گوناگون

لهجه مازندرانی به روایت ویکی پدیا

پارسینه: مقدسی می‌نویسد که زبان طبرستان به زبان ولایت قومس و جرجان نزدیک است، جز آنکه در آن شتابزدگی است و ها زیاد به کار می‌برند.

زبان مازَندَرانی ( مازنی یا مازرونی) یا همان زبان طبری/تبري نام یکی از زبان‌های ایرانی و یکی از شاخه‌های زبانهای ایرانی شمال‌غربی است. این زبان در استان‌های شمال ایران (به ویژه در سرزمین طبرستان قدیم) توسط مردمان مازندرانی تكلم مي شود. و براساس آمار سال ۱۹۹۳ میلادی ۳-۴ میلیون نفر آن را به عنوان زبان بومی تکلم می‌کردند[۱]. [۲]


این زبان در شهرستانهای شمالی کشور و بعضی شهرستانها که دیگر جزء استانهای شمالی نیستند مانند شهرستان فیروزکوه و بویژه در سرزمین طبرستان قدیم رواج دارد. این زبان در

1. استان مازندران،
2. مناطق غربی استان گلستان مانند بندرگز کردکوی گرگان علی‌آبادکتول
3. مناطق شرقی و شمالی استان تهران مانند فیروزکوه قصران دماوند
4. مناطق شمالی استان سمنان مانند شهمیرزاد
5. همچنین در بین برخی از ایلات و عشایر همچون الیکاییها رواج دارد.



تاریخ زبان

زبان مازندرانی از زیرشاخهٔ دریای کاسپین در شاخهٔ شمال غربی خانواده زبان‌های ایرانی است. گارنیک آساطریان - زبان دیمیلی در دانشنامه ایرانیکا- [۳] شاخه شمال غربی زبان‌های ایرانی شامل زبانهای تالشی و هرزندی و گورانی و گیلکی و مازندرانی و برخی از زبانهای تاتی و سمنانی می‌باشند. گارنیک آساطریان - زبان دیمیلی در دانشنامه ایرانیکا- [۴] از دیدگاه تاریخی این زبانها به زبان پارثی(پهلوی اشکانی) وابستگی دارند. گارنیک آساطریان - زبان دیمیلی در دانشنامه ایرانیکا- [۵]


تا سدهٔ ۵ ه.ق سپهبدان طبرستان زبان مازندرانی را با خط پهلوی می‌نگاشتند و سکه می‌زدند. دو کتیبه به خط پهلوی در رسکِت واقع در دودانگه ساری وگنبد لاجیم سوادکوه مؤید این نظر است.

به تازگی چند نسخه خطی از برگردان ادبیات تازیان به زبان طبری و نسخه‌هایی از برگردان و برداشت قرآن به این زبان یافت شده که از روی آنها می‌توان دریافت که زبان طبری در سده‌های نخستین پس از اسلام دارای ادبیات گسترده‌ای بوده‌است.

مقدسی می‌نویسد که زبان طبرستان به زبان ولایت قومس و جرجان نزدیک است، جز آنکه در آن شتابزدگی است و ها زیاد به کار می‌برند.
ویژگی‌های تاریخی زبان

در مقایسه با سایر زبان‌های ایرانی، مازندرانی زیر نفوذ و تحت تأثیر عربی و ترکی واقع نگردیده و از دگرگونی‌ها در طول تاریخ جان سالم به در برده‌است، اگرچه در چند سدهٔ اخیر واژه‌های بیگانه‌ای از زبان‌های، ترکی و عربی وارد این زبان گردید و امروزه نیز به علت نفوذ فارسی معیار در این منطقه استفاده از این زبان رو به زوال است.
ادبیات مازندرانی [

مقاله اصلی : ادبیات مازندرانی زبان مازندرانی (طبری قدیم) دارای ادبیات قابل توجهی بوده‌است. می‌دانیم که کتاب «مرزبان نامه» به زبان طبری نوشته شده بود و از آن زبان به پارسی دری برگردان شده‌است. ابن اسفندیار دیوان شعری را به زبان طبری با نام «نیکی نامه» بازگو می‌کند و آن را به اسپهبد مرزبان بن رستم بن شروین نویسنده «مرزبان‌نامه» نسبت می‌دهد. در قابوس نامه نیز دو بیت به زبان طبری از نویسنده ثبت است. ابن اسفندیار از برخی شاعران این سرزمین که به زبان طبری شعر می‌گفته‌اند یاد کرده و نمونه‌ای از سروده‌های ایشان را آورده‌است. در «تاریخ رویان» اولیاءالله آملی نیز ابیاتی از شاعران مازندرانی به زبان طبری ضبط شده‌است.

مجموعه‌ای از دو بیتی‌های طبری که به «امیری» سرشناس و به شاعری موسوم به «امیر پازوری» منسوب است، در مازندران وجود داشته که «برنهارد درن» شرق شناس روسی نسخه آنها را به دست آورده و زیر عنوان «کنزالاسرار» در سن پطرز بورگ (یا - سن پطرز بورغ) با برگردان ترجمه پارسی چاپ کرده‌است.
لهجه‌ها

بررسی کارشناسانه در جلگه‌ها و سپس نواحی کوهستانی نشان می‌دهد؛ زبان تبری به دوازده لهجه در مناطق مختلف مازندران تکلم می‌شود:

1. لهجه ساروی: شامل «چهاردانگه» از «کیاسر» تا کوهستان‌های «دودانگه»، جلگه‌های مابین «میان دورود» و جلگه‌های مناطق غربی تجن رود تا جویبار.

2. لهجه بابلی: از مناطق کوهستانی چلاو آمل تا بندپی، امامزاده حسن در سمت غربی آلاشت و نواحی جلگلهجهه‌های حد فاصل فریدونکنار، بابلسر، بهنمیر، کیاکلا تا روستاهای کوهپایه‌ای کهنه خط، گنج افروز و بابل کنار.

3. لهجه آملی: از کوهستانهای بندپی تا چلاو، لاریجانات، نمارستاق و کلارستاق آمل تا حوالی امامزاده هاشم و جلگه‌های دو سمت هراز، دشت سر و محمود آباد و کوهپایه‌ها و جلگه‌های جاده چمستان، میان آمل و نور.

4. لهجه قائمشهری: شامل سوادکوه و روستاهای جلگه‌ای حد فاصل بین کیاکلا، جویبار و روستاهای کوهپایه‌ای بیشه‌سر.

5. لهجه چالوسی و تنکابنی شرقی: شامل مناطق کلارباستانی، برخی از روستاهای کوهپایه‌ای منطقه بیرون بشم ولنگا و نواحی جلگه‌ای از آب چالوس و عباس آباد و رودخانه نشتا به مرکزیت عباس آباد.

6. لهجه تنکابنی مرکزی: شامل لهجه‌های دوهزار و سه‌هزاری و خرم‌آبادی و گلیجانی و چالکش یعنی جلگه‌های حد فاصل آب نشتا تا آب شیرود.

7. لهجه نوری و نوشهری: شامل بخشی از روستاهای بیرون بشم، کجور، محال ثلاث و جلگه‌های حد فاصل سرخ رود تا رودخانه چالوس.

8. لهجه بهشهری: شامل «چهاردانگه هزارجریب» از «سورتی» تا «کیاسر» و روستاهای مناطق جلگه‌ای از «گلوگاه، شاه کلیه» تا انتهای منطقه «قره‌طغان و رودخانه نکارود».

9. لهجه کردکویی: شامل «هزار جریب شرقی، شاه کوه زیارت، بالاجاده، رادکان، گز شرقی و گز غربی و روستاهای غیر ترکمن نشین از زنگی محله گرگان و چهاردانگه تا گلوگاه».

10. لهجه علی آباد کتولی: شامل نواحی روستایی کوهستانی شمال شاهوار و مناطقی چون کتول، پیچک محله، محمود آباد، فاضل آباد و جلگه‌های غیرترکمن نشین بلوک استارآباد قدیم.

11. لهجه فیروزکوهی: شامل شهرستان فیروزکوه، نواحی کوهستانی شهرستان دماوند تا رودهن و بومهن.

12. لهجه قصران باستانی: شامل مناطق اوشان، فشم، میگون، لالان، شمشک، گاجره و روستاهای کوهپایه‌ای توچال تا مناطق غربی رودخانه جاجرود

دستور زبان
اسم و صفت

در زبان مازندرانی جنس دستوری وجود ندارد. شمار جمع به وسیلهٔ پسوندهای مختلفی از جمله «-ون» و «-ها» صورت می‌گیرد. صفت پیش از اسم می‌آید. مثلاً: «خار ِ کتاب» به معنای «کتاب ِ خوب».
فعل

در زبان فارسی دو دسته شناسه داریم: ماضی و مضارع.

اما در زبان تبری سه دسته شناسه داریم: ماضی، مضارع اخباری و مضارع التزامی. (نمونه‌های زیر بر اساس گویش سوادکوهی تنظیم شده‌اند.)

۱.ماضی :

* بن ماضی ساده : -be-saat = ساخت

* بن ماضی استمراری : -saat = می‌ساخت

حال باید این شناسه‌ها را به انتهای آن افزود:

شخص : اول | دوم | سوم

مفرد: e | i | eme

جمع : ene | eni | emi


۲.مضارع اخباری ؛

* بن مضارع اخباری : -saaj = می‌سازد

حال باید این شناسه‌ها را به انتهای آن افزود:

شخص : اول | دوم | سوم

مفرد: ene | eni | embe

جمع : enne | enni | embi


۳.مضارع التزامی ؛

* بن مضارع التزامی : -be-saaj = بسازد

حال باید این شناسه‌ها را به انتهای آن افزود:

شخص : اول | دوم | سوم

مفرد: e | i | em

جمع :

ارسال نظر

  • مازنی

    منبع این مطلب؟
    ادامه مطلب؟

  • چالوسی ریکا

    بنده چالوسی هستم و به زبان طبری کلارستاقی گویش می کنم
    متاسفانه برخی ها سعی دارند هویت مردم مازندران را تحریف کنند و آنها را گیلک خطاب کنند در حالی که ما مازندرانی ها طبری تباریم و ربطی به گیلک ها نداریم و حتی زبانمان با زبان مردم گیلان متفاوت هست
    مثلا ما چالوسی ها میگیم مه خنه درمه شومه که به معنی من خانه دارم می روم هست و در لهجه سمت ساری و بهشهر می گویند مه خنه درمبه شومبه ولی در زبان گیلکی رشت می گویند مو خانه شودرم یا مثلا ما چالوسی ها به پسر ریکا به دختر کیجا به اردک سیکا و به بزرگ گت می گوییم ولی اهالی رشت به پسر ری و به دختر لاکو و به اردک بیلی و به بزرگ پیلا می گویند
    زبان مازندرانی در متون کهن به عنوان زبان طبری ازش یاد شده
    لهجه طبری کلارستاقی و لهجه کجئری از مهمترین لهجه های زبان طبری هستند
    لهجه کجوری در نوشهر و نور و رویان گویش می شود و لهجه کلارستاقی در چالوس و مرزن آباد و کلاردشت و سلمانشهر و عباس آباد و نشتارود گویش می شود

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار