گوناگون

توصیه رسالت: به احزاب بپيونديد

پارسینه: افراد با درک اهميت کار جمعي در پيشبرد اهداف اخلاقي و سياسي، بايد اين روحيه را در خود بپرورند که تک روي را جز در موارد بسيار بسيار بسيار خاص مذموم شمارند، و تعديل خويش براي پيوستن به حرکات جمعي را نحوي فضيلت به حساب آورند.

حامدحاجي حيدري در سرمقاله رسالت نوشت:

تحزب، در يک نظام اخلاقي وظيفه گرا که اغلب ما به آن عادت داريم، قدري غير قابل هضم است. اغلب، افراد مي‌پرسند که اگر من عضو يک حزب شوم، و حزب تصميمي گرفت که اخلاقاً از نظر من موجه نبود، آيا همچنان بايد به اقتضاي کار تشکيلاتي، از آن کار حمايت کنم؟

يا بر عکس، اگر اقدامي را بسيار لازم و وظيفه تشخيص دادم، ولي حزب، در مورد انجام آن اقدام، به توافق نرسيد، همچنان بايد در تشکيلات بمانم و از تصميم حزب پشتيباني کنم؟

خب؛ اين پرسش مهمي است، و کليد حل آن در دو موضوع است؛ يکي حيطه عمل حزب، و ديگري، اهميت کار جمعي براي پيشبرد اهداف اخلاقي و سياسي.

توضيح اين که افراد با عضويت در حزب و پذيرش مرامنامه آن، براي حيطه عمل حزب، چارچوب‌هايي را مي‌پذيرند که افراد در خارج از آن چارچوب ها، آزاد هستند و تصميم خود را مي‌گيرند. به عبارت ديگر، تنها در يک چارچوب معين، رفتار تشکيلاتي مستلزم همراهي با تصميمات حزبي است. وانگهي، در برخي موضوعات هم، احزاب متعارف، با مسکوت گذاردن تصميمات، عملاً دست اعضا را براي تصميم سازي شخصي باز مي‌گذارند.

نهايتاً اين که افراد مي‌توانند وارد کار تشکيلاتي شوند، در خارج از چارچوب‌هاي مرامنامه‌اي حزب به فعاليت‌هاي خود با تصميم شخصي ادامه دهند، در شکل گيري تصميمات تشکل حضور فعال داشته باشند، و اگر با همه اين تدابير، باز حزب به تصميمي رسيد که فرد به نحو مبرمي نتوانست اخلاقاً خود را در همراهي با آن مجاب کند، آن وقت، و در مواقعي که بسيار احتمال وقوع آن اندک است، تصميم به خروج از تشکيلات مي‌گيرد. در نتيجه، مي‌توان به اغلب افراد، عجالتاً توصيه کرد که با مطالعه مرامنامه احزاب مختلف، به يکي از آن ها که اصولاً برايشان قابل قبول تر است، بپيوندند، و با اين تدبير، ضريب تأثير خود را بر رويدادهاي سياسي کشور بيفزايند.

ولي، نکته مهم تر، نکته دوم است، که افراد با درک اهميت کار جمعي در پيشبرد اهداف اخلاقي و سياسي، بايد اين روحيه را در خود بپرورند که تک روي را جز در موارد بسيار بسيار بسيار خاص مذموم شمارند، و تعديل خويش براي پيوستن به حرکات جمعي را نحوي فضيلت به حساب آورند. همان طور که قرآن کريم مي‌فرمايد، "اصبروا و صابروا و رابطوا...". در واقع، گاه در مورد يک تصميم با حزب اختلاف داريم و نمره اين اختلاف، في المثل پنج درجه است. اما، نکته مهم آن است که از يک ديد وسيع تر، مشي و رويه حزب به ترتيبي است که در اغلب موارد، همراهي با آن و کمک به تحقق اهداف جمعي آن ارزش چندين برابري دارد. فرآيند يک حزب کارآمد، هر يک از اعضا را قادر مي‌سازد تا حتي، نسبت به با استعدادترين افرادي که به تنهايي فعاليت مي‌کنند، عملکرد بهتر و مثبت تري داشته باشند. البته، اين به آن معنا نيست که بايد با همه رفتارهاي يک حزب کنار آمد، ولي بايد براي اصل کار تشکيلاتي هم فضل و فضيلتي در نظر گرفت و آن را هم در محاسبات خود گنجاند.

در همين راستا و در نتيجه، نکته سومي نتيجه گرفته مي‌شود، و آن اينکه چيزي که در متن و فرآيند احزاب مي‌گذرد، در بهبود مشارکت سياسي و حزبي مردم تأثيرگذار است. اگر احزاب روندهاي صحيحي طي کنند، مردم، در سبک و سنگين کردن تک روي و کار حزبي، تصميم به تعديل خود مي‌گيرند. در واقع، تعديل خود در جريان عضويت در احزاب، بايد ارزش خود را به مردم نشان دهد. ارزش عضويت در يک حزب خوب اين است که دسترسي به نتايج به دست همه فعالان سياسي عضو تشکل تحقق مي‌پذيرد. يک تشکل صحيح و سالم، با تعيين هدف‌هاي معني دار و واقعي، و نحوه دستيابي به موفقيت، هم افزايي ها را ميسر مي‌سازد. يک حزب با عملکرد مناسب، مدام سهم خود را در تحولات کل کشور برآورد مي‌کند، و مي‌تواند روندهاي رو به بهبود را ترسيم نمايد، و به اقدامات هماهنگ اعضا جهت بدهد.

پس، راهبران سياسي بايد قدرت فعاليت به سازمان سياسي خود ببخشند. براي اين منظور، چند توصيه براي راهبران احزاب سياسي داريم:

1. تعيين يک هدف شفاف براي تشکل سياسي؛

2. اولويت بخشي به اين اهداف در قياس با ساير ملاحظات حزبي، از جمله ملاحظات سازماني؛

3. ايجاد يک الگوي ارتباطي قوي درون سازماني و در رابطه با جامعه؛

4. ايفاي نقش تشکل در همه مسائلي که به اهداف و آرمان‌هاي تشکل مربوط مي‌شود؛

5. تمرکز بر برقراري ارتباطات و گفتگوها با نيروهاي موثر بر فضاي سياسي و اجتماعي کشور؛

6. تسهيل برپايي جلسات و کنگره‌هاي موثر در درون تشکل و ايجاد امکان ابراز نظر براي اعضا؛

7. به کارگيري تنوع ها و تعارض‌هاي دروني و بيروني حزب به نفع اهداف حزب، از طريق بالا بردن مهارت‌هاي گفتگو و ارتباط؛

8.آماده ساختن سازمان سياسي براي حرکت و اقدام نهايي براي دستيابي به نتايج.

فعال نبودن و بي تصميمي احزاب در بسياري از مسائل مهم کشور ما به فقدان عملکرد مناسب در فرآيندهاي پيش گفته بر مي‌گردد و همين هم باعث مي‌شود که مردم اقبال مناسبي به کار حزبي نداشته باشند.

اگر مردم راجع به مسائلي گفتگو کنند، و احزاب در مورد آن ساکت باشند، معلوم مي‌شود که کار از جايي ايراد دارد. بسياري از تشکل ها از درک مناسب نقش خود ناتوان هستند؛ دليل اين امر، تمرکز بر اهداف فرعي و عدم توان در کنترل اين تمرکز است؛ بنا بر اين، امکانات و توجهات صرف موضوعات بي ربط و نامناسب مي‌شود. در عوض، فعالان سياسي بايد در ارتباط با اهداف مشترک و مشخص عمل کرده، و به ارتباطات مستمر با همه نيروهاي موجود بپردازند (توأم با برداشت‌هاي آزاد از آندرياس وتر).

ارسال نظر

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار