گوناگون

دختر پسرنما پدر قاتلش را پس از ۹ سال معرفي كرد

دختر پسرنما كه از خانه فرار كرده بود بعد از دستگيري، پدرش را به عنوان عامل جنايتي كه 10 سال پيش به وقوع پيوسته بود به پليس معرفي كرد.

به گزارش خبرنگار ما هفته گذشته ماموران پليس پاكدشت هنگام گشت زني به رفتار پسر نوجواني مظنون شدند و او را دستگير كردند. بعد از انتقال اين مظنون به كلانتري معلوم شد وي دختري 15 ساله است كه لباس پسرانه به تن كرده است.

هنگامي كه ماموران از رويا خواستند شماره تماس والدينش را بدهد تا آنان براي تحويل گرفتن او اقدام كنند، گفت پدر و مادرش سال هاست از هم طلاق گرفته اند و او با پدرش زندگي مي كند. رويا توضيح داد شرايط سخت زندگي با پدر باعث شد او از خانه بگريزد. دختر 15 ساله گفت؛ پدرم مردي بداخلاق و عصباني بود و مرتب مرا اذيت مي كرد. ديگر رفتارهايش برايم قابل تحمل نبود. به همين دليل از خانه فرار كردم تا شايد در زندگي ام تغييري ايجاد شود.

در حالي كه جملات ابتدايي رويا شبيه گفته هاي بسياري ديگر از دختران فراري بود، او در ادامه اظهاراتش از راز يك جنايت پرده برداشت و كارآگاهان را براي پيگيري ماجرا به تكاپو انداخت. اين دختر گفت؛ پدرم 10 سال پيش فردي را به قتل رسانده و از آن زمان فراري است.

در پي ادعاي دختر نوجوان، كارآگاهان به بررسي پرونده هاي جنايي سال 78 پرداختند و متوجه شدند پدر رويا به نام حميد از آن زمان به جرم قتل يك راننده اتوبوس تحت تعقيب قرار دارد. اطلاعات ثبت شده در اين پرونده بيانگر آن بود كه حميد و مردي ديگر يك راننده اتوبوس را به قتل رسانده و خودرو اش را به سرقت برده بودند. بعد از مدتي همدست حميد دستگير و زنداني شد اما هيچ ردپايي از پدر رويا به دست نيامد.

كارآگاهان جنايي كه خود را در يك قدمي قاتل فراري مي ديدند، از رويا نشاني منزل پدرش را گرفتند و در عملياتي ضربتي مرد 41 ساله را دستگير كردند. او كه با توجه به اعترافات دخترش راهي جز پذيرش اتهام قتل نداشت، ماجرا را اين طور شرح داد؛ تابستان سال 78 بود كه اين قتل را انجام دادم. آن زمان به لحاظ مالي در تنگنا بودم و به همين خاطر تصميم گرفتم از طريق سرقت پولي به دست بياورم. وقتي موضوع را با مجيد كه از دوستانم بود در ميان گذاشتم، او هم پذيرفت به من كمك كند. بعد از مدتي جست وجو بالاخره يك راننده اتوبوس را شناسايي كرديم و تصميم گرفتيم با كشتن اين مرد وسيله نقليه اش را سرقت كنيم.

متهم به قتل ادامه داد؛ روز حادثه در منطقه وردآورد با راننده اتوبوس درگير شديم و او را كشتيم. سپس براي اينكه راز قتل برملا نشود، جسد را در يك پتو پيچيديم و داخل گودالي همان حوالي انداختيم. چند روزي اتوبوس را مخفي كرديم تا اينكه به فكرمان رسيد آن را به يكي از دوستانمان به نام عباس بدهيم تا برايمان بفروشد چون چنين كاري از عهده خودمان برنمي آمد و عباس آشنايان زيادي در اين زمينه داشت.

حميد در ادامه اعترافاتش گفت؛ طبق قرار اتوبوس را به عباس تحويل داديم و او قول داد سر وقت كه آن را فروخت پولش را تقسيم كند ولي قبل از اين كار او و مجيد دستگير شدند. وقتي اين خبر به گوشم رسيد، خود را در خطر ديدم. به همين خاطر بلافاصله متواري شدم و مدتي در مشهد زندگي كردم. هميشه اين وحشت با من بود كه ماموران سر برسند و دستگيرم كنند. به اين خاطر چندي بعد تصميم گرفتم محل سكونتم را تغيير بدهم. اين بار راهي بندرعباس شدم و پس از آن هم در چند شهر مختلف زندگي كردم. نقل مكان هاي دائمي و زندگي پنهان من باعث ايجاد اختلافات خانوادگي شد و همسرم سرانجام طلاق گرفت ولي حضانت دخترم به من سپرده شد.

متهم به قتل افزود؛ سال ها از ماجراي قتل گذشت و ديگر مطمئن شدم كسي دنبالم نيست و قتل راننده اتوبوس فراموش شده است. به همين خاطر ديگر به زندگي عادي برگشتم و چند ماه پيش بود كه به پاكدشت نقل مكان كردم. هيچ وقت فكر نمي كردم روزي دخترم از خانه فرار و مرا به پليس معرفي كند. زماني كه قتل را انجام دادم، رويا دختري شش ساله بود و نمي دانست چه اتفاقي افتاده است اما بعد از مدتي مادرش ماجرا را برايش توضيح داد و همين مساله و اختلافاتي كه با همسر سابقم داشتم، باعث شد نتوانم رابطه خوبي با دخترم داشته باشم.

بنابر اين گزارش بعد از اعترافات حميد از آنجا كه قتل در حوزه استحفاظي تهران بزرگ اتفاق افتاده بود، متهم به پليس آگاهي پايتخت تحويل داده شد تا بازجويي هاي تكميلي از وي انجام شود.

ارسال نظر

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار