میرباقری: مي‌خواهم كربلاي "مختار" همان طور كه ساخته شد پخش شود/موثرترين پلان لحظه اي است كه حضرت ابوالفضل(ع) مي آيد سر نهر علقمه

به گزارش برنا، برنامه "اشک مهتاب" حوالی نیمه‌های هر شب از شبکه یک پخش می‌شود و حال و هوای بینندگانش را در این روزهای عزیز و گرامی، عاشورایی می‌کند.

"داوود میرباقری" روز گذشته میهمان تلفنی این برنامه بود و با "فرزاد جمشیدی" مجری برنامه به گفت‌وگو نشست و نجواهای عاشورایی‌اش را با مخاطبان این برنامه در میان گذاشت.

جمشیدی در بخشی از این گفت‌وگوی تلفنی از میرباقری پرسید: یادم هست آن موقعی که توی شاهرود این قطعه کوتاه را پخش کردید همه بی امان می‌نگریستند و گریستند. فقط خیلی دوست دارم امسال روز عاشورای داوود میرباقری، وقتی آن صحنه ها را که خودش هم آفریده و به تصویر کشیده، می‌خواهد ببیند، چطور می‌گذرد برایم خیلی شنیدنی است و بعد هم دوست دارم که همه مردم بدانند یعنی چی 6 سال تمام چهارونیم صبح گروه را بلند کردن و تا 9 صبح لباس پوشیدن و گریم شدن و از 9 صبح تا حدود 4 و 5 بعدازظهر اگر صحنه صحنه جنگی باشد یک دقیقه فقط ضبط بشود و اگر صحنه غیر جنگی باشد 2 دقیقه، خیلی دوست دارم همه مردم بدانند که داوود میرباقری به تعداد فيلم هايي كه ضبط كرد و نوارهايي كه ضبط کرد، به تعداد همان نوارها هم خدمت علما رفت و خيلي از جان مايه مطالب را به صورت تصويري ضبط كرد، فقط الان به عنوان پرسش آخر، آخرين قسمت سريال مختارنامه فكر كنید الان فرا رسيده و آقاي ميرباقري مي خواهد از مولاي خودش امام حسين(ع) يا مولاي خودش حضرت عباس(ع) كه بر هر دوي آنها درود، دلش مي خواهد يك چيزي يادگاري بگیرد، از امام حسين(ع) چه مي خواهيد؟

ميرباقري پاسخ داد: مي‌خواهم كه كربلاي "مختارنامه" همان طور كه ساخته شده است، پخش شود. من يك مقدمه‌اي را عرض كنم آقاي جمشيدي عزيز. من فكر مي‌كنم رنج و مرارت و مشقاتي كه شما بيان فرموديد و پرسيديد كه چه انگيزه‌اي، چرا؟ عرض كنم كه عاشورا و فرهنگ عاشورايي به اعتقاد بنده آن چنان پتانسيل و انرژي دارد كه قادر است بر هر زبان و هر مكاني حكومت مظلومين و ستم ديدگان عالم بياید، اين فرهنگ قريب به 14 قرن است كه مثل يك غده از تارك فرهنگ هاي عالم ستیز عالم مي درخشد. فرهنگ عاشورا از سویی اين ويژگي را دارد كه با زبان هاي مختلف، با قالب هاي مختلف مثل هنر، ادبيات ،شعر و غيره زبان باز كند و حقانيت خودش را فرياد كند. اين باورمن است حقيقتاً عرض مي كنم.

يك هنر مثل تعزيه كه يك شيوه نمايشي ايراني است، مي بينيم كه اساس و مبنایش فرهنگ عاشورايي است، من تصور مي كنم كه در اين زمان هم فرهنگ عاشورايي خواه ناخواه شک نكنيد در شكل هنرهاي رايج امروزي مثل سينما متجلي مي شود كه من به این ايمان دارم، به همين دليل هم مي گویم، عرضم به حضور شما سختي ها را به جان خريدم كه بتوانم يك گوشه اي از اين واقعه عظيم را تصوير كنم، من باز فكر مي كنم كه اين فرهنگ مي تواند قالب هاي كهنه و رايج را بشكند و موانع تنگ نظرانه را از سر راه بردارد. اينها را كه مي گویم برای این است که این روزها دلم خيلي شكسته است آقاي جمشيدي! در ارتباط با اينكه يك مباحثي دارد مطرح مي شود كه من فكر مي كنم شأن و زحمت يك گروه سخت كوش را در طول هشت سال كمي زير سوال برده است و به هرحال من انتظار دارم از صاحب خود اين كار كه اين انگيزه را به ما در طول هشت سال داد كه اين كار را به اين جا برسانم خودش هم از آن حراست بكند و پلان ها همان جوري كه ضبط شده و تصوير شده است نمايش داده بشود.

جمشیدی همچنین پرسید: آقاي ميرباقري در شهرستان شاهرود وقتي آمدم كه يك پشت صحنه يا مستندي بسازم از سريال مختارنامه، به من گفتيد شش ماه طول كشيد تا بتوانيد به شخصيت مختار نزديك شويد و شما هم مختار را از تعزيه ها مي شناختيد اما توي اين شش ماه فرصتي بود، فراغتي بود تا بتوانيد اين پيوند را دراماتيزه بكنيد و بعد گفتيد همه اين 155 لوكيشن حدودا فقط براي 16 سال زندگي مختار است، كدام يك از اين صحنه ها دل داوود ميرباقري را بيشتر شكست؟

میرباقری گفت: عرضم به حضور شما، اگر يادت باشد آن روز هم خدمت شما گفتم. براي من واقعا تصوير بخشي از واقعه عاشورا مشكل‌ترين بخش كار بود. من نمي دانم چه حكمتي بود. الان كه فكر مي كنم حكمتش را تا حدودي پيدا كرده ام كه هي دلم مي خواهد آن صحنه ها به تعويق بيفتد و من مجال بيشتري داشته باشم تا بتوانم بيشتر فكر بكنم و احساس مي كردم كه هنوز شايد حالا به تعبيري براي پرداختن به اين صحنه ها آمادگي كافي را ندارم يا هنوز وقتش نرسيده. يك چنين احساسي در من موج مي‌زد و عرضم به حضور شما، هي خدا خدا مي كردم يك جورهايي، به يك بهانه اي به دلايل مشكلات متعددي كه اين جور پروژه ها گرفتارش است، به تعويق بيافتد اين صحنه ها تا من به اين آمادگي برسم و در يك دوره اي احساس كردم كه حالا وقتش رسيده و باور نمي كنيد من قالب صحنه هاي كربلا را در لحظه خلق مي كردم. يعني از قبل فكر نكرده بودم كه چه كار بكنم، يعني استرس و عدم آمادگي كه خدمت تان عرض كردم، مجال اين وضعيت را به من نمي داد.

میرباقری ادامه داد: به محض اين كه پايم به صحنه كربلايي كه شما هم از نزديك شاهدش بوديد رسيد، انگار از يك منظر ديگر دارم نگاه مي كنم به جهان. به هر حال شورانگيزترين و موثرترين پلاني كه من در اين مجموعه گرفتم لحظه اي است كه حضرت ابوالفضل(ع) مي آيد سر نهر علقمه. جدا نما و پلان عجيبي بود براي من كه بعد از گرفتن اين پلان احساس كردم بايد بروم يك گوشه اي تنها باشم و مدت ها به اين تابلويي كه شكل گرفته فكر بكنم، ببينم حق مطلب را توانسته ام ادا كنم يا نه؟