گوناگون

آه از دست این دکتر سروش!

آه از دست این دکتر سروش!

پارسینه: نقد روشنفکری دینی به سبک ایرانی

اسماعیل دومان، از نویسندگان معاصر ترکیه در یادداشتی که به تازگی نوشته به شرح دیدار و گفتگویش با عبدالرحمن ارسلان، متفکر و جامعه شناس ترک درباره نظریات دکتر عبدالکریم سروش پرداخته است.

به گزارش پارسینه به نقل از ایربا، عبدالرحمن ارسلان در سال 1947 در شهر وان ترکیه به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در زادگاهش به انجام رساند و در رشته جامعه شناسی از دانشگاه استانبول فارغ التحصیل شد. او دارای تالیفات متعددی در مسائل فلسفی و جامعه شناسی است و مقالاتش در نشریات فکری ترکیه به چاپ می رسد.

آنچه در پی می آید،‌ روایت دومان با عنوان "آه از دست این دکتر سروش" است از دیدارش با ارسلان و نقد اندیشه های سروش از نظرگاه یکی از اندیشمندان ترکیه:

گرم صحبت درباره مسائل فکری ترکیه بودیم. دوستم اردال در حالی که نشریه'Bilge Adam' را در دست داشت به جمع ما پیوست. نگاه استاد عبدالرحمان ارسلان روی مجله متوقف شد. برای دوستم که درباره دکتر عبدالکریم سروش سوالاتی در ذهن داشت، موقعیت مناسبی فراهم شده بود. گفتگوی مان روی سخنان دکتر سروش پیرامون "منشور حقوق بشر و مهار رفتارهای نامناسب انسانی به موازات تعالی تمدن ها" متمرکز شد.

استاد عبدالرحمن ارسلان گفت: "گویا ادیان آسمانی و این همه پیامبر که خداوند فرستاده، برای تامین حقوق بشر کافی نبوده است؛ آن ها راه به جایی نبردند و حالا متن منشور حقوق بشر که اوایل قرن هفدهم میلادی تهیه شده سعادت انسان ها را تامین خواهد کرد! تعریف حقوق بشر چیست؟ طبیعتا این موضوع به مناسبات فرد و دولت برمی گردد. آیا من مجبورم؟ نباید با مناسبات میان حق و باطل کاری داشته باشم و مدام باید به نسبت فرد و جامعه توجه کنم؟ به راستی منشاء مشروعیت چنین تفکری کجاست؟

رها کنید بحث توتالیتاریسم و این قبیل مسائل را؛ اگر منشور حقوق بشر را توافقی بین دو کانون مشخص می دانید، خب به من اجازه دهید یک طرف را انتخاب کنم. اگر می فرمایید راهی جز انتخاب همان طرفی را که ما می گوییم نداری، خب این هم توتالیتاریسم است. این طور نیست؟

به نظر من این ها مباحثی است که زمانش سپری شده؛ فرا ساختارگرایان و اندیشمندانی مانند فوکو که دلبسته سنت اندیشه های "مکتب فرانکفورت" هستند، می گویند مساله دیگر مساله حقوق بشر نیست؛ واقعیت این است که این ها دیگر در تفسیر مسایل افاقه ای ندارند. ببینید برای مثال ما اگر موضوع " ارگانیسم تغییر ژنتیک" را به عنوان یک مساله حقوق بشری مورد بررسی قرار دهیم مخاطب مان چه کسی خواهد بود؟ آیا نظام حکومتی را باید مخاطب خود بدانیم؟ چه کسی مسئول تنظیم این بحث است؟ آیا علم و دانش مخاطب ماست یا دانشمندان؟ آیا اگر دولت در پی انجام این پروژه باشد دولت را باید توتالیتر بنامیم؟ و یا اگر علم، ما را به انجام این کار وا می دارد می توان علم را توتالیتر نامید؟


محمد ارکون

نمایندگان مکتب فرانکفورت بر توتالیتر بودن علم تاکید دارند. حالا در چنین وضعی سخنان سروش را تا چه حد می توان جدی گرفت؟ من نگرانم اگر سروش به همین ترتیب پیش برود دینش را به باد دهد. مصاحبه اش درباره نزول وحی را ببینید، چیزهایی را که برازنده یک مسلمان نیست مطرح کرده است. با روحانیان مشکل دارد به دین می تازد. مساله ای که مرا نگران می کند این است. او در نقد حکومت و حاکمان مرتکب چنین خطاهایی می شود و بدون این که متوجه باشد، اصالت را به پوزیتیویسم و راسیونالیسم می دهد؛ اساسا یکی از دلایلی هم که موجب می شود در غرب از او استقبال کنند همین است.

اندیشه های محمد ارکون را هم که چندی پیش درگذشت می توان در همین چارچوب مورد بررسی قرار داد. دانشگاه لیدن به عنوان بزرگترین مجموعه اورینتالیستی چنین فضاهایی را پدید می آورد. سروش آدم باهوشی است. نظریه پرداز است. البته توجه داشته باشید که بین ایرانیان چیزی هست که در ترکیه نیست. ایرانی ها هنگام بحث و گفتگو سی چهل درصد سخنان شان را با اندیشه های مولانا پیوند می دهند.

در واقع پوزیتیویست های ایرانی مانند کمالیست های ما نیستند. ارجاعات آن ها به اسلام است. اندیشه های شان را می توانند زیر پوشش بیان کنند. فکر می کنم در این حالت با پذیرش بیشتری هم مواجه می شوند. سروش انشالله متوجه نقطه ای خواهد شد که بر اثر عصبانیت به آن رسیده است.

من البته فکر می کنم این مساله سروش صرف نیست. مساله روشنفکران و روحانیان سنتی است. به همین دلیل هم آن را با مساله امثال بنی صدر مرتبط می دانم.

ببینید بنی صدر در سایه امام خمینی آمد و رییس جمهور شد. پدرش از روحانیونی بود که با امام خمینی سابقه دوستی داشت. خدا رحمت کند امام خمینی را؛ وقتی مجبور به ترک عراق شد بالاجبار به فرانسه رفت. بنی صدر یکی از ایرانیان فعال و مشهور در فرانسه بود. او با پیروزی انقلاب همراه امام به ایران بازگشت. یکی دو سال بعد از بازگشت، درباره رژیم و کمی هم امام خمینی حرف های اعتراض آمیزی زد و به فرانسه گریخت که به گمانم ترکیه هم در این مسیر به او کمک هایی کرده باشد.

به هر حال حرف بنی صدر این بود که بسیار خب انقلاب به پیروزی رسید، شاه هم رفت؛ حالا شما آقایان تشریف ببرید کنار و قدرت را به ما بسپارید. به این دلیل است که می گویم این مسئله، مسئله مبارزه روحانیون و روشنفکران است. مدرنیته موجب شده عالمان امروزی و متجدد به جای روحانیون سنتی قد علم کنند؛ در چنین فضایی امثال سروش کسانی هستند که رفتارشان از طرف غرب قابل درک است.

دولت های غربی به راحتی برای روشنفکران محدودیت ایجاد نمی کنند. زیرا تمام انتقادهای روشنفکری در عین حال به جریان تاریخی جامعه مدرن جهت می دهد و آن را از سقوط می رهاند. سیستم، روشنفکر را به عنوان فردی خائن و خرابکار نمی شناسد. در این میان تفاوتی هم وجود ندارد، این مطلب برای روشنفکر هندو یا پیرو تائوئیسم یا یک روشنفکر مسلمان به همین منوال است. در ایران هم همین اتفاق افتاد. این است که معتقدم مبنا و اساس اختلاف، قدرت طلبی است؛ که در واقع نمودی از دعوایی اپیستمولوژیک است. من در افق دیدمان، مکتب اپیستمولوژیکی که بتوانیم از آن تغذیه کنیم و باعث غنای فکری ما گردد را مشاهده نمی کنم. معتقدم نتوانسته ایم واقعیت های روز را در برابر اپیستمولوژی مذکور محک بزنیم و دوباره از نو بنا کنیم.

پس اگر بدین معنا بنا نیست نگاه انسان شناسانه ما تغییری کند، اگر می گوییم معیارهای اپیستمولوژیک مان از زمان پیامبر تاکنون تغییری نکرده و نباید هم تغییر کند، ناچار باید از بازگشتی که سنت نامیده می شود - و من آن را اصلا بازگشت نمی دانم - محافظت کنیم و دنیای شکسته و تکه تکه شده خویش را مجددا بازسازی نماییم.

ترجمه: حامد صادقی - ایران بالکان(ایربا)

ارسال نظر

  • دكترجون

    ما كه نفهميدن اين اركون از سروش خوشش امده يا نه!!!

  • دامون

    عزیز جان! شما زیاد به خودت سخت نگیر که کی از کی بدش میاد یا خوشش میاد!!! ولی اگر خواستی جایی در مورد این موضوع اظهار لحیه کنی دست کم حواست به این باشه که این نظر عبدالرحمن ارسلان در مورد سروش بود، نه ارکون!!!
    کاش ارسلان هم این کامنت رو می دید و با این تیزهوشی بی نظیرش در این مورد هم تحلیلی ارائه می کرد...

  • عبد خدا

    باالاخره واژه ای با عنوان سروش مشتری دارد و اگر تیتر شود مشتری را خود بخود بدنبال میکشاند دیگه مهم نیست محتوا بی ربط باشد یا با ربط و قص علیهذا...

  • رازان

    خدا شما را شفا بده

  • مهدی

    امین

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار