جمهوری اسلامی: در ایران متهم، قاضی میشود!
پارسینه: در کشورهای مختلف هنگامی که وقایعی حتی کوچکتر از آنچه در شیراز رخ داد، اتفاق میافتد، بالاترین مسئولان استعفا میدهند یا برکنار میشوند، ولی متاسفانه در ایران، خود آن مسئولان مدعی و طلبکار میشوند و تصدی بررسی واقعه را برعهده میگیرند
احضار استاندار فارس به تهران، این امیدواری را در اذهان پدید آورده بود که قرار است برای یکبار هم که شده دولت یازدهم با آن دسته از مسئولان که به وظایف خود عمل نمیکنند برخوردی قاطعانه نماید. اما متاسفانه خبری که بعد از این احضار منتشر شد، این امیدواری را به یاس مبدل کرد، زیرا مقرر شد خود استاندار مسئول پیگیری واقعه شیراز و ضرب و شتم دکتر علی مطهری تا روشن شدن نتیجه باشد!
با توجه به آنچه خود دکتر علی مطهری از واقعه شیراز گزارش داد و در رسانهها منتشر شد، سخنرانی وی در دانشگاه شیراز مجوز داشت، موضوع سخنرانی مقوله اسلام و آزادی بود، استاندار که مسئول اصلی تامین امنیت حوزه مسئولیت خود میباشد در تامین امنیت آقای مطهری و انجام سخنرانی وی کوتاهی کرده و زیر سوال قرار دارد. با اینحال، معلوم نیست چگونه و با چه توجیهی مسئولیت پیگیری واقعه شیراز به کسی سپرده میشود که در خوشبینانهترین فرض، مرتکب قصور در انجام وظیفه قانونی خود شده است.
دکتر علی مطهری در گزارش خود از واقعه شیراز در توصیف سه ساعتی که در کلانتری میدان گل سرخ در محاصره مهاجمان بود نوشته است: «امیدم از نیروی انتظامی ناامید شد به امید مسئولان اجرائی استان بودم که آنها با دستور مناسب، آن اراذل را بازداشت و راه برگزاری مراسم را هموار و اینجانب را تحتالحفظ به دانشگاه ببرند. اما از تماسهائی که گرفته شد فهمیدم که آنها درست برعکس عمل میکنند یعنی اولاً همت و تصمیم اصلی آنها اینست که به هر ترتیب شده این جلسه سخنرانی دارای مجوز برگزار نشود و ثانیاً هیچ کاری به کار مهاجمان نداشتند و آنها برای هر کاری آزاد بودند. اینجا بود که شمهای از تدبیر دولت یازدهم را درک کردم. خلاصه، مقامات دولتی و انتظامی همه تلاش میکردند که سخنرانی انجام نشود و از آن سو غبار ناراحتی و کدورتی بر دل مهاجمانی که برخی از آنها در اطراف کلانتری بودند ننشیند. سرانجام از طرف استانداری در سالن سخنرانی به دروغ اعلام شد که آقای مطهری به تهران بازگشتند تا جمعیت متفرق شود.»
در کشورهای مختلف هنگامی که وقایعی حتی کوچکتر از آنچه در شیراز رخ داد، اتفاق میافتد، بالاترین مسئولان استعفا میدهند یا برکنار میشوند، ولی متاسفانه در ایران، خود آن مسئولان مدعی و طلبکار میشوند و تصدی بررسی واقعه را برعهده میگیرند. بدین ترتیب، کاملاً مشخص است وقتی متهم در جایگاه قاضی قرار میگیرد نتیجه بررسی چه خواهد بود.
تاسف بالاتر این است که در دوران حاکمیت دولتی که شعارش تامین آزادی عقیده است و عنوان اعتدال را بر خود نهاده، نه تنها عدهای خودسر مانع سخنرانی یک نماینده مجلس میشوند بلکه به او فحشهای ناموسی میدهند و او را «حرام زاده» مینامند. این، یعنی خط بطلان کشیدن بر آزاداندیشی، سوزاندن ریشه قانون، روا دانسته شدن بیحرمتی به بزرگانی همچون شهید مطهری و مهمتر از همه، نهادینه شدن بیقانونی.
راستی در جامعهای که به نام حمایت از دین و نظام اسلامی، بیحرمتی به یکی از والاترین شخصیتهای دینی که از موثرترین پایهگذاران نظام جمهوری اسلامی است به جائی میرسد که فرزند او را «حرام زاده» مینامند، چگونه میتوان به نسلهای آینده درس دینداری و حفاظت از حریمها را داد؟ این روزها افراد زیادی با تاسف تمام از طریق رسانههای مجازی این متن را برای همدیگر میفرستند که: «مملکت ایران جائی است که کتابهای استاد مطهری در آن چاپ میشود، به مرگش شهادت گفته میشود، روز شهادتش روز معلم نامیده میشود، لقبش شهید راه قلم است، بعد به پسرش حرام زاده میگویند!»
به این جمله تلخ میتوان این فراز را هم اضافه کرد که علاوه بر این، با کسانی که مرتکب این بیحرمتی میشوند، نه تنها برخورد نمیشود بلکه آنها مورد حمایت نیز قرار میگیرند. قبول کنیم که چنین وضعیتی در خور شان نظام جمهوری اسلامی نیست. نمیخواهیم و نباید ماجرای شیراز را در حمله به یک نفر خلاصه کنیم، این ماجرا به معنای تلاش یک جریان خطرناک برای بستن دستها، بریدن زبانها، کور کردن چشمها، نافهم ساختن ذهنها و از کار انداختن عقلهاست. این، یعنی مسلط ساختن چماق بر جامعه و فراهم کردن زمینه برای اینکه جامعه آبستن مولود شومی همچون «داعش» شود.
لطمهای که خودسریهای جریانهای افراطی به نظام جمهوری اسلامی وارد میکند از لطمهای که داعش به اسلام میزند کمتر نیست. اگر کسانی فکر میکنند با ضرب و شتم دکتر علی مطهری، خرد کردن شیشههای خودروی حامل او، جلوگیری از سخنرانی این نماینده مجلس و وادار کردن او به بازگشت به تهران میتوانند به نظام جمهوری اسلامی کمک کنند، سخت در اشتباه هستند. نظام جمهوری اسلامی هنگامی در چشم مردم عزیز خواهد بود که برای اظهارنظرها فضای مساعد فراهم نماید و حرمت افراد را حفظ کند.
در این میان، وظیفه دولت بسیار سنگین است. دولت اگر نتواند فضای کشور را برای آزادی بیان مساعد کند، به وظیفه حاکمیتی خود عمل نکرده است. نکته بسیار هشدار دهنده اینست که بعضی استانداران و فرمانداران دولت کنونی فضا را برای سخنرانی مخالفان دولت مساعد مینمایند ولی وقتی نوبت به نیروهای مستقل یا موافق دولت میرسد همان استانداران و فرمانداران، ارادهای برای تامین امنیت سخنرانان و مجالس سخنرانی ندارند. نمونه روشن این وضعّیت اسفبار را طی ماههای اخیر در همین شیراز دیدهایم. فقط 18روز قبل از ماجرای هتک حرمت دکتر علی مطهری در شیراز، یکی از سردمداران جناح افراطی مخالف دولت در فضائی آکنده از نهایت آرامش و امنیت به سخنرانی پرداخت و هرچه خواست نثار مسئولین اجرائی کشور کرد. در هفتهها و ماههای قبل از آن نیز چند نفر از سران همان جناح بر همین منوال در شیراز سخنرانی کردند و کسی متعرض آنها نشد. حال سوال اینست: درحالی که حاکمیت جناح معتدل است چرا افراد مستقل و غیروابستهای مانند دکتر علی مطهری نباید بتوانند در شهری سخنرانی کنند که مخالفان دولت در نهایت آزادی سخنرانی میکنند و هرچه میخواهند میگویند؟ آزادی افراطیون و مخالفان دولت را هر چند میتوان به معنای سعه صدر دولت تفسیر کرد، ولی محروم شدن افراد مستقل را باید به معنای ضعف دولت دانست.
در چنین وضعیتی، دولت نباید به جای برکنار کردن افراد ضعیف به آنها مسئولیت پیگیری همان ماجرائی را بسپارد که خود در آن متهم هستند. دولت میخواهد با نشاندن متهم به جای قاضی، رضایت چه کسی را جلب کند؟ مضروب یا ضارب و یا مردم را؟ ضارب که مجرم است، مضروب و مردم نیز از همه چیز خبر دارند و خواهان مجازات ضاربان و عزل قاصران هستند. پس دولت با این کارها دنبال چیست؟
قضاوت به داروغه بردن یعنی همین؟
خیلی خوب نوشته
تو ایران هیچکس عذرخواهی نمی کند و استعفا نمی دهد.
موضوع سخنرانی جالب بوده . خود مطهری دیگه الان به طور عملی دید اسلام و آزادی راهشون از هم جدا هست حالا بره هزار ساعت در این باره حرف بزنه چیزی عوض نمیشه
به مناسبت حمله اوباش به علی مطهری درشیراز
بقول معروف که میگوید جیک جیک مستونت بود یاد زمستونت هم بود ؟ ان زمان انهائیکه 18 تیر راه درست کرده وزنجیر اوباش واراذل را بازکرده بجان دانشجویان بی پناه انداختند که انهارا ازطبقه سوم خوابگاه باشعار یازهرابه حیات کوی پرتاب کردند یاد امروزتان نبود ایا یادتان هست که انروزها بعضی ازبزرگان اشک تمساح هم ریختند اما نتیجه ای حاصل نشد خیال میکنید تا کی میتوانید زیر چتر شعبان بی مخها وپری بلند ها وپوتین به پاها حکومت کنید اگر میشد امروزهم باید باسرود شاهنشاهی ازخواب بیدار میشدید فکر میکنید بوق هوچیهائ مثل کیهان تا کی میتواند ازتاج وتخت شما محافظت کند روزنامه محترم جمهوری اسلامی اگر میبینید بقول خودتان درکشورهای دیگر مسئولین درمواقع بروز مشکل برای اماده کردن بستر رسیدگی فور استعفامیدهند انها جزوکفارهستند نمیفهمن مسلمان که نباید آخور خودرا ترک کند وقتی فردیکه به عنوان رئیس یکی ازقوای سه گانه باچنین فساد عظیمی وبا کاشتن چنین بذر فتنه ای در مملکت راست راست میگردد وبه فتنه های خود ادامه میدهد ومورحمایت وحفاظت محافل قدرت هم قرارمیگیرد وقتی دوسوم ازنمایندگان یک مجلس درمعرض اتهام حرام خوری قرار میگیرند وتعدادی هم انرا کتمان نمیکنند اصولا باید مشروعیت خودرا ازدست داده ومنحل شده باشد میبینیم درکمال وقاحت بروی مبارک خود نیاورده همچنان میتازد همچنین وقتی رئیس قوه دیگری پس از ده سال ویرانه ای به جانشین خود تحویل میدهد ودرزمان تصدی داستان شیرین دیزی را درکارنامه خوددارد ریاست یکی دیگر ازارکان مهم کشوررا تصاحب میکند خیال میکنید مردم مینشینند وبه روضه شما گریه کرده بسرخود بکوبند؟ بقول معروف وقتی پیش نماز وضو نگرفته نمازبخواند پس نماز غسل نکرده هم نمازنمیخواندهرکس کارخودرا میکند خطبا به وعظ وعلما به علم بلبل به غزلخوانی وقمری به ترانه دولت مردان به دزدی نمایندگان حق السکوت وکلا به مردم فروشی پاسبان رفیق دزد میشود تجار احتکار وکم فروشی میکندقاضی رشوه میگیرد بانکها رباخواری میکنند هوچی های بی پدرمادر روزنامه نگار ازاب درمیایند والخ مردم دراوج ثروت وغنا درفلاکت وبدبختی بسرمیبرند همین دیروز ازقول مقامات بهزیستی درسایتها اعلام شد بمبارکی ومیمنت زیرپرچم مقدس جمهوری اسلامی سن دختران فراری تا 12 سال سقوط کرده امااعلام امار زنهای خودفروش ممنوع امابسیارنگران کننده توصیف شده سن اعتیا د به منهای یک رسیده یعنی نوزاددیگر ازمادرمتولد هری متولد میشود دیگر زحمت امارگیری وبحث وجدل ندارد کتاب محیط واجتماع و رفیق ناباب واینها بطورکلی بسته شده البته گفتن این سه مورد اخیر برای شماها فایده ای ندارد چون اساسا درک اینکه براحوال ان مرد باید گریست که دخلی ندارد اما خرج بیست برایتان میسر نیست چراکه الحمد الله بالاخره روزنامه ای هست خبرها میرسد تفکیک میشود چاپ میشودوانشاالله بفروش میرسد اگرهم فروش نرفت ملالی نیست چندسالی است فروش نمیرود واب ازاب تکان نحورده که این ازمزایای ومعجزات جمهوری اسلامی است بااین حساب مسئله بیکاری منتفی به هرحال اگر کارباشد درامد هم هست بویژه وقتی داری برای رضای خدا قلم میزنی رزاق خودش هوای مرزوق را دارد درمورد نا امنی هم اولا خودلباس روحانیت بجای تانک چیفتن کاربرد دارد فعلا کسی ازمادر نزائیده امنیت فکری شغلی مالی اجتماعی انها رابهم بزند فعلا دم غنیمت است تا فردا که چه بازی کند روزگار فلک زین بازیچه ها بسیاردارد
طمین باشید با این روشی که اقای روحانی ودولتش در پیش گرفته اند دور بعدیبه هیچ وجه نمی تواند اعتماد مردم را جلب کند ،هنگامی کهیک استاندار نمی تواند یا عمدا نمخواهد امنیت یک سخنرانی قانونیرا تامین کند دیگر مروم باید به چه چیز این دولت امیدوارباشند ،،حالا گرانی لجام گسیخته ،پارتیبازی ادارات رشوه گیری دزدی دروغ و،،،بماند م