برگزاري نشست "مخاطرات اخلاقي در بيوتکنولوژي" در قم
نشست علمي "مخاطرات اخلاقي در بيوتکنولوژي" با حضور رييس دپارتمان فلسفه دانشگاه وين به همت اداره همکاريهاي علمي و بينالملل پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي قم برگزار شد.
به گزارش گروه دريافت خبر ايسنا، "پيتر کامپيتس"، رييس دپارتمان فلسفه دانشگاه وين با اشاره به اخلاق در روانشناسي باليني گفت: در اخلاقيات امروز اين سوال وجود دارد که آيا ميتوان پيوندي را از عضو ديگري به فرد ديگري پيوند داد؟ در سال 1986 کريشني برنات نخستين کسي بود که در آفريقاي جنوبي، قلب فردي را به فرد ديگر پيوند زد و سبب تعجب همگان شد.
وي افزود: قلب از نظر مذهبي در اديان بزرگ از ارزش و احترام خاصي برخوردار است و برخي افراد مذهبي به قداست قلب معتقدند و پيوند قلب را عملي صحيح نميدانند، در حالي که پيوند قلب عملي عادي شده است و غير از آن نيز انواع مختلف پيوند اعضا انجام ميشود.
کامپيتس اظهار داشت: بسياري از محققان تحقيقات خود را در بيوتکنولوژي سالم ميدانند که ضرري را متوجه انسان نميکند. از اين رو مدعي هستند که تحقيقات بيوتکنولوژيکي هيچ مسأله اخلاقي را به وجود نميآورد.
وي خاطرنشان کرد: تا حدي ميتوان ريسکهاي پزشکي را بررسي و ارزيابي و حتي در مهندس ژنتيک و ميکروبيولوژييکي مورد تحقيق قرارداد، از اين رو بايد بين تحقيقات بيوتکنولوژي و اخلاق پزشکي تفاوت گذاشت.
رييس سابق دانشکده فلسفه و علوم آموزش دانشگاه وين اظهار داشت: گاهي ما در اخلاقيات سکوتي را مشاهده ميکنيم که براي آن جوابي پيدا نخواهد شد. ما در مسائل کاربردي مباحث را دنبال ميکنيم ولي در اخلاقيات چون جواب کافي نداريم سکوت را اختيار ميکنيم.
وي ادامه داد: ما نتوانستهايم مسائل مربوط به محيط را حل و اخلاق کاربردي را در آن به کار ببريم، ما هنوز براي اخلاقيات فناوري، کامپيوتر و پيشرفتهاي تکنولوژي و بيوتکنولوژي جوابي به دست نياوردهايم.
وي با اشاره به اينکه اخلاق پزشکي جزو مهم اخلاق کاربردي است، يادآورشد: خيلي از فلاسفه بر اين باورند که اخلاق کابردي اصول خاص خود را داشته و به قواعد خاص خود عمل ميکند و در حال حاضر ميتوانيم دو روند متفاوت را در اخلاق پزشکي تشخيص دهيم.
پروفسور کامپيتس ادامه داد: ديدگاههاي متفاوتي در مورد اخلاق تحقيق، رشته بيوتکنولوژي و سلول هستهاي وجود دارد و سوالاتي مطرح است که اين اخلاقيات چه حدودي را براي محققان تعيين ميکند.
وي خاطرنشان کرد: خيلي از محققان بر اين باورند که عمل پيوندهاي بيوتکنولوژيک و تحقيقات مشابه ضرري نميرساند و مشکلات اخلاقي را به وجود نميآورد.
او ادامه داد: اگر تفاوتهايي ميان تحقيقات بيوتکنولوژي و اخلاق پزشکي نگذاريم چالشهايي براي اخلاقيات ايجاد خواهد شد، بيوتکنولوژي هرچند در ابتداي کار است ولي آينده آن مهم خواهد بود.
پروفسور کامپيتس با اشاره به مساله لقاح مصنوعي گفت: امروز به خاطر پيشرفتهاي علمي ميتوان بسياري از مسائل را پيشگويي کرده و حتي بيماري يا کمال جنين را تشخص دهيم.
وي اظهار داشت: اين مساله تصميم گيري باليني به تنهايي نيست بلکه نتيجه تحقيقات در ژنتيک و توانايي يک محقق در شناسايي امراض ژنتيک است.
پروفسور کامپيتس افزود: مهندسي ژنتيک ميتواند قبل از تولد نيز در مورد جنين تصميم گيري نمايد و ميتوانند امراض را در جنين مشخص يا جنسيت آن را تغيير دهند و از نظر اخلاقيات چيزهايي را که براي ما روشن ميکند مسائل را جنجال آور ميکند.
وي تصريح کرد: تکنولوژي امروز جنين را به صورت کالا به هر صورت که بخواهد ميتواند آن را مديريت کند، يعني چشم و صورت و جنس آن را مي تواند تغيير دهد.
پروفسور کامپيتس افزود: در تکنولوژي شبيه سازي، برخي معتقدند که مغز انسان را نيز ميتوان تغيير داد، به عنوان يک نمونه يک دانشمند يا يک جنايتکار درست کرد، و قبل از اينکه جنين در رحم زن قرار گيرد ميتوانند روي آن کار کنند.
وي ادامه داد: در مهندسي ژنتيک خيلي از چيزها را مي توانيم پيش بيني کنيم و حتي مادر را از فرزند آينده خود باخبر کنيم و از معضلات اين مساله (مهندسي ژنتيک) سقط جنين است.
رييس دپارتمان فلسفه دانشگاه وين اظهار داشت: اخلاقيات وظيفه گرا ميگويد بچه معلول باشد يا سالم به دنيا بيايد، برخي ديگر ميگويند بايد فرد معلول را از بين ببريم، در اينجا اخلاقيات سر دو راهي قرار ميگيرد و به همين دليل تصميم گيري آن نيز آسان نيست.
وي گفت: تحقيقات در مورد سلولهاي بنيادين نيز از ديگر دستاوردهاي اين تکنولوژي است، IFD به چند جنين نياز دارد، چند جنين را در رحم مادر ميتواند جا دهد و کساني که تحقيق ميکنند خواهان استفاده از اين روش براي سلولهاي هستهاي هستند و برخي نيز ميگويند اين کار برخلاف کرامت انساني است.
پروفسور کامپيتس اظهار داشت: ميکروبيولوژي پروسه ديگري است که در اين زمينه مطرح است.
وي ادامه داد: مسيحيان از نظر سياسي و مذهبي ميگويند زندگي از روز اول انعقاد نطفه، شروع ميشود و برخي ليبرالها بر اين باورند که بعد از 14 روز جنين شکل مي گيرد و زماني که بچه در ديواره رحم مادر قرار گيرد زندگي او آغاز ميشود، آمريکاييها و انگليسيها چنين باوري دارند.
رييس دپارتمان فلسفه دانشگاه وين ادامه داد: آنها بر اين باورند که 70 الي 80 درصد تخمک زنان در دوران قاعدگي بيرون ريخته ميشود، کساني که مذهبي هستند اين کار را مشيت الهي مي دانند، اين سلولها اجزاي بدن نوزاد را ميتوانند به وجود آورند.
پروفسور کامپيتس اظهار داشت: سوال ديگر اين است که تا چه حد ميتوانيم شبيه سازي کنيم، دو نوع شبيه سازي داريم، در مورد توليد مثل و علاج يک مرض، در اتريش نوع اول (توليد و مثل) ممنوع است.
وي گفت: اولين شبيه سازي که صورت گرفته همان گوسفند بود، در ايران اين پروسه در حال رشد است و اين اخلاقي شمرده نميشود، قانون نيز آن را تصويب نکرده است.
پروفسور کامپيتس تصريح کرد: در اتريش يک کميته ملي براي هدايت دولتمردان داريم که در اين زمينه به آنها توصيه کند چگونه قانون تصويب کنند و آنها را با ارزشهاي اخلاقي تطبيق دهند.
ارسال نظر