گوناگون

سقوط آزاد کشتی فرنگی

پارسینه: انتقاد نداريم، چرا كه ديگر زمان انتقاد نيست، اعتراض داريم و نه به محمد بنا و تيمش بلكه به تمام كارشناس‌نماهايی كه از راه نرسيده نظر كارشناسی مي‌دهند و از كاه، كوه ساخته و از كوه، كاه مي‌سازند.

یادداشت | انتقاد نداريم، چرا كه ديگر زمان انتقاد نيست، اعتراض داريم و نه به محمد بنا و تيمش بلكه به تمام كارشناس‌نماهايی كه از راه نرسيده نظر كارشناسی مي‌دهند و از كاه، كوه ساخته و از كوه، كاه مي‌سازند.

همان‌هايي كه بي‌خبر از همه كس و همه جا و كوچك‌ترين شناخت از ورزش و المپيك كار ارزشمند حسن تفتيان در دوی صد متر را كوچك جلوه دادند، تلاش‌های ليلا رجبی در پرتاب وزنه را زير سوال بردند، اعتباری كه زهرا نعمتی با حضور خود در المپيك برای كاروان ايران آورد را بي‌ارزش جلوه دادند، ايثار مجتبی عابدی در شمشيربازی را نديدند، اشك‌های الهه احمدی را دروغين فرض كردند و در عوض تا توانستند دل‌خوش كردند به تيم ملي كشتي فرنگي و نگذاشتند منتقدين كوچك‌ترين انتقادي به آنچه كه به اشتباه داشت صورت مي‌گرفت، كنند. در واقع هر كس مشكلات را ديد و خواست حرفي بزند يا تذكري دهد، غير متخصص‌هاي از همه جا بي‌خبر محكوم به كارشكني كردنش و نگذاشتند با انتقادات سازنده خود يار و ياور كشتي فرنگي باشد و حاصلش هم شد حركت اشتباه اين رشته در مسير نادرست و ناكامي ستاره‌هاي اين ورزش با مربي خاص خود در المپيكي كه مي‌توانست مكاني براي درخشش مهره‌هاي شناخته شده اين تيم باشد.

اين تيم پر ستاره اميد اصلي كاروان ايران بود در ريو، اما دستانش از سه طلايي كه در دور قبل كسب كرده بود كوتاه ماند. كشتي فرنگي ايران تبديل به رشته پر ابهتي شده بود كه هر كس مي‌خواست در قالب انتقاد ضعف‌هايش را گوشزد كند به نوعي حكم متهم كردن خود را امضا مي‌كرد، در حالي كه اگر انتقاد نباشد، حاصل چيزي بهتر از اين نخواهد بود. زماني كه چيزي جز چهچه و به‌به نباشد بايد نگران بود و ترسيد. نمي‌خواهيم تلاش فرنگي‌كاران را زير سوال ببريم، بلكه دل‌مان مي‌سوزد و افسوس مي‌خوريم به خاطر تيمي كه مي‌توانست باز بدرخشد؛ اما با هاله‌اي كه دور اين تيم كشيدند كه همه‌چيز تمام است و بي‌نقص، مانع موفقيتش شدند. آنهايي كه با حمايت‌های بي‌دليل و ندانسته خود نگذاشتند محمد بنا احساس خطر كند و به هواي المپيك قبل راهي ريو شود، مقصر اصلي اين ناكامي هستند.

وقتي حميد سورياني كه عادت داشت به يك بار در سال وزن كم كردن و طلايي شدن، مدام به قربانگاه گزينشي المپيك فرستادند تا مدام وزن كم كند و كالبد خالي از جانش برسد به ايستگاه المپيك، بايد به اين مي‌انديشيدند كه او اين‌بار خسته‌تر و سن و سال‌‌دارتر از هر زمان ديگري است و بيشتر بايد روحش را آماده المپيك كنند نه جسمش را. اميد نوروزی به خود و باورهای اشتباهش باخت كه به حرف هيچ يك از كارشناسان گوش نكرد كه با اين روش مبارزه راه به جايي نخواهد برد و قوانين تغيير كرده و بايد با اجراي فن به امتياز برسد و تنها با هل دادن و دلخوش كردن به يك بارانداز نمي‌تواند مدال طلای المپيك را تكرار كند، حتی با يك قرعه مناسب. نوروزی بعد از المپيك لندن تقريبا به تمام همتايان خارجی و داخلی خود باخت! آيا اگر مهدي زيدوند در اين وزن راهي ريو مي‌شد نمي‌توانست همين نتيجه نوروزی را تكرار كند كه محمد بنا به اين جوان با انگيزه -كه در انتخابي سال گذشته نيز نوروزي را شكست داده بود- هيچ فرصت رودررويی با نوروزی را نداد. زيدوند تير ماه در تورنمنت لهستان كه سطحی در اندازه‌هاي جهاني داشت با اقتدار به قهرماني رسيده بود؛ اما سرمربي تيم ملي نخواست اين موفقيت را ببيند. سعيد عبدولی نسبت به ديگر هم تيمي‌هايش كمتر در اردو بود و بيشتر در خانه تمرين كرد، به نحوی كه بارها كادرفنی اعلام كرد اگر سعيد به اردو نيايد به المپيك نخواهد رفت؛ اما چه خوب كه سعيد بيشتر برنامه‌های خود را دنبال كرد تا آماده‌تر از هم تيمي‌هايش مبارزه كند و برنزی با ارزش را كسب كند. او مي‌توانست حتي به مدال نقره برسد؛ اما او با اين نمايش در فينال به رومن ولاسوف روس مي‌باخت حتی اگر آن شكست در دور نخست را در برابر مارك كادسن متحمل نمي‌شد، درست همانطور كه نابغه روس‌ها مادسن را به خوبي مغلوب كرد. اسماعيل‌نژاد، مربي تيم ملي كشتي فرنگي مي‌گويد «در وزن ٨٥ كيلوگرم نظر بنا تا آخرين روزها روی طاهری بود اما در نهايت اخلاقي انتخاب شد و در المپيك شركت كرد.» اخلاقی تا باخت از كشتی خداحافظی كرد، در واقع المپيك آخرين ميدان تمام اعضاي اين تيم بود و بعيد به نظر مي‌رسد باز اين افراد را در ميدان مسابقه ببينيم، مگر اينكه در كشتی خداحافظی. فرنگي‌كاران ايران سال‌هاي آخر خود را پشت سر مي‌گذارند و خسته‌تر و سن و سال‌تر از رقبای خود بودند و ديديم كه تمرينات هم طوري نبوده كه اين امكان را به آنها بده تا آخرين نفس با رقبا مبارزه كنند. حال بماند كه سهل‌انگاري‌هاي كوچ اگر نبود شايد نتيجه فرنگي‌كاران امروز اين نبود. سعيد عبدولي و حبيب‌الله اخلاقي هر دو به يك شكل باختند و اين وظيفه مربيان بود تا از تكرار اين موضوع جلوگيري كنند. در كشتي اخلاقی؛ اما مربياني كه كنار تشك بودند حتي وقتی چاكوتادزه روسيه پايش از تشك خارج شد متوجه نشده يا ترجيح دادند اعتراض نكنند به داور تا اخلاقی به آن شكل بازنده شود، در حالي كه شايد آن اعتراض به موقع مي‌توانست سرنوشت مسابقه را تغيير دهد. طاهري قابليت‌هاي فني بيشتري از اخلاقي جنگنده داشت؛ اما محمد بنا ترجيح داد كه اخلاقی را به المپيك ببرد. قاسم رضايي با آن قرعه خوب مي‌توانست راحت به فينال برسد، اما اسير قدرت بدني بالاي حريف شد. رضايي با اينكه در هيچ تورنمنتي به ميدان نرفته بود تا به خوبی آماده حضور در المپيك شود به مهدي علياري ترجيح داده شد تا بلكه با تكيه بر قدرت بدني بالای خود و اجراي فن بارانداز در خاك، به فينال و مبارزه با الكسانيان ارمني برسد؛ اما همان‌طور كه ديديم نتوانست بارانداز خود را روي لوگو كابررا اجرا كند و مغلوب اين كوبايي شد و اين در حالي است كه مهدي علياري چندي پيش كه در تورنمنت لهستان همچون زيدوند به قهرماني رسيد اين موفقيت را با غلبه بر بالاژ كيس قهرمان جهان كسب كرد و همين كوبايي در آن مسابقات در جايگاه سوم قرار گرفت. قرار بود بشير بابا جان‌زاده تنها به رضا كايالپ ترك يا ميهاين لوپز كوبايي ببازد و برسد به نخستين مدال سنگين وزن كشتی فرنگی ايران در المپيك‌ها واصلا براي همين به امير قاسمی منجزی -كه در يك سال گذشته كارنامه عالی داشت و سهميه اين وزن را هم كسب كرد- ترجيح داده شد؛ اما بشير هم كه از كشتی دور شده بود و با اصرار بنا بازگشت، خيلی راحت به ادوارد پوپ آلمانی باخت تا از گردونه رقابت‌ها كنار برود. شكي نيست كه قاسمي منجزی با آن خود باوری و روحيه بالا خيلی بهتر از باباجان‌زاده مي‌توانست عمل كند.

اين تيم هيچ نشاني از تيم المپيك لندن نداشت و اين را نه‌تنها در ايرادات بالا بلكه بايد در تغيير قوانين هم جست‌وجو كرد. تغييراتي كه هشدارش چند سالی است داده مي‌شود؛ اما محمد بنا و دستيارانش توجهي به آن نداشتند و نخواستند آنطور كه بايد و شايد با تغييرات تغيير كنند و حاصلش هم شد اين نتيجه به دور از انتظار. اين تيم نه روح داشت و نه جسم، آن‌وقت محمد بنا چطور ادعا مي‌كند كه اگر در كنار الهه احمدی بود اين تيرانداز طلا مي‌گرفت! محمد بنا از شوراي فني اختيار تام خواسته بود. اعضاي شوراي فني هم در تمام امور به او اختيار تام دادند و اعلام كردند هر نتيجه‌ای در ريو رقم بخورد مسوولش خود بناست و او هم قبول كرده بود و حالا بايد پاسخگو باشد. فرنگي‌كاران ايران به رقبايی باختند كه جای بچه‌های آنها بودند!
نویسنده: وحید جعفری - روزنامه نگار

ارسال نظر

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار