فقیهی: رشد مورچهوار را دوست دارم
شیراز، مهد پرورش استعدادهای زیادی بوده و هست. مردان و زنانی که در عرصه هنر، استعدادی ذاتی داشتند و دارند اما همه آنها بر این نکته اشارهای داشتهاند که چون جای پریدن نداشتند به جایی رفتند تا چشمها وسیعتر ببیند و تنگنظریها محدودشان نکند. شیراز مهد فرهنگ و هنر است اما همه شیرازیهای هنرمند وقتی جایگاهی رفیع یافتند که کوچ کردند و این یک حقیقت تلخ است که هست!!!
حامد فقیهی، هنرمند شیرازی عرصه موسیقی است که از کودکی وارد این عرصه شده و طی دو دهه فعالیت، حالا او را با شیراز میشناسند و شعر شیراز را با او! شعری که سالهای سال لبهای خیلی از شیرازیها آن را زمزمه میکرد، اکنون برندی است برای او و شهری که هیچ وقت آن را ترک نکرد. فقیهی میخواست و میخواهد اوج را در شیراز تجربه کند. تجربهای که خیلیها برای داشتن آن کوچ را که مسیری آسانتر بود، برگزیدند.
فقیهی در موسیقی سه تجربه متفاوت را به شکل موازی دنبال و در هر سه مسیر هم موفقیتهایی را در ایران و خارج از ایران کسب کرده است. تجربهای که خودش با افتخار از آن یاد میکند و هر بار که از آنها میگوید، ضربآهنگی که روی میز گرفته، تندتر میشود و موزونتر.
گفت و گو با حامد فقیهی، با یک اتفاق رقم خورد بدون آنکه بدانیم قرار است گفت و گویی باشد، در گوشهای دنج از یک کافیشاپ! دقیقا در مرکز شیراز، جایی نزدیک خلد برین... جایی خوب برای شنیدن از مسیر حرکت آرام و مداوم یک هنرمند که هنوز هم قلبش پر است از رنجشهایی ریز و درشت اما پر از امید برای فردا و یک موسیقی فاخر و ارزشمند!
برای گفت و گو با حامد فقیهی، هنرمند جوانی که دستهای بزرگش همزمان با کلمات، روی میز نتهایی را مینوازد، کار دشواری نداشتیم، اگرچه او برای اولین بار قرار بود مصاحبهشونده باشد. هرچند اولین بار نبود که استیجهای بزرگی را فتح کرده و پرچم ایران و شیراز را بالا برده بود.
ایسنا: ورود به عرصه موسیقی برای هر کسی داستانی دارد، داستان حامد فقیهی چیست؟
حامد فقیهی: از دوران کودکی علاقهمند بودم و ارگ هم میزدم، یک تک آهنگ را خیلی خوب مینواختم و همیشه هم کلی ذوقم را میکردند. علیرغم اینکه بعد از دوره ابتدایی، در آزمون ورودی مدرسه تیزهوشان قبول شدم، با توجه به راهاندازی مدرسه موسیقی، با حمایت مادرم و بعد از گذراندن امتحانات سخت ورودی، وارد مدرسه موسیقی شیراز شدم.
مدرسه موسیقی در واقع هنرستان موسیقی بود که از اول راهنمایی دانشآموز میگرفت ولی تنها دو دوره دانشآموز گرفت و بعد از آن مشکلاتی سر راه بهوجود آمد و کارش به شکل دیگری ادامه پیدا کرد. به هر حال آن سال، من بعد از آزمون ورودی باید ساز انتخاب میکردم. کسانیکه آزمون گرفتند پیشنادشان انتخاب پیانو بود اما بهدلیل گران بودن پیانو و اینکه خانواده آنقدر استطاعت مالی نداشت، پیشنهاد دادند ساز تار را انتخاب کنم و تنبک هم شد ساز دوم!!
ایسنا: بین پیانو و تار، خیلی فاصله است؟
حامد فقیهی: بله، شاید اگر محدودیتها اجازه میداد که پیانو را انتخاب میکردم، مسیر زندگیام هم تغییر میکرد. البته جزو آن دسته از آدمها نیستم که بگویم اگر باز به عقب بر میگشتم حتما پیانو را دنبال کرده بودم، امروز اصلا پشیمان نیستم از راهی که رفتم. من حرکتی دشوار و رشدی مورچهوار در عرصه فعالیت حرفهای داشتم و این حرکت و رشد را بسیار دوست دارم و معتقدم که اگر اینگونه نبود. این کولهبار تجربه را نداشتم و اعتماد بهنفس امروز را کسب نمیکردم.
ایسنا: پس یک اجبار تو را به موسیقی سنتی وارد کرد؟
فقیهی: سال 78 بود که وارد هنرستان موسیقی شدم و تا سال 82، دوره راهنمایی را طی کردیم. البته افراد زیادی که امروز جزو افتخارات موسیقی ایران محسوب میشوند، در هنرستان موسیقی شیراز درس خواندهاند. افرادی مثل علی زندوکیلی. البته زندوکیلی، یک سال جلوتر از ما بود و بعد هم بهدلایلی برای ادامه تحصیل به تهران رفت.
آن روزها و بهدلیل اینکه هنرستان موسیقی تحت نظارت ارشاد اسلامی بود، اجرای سرود و همخوانی در بسیاری از مراسمها به ما واگذار میشد. کاریکه هم تجربهای خوب برایمان محسوب میشد و هم باعث شد که بهنوعی اقتصاد هنر را هم تجربه کنیم. البته بیشتر کاسه و کوزه بهما میدادند تا پول و آنچه داده میشد عنوان هدیه را یدک میکشید.
ایسنا: پس از همان دوره دانشآموزی بهنوعی وارد عرصه رقابتهای جشنوارهای و کار شدید؟
فقیهی: نه اینطور نبود، هنرستان موسیقی از سال 80 و 81 بهدلیل مشکلاتی که با آنها مواجه بود، بهنوعی در مسیر تعطیلی قرار گرفت و با رایزنیهای بسیار و قولی که آقای رشیدی، رئیس وقت هنرستانهای موسیقی وزارت ارشاد در سفر به شیراز داد، کج دار و مریز، به راه خود ادامه داد اما بهنوعی با هنرستان آوینی که تخصصی گرافیک و هنر بود، ادغام شد.
آن روزهای سخت را از یاد نمیبرم چون خانه ما بلوار مدرس، در شرق شیراز بود و برای مدتی، مجبور بودم برای رفتن به مدرسه به غرب شیراز و خیابان معالیآباد بروم. اما اشتیاق داشتم و همین راه را هموار میکرد. همان سالها بود که علی زندوکیلی و بسیاری از هم مدرسهایهای ما که یک سال از ما جلوتر بودند، برای دوره دبیرستان به تهران کوچ کنند و همین هم باعث رشد سریعتر آنان شد.
بلاخره با دشواریهای فراوان تا مرحله پیشدانشگاهی را طی کردیم و فارغالتحصیل شدیم. البته شاید اگر وضعیت مالی خانواده اجازه میداد من هم به تهران میرفتم. اگرچه امروز ناراحت نیستم بلکه از اینکه در شیراز ماندم و آرام آرام خودم را پیدا کردم. خوشحالم. از این شادمانم که میتوانم ثابت کنم میتوان در عرصه هنر، شهرستانی ماند و رشد کرد و به اوج هم رسید.
ایسنا: تو بهنوعی حوزهها مختلف هنر موسیقی را تجربه کردهای؟ اما خیلیها معتقد هستند که برای استاد شدن باید مسیر مشخصی را دنبال کرد؟
فقیهی: بله، شروع کارم با موسیقی سنتی بود و سازهایی که انتخاب اول و دوم من محسوب میشدند، اما در ادامه، فعالیت در عرصه موسیقی کرال، کلاسیک و جاز را هم تجربه کردم و نه اینکه خودم مدعی باشم بلکه به گفته بسیاری از صاحبنظران و براساس عناوینی که در جشنوارههای داخلی و بسیاری از رقابتهای بینالمللی کسب کردم، در تمام این بخشها موفق بودهام.
اولین بار در سال 79 بود که با گروه کر اهورا، کارم را شروع کردم و بعدها هم همکاری با گروه ایلیا و پارسیان و ارم و پاسارگاد و ... را تجربه کردم. تجربههایی که هرکدام یک دنیا حرف دارد و خاطره و ... خیلی آموختم و به داشتههایم افزودم.
ایسنا: یک گروه كر را در دورهاي خودت راهاندازی کردي؟
فقیهی: اولین کار گروهی را با آقای امیرعباس حسینی شروع کردم و از ایشان بسیار آموختم، اما بعد از سال 85 که گروه ارم بهنوعی و به واسطه گرفتاریهای آقاي حسيني به انتهاي مسير رسيد، به اتفاق هفت نفر از گروه 16 نفره ارم، گروه پاسارگاد را در روزهاي انتهايي سال 85 راهاندازي كرديم و دوره موفقي را به لحاظ حضور جشنوارهاي و فعاليتهاي موسيقي كر، تجربه كرديم. اين موفقيتها زمانيكه در جشنواره و از سال 87 شاخه آواز جمعي اضافه شد، چشمگيرتر بود.
البته همزمان به دنبال آموختن سازها و رديفهاي آوازي هم بودم و سعي كردم به آنچه ايدهآلم بود تا قبل از 20 سالگي برسم بهطوريكه همواره مد نظر داشتم در 20 سالگي يك كار جديد و ماندگار را در حوزه موسيقي انجام دهم.
ايسنا: از همان زمان بهنوعي رسما وارد عرصه موسيقي پاپ شدي؟
فقيهي: ميتوان گفت، آغاز خوانندگي و تكخواني را در بيست سالگي داشتم و همان سال كاري كه به "شيراز" معروف شد را با شيوه اجراي موسيقي با دهان(آكاپلا)، تمام و رونمايي شد. همان سال موفقيت خوبي را در جشنواره موسيقي داشتم. بطوريكه همزمان در 4 زمينه پاپ، كلاسيك، كر و نوازندگي، در جشنواره شركت كردم و استاد آرزومانيان كه از نگاه فعالان موسيقي يكي از بزرگان اين عرصه است، بهعنوان داور در جشنواره حضور داشت و به من توصيه كرد كه استايل و صدايم بيشتر با موسيقي كلاسيك مطلوبيت پيدا ميكند تا پاپ.
من منتظر يك هل بودم، يك شارژ تا مسير را ادامه بدهم. توصيه و تاكيد استاد آرزومانيان هم باعث شد تمام كارها و هزينههايي كه براي توليد آثار پاپ انجام داده بودم را كنار بگذارم و به سمت موسيقي كلاسيك و كارهاي جديد بروم. يعني از سال 89 عملا وارد عرصه موسيقي كلاسيك شدم و از همان زمان هم تقريبا تمام كلاسها و وركشاپهايي كه اساتيد بنام موسيقي ايران و جهان در ايران برگزار كردند را شركت كردم.
ايسنا: يعني فعاليت در گروههاي كر و همخواني و ... را كنار گذاشتي؟
فقيهي: نه، همزمان با فعاليت در گروه پاسارگاد و تمرين براي اجراي كارهاي جديد، موسيقي كلاسيك را دنبال كردم. البته سال 88 اكثر گروههاي موسيقي كشور، جشنواره را تحريم كردند و با توصيه دوستان، ما هم در جشنواره شركت نكرديم اما سال بعد از آن بار ديگر شركت و موفقيتهاي خوبي كسب كرديم با وجوديكه گروههاي رقيب خصوصا گروههاي شركت كننده از تهران، بسيار قوي و خوب بودند.
آن سال ما براي اولينبار كار را با ميكروفن بيسيم تمرين و اجرا كرديم و با توجه به تمام سختيها، موفق شديم. اگرچه آنچه بهعنوان جايزه به ما رسيد، در حدي نبود كه حتي هزينه كرايه تاكسي انجام شده را پوشش دهد اما در نوع خود يك افتخار براي همه اعضاي گروه بود. اما بعد اعلام شد كه گروههايي كه مقام اول را كسب ميكنند تا 2 سال نميتوانند در جشنواره شركت داشته باشند.
اين موضوع به شدت مورد انتقاد من قرار گرفت و رايزنيهاي زيادي انجام دادم. در هيچ رقابتي شما نميبيني كه نفر يا گروه اول از رقابت در سالهاي بعد كنار گذاشته شود. همه براين اعتقاد هستند كه گروههاي موفق ميتوانند انگيزهاي باشند براي ساير گروهها و افراد اما بههر حال دوستان تصميمساز تفسير ديگري داشتند و در نهايت منجر به اين شد كه يك بخش تحت عنوان نسلي ديگر، در جشنواره باشد كه فضا براي حضور همه ايجاد شود.
ايسنا: همان زمان بود كه به جشنوارههاي خارج كشور تمايل پيدا كرديد؟
فقيهي: شركت در جشنوارههاي موسيقي خارجي، به واسطه جايگاه و تاثيري كه دارد. هميشه يك آرمان محسوب ميشود. شايد به نوعي احساس اين بود كه بايد ديده شويم. سال 91 به همراه گروه پاسارگاد در 2 فستيوال در كشورهاي فرانسه و اسپانيا شركت كرديم و خدا را شاكرم كه در هر دو موفق بوديم. اگرچه تنها بخشي از هزينههاي شركت در اين فستيوالها به ما كمك شد و بيش از 70 درصد هزينهها را اعضاي گروه تامين كردند.
به هر حال ما در دو بخش فولك و ميكس، در فستيوال پاريس شركت كرديم و بعد هم به فستيوال اسپانيا رفتيم. آنجا داوريها تفاوت داشت يعني از مجموع آراء هفت داور، راي داورهايي كه بيشترين و كمترين امتياز را به هر گروه ميدادند حذف و ميانگين آراء بقيه محاسبه ميشد و اين خيلي خوب بود.
موفقيت ما در اسپانيا و پاريس، خوب بود. در حدي كه استاندار وقت فارس از گروه ما تجليل كرد و به هر نفر از ما يك سكه داد. البته فستيوال اسپانيا فقط اعتباري است. جايزه ندارد اما كسب مقام در آن از نگاه صاحبنظران بسيار ارزشمند محسوب ميشود.
يكي از جذابيتهاي كار ما براي داوران اسپانيايي اين بود كه موسيقي كر متعلق به اروپا است و اينكه يك گروه از ايران در موسيقي كر فعال شده و در سطح بينالمللي رقابت ميكند، از نگاه آنان يك تفاوت محسوب ميشد.
آن سال در فستيوال اسپانيا در بخش فلك طلا گرفتيم و در ميكس نقره.
البته سال 91 هم با گروه آوازي تهران در جام جهاني گروههاي كر شركت كرديم و 2 مدال طلا و يك مدال نقره گرفتيم و همانسال اين موفقيت به گوش استاد شجريان كه رئيس شوراي عالي موسيقي بود رسيد و مراسمي براي تجليل از ما برگزار و شخصا از همه اعضا تجليل كرد كه برايمان ارزش خاصي داشت.
ايسنا: از همانسال به نوعي كار گروهي كر به انتها رسيد و تكخواني را شروع كردي؟
فقيهي: خب بهتدريج بسياري از خوانندگان توانمند از گروه و به دلايلي جدا شدند. در شيراز هم كمتر فرد قوي و توانمندي بود در آكاپلا و نتخواني تبحر داشته باشد. از طرفي به اين نتيجه رسيدم كه گروه كر نتيجه مالي براي من ندارد و تامين كننده زندگي حرفهاي يك فعال حوزه موسيقي نيست. اگرچه كار را كامل تعطيل نكرديم اما اينكه به شكل حرفهاي دنبال شود، نبود.
گروه پاسارگاد هنوز هم هست و كار را با افراد آماتور علاقهمند كه استعدادي دارند دنبال ميكنم.
ايسنا: تو بهعنوان نوازنده كنتراباس هم فعال بودي؟
فقيهي: ورود به اين بخش هم از سال 84 و كار با اركستر هنگام شروع شد. وقتي كه نوازنده كنتراباس گروه نتوانست همراهي كند و من كه به عنوان نوازنده تار و ماسيس تار با گروه همراه شده بودم، بنا بر تاكيد و توصيه مدير گروه، آموزش را شروع كردم و از سال 86 بهعنوان نوازنده كنتراباس فعاليت كردم اما اين هم برايم درآمدزائي نداشت خصوصا در شيراز بنابراين آن را دنبال نكردم. بهنوعي در سال 91 پرونده كنتراباس را بستم!
ايسنا: برگرديم به آواز و خوانندگي، خودت را شاگرد كدام استاد آواز ميداني؟
فقيهي: از ابتداي ورود به عرصه خوانندگي، اينطور نبود هيچ استاد ثابتي نداشتم كه بالاي سرم باشد و هميشه تعليمهاي مستمري به من بدهد. اما تمام وركشاپها و مستركلاسها را شركت داشتم و اكثر اساتيد هم يا خارجي بودند يا ايرانياني كه در خارج از كشور تحصيل كرده بودند.
من اعتقاد دارم كه شاگرد بايد آنقدر استاد عوض كند تا ببيند كداميك ميتواند بهتر به او درس بدهد و موجب رشد او شود. بنابراين در كلاس اساتيد مختلف و بنامي شركت كردم و حتي در دورهاي زمينهساز حضور بعضي از اين اساتيد در شيراز هم شدم.
اما قصدم از ابتدا اين بود كه تا زمانيكه صدايم به پختگي مناسبي نرسد، هيچ اجرايي را نداشته باشم بنابراين كار يادگيري را تا سال 92 ادامه دادم. يعني اسفند 91 بود كه اولين كار را ضبط كردم. البته آن زمان تجربه كافي را در موضوع تبليغات كار نداشتم و آنقدر مشغله وجود داشت كه به اين موضوع فكر نكنم.
كار را به همين شيوه ادامه دادم تا فروردين سال 93 كه حس كردم كارهايي را كه ضبط كردهام تقريبا با ديگر كارهاي موجود در عرصه موسيقي شباهت دارد و ميتوان كاري را انجام داد كه مردم بيشتر دوست داشته باشند. كاري كه مردم با آن احساس نزديكي كنند. روز سيزده فروردين بود كه جرقه كار شيراز، در ذهنم ايجاد شد.
ايسنا: بهنوعي با سياست آهنگ شيراز را برنامهريزي كردي؟
فقيهي: دقيقا، خب سبكي از كار را در يك كليپ خارجي ديده بودم و الگو گرفتم و براي خودم يك زمانبندي مشخص كردم كه تا روز شيراز، يعني 15 ارديبهشت، آهنگ شيراز را آماده ارائه كنم.
كار سخت بود، چون قصد داشتم با آكاپلا كار را انجام دهم و در اين شيوه بايد هر قطعه از موسيقي سازهاي مختلف جداگانه اجرا و ضبط ميشد و بعد هم آواز و اينكه براي يك كليپ، چه تصاويري نياز است و چه تصويربرداري ميتواند اينكار را انجام دهد و .... از طرفي كار شيراز را قبلا به شيوهاي با گروه اجرا كردهبوديم. پس براي اينكه اجرا متفاوت باشد. بايد تغييراتي روي آن انجام ميشد تا بگويم اين كار متعلق به حامد فقيهي است.
خب كار با هر دشواري بود انجام شد و بعد از اتمام آن را به صدا و سيماي مركز فارس بردم و همه به به گفتند و قرار شد به من خبر بدهند كه كار را براي پخش ميپذيرند يا نه؟ من تنها يك شرط داشتم كه روز شيراز كار پخش شود. خب خيلي معطل ماندم يعني تا روز 14 ارديبهشت و در نهايت جلسهاي تشكيل دادند اما مسئولان صدا و سيما گفتند بودجه ندارند كه كليپ را از من بخرند. من هم ديويدي كار را بهعنوان هديه دادم به شرط اينكه كار روز شيراز پخش شود. باز هم اين كار انجام نشد.
كاري كه براي تهيه آن خيلي زحمت كشيده بودم، هيچ مشكلي هم نداشت. آنقدر هم به به گفته بودند. هزينهاي هم بابت آن پرداخت نكرده بودند. به هر دليل پخش نشد.
خب من هم تصميم گرفتم كار را در اختيار همه قرار دهم و بعضي از شبكههاي خارج از كشور استقبال كردند و كاري را كه در معرض برداشت عموم قرار داده بودم را بارها و بارها پخش كردند و همين باعث شد كه از صدا و سيما تماس بگيرند كه چرا و .... و در نهايت يكي دو بار كار من با حذف بخشهايي از كليپ، از سيماي فارس پخش شد.
البته صدا و سيما حتي از من دعوت هم نكرد. اينكه يك هنرمند شيرازي كاري را انجام داده و مورد استقبال هم قرار گرفته حالا خودش را دعوت كنيم و به نوعي بگوييم دست شما درد نكند.
ايسنا: صدا و سيماي فارس برنامههايي دارد كه در آن از هنرمندان كشور دعوت ميكند و بارها افرادي از ساير استانها به اين برنامه دعوت شدهاند، شما مدعي هستيد كه حتي در اين برنامه هم دعوت نشديد؟
فقيهي: تا قبل از اينكه شبكههاي راديويي و تلويزيوني سراسري مرا دعوت نكردند، اصلا به برنامههاي زنده صدا و سيماي فارس دعوت نشدم، بعد از آن هم در حد 10 دقيقه دعوتي شد كه همزمان با پخش كليپ سانسور شدهاي كاري بود كه براي توليد آن خيلي زحمت كشيده بودم.
اين كار از شبكه يك و جام جم به شكل كامل بدون سانسور پخش شد اما صدا و سيماي فارس آن را با سانسور پخش كرد.
شايد تنها كسانيكه كه كار موسيقي انجام ميدهند متوجه باشند كه وقتي يك كار ناقص پخش ميشود نوعي توهين است، كاري كه خيلي براي تهيه آن زحمت كشيده بودم.
ايسنا: ميتوان گفت كه موزيك ويدئوي شيراز، به نوعي برندي شد براي شناساندن حامد فقيهي؟
فقيهي: بله، من قبلا هم گفتهام كه شيرازي هستم و با اين موزيك ويدئو پرچم شيراز را نه تنها در ايران كه در بسياري از نقاط جهان بالا بردم.
البته موزيك ويدئوي شيراز 2، با تغييراتي نسبت به كار اول تلاش كردم كه از چهرههاي شيرازي استفاده كرده و بهنوعي معرف شهرم و داشتههاي شهرم باشم. به همين دليل زيرنويس انگليسي هم پيشبيني شد و خب نسبت به موزيك ويدئوي شيراز، بيشتر پخش شد و مورد استقبال هم قرار گرفت.
كارهاي بعدي كه باز برداشتهايي بود از شعرهاي شيرازي و به شكل آكاپلا تهيه شده است. به توليد انيميشنهايي نيز توجه شد و قرار است در برنامه زندهرود، كاري از صدا و سيما شبكه اصفهان، اين كار پخش شود.





وقتی قیمت پهپاد مهاجر ۶ از میگ ۲۹ بالا می زند+ تصاویر

بزرگترین سنگ طلای جهان در دید عموم قرار دارد+ عکس

گزارشی جذاب از برندگان مسابقه عکاسی با موبایل+ تصاویر

این تصاویر از حیوانات شگفت زده تان می کند

تنها تصویر از رنگین کمان کامل جهان را شگفت زده کرد+ عکس

با «هلند ایران» آشنا شوید+ تصاویر

این رنوی نامحبوب بازار ایران در ترکیه خواهان دارد!+ تصاویر

عبور دیدنی قطارها با فاصله بسیار کم از یکدیگر + فیلم
رقص و حرکات موزون حامد آهنگی وسط ویژه برنامه نوروزی با اجرای جواد یساری+ فیلم (۴۱ نظر)
مخوف ترین جنگنده سیاه روسیه به پرواز در آمد+ فیلم (۲۹ نظر)
گزارش جنجالی رسانه اوکراینی درباره پهپاد ایرانی مهاجر ۶+ فیلم (۲۴ نظر)
سکانس مرگ تراژدیک جری در قسمت پایانی کارتون تام و جری+ فیلم (۱۷ نظر)
پیشنهاد بیشرمانه محمود شهریاری به الهام چرخنده!+ فیلم (۱۲ نظر)
حیرت انگیزترین رژه نظامی تاریخ جهان را از دست ندهید+ فیلم (۱۱ نظر)
دعای تحویل سال نو با صدای استاد شجریان+ فیلم (۱۰ نظر)
ممنوع المعامله شدن ۵۳ سلبریتی و چهره سرشناس+ لیست اسامی (۱۰ نظر)
فوری؛ حکم بازداشت ولادیمیر پوتین صادر شد + جزییات (۱۰ نظر)
نخ کردن سوزن به ساده ترین شکل ممکن + فیلم (۷ نظر)
پاسخ عجیب مجری معروف به توهین به علی دایی در تلویزیون + فیلم (۷ نظر)
به دام انداختن هوشمندانه شیر + فیلم (۴ نظر)
پیشنهاد جالب خانم معلم جوان به دانش آموزانی که آخر اسفند به مدرسه رفتند + فیلم (۴ نظر)
عکس متفاوت نیوشا ضیغمی در آستانه سال جدید (۳ نظر)
آگهی قیمت باورنکردنی تیگو ۸ پرو در بغداد + عکس (۱۱۸ نظر)
رادارگریزترین جنگنده آمریکا از سیستم راداری ایران در امان نیست +جزئیات (۷۹ نظر)
محیط دایره را به سبک خانم معلم قائمشهری به دست بیاورید+ فیلم (۶۷ نظر)
چرا نباید با مرد مسن ازدواج کرد؟ (۶۰ نظر)
عاقبت سرباز روس که با اسلحه قصد سرنگونی کوادکوپتر را داشت+ فیلم (۱۶+) (۵۸ نظر)
معامله خصمانه جمهوری آذربایجان و اسرائیل علیه ایران (۵۲ نظر)
رقص و حرکات موزون حامد آهنگی وسط ویژه برنامه نوروزی با اجرای جواد یساری+ فیلم (۴۱ نظر)
هواپیمای نظامی یاسین ایران چگونه ساخته شده است؟+ جزئیات (۴۰ نظر)
تصمیم صدام برای تسویه حساب تاریخی با ایران+ فیلم (۳۸ نظر)
مخوف ترین جنگنده سیاه روسیه به پرواز در آمد+ فیلم (۲۹ نظر)
عکسی تلخ از شهلا ریاحی در خانه سالمندان (۲۹ نظر)
مصاحبه جالب صدا و سیما با تفنگدار آمریکایی در عراق که فارسی بلد بود + فیلم (۲۹ نظر)
خودنمایی فرح با کفش سلطنتی از برند دیور در دیدار با کندی+ تصاویر (۲۸ نظر)
تردد زامبی های واقعی در خیابانهای شهر!+ فیلم (۲۶ نظر)
آگهی قیمت باورنکردنی تیگو ۸ پرو در بغداد + عکس (۱۱۸ نظر)
رادارگریزترین جنگنده آمریکا از سیستم راداری ایران در امان نیست +جزئیات (۷۹ نظر)
محیط دایره را به سبک خانم معلم قائمشهری به دست بیاورید+ فیلم (۶۷ نظر)
چرا نباید با مرد مسن ازدواج کرد؟ (۶۰ نظر)
عاقبت سرباز روس که با اسلحه قصد سرنگونی کوادکوپتر را داشت+ فیلم (۱۶+) (۵۸ نظر)
معامله خصمانه جمهوری آذربایجان و اسرائیل علیه ایران (۵۲ نظر)
رقص و حرکات موزون حامد آهنگی وسط ویژه برنامه نوروزی با اجرای جواد یساری+ فیلم (۴۱ نظر)
هواپیمای نظامی یاسین ایران چگونه ساخته شده است؟+ جزئیات (۴۰ نظر)
تصمیم صدام برای تسویه حساب تاریخی با ایران+ فیلم (۳۸ نظر)
مخوف ترین جنگنده سیاه روسیه به پرواز در آمد+ فیلم (۲۹ نظر)
عکسی تلخ از شهلا ریاحی در خانه سالمندان (۲۹ نظر)
مصاحبه جالب صدا و سیما با تفنگدار آمریکایی در عراق که فارسی بلد بود + فیلم (۲۹ نظر)
خودنمایی فرح با کفش سلطنتی از برند دیور در دیدار با کندی+ تصاویر (۲۸ نظر)
تردد زامبی های واقعی در خیابانهای شهر!+ فیلم (۲۶ نظر)







