متوجه ستم ها و ظلم های حکومت های استکباری شده اند چطور؟

آیا این یک نوع بیداری انسانی نمی تواند باشد؟

موج بیداری انسانی به همه مناطق جهان از جمله اروپا و آمریکا نیز خواهد رسید و آنها نباید خیال کنند که از این موج مصونیت دارند و می‌توانند سایر نقاط دنیا را متلاطم کنند بلکه آنها خود بیشتر در خطر این موج قرار دارند .( احمدی نژاد در جمع خادمان ایثارگران و خانواده شهدا در سازمان بنیاد شهید و امور ایثارگران)

آیا احمدی نژاد چیزی خلاف سخن امام می گوید؟

احمدی نژاد بر این عقیده است که هر نوع بیداری که برای انسان صورت می گیرد رو به کمال الهی دارد چرا که اساساً انسان فطرتاً خدا جو می باشد؛ غرب نیز با دارا بودن قدرت شیطانی خود انسان ها را از حقیقت کمال و انسانیت دور کرده و آنها را در خواب غفلت نگه داشته است و انقلاب اسلامی در ایران به رهبری امام خمینی(ره) بر این اساس اولین بیداری انسانی که در دنیای مدرن است.

"فقر، تبعیض، جنگ، اشغال و چپاول را بر ملت‌ها تحمیل کردند، اما در اوج یأس، در نقطه شکستن همه امید بشر، در نقطه استیلای سیاهی بر همه زمین و بر جامعه بشری، انقلاب اسلامی آمد، امام آمد، ملت بزرگوار ایران با یک لبیک تاریخی و تاریخ ساز به امام پیوست و با انقلاب عظیم خود بیداری انسانی و بیداری جهانی را پایه گذاری کرد و راه احیا و بازیابی کرامت و حقیقت انسانی را پیش روی ملت بزرگ ایران و جامعه بشری قرار داد ".(سخنرانی احمدی نژاد در مراسم 22 بهمن 1389)

دلیل دوم برای این موضوع که چرا احمدی نژاد از واژه بیداری اسلامی استفاده می کند سر منشاء اعتقاد وی به آرمان های انقلاب و اسلام است. احمدی نژاد با فهم صحصیح از شعارهای انقلاب و دغدغه های امام عزیز بر این باور است که هدف انقلاب اسلامی بیدار کردن ملت ها و انسان ها در سراسر جهان است.

کسانی که واژه «اسلامی» را به مبارزات خود می افزایند، باید بدانند که این واژه، آنها را ملزم میسازد که تفکر، اندیشه و حرکت خود را بر اساس ایده ای جهانی بنیان نهند؛ چرا که اسلام دینی جهان شمول است که در دعوت و رسالت خویش تمام جهان را مد نظر قرار می دهد.

امام(رحمه الله) توانست با طرح سه عنوان کلی، امت را تحت یک پرچم واحد گرد آورد: «الله»، «اسلام» و «مستضعفین». این سه عنوان در برابر «شیطان».

حضرت امام(رحمه الله) در وصیت نامه سیاسی ـ الهی خویش مسلمانان و مستضعفان سراسر جهان را مورد خطاب قرار داده، می فرماید: «وصیّت من به همه مسلمانان و مستضعفان جهان این است که شما نباید بنشینید و منتظر باشید که حکّام و دست اندرکاران کشورتان یا قدرتهای خارجی بیایند و برای شما استقلال و آزادی را به ارمغان بیاورند.... و شما ای مستضعفان جهان و ای کشورهای اسلامی و مسلمانان جهان، به پا خیزید و حق خود را با چنگ و دندان بگیرید و از هیاهوی تبلیغاتی ابرقدرت‌ها و عمال سر سپرده آنان نترسید وحکام جنایتکار را که دسترنج شما را به دشمنان شما و اسلام عزیز تسلیم می کنند، از کشور خود برانید و خود و طبقات خدمتگزار متعهد، زمام امور را به دست گیرید. و همه در زیر پرچم پر افتخار اسلام، جمع شوید و با دشمنان اسلام برای دفاع از محرومان جهان به دفاع برخیزید وبه سوی یک دولت اسلامی با جمهوری‌های آزاد و مستقل به پیش روید که با تحقق آن همه مستکبران جهان را به جای خود خواهید نشاند و همه مستضعفان را به امامت و وراثت زمین خواهید رساند. به امید آن روز که خداوند تعالی وعده فرموده است.»

امام(رحمه الله) بر اساس مسؤولیت خود به عنوان رهبری اسلامی و انقلابی _ که انقلاب را به معنای اسلامی جهادی و سیاسی آن تجربه نموده و در مقابل تهدید و فشارهای استکبار پایمردی کرده است _ سخن می گوید تا بنیاد و اساس این اندیشه و مبارزه بدون هیچ واسطه ای از قاعده ثابت و کلّی آن که همانا رهبری است، اقتباس گردد و تشکیل حکومت اسلامی و وراثت زمین برای مستضعفین ـ بعنوان تحقق وعده الهی برای بندگان ـ هدف بزرگ انسانیت باشد. در این راستا فعالیت و مبارزه در عرصه‌های مختلف فکری، سیاسی، امنیتی و نظامی جهت تحقق این امر بزرگ واجب می‌گردد.

در نتیجه امام(رحمه الله) از تمام ملت‌های بیدار می‌خواهد که در برابر دشمنان اسلام و محرومین جهان ایستادگی نمایند و زمام امور خود را به دست گیرند.