گوناگون

قدرت جنسیتی و طرح اصلاح یارانه‌ها

پارسینه: اگر کمک نقدی به مرد خانواده باشد اکنون در فرآیند چانه‌زنی بین مرد و زن برای تخصیص بودجه به مصارف غذایی - بهداشتی مرد دست بالاتر دارد و لذا ممکن است قدرت خرید واقعی زن برای نیازهای داخل خانه کاهش پیدا کند. از آن طرف اگر مثلن قیمت سوخت افزایش پیدا کند ممکن است هزینه تحصیل فرزندانی که نیازمند استفاده از سیستم حمل و نقل برای رسیدن به مدرسه هستند بالا برود و بودجه لازم برای آن تخصیص پیدا نکند.

مدعای طرح اصلاح یارانه‌ها به زبان 101 ای می‌شود: به جای این‌که کالاهای مصرفی با قیمت غیرواقعی را به خانوار بدهیم، پول نقد را بدهیم تا خود خانوار در مورد تخصیص بهینه تصمیم بگیرد.

با یک نمودار ساده دو کالایی می‌توان نشان داد که این کار منجر به مطلوبیت بالاتری می‌شود. شهود ناشی از این نمودار ساده ولی فقط در شرایطی معتبر است که تصمیم‌گیرنده یک فرد منفرد (یا خانواده‌ای با قدرت چانه‌زنی برابر و ضرایب مساوی در تابع مطلوبیت خانوار) باشد. لذا احتمالن نتایج همین شهود ساده برای مثلن یک زوج تحصیل‌کرده طبقه متوسط برقرار است. سوال این است که وقتی به طبقات پایین‌تر و شرایط جنسیتی نابرابرتر برویم آیا نتایج را می‌توان به همان سادگی تعمیم داد؟ به نظر می‌رسد جواب به سادگی قبل نیست.

مطالعات متعددی نشان می‌دهند که نقش درآمد مادر و پدر در بهبود وضعیت بهداشتی فرزندان یک‌سان نیست. همان طور که انتظار می‌رود به نظر می‌رسد مادران توجه بیش‌تری به خرید کالاهایی که سلامت فرزندان را ارتقاء می‌دهند دارند. البته از آن طرف لزومن نمی‌توان نتیجه گرفت که پدران درآمد خانواده را هدر می‌دهند. برای رفتار متفاوت پدر و مادر حداقل دو حالت محتمل است:‌ پدران ممکن است بخش بیش‌تری از درآمد را صرف مصرف شخصی خود کنند یا این‌که صرف ابعاد دیگری از نیازهای خانواده (مثلن به‌بود مسکن یا سرمایه‌گذاری روی زمین کشاورزی) کنند.

حتی همان محور اول مصرف پدر یعنی مصرف شخصی بیش‌تر هم در تامل دوباره و مطالعات دقیق‌تر لزومن همیشه معنی منفی ندارد. وقتی خانوار بیش از یک حدی فقیر باشد گاهی بهینه است که یک عضو بیش از بقیه مصرف کنند تا حداقل صلاحیت لازم برای حضور در بازار کار و تولید درآمد برای خانوار را به دست بیاورد. لذا حتی پدری که پول قابل توجهی را صرف سیگار یا بقیه تفریحاتی از این جنس می‌کند ممکن است این سرمایه‌گذاری را به منظور رهایی از فشارهای عصبی محیط کار و کسب انرژی برای ادامه فعالیت و تامین درآمد خانواده انجام دهد (در جامعه ما مثال‌هایی از این جنس فراوان است).

مثال خیلی دم دست‌ترش در جوامع مدرن‌تر این است که عضوی از خانواده (چه زن و چه مرد) که شغل پردرآمدی در یک بخش خاص (مثلن بانک‌داری یا مشاوره یا سیاست یا بازرگانی و الخ) دارد گاهی بسیار بیش‌تر از عضو دیگر برای پوشاک و عطر و غذای رستورانی و مهمانی و آرایش و غیره هزینه می‌کند تا از قبل آن بتواند در شغلش بماند و رشد کند و درآمد بالا برای همه اعضاء تولید کند. این مصرف نابرابر نهایتن از زاویه دید خانواده بهینه است.

توضیح مختصر پاراگراف قبلی را رها کنیم و به بحث اصلی برگردیم. طرح آزادسازی هزینه بسیاری از کالاهای پایه خانوار (مثل شیر، سوخت، نوشت‌افزار، نان و الخ) را افزایش خواهد داد. این افزایش قیمت خصوصن برای طبقات پایین با انتقال نقدی تا حدی (و اگر طرح فکرشده و دقیق اجرا شود تا حد خوبی) خنثی می‌شود ولی نکته این است که انتقال سیستم از وضعیت درآمد کم - کالای ارزان به وضعیت درآمد بیش‌تر - کالای گران، توزیع قدرت در خانواده را هم به خواهد زد.

اگر کمک نقدی به مرد خانواده باشد اکنون در فرآیند چانه‌زنی بین مرد و زن برای تخصیص بودجه به مصارف غذایی - بهداشتی مرد دست بالاتر دارد و لذا ممکن است قدرت خرید واقعی زن برای نیازهای داخل خانه کاهش پیدا کند. از آن طرف اگر مثلن قیمت سوخت افزایش پیدا کند ممکن است هزینه تحصیل فرزندانی که نیازمند استفاده از سیستم حمل و نقل برای رسیدن به مدرسه هستند بالا برود و بودجه لازم برای آن تخصیص پیدا نکند. اگر هزینه سوخت بالا برود ممکن است اعضای داخل خانه مجبور به تحمل سرمای بیش‌تری شوند و الخ.

این که این تغییرات دست آخر چه تاثیری روی وضعیت سلامت و سرمایه انسانی خانواده‌های ایرانی خواهد گذاشت سوال جدی است که زمان به آن پاسخ خواهد داد ولی حداقل از تجربه کشورهای دیگر می‌دانیم که دولت باید برای تضمین دست‌رسی خانوارهای با قدرت پایین به مواد اساسی زندگی سیاست‌های جانبی طراحی کند. یک سیاست جانبی می‌تواند این باشد که کوپن‌های برخی مواد غذایی و بهداشتی پایه هم‌چنان در اختیار دو یا چند دهک اول (خصوصن زنان خانوار) قرار گیرد. به عبارت دیگر طرح هدف‌مندسازی برای این دو یا چند دهک اول استثنا قایل شده و برخی کالاهای اساسی مورد نیاز آن‌ها را هم‌چنان در قیمت یارانه‌ای حفظ می‌کند تا تضمین کند که میزان مصرف این نوع کالاها (که همین الان هم احتمالن زیر مقدار استاندارد است) کاهش پیدا نخواهد کرد. برای تحصیل فرزندان هم می‌تواند بلیط‌های مجانی یا ارزان‌قیمت برای مسیر خانه تا مدرسه (و معتبر در ساعت‌های مشخص) را در اختیار دانش‌آموزان با درآمد پایین گذاشت. برای جلوگیری از سوء استفاده و بازفروش این بلیط‌ها در بازار توسط والدین، باید آن‌ها را عکس‌دار کرد تا فقط صاحب بلیط بتواند به منظورهای آموزشی از آن استفاده کند.

منبع: وبلاگ حامد قدوسی(یک لیوان چای داغ)

ارسال نظر

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار