سالانه ۴۰ هزار فرد مطلق به جامعه افزوده می‎شود

واقعا افتضاحه...
مسوولان اقدام انقلابی.. .

ملت دارن چوب بی کفایتی بعضی ازمسئولین رامیخورند وگرنه چراباید کشوری که ادعای اسلامی بودن میکند بالاترین آمارهارادرطلاق /فقر/سرطان/اعدام/فرارمغزها/اعتیاد/فحشا/اختلاس /بیکاری /و..................دارد؟؟؟؟

فثط سال گذشته 159 هزار طلاق در کشور داشتیم .آمار این آقا اشتباه است

آيا ميتوان طلاق را پيش بيني کرد؟
تحقيقات اخير حاکي از اين امر هستند که مي توان طلاق را پيش بيني کرد و دربرخي موارد با شناسايي فاکتورهاي مهم در ايجاد جدايي از وقوع آن جلوگيري بعمل آورد.

به شما هم چنين گفته اند

آيا تا کنون براي شما اتفاق افتاده که با تمام وجود به يکي از دوستانتان که تصور مي کنيد در آستانه جدايي قرار دارد کـمک کنيـد؟ حتـي خيـلي قبل تر از اينکه حرفي از جدايي زده شود، و آنها هنوز با هم قرار ملاقات مي گذاشتند، برايتان مثل روز روشن بوده که آنها بالاخره از هم جدا مي شوند.

پژوهشگران بر اين باورند که وقتي علائم جدايي را مشاهده ميکنيد براي انتقال آن به طرف مقابل تعلل نکنيد و او را در جريان امور قرار دهيد تا از پيوندي که نهايتاً منجر به جدايي است خودداري شود.

بر اساس مطالعات جديدي که در ژورنال تخصصي ازدواج و خانواده به چاپ رسيده، موفقيت خانوادگي – و يا عدم وجود آن- خيلي پيش از اينکه خانواده ها تصميم به متارکه بگيرند، قابل پيش بيني است. با تحقيق بر روي 100 زوج در طول 13 سال (قبل از ازدواج، در هنگام زندگي مشترک، و گاهي پس از آن) محققان به اين نتيجه رسيدند که چه فاکتورهايي زوج ها را مي تواند در کنار هم نگه دارد و چه عواملي سبب جدايي آنها مي شود.

البته بايد توجه داشت که تنها با مشاهده اين عوامل نمي توان اظهار داشت که آنها محکوم به جدايي هستند بلکه بر خلاف آن مي توان گفت که دليل کاميابي و موفقيت بسياري از زندگي هاي زناشويي همين توانايي زوجين در تغيير نگرش هاي منفي و تعديل آداب برقراري ارتباط نادرست است. تشخيص به موقع مشکلات، اساسي ترين عامل در حفظ رابطه به شمار مي رود.

دکتر "ماري کلمنتز" استاديار مؤسسه روانشناسي باليني معتقد است: "اغلب خانواده ها معمولاً خودشان را درگير مشکلات نکرده و هيچ گونه تلاشي براي حل مشکلات نمي کنند تا زمانيکه مسائل به حادترين نقطه خود برسند، تازه در اين شرايط يادشان مي افتد که با هم مشکل دارند؛ اما براي اينکه بتوانيم مشکلات را حل کنيم بايد آنها را به موقع تشخيص داده و از همان ابتدا جلوي پيشرفت آنها را بگيريم."

بر اساس اين تحقيق و مطالعات ديگري که بر روي روابط خانوادگي انجام شده، يک سري فاکتورهاي اوليه هستند که به خوبي مي توانند نشان دهند که زندگي مشترک در حال فروپاشي است.

گفتگو

به طور کلي همه -و يا قسمت اعظمي از- مشکلات به دليل عدم وجود ارتباط کلامي مناسب پديد مي آيند. تنها اين جر و بحث ها و تفاوت هاي ميان شما دو نفر نيستند که سبب بروز مشاجره مي شوند بلکه دليل اصلي درگيري ها در مورد چگونگي کنترل اين گرايشات است. پري 46 ساله از مشهد، مي گويد که او و همسرش از همان 28 سال پيش که همديگر را براي اولين بار ملاقات کردند، دعوا مي کردند . او در ادامه اضافه مي کند که شايد ما از دست هم به سر حد ديوانگي هم مي رسيديم، اما منظوري نداشتيم و در قلبمان چيزي نبود به همين دليل خيلي سريع با هم آشتي مي کرديم. ندا 46 ساله از شيراز، در مورد زندگي مشترک 20 ساله شان اينطور مي گويد که: "ما دعوا زياد نمي کرديم اما زماني هم که اين کار را انجام مي داديم نهايت عدالت را رعايت مي کرديم." و همين امر تنها دليل رابطه طولاني مدت آنهاست.

دکتر کلمنتز ميگويد: "بهتر است به رابطه خود به مثابه يک حساب پس انداز نگاه کنيد، يکي دو جمله آزار دهنده مثل اين است که ما از حساب زندگي خود پول بر داشت ميکنيم، به مرور زمان اگر اين تعداد برداشت ها زياد شود به جايي مي رسيد که حسابتان صفر خواهد شد."

ليلا 38 ساله از تهران مي گويد: "به دليل ازدواج ناموفق قبلي ام هرگز نمي توانستم به همسرم جديدم اعتماد کنم. مربتاً با منظور او را تحقير مي کردم و نسبت به او از خود بي اهميتي نشان مي دادم، اما او به من ياد داد که بهتر است با خوشرويي و مکالمه مشکلاتمان را حل کنيم؛ کم کم من نيز حالت تند خويي ام را کنار گذاشتم و توانستيم خيلي بهتر مشکلاتمان را برطرف نماييم."

يکي ديگر از مشکلاتي که ممکن است در هر خانواده اي پيش بيايد اين است که يکي از طرفين کار انجام مي دهد که به عقيده خودش مورد تاييد ديگري است و ارزش تشکر و قدرداني را دارد اما در حقيقت طرف مقابل هيچ گونه ارزشي براي کار او قائل نمي شود. آناهيتا 36 ساله از منجيل مي گويد: "همسرم از همان ابتدا هيچ اهميتي براي احساسات و اعمال من قائل نبود. زمانيکه ازدواج کرديم، من در مقابل همسرم چيزهاي قشنگي نسبت به خودم مي گفتم. مثلاً: مرسي آناهيتا که امروز همه خريدهاي خانه را به تنهايي انجام دادي! با اين کار سعي داشتم تا به او ياد بدهم که چطور مي تواند مرا تايد کرده و از من قدرداني کند". يکي ديگر از مشکلاتي که زوجين با آن روبرو هستند اين است که افراد چيزهاي را که لازم است بگويند، نمي گويند. ريحانه 27 ساله از تهران مي گويد: "ما خيلي زود از هم خسته مي شويم و بيش از چند دقيقه نمي توانيم کنار هم بنشنيم؛ به عنوان مثال زمانيکه او در حال تماشاي دوي ماراتون است، من به هيچ وجه نمي توانم اين صحنه را تحمل کنم، به همين دليل هم زمانيکه از دست او ناراحت مي شوم چون نمي توانم احساساتم را به او انتقال دهم، از کنار او بلند شده و به اتاق ديگري مي روم."

همسران گزينگر

به هر صورت مشکلات مانند بمب ساعتي نيستند که شما بتوانيد آنها را براي ساعت معيني تعيين کنيد؛ افراد معقول سعي مي کنند که هر روز اخلاق و رفتار خود را بهبود بخشند و نسبت به کسي که به او "بله" گفته اند تعهدات بيشتري را پذيرا شوند. براي اينکه بتوانيم زندگي خود را ارتقا بخشيم، بايد از همان ابتدا تمام جوانب کار را در نظر بگيريم. در اين ميان مهمترين مرحله "انتخاب" است. اگر به دنبال ظاهر، درآمد و موارد جانبي باشيم، خيلي زود به جايي مي رسيم که ديگر تمام معشوقه هاي خودمان را از دست مي دهيم. بايد دقت داشته باشيم که نکات مهمتري هم هستند که بايد رعايت شوند. فقط کافي است نگاهي به فرزندان طلاق داشته باشيم، آنوقت در مي يابيم که پيش از اينکه خودمان بخواهيم وارد زندگي مشترک شويم، بهتر است که نگاه دقيق تري به خصوصيات فردي خود و شريک زندگيمان داشته باشيم. همچنين مي توانيم از افراد متخصص نيز در اين زمينه کمک بگيريم تا نقاط ضعف و قوت فردي ما و شريکمان را به ما گوشزد نمايند.

مرحله اول تعيين نقاط قوت است؛ ابتدا بايد از خود بپرسيد که بارز ترين مشخصه فرد مقابل چيست؟ با شما و ديگران چگونه برخورد مي کند؟ (به همين دليل هم هست که بيشتر خانم ها توجهشان به همسرشان معطوف است و در همان ملاقاتها اوليه مي خواهند بدانند که او با گارسون رستوران چگونه برخورد مي کند). محققان به اين نتيجه دست پيدا کرده اند که طرز برخورد شما با ديگران مي تواند چيزهاي زيادي در مورد شخصيتتان به ديگران بگويد. به هر حال همه افراد دوست دارند تا ديگران رفتار مناسبي از خود نسبت به آنها نشان دهند و اين امر کاملاً طبيعي است. اما گاهي اوقات آنقدر به سمت يک نفر کشيده مي شويم که بيش از آنچه بايد و شاد از خود به او مي بخشيم و اين هم جزء ماهيت وجودي انسان ها به شمار مي رود. آنقدر نسبت به آنها مشتاق مي شويم که واقعيت ها را فراموش کرده و بيشتر بر روي ايده آلهاي ذهني خود تمرکز مي کنيم. ممکن است بسياري از افرادي که با اين ديد با هم آشنا مي شوند، رابطه را به خوبي شورع کرده و حتي به قصد ازدواج هم پيش روند اما نهايتاً کارشان به طلاق مي کشد.

بنابراين پيش از اينکه به آرزوي ازدواج فکر کنيد، بهتر است به حرف دلتان گوش کنيد. در مصاحبه هاي بيشماري که با خانم هاي مطلقه انجام گرفته، از آنها خواسته شده تا حرف هاي دلشان را براي ما بازگو کنند و همه آنها هم بدون استثنا گفته اند که نبايد به هشدارها و علائم خطري که در دلتان مي گذرد بي توجه باشيد. اگر مسئله اي در زندگي براي شما اهميت دارد بايد آن را به ميز مذاکره بکشانيد ودر مورد آن به بحث و گفتگو بنشينيد.

همه مردم به خوبي مي دانند که پيشگيري بهتر از درمان است. زمانيکه عادات نا مناسب در زندگي مشترک شما ريشه بدوانند، برطرف کردن آنها دشوارتر خواهد شد. البته کمک گرفتن، هيچ گاه به معناي نابودي رابطه زناشويي نيست بلکه برعکس مفهوم آن تلاش براي بهبودي و ارتقا سلامت رابطه است. مشاوران خانواده معتقدند که يک يا دو جلسه مشاوره ي پيش از ازدواج، تاثير بسزايي بر روي سلامت ازدواج دارد.

بهتر است دورنماي روشني از خواست ها و نيازهاي خود داشته باشيد و پيش از ازدواج کليه نيازهايتان را با طرف مقابل در ميان بگذاريد. مي توانيد از شريک زندگي خود انتظار داشته باشيد که خود را با برخي شرايط مطابقت دهد، اما نمي توانيد توقع داشته باشيد که او به طور کامل عوض شود. جوهر وجودي انسان ها تغيير ناپذير است و حتي اگر خودشان هم بخواهند باز هم نمي توانند تغيير کنند و يکمرتبه تبديل به انسان ديگري شوند.

براي اينکه بتوانيد با يک نفر ازدواج کنيد و با او زندگي خوبي داشته باشيد، بايد وجود او را همانگونه که هست بپذيريد، به مرور زمان برخي آداب اکتسابي را مي توانيد تغيير دهيد، اما تصور تغييرات بنيادين را بايد به کلي فراموش کنيد. ازدواج مانند معامله بر سر يک بسته تجاري است و شما اين قدرت را نداريد که هر يک از خصوصيات اخلاقي همسرتان را که نمي پسنديد، دور بريزيد.

اين تجربه اي است که بيشتر خانم ها طعم آنرا چشيده اند. سارا مي گويد: "در ابتدا همسرم خيلي بي قرار و نا آرام بود، تصور مي کردم پس از ازدواج اين روند تغيير کند، اما الآن متوجه مي شوم که نمي توانيم خصوصيات يک نفر ديگر را تغيير دهيم، يا بايد آنها را همانطور که هستند بپذيريم و يا اگر تحمل آنها برايمان غير ممکن است، راهمان را عوض کرده و آنها را ترک کنيم." همچنين او ياد گرفته که بايد به حرف هاي قلبش گوش کند و معتقد است که: "ما مي توانيم جلوي ازدواج ناموفق را پيش از وقوع بگيريم و اصلاً اجازه ندهيم که زندگي که قرار است بعداً در آن مشکل ايجاد شود، شکل بگيرد."