گوناگون

چرا احمدي‌نژاد نبايد «احساس تکلیف » كند!

پارسینه: بی‌تردید یکی از مهم‌ترین ملاک های سنجش دولت ها میزان پایبندی آنها به قانون است. بسیاری از کارشناسان بزرگ‌ترین نقطه ضعف دولت های نهم و دهم را عدم قانونگرایی که شاید دلایل دیگر ذیل آن باشد، می دانند.



به گزارش قانون، احمدی‌نژاد با بی‌اعتنایی به قانون، روند رشد و توسعه همه جانبه کشور را با افولی بی سابقه مواجه کرد. براي مثال یکی از بارزترین مصداق‌های آن نادیده گرفتن سند چشم انداز 20 ساله نظام بود. آنها به جای فراهم کردن زمینه‌های لازم برای عملیاتی شدن این سند مهم، از همان روزهای نخست بنای مخالفت فکری، ارزشی و اجرایی را با آن آغاز کرده، که پیامد این رویکرد مخاطره آمیز، کاهش ظرفیت های اقتصادی و اجتماعی بود. در فضایی که انتظار می رفت دولت تنظیم کننده، آینده نگر، پاسخگو و مسئولیت‌پذیر (در عرصه‌های‌مختلف) باشد، حلقه احمدی نژاد تخریب فضای کسب و کار و قواعد نهادی را به یک قاعده و رویه تبدیل کرد، که نتیجه این اقدامات نیز، کاهش رشد اقتصادی و بی ثباتی در فضای کسب و کار شد. مضاف بر این، زوال ارزش ها و قواعد اخلاقی در تمام سطوح روابط اجتماعی، رواج دروغ، ترس و دورویی در میان جامعه و در مناسبات رسمی، تخریب گسترده نهادهای علمی، آموزشی، دانشجویی و فرهنگی با رویکرد حذفی، روابط ناهمانگ و بعضا متعارض قوای سه گانه کشور ایجاد فضای امنیتی و به محاق بردن احزاب، آزادی بیان و اجتماعات، تنها گوشه ای از دستاوردهای 8 ساله تکیه اصولگرایان بر قوه مجریه است. ظریف‌تر اینکه، رویه های ناموزون و یک طرفه، سوء تدبیر و مدیریتی که در دکترین سیاست خارجی در سال های 84 تا 92 به منصه ظهور گذاشته شد، لطمات جبران ناپذیری به کشور و نظام وارد آورد که ماحصل آن، تحریم های بی سابقه و به نوعی شکست اقتصاد ایران در عرصه های بین المللی بود. افزون بر بررسی کارنامه دولت های نهم و دهم، در عرف سیاسی کشورهای توسعه یافته معمولا فرد، گروه و جریانی که شکست می‌خورد با تحلیل واقع گرایانه گذشته و درک وضعیت حال، به امید اینکه دوباره مورد اقبال مردم قرار بگیرد برای آینده خود برنامه ریزی می‌کند. این پروسه البته ممکن است چند دهه به طول بینجامد ولی آیا اصولگرایان و احمدی نژادی ها این سیر را طی کرده اند؟

پر واضح است که « کنش» های سیاسی گذشته جریانی که احمدی نژاد « سمبل» آن بود، متبادر کننده عدم پذیرش شکست و به نوعی شانه خالی کردن از مسئولیت رویکردهای ناموزون و یکطرفه گذشته است. البته مسئله به اینجا ختم نمی‌شود. آنها در مباحثي مانند برجام و مسائل اقتصادی با اقدامات « شبه قانونی» همت خود را مصروف به گل نشاندن دولت کرده اند. بنابراین، حضور فیزیکی احمدی‌نژاد و «احساس تکلیف» او با توجه به کارنامه دوران مسئولیتش و عدم پذیرش شکست‌های گذشته و درس گرفتن از آنها، معنایی جز اخذ رای مردم برای مشروعیت بخشیدن به قدرت سیاسی نداشته و بیش از حضور خاموش وی، هم اصولگرایان و هم خود او را به سقوط در پرتگاه سیاست داخلی نزدیک و نزدیک تر می‌کند.

ارسال نظر

  • ناشناس

    قبلا هم گفنم الان هم میگم از آمدن احمدی نژاد بسیار استقبال می کنیم، ما با ایشان یه خورده حسابی داریم که باید تسویه کنیم.

    نکته مهم اینجاست که اگر ایشان سال96 بیاید و تایید هم بشود مردم چون زمان زیادی نگذشته خیلی زود خرابکاری های ایشون مثل فساد نزدیکان و افزایش قیمت دلار ،خودرو، تحریم ها و غیره را به یاد می آورند و دیگر حاضر نیستند به آن دوران برگردند ولی اگر مثلا صبر کند برای4 بعد ممکن است مردم کامل فراموش کنند و راحت تر رای می آورد، لذا من علاقه دارم ایشان سال آینده بیایند اگر از طرف شورای نگهبان رد شد که شد والا مردم خودشان کار را تمام خواهند کرد. مردم دیگر فریب یارانه را نمی خورند، میدانند که برفرض هم اگر داده شود به قیمت افزایش قیمت تمام کالاها خواهد بود،دولت همه چیز را گران خواهد کرد و بعد از مدتی به بهانه های مختلف مردم را حذف میکند یا سهمیه بنزین را کم یا حذف خواهد کرد، من در یک شهر کوچک هستم بین مردم هستم و میبینم که مردم دارن چی میگن ایشان نهایت 13میلیون رای دارد اما با آمدن آرای خاموش ان شا الله روحانی را با 24،25 میلیون دوباره رئیس جمهور میکنیم و پرونده معجزه هزاره سوم را برای همیشه خاک خواهیم کرد.

  • شیرین صفوی

    چون تکلیفاشو انجام داده اونم غلط غلوط و خط خورده !!!!!!

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار