حمله تیک عصبی به کابران شبکه های اجتماعی

این روزها بحث های با اهمیت و یا بی محتوای شبکه های اجتماعی در داخل گوشی ها و تبلت های مردم دست به دست می شود عملا بسیاری از افراد خواسته یا ناخواسته درگیر این مطالب می شوند.

من معتاد نیستم!

اگر چه شاید بسیاری از افراد معتاد به استفاده زیاد از گوشی و شبکه اجتماعی معتقدند که معتاد به این شبکه ها نیستند و فقط در ساعاتی از شبانه روز وقت خود را به این ابزار ارتباطی اختصاص می دهند، اما در هر صورت با این مطالب زیاد در این شبکه ها ارتباط برقرار کرده و حتی نسبت به بعضی از آنها واکنش نشان می دهند.

با افزایش چشمگیر استفاده مردم از شبکه های اجتماعی آن هم از سنین کودکی تا کهنسالی، عملا مشکلات استفاده زیاد این شبکه به زندگی مردم رسوخ کرده و عملا بسیاری از زندگی ها تحت تاثیر مستقیم این شبکه ها قرار گرفته است.

از بین بردن سلامتی روح انسانها، ارمغان جدید شبکه های اجتماعی

در شبکه های اجتماعی هر نوع خبر و تصویری یافت می شود، از اخبار و تصاویر مسائل مربوط به سیاست گرفته تا قتل و جنایت و آدمکشی.بسیاری از این اخبار واقعیت ندارد و برخی از آنها هم درست است، اما آیا ذهن یک انسان در زندگی ماشینی این روزهای اکثر کشورهای جهان، تحمل این همه اخبار و تصویر راست و دروغ را دارد؟

بدون شک یکی از آسیب ها و مضراتی که شبکه های اجتماعی به مردم کشورهای مختلف از جمله کشور ما تحمیل می کند، از بین بردن سلامتی اعصاب و روح انسانهاست.مسئله ای که این روزها با گشتی هرچند کوتاه در برخی از کلانشهرهای کشور و مخصوصا تهران می توان به این مسئله اذعان کرد.

شبکه های اجتماعی چگونه روی اعصاب مخاطبین راه می روند؟

شبکه های اجتماعی و بعضا بازی های موبایلی در مرحله اول اکثر زمان یک شخص را در شبانه روز می گیرد و بعد از مدتی که شخص به استفاده مفرط از آن عادت کرد به دلیل حجم زیاد اخبار راست و دروغ و همچنین تصاویر و فیلم های مختلف که بعضا خشن ترین حوادث روزگار را به تصویر می کشد، سبب نوعی از بین رفتن تعادل روحی در اشخاص می شود.

عدم کنترل عصبانیت و تمایل اشخاص به پرخاشگری و مهمتر از آن عدم برخورد مناسب در فضای خانواده می تواند طعم گس نگرانی استفاده بیش از حد افراد از شبکه های اجتماعی را افزایش دهد.طبق نتایج تحقیقات روان‌شناسان گفت‌وگوی خشمگینانه در شبکه‌های اجتماعی با مانع کمتری نسبت به دنیای واقعی مواجه است و بنابراین افراد به راحتی خشم‌شان را بروز می‌دهند.که این مسئله نشان دهنده آن است که استفاده مفرط از شبکه های اجتماعی افراد را به سمت پرخاشگری سوق می دهد.

از طرفی دیگر روان‌شناسان و محققان دانشگاه "میشیگان" آمریکا در تحقیقی دریافته‌اند که احساس تنهایی، نارضایتی از زندگی و افسردگی - که یک چرخه معیوب را تشکیل می‌دهند- از پیامدهای استفاده بیش از حد از گوشی و حضور فراوان در شبکه‌های اجتماعی است.

با این اوصاف به نظر می رسد حتی زمانی که در خوش بینانه ترین نحو ممکن همه اخبار و اطلاعات این شبکه ها سالم باشد، استفاده بیش از حد از آن می تواند آسیب های فراوانی را به انسان بدون اینکه خودش متوجه شود، تحمیل کند.آسیب هایی که خلل هویتی،افسردگی، پرخاشگری و عملا عدم کنترل اعصاب و روان را در پی دارد.

چه کنیم که اعصاب و روان سالم داشته باشیم

قطعا در چنین شرایطی با توجه به بروز چنین مشکلاتی برای اشخاص در صورت استفاده زیاداز شبکه های اجتماعی، یکی از بهترین راهکارها برای دوری از چنین شرایط دشواری، استفاده مفید و منظم آن هم به صورت هدفدار اشخاص از شبکه های اجتماعی و به طور کلی فضای مجازی است.

در شبکه های اجتماعی گروه های زیادی وجود دارد با اهداف مختلف اما این دلیل نمی شود که هر شخصی بخواهد عضو همه گروه ها شود، چرا که شخص باید ببیند با توجه به تخصص و علاقه هایی دارد، در جهان اینترنت به دنبال چه چیزی است و بعد از آن با عضویت در گروه هایی که از تبادل اطلاعات موثق هدف مشخصی دارند، به علم و آگاهی خود بیفزاید.

در مرحله بعد افراد می توانند با اختصاص دادن زمان هایی خاص در طول شبانه روز به استفاده از شبکه های اجتماعی، این فضا را مدیریت کنند چرا که در غیر این صورت وقت و زندگی آنها تخت مدیریت شبکه های اجتماعی قرار می گیرد و عملا این شبکه ها افراد و اعصاب و روان آنها را مدیریت می کنند.

لزوم استفاده از جهان اینترنت به شرط داشتن هدف

در قرن بیست و یکم که زندگی اکثر افراد در جوامع مختلف وابسته به تکنولوژی شده است و حتی بدون تکنولوژی بسیاری از فعالیت های انسان ها مختل می شود، هرگز توصیه نمی شود که کشی عطای تکنولوژی اینترنتی را به لقایش ببخشد ولی باید تاکید داشت که انسان باید در راستای اهداف مشخص خود این فضا را مدیریت و کنترل کند نه اینکه با بدون اتخاذ هدف و با پرسه زنی بیهوده در جهان اینترنت این تکنولوژی پرمصرف بر زندگی و روح افراد چیره شود.

چرا که در آن صورت باید هزینه های زیادی(معنوی و مادی) پرداخته شود تا روند عادی بر زندگی افراد جاری شود.چرا که از دست دادن سلامت روح انسان ها می تواند بر همه عرصه های زندگی تاثیر منفی بگذارد.