.svg)
از بی‌اطلاعی سیاسی تا سیاست‌های نژادپرستانه
پارسینه: اخبار بین‌المللی این روزها پر است از اسم چند چهره سیاسی که هر کدام به شکلی خبرساز و پرحاشیه هستند. آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان، دونالد ترامپ، نامزد جمهوری‌خواهان برای انتخابات ریاست‌جمهوری ٢٠١٦ ایالات متحده آمریکا و جاستین ترودو، نخست‌وزیر کانادا، سه چهره‌ای هستند که با هر حادثه‌ای در جهان سرها به طرفشان می‌چرخد تا از آخرین اظهارنظرها و عکس‌العمل‌هایشان مطلع شوند. البته این شخصیت‌ها در طول زندگی شخصی و سیاسی‌شان نیز حاشیه‌های زیادی داشته‌اند؛ حاشیه‌هایی که برخی از آنها هنوز هم که هنوز است، برای آنها دردسرآفرین است.
آنگلا مرکل، زن خانه‌دار یا ماری در آستین؟
آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان، امسال توجه کامل رسانه‌ها را به خود جلب کرد. او با سیاست بازکردن مرزهای کشورش روی پناه‌جویان، در معرض تحلیل و تحسین بسیاری از کارشناسان رسانه‌ای و تحلیلگران سیاسی قرار گرفت. تاجایی‌که مجله تایم او را به‌عنوان شخصیت برگزیده سال ٢٠١٥ انتخاب کرد و تصویر او را روی جلد برد. اکتبر امسال مرکل دهمین سال حضورش به‌عنوان صدراعظم آلمان را جشن گرفت. اما در طول این ١٠ سال و همچنین قبل از آن، او زندگی پرحاشیه‌ای داشته است. صدراعظم ٦١ساله آلمان، کودکی خود را در آلمان‌شرقی گذراند، زیرا کمی بعد از تولد او در ١٧ جولای ١٩٥٤، خانواده مرکل به‌دلیل انتصاب پدر خانواده به سمت کشیش به جمهوری دموکراتیک آلمان نقل‌مکان کردند. او بعدها درباره حضورش در آلمان‌شرقی گفت: «من هرگز احساس نکردم جمهوری دموکراتیک آلمان، خانه و وطن من است».
اگر دیوار برلین در ١٩٨٩ فرونریخته بود، امروز مرکل یک دانشمند دانشگاهی ناشناس بود. او که به‌دلیل نمرات بالایش در زمان تحصیل، وارد دانشگاه لایپزیگ شد تا در رشته فیزیک ادامه‌تحصیل دهد، در زمان فروپاشی شوروی چند سالی بود که فارغ‌التحصیل شده و مشغول کار در آلمان‌شرقی بود. شبی که دیوار برلین فروریخت، پنجشنبه‌شبی عادی برای مرکل بود. او به‌جای اینکه به سیل خروشان جمعیتی بپیوندد که از آلمان‌شرقی به آلمان‌غربی می‌روند، مثل هر پنجشنبه دیگر به سونا رفت و چندی بعد هم که از فروریختن دیوار برلین مطلع شد، فقط برای کنجکاوی به آلمان‌غربی سری زد. در یک کافه یک نوشیدنی خورد و پس از زنگ‌زدن به عمه‌اش که در آلمان‌غربی زندگی می‌کرد، دوباره به خانه‌اش در آلمان‌شرقی برگشت. او بعدها مجبور شد به این بی‌اعتنایی‌اش نسبت به رویدادی به این بزرگی پاسخ دهد. اما فقط به این جواب اکتفا کرد: «من در آن زمان یک آدم معمولی بودم که تنها چیزی که برایم مهم بود، این بود صبح روز بعد به‌موقع سر کار برسم». اما این اتفاق که مرکل ساده از کنار آن گذشت، زمینه‌ای را فراهم کرد تا سال‌ها بعد او به یکی از قدرتمندترین رهبران جهان تبدیل شود.
یک ماه بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و دیوار برلین، مرکل به‌عنوان داوطلب به حزب «حرکت دموکراتیک»، که حزبی جدیدالتأسیس در آلمان‌شرقی بود، پیوست تا در زمینه کارهای اداری و دفتری به حزب کمک کند. اما چند ماه بعد وقتی رهبر حزب، مأمور سابق پلیس مخفی آلمان‌شرقی از آب درآمد، بخت درِ خانه مرکل را زد. او از طرف حزب مسئول پاسخ‌گویی به سؤالات خبرنگاران در زمینه بحران پیش‌آمده شد و به‌قدری این بحران را خوب مدیریت کرد که در اولین انتخابات دموکراتیک که در آلمان‌شرقی برگزار شد، به سمت معاون سخنگوی نخست‌وزیر انتخاب شد. پیشرفت بی‌امان مرکل آغاز شده بود. در پایان همان سال و پس از اتحاد دو آلمان، او موفق به کسب یک کرسی در مجلس و همچنین وزارت زنان و جوانان شد.
پس از آنکه «هلموت کوهل»، دبیرکل حزب اتحاد دموکرات مسیحی آلمان، به‌عنوان اولین صدراعظم آلمان متحد انتخاب شد، موقعیت مرکل بهتر هم شد. کوهل آن‌قدر به مرکل علاقه داشت که همیشه او را «دخترم» یا Mädchen صدا می‌زد. اما کوهل چندی بعد در مبارزات انتخاباتی دست به پول‌شویی زد و همین فرصتی را در اختیار مرکل قرار داد تا به «پدرش»! رودست بزند. اعضای حزب اتحاد دموکرات مسیحی آلمان پس از این اتفاق جرئتش را نداشتند حرفی از فساد مالی کوهل بزنند، اما مرکل با جسارتی باورنکردنی بیانیه‌ای نوشت و آن را در اختیار روزنامه «فرانکفورتر آلگماینه سایتونگ» گذاشت. در این بیانیه، او رسما خواستار استعفای کوهل شده بود. با این جسارت راهی نبود جز آنکه مرکل دبیرکل حزب شود. بعدها کوهل مرکل را «ماری که در آستینش پرورش داده»، توصیف کرد.
مرکل در سال ٢٠٠٥ و پس از «گرهارد شرودر»، صدراعظم آلمان شد. ولی در مراسم تحلیف او جای یک نفر خالی بود؛ «یوآخیم زاور»، همسر دانشمند مرکل، که هرگز حاضر نشده نقشی در فعالیت‌های مرکل داشته باشد. یوآخیم مثل همه مردم مراسم تحلیف زنش را از تلویزیون دید؛ آن هم زمانی که مشغول کار در آزمایشگاهش بود. اوایل امسال روزنامه‌نگاران در سفر مرکل به برلین از او پرسیدند همسرش کجاست و او معمولی‌ترین جواب دنیا را داد: «سر کار!» مرکل هرگز به محل اقامت رسمی صدراعظم نقل‌مکان نکرد، بلکه او و همسرش در آپارتمانی در برلین زندگی می‌کنند که روی زنگ در، اسم همسرش نوشته شده است. قدرتمندترین زن دنیا بارها در مصاحبه‌های خود گفته است مواقعی که دوست دارد استراحت کند، با همسرش در خانه می‌ماند و برای او غذاهای مورد علاقه‌اش را می‌پزد.
منبع: شرق
ارسال نظر