خاطره ای از سه زبانه حرف زذن محسن هاشمی رفسنجانی!
پارسینه: از اون روز به بعد و با کش رفتن کارت ویزیتش مجبور شد تمام تلفنهایم را پاسخ بگوید و پای ثابت مصاحبههای محسن هاشمی شدم اما اوج قدرت فرزند آیت الله هاشمی را در قطع صدای دستگاههای ترجمه در هتل استقلال و همزمان با حضور مدیران عامل متروی جهان دیدم.
سال 81 وقتی اولین حوزه خبری را از رئیس تحویل گرفتم و به اتاق خبر ایرنا ، استان تهران آمدم،همه گفتند: بیچاره شدی. مترو تهران. محسن هاشمی. پسر هاشمی رفسنجانی. عمرا اهل مصاحبه نیست .
بعد از ماهها موفق شدم با زد و بند از او وقت مصاحبه بگیریم. از چند روز قبل برای این مصاحبه آماده شدم تمامی اطلاعات مترو را بارها و بارها مرور کردم ، چون شنیده بودم به شدت آدم رکی است. تو ضایع کردن حرف اول رو میزنه. خلاصه با ترس و لرز به محل مصاحبه در خیابان میرعماد رفتم.
آقای خمیه کبود مسئول دفترش با روی گشاده با من برخورد کرد و طبق روال عادی همه روسای 10 دقیقه ای معطلش شدم. به اتاق دعوت شدم و برای نخستین محسن هاشمی پسر آیت الله هاشمی رفسنجانی را از نزدیک دیدم. کت و شلوار تیرهای به تن کرده بود و عکس پدرش بر روی دیوار خودنمایی میکرد.
روبرویش نشستم و اوهم با یک ظرف از میوههای خشک در جلویش شروع به پاسخ دادن به سئوالاتم کرد و از میوههای خشکش خورد بدون تعارف به من! بعد از پایان مصاحبه هم گفت هم سئوالاتت و از رو خوندی اینجوری فایده نداشت. صورتم گر گرفت و برای فرار رو به جلو گفتم ،شما هم همه میوههای خشک و خوردی . خیلی راحت گفت: دوست داشتم و من دست از پا درازتر از مصاحبه بیرون آمدم، اما رفتار خاص او سبب از بین رفتن ترسم از مصاحبه شد.
از اون روز به بعد و با کش رفتن کارت ویزیتش مجبور شد تمام تلفنهایم را پاسخ بگوید و پای ثابت مصاحبههای محسن هاشمی شدم اما اوج قدرت فرزند آیت الله هاشمی را در قطع صدای دستگاههای ترجمه در هتل استقلال و همزمان با حضور مدیران عامل متروی جهان دیدم.
همزمان با سخنرانی محسن هاشمی دستگاههای ترجمه قطع و صدای اعتراض نمایندگان کشورهای دنیا به فریاد بلند شد. او برای آرامش جلسه به چند زبان زنده دنیا به راحتی اعم از انگلیسی، فرانسه، چینی و آلمانی صحبت کرد و ما به افتخار ایرانی بودنمان باد به غبغب انداختیم و کلی کیفور شدیم که بله ما ایرانیها همچین آدمهایی هستیم اما به عنوان یکی از قدیمیترن خبرنگارهای شهری هنوز هم نتوانستم جلوی حیرتم را بعد از سالها هم بگیرم و هنوز هم یکی از دلایل افتخار به ایرانی بودنم محسن هاشمی رفسنجانی بهرمانی است
در کل محسن هاشمی در عملکرد موفق مترو نقش کلیدی داشت و اگر ارابه آهنی این روزها میتازد به دلیل وجود او بود و لاغیر.
گاهی باید بپذیریم که شرایط سیاسی سبب از دست رفتن مدیرانی میشود که لیاقت مدیریت را با تمام وجود دارند و تنها به دلیل تفاوت افکاری آنها را کنار میزنیم تا عذاب مردمی بیشتر شود.
از این دست مسائل درماههای گذشته بسیار بیشتر شده تا جایی که تمامی نهادهای مردمی اعم از حوزه رسانه تا نهادهای مردمی تبدیل به فضایی برای معامله سیاسی شده است.
منبع: (+)
اگر از این ابراز احساسات خبرنگار مبتدی ندید پدید بگذریم . یک سوال دارم اونم اینه که : اگر انقلاب نشده بود این آقا محسن الان کجا بود و چه کاره . هر کی گفت ؟
اژدرک مهربون!
«چند زبان زنده دنیا اعم از انگلیسی، فرانسه، چینی و آلمانی» به اضافه زبان اصلی که فارسی است، میشود: پنج زبانه نه سه زبانه!
يک بار ديگه بشمريد!
ایمکه آدم در کشورهای انگلیس و ... درس بخواند و زندگی کند بعد انگلیسی حرف بزند هنر نیست
من حاضرم شرط ببندم که محسن رفسنجانی حتی زبان فارسی رو درست بلد نیست چه برسد به زبان های دیگه.
فکرکنم اگر انقلاب نشده محسن هاشمی یک مهندس قابل می بود ووضع زندگی باآرامش داشت . وحتما مانندپدرش در کارسیاسی بود ولی امیدوارم همانند پدرش انقدر مصلحت اندیش نمی بود