گوناگون

پیش به سوی بردگی جنسی!


بسیاری از افراد معتقدند که وقوع تجاوزهای جنسی در کشورهای ارزش‌مدار، حاصل سرزنش افراد و سرخورده شدن انسان‌ها از عدم برقراری رابطه با جنس مخالف است. به عبارتی، با حذف تقیدات موجود در روابط میان زن و مرد، توجه جنسی این دو جنس به یکدیگر کاهش یافته و در نتیجه آمار جرایم جنسی کاهش می‌یاید. اما آمارها و مشاهدات گوناگون و ثبت شده، چندان با این گزاره همخوانی ندارد.

آمارها و نقض یک نظریه فضایی

موارد ثبت شده تجاوز یا آزار و اذیت‌های جنسی در غرب آنقدر زیاد شده که حتی آمارها هم تاسف خود را، از اینکه بشر مدرن راه حیوانات و حتی بدتر از آن را در حوزه رفتارهای جنسی در پیش گرفته، بیان می‌کنند. گزارش‌های متعدد منتشر شده از سوء استفاده‌های جنسی از زنان در غرب، خبر از شکسته شدن هنجارها و نابودی حداقل الزامات انسان بودن می‌دهند. آمار و شواهد معتبر، نشان می‌دهند که بیش از 50 درصد از زنان آمریکایی، در دوران کودکی یا بزرگسالی مورد تجاوز یا تعرض جسمی قرار گرفته‌اند و حدود یک پنجم آنان حداقل برای یک بار تجاوز جنسی را در طول زندگی خود تجربه کرده‌اند. حتی بنا بر آمار منتشر شده توسط پایگاه آلترنت، در آمریکا در هر دقیقه یک زن مورد تجاوز جنسی قرار می‌گیرد. این اعداد زمانی بزرگی خود را بیشتر نشان می‌دهند که بدانیم تعریف آزار جنسی در غرب با آنچه ما به عنوان آزار جنسی می‌شناسیم، متفاوت است. به عبارتی، روابط نامشروع چنانچه با رضایت طرفین صورت گیرد، در این آمار به حساب نمی‌آید. ضمن آن که موارد بسیاری از تعرضات نیز گزارش نمی‌شود.

آرزوهای به گور رفته

امروز، زن نیمه عریان و برهنه غربی که به خاطر آمال فمینیستی تلاش می‌کند تا در همه چیز با مردان برابر جلوه کند، هر لحظه این احتمال را می‌دهد که مورد تجاوز یا آزار جنسی قرار بگیرد. او در برابر این حقارت، سکوت کرده تا غرور شکسته شده‌اش بیش از این در انظار هویدا نشود.

اگر بخواهیم منشا اجتماعی این برهنگی و نتایج تاسف‌بار آن را بیابیم، ابتدا باید به مساله نوع حضور زنان در جامعه و نسبت ارتباطی آنان با مردان بپردازیم. حضور زنان و مشارکت برابر آن‌ها در محیط‌های اجتماعی بیرون از خانه و همکار شدن با مردان، از مقوله‌هایی است که از سوی گروه‌های فمینیستی ترویج می‌شود. جوامع صنعتی غرب نیز در حرکتی سودجویانه به این خواسته‌ها که ناشی از نادیده انگاری‌های تفاوت‌های زیستی و غریزی زنان با مردان بود، پاسخ مثبت داد. بدین ‌ترتیب، فرصت‌های شغلی به ظاهر مساوی و متعددی به وجود آمد. اما به‌تدریج، قدرت برتر جسمانی و تمایلات شدید غریزی مردانه از یک سو، و زیبایی و ضعف جسمانی زنان در مقایسه با مردان از سوی دیگر، روابط نامشروع جنسی را به محیط‌های کاری و سطح اجتماع کشاند. این در حالی بود که آرزوی برابری شغلی با مردان نیز هیچ‌گاه به وقوع نپیوست.

این حیوانات لوکس

به گفته «فرنچ»، همه زنان در موقعیت‌های کاری خود با تبعیض روبه‌رو هستند. مؤسسات بازرگانی ادعا می کنند که هیچ مانعی در راه پیشرفت زنان قرار نداده‌اند، اما فقط شمار اندکی از زنان ترفیع می‌گیرند. همچنین زنانی که در مشاغل تخصصی و مدیریتی هستند، به مراتب کمتر از همتای مردِ خود حقوق دریافت می‌کنند. اما مساله، زمانی حادتر می‌شود که بدانیم بر اساس آمارهای معتبر، 36 درصد زنان غربی شاغل، توسط همکارانشان مورد تجاوز یا آزار و اذیت جنسی قرار می‌گیرند. شاید به همین دلیل است که «ژ. درویل» در کتاب «سرمایه»، زنان شاغل در جوامع غربی را «حیوان لوکس» جوامع مدرن معرفی می‌کند.

بازندگان ماجرا

تجاوزهای جنسی در جوامع غربی فقط محدود به زنان نمانده و حتی در محیط‌هایی همچون زندان‌ها و ارتش شامل مردان نیز می‌شود. کودکان هم از این تجاوزات در امان نیستند. امروزه باردار شدن دخترهای نوجوانی که به طور ناخواسته و اجباری تن به رابطه جنسی می‌دهند، به یک بحران لاینحل برای جوامع غربی تبدیل شده. یک پژوهش بر روی نوجوانان 15 تا 19 ساله کانادایی فاش ساخته که اولین ارتباط جنسی 54 درصد از دختران، به صورت اجباری و ناخواسته بوده است.

این در حالی است که در این کشورها تقریبا هیچ مانع جدی بر سر روابط جنسی افراد وجود ندارد. با این حال، هنوز برخی مدعی این هستند که تجاوزها و آزار و اذیت‌های جنسی در ایران یا سایر کشورهای اسلامی ارزش‌مدار حاصل ممانعت از برقراری روابط آزاد بین دو جنس مخالف و حجاب زنان است. ولی واقعیت این است که هر جا زنان جنسیت و جسم خود را خارج از محیط خانواده عرضه کرده‌اند و تن به روابط آزاد خارج از شأن زنانگی خود داده‌اند، خودشان بازنده واقعی ماجرا بوده‌اند.

همیشه پای یک سبک زندگی در میان است

آنچه بعضا در صفحه حوادث روزنامه‌های ایرانی تحت عنوان تعرضات جنسی و به صورت خبرهای جنجالی و پرفروش منتشر می‌شود، معدود حوادثی است که در طول یک روز و در کشوری با جمعیتی بیش از 75 میلیون نفر اتفاق می‌افتد. ضمن آن که باید گفت علت اصلی اکثر این حوادث نیز الگوبرداری دختران و زنان ایرانی از زنان جوامع غربی است که به بهانه برابری با مردان تن به فرهنگ برهنگی و خودنمایی می‌دهند. البته نمی‌توان در تمام روابط نامشروع، زنان را مقصر قلمداد کرد. اما حتی در تعرضاتی که به زنان متشرع و باحیا رخ داده نیز، می‌توان ردپای سبک زندگی غربی را که از طریق رسانه‌ها ترویج شده، به وضوح در فرد تجاوزکننده مشاهده کرد.

بازگشت به خانه

بررسی دقیق انواع و اقسام تعرضات و ناهنجاری‌های جنسی (چه در ایران چه در غرب) به اثبات می‌رساند که هر آنچه که اسلام آدمی را از انجام آن منع ساخته، بی‌حکمت نبوده و باعث سلامت جامعه می‌شود و از به وجود آمدن معضلات پیش بینی نشده که جامعه را با بحران مواجه می‌سازد، جلوگیری می‌کند.

در حال حاضر، رسانه‌های گروهی و افکار عمومی در غرب به اشتباه خود یعنی برهنه کردن زن و عرضه آن در جامعه اعتراف می‌کنند و به «بازگشت زنان به خانه» ابراز تمایل می‌کنند. در ایالات متحده آمریکا، بسیاری از زنان که درآمدهای بسیار زیادی داشته‌اند، مشاغل خود را رها کرده و به مادران تمام وقت تبدیل شده‌اند. این مساله را حتی می‌توان در برخی بازیگران بسیار مشهور هالیوودی هم مشاهده کرد که به منظور نگهداری از فرزندان تازه متولد شده‌شان، دست از فعالیت کشیده‌اند یا آن را به شدت کاهش داده‌اند. دیوید بالنکن هوان، رئیس مؤسسه ارزش‌های امریکا این رویکرد جدید را «مکتب جدید طرفداری از خانواده» نامیده است.

هدیه اسلام

تمام شواهد حاکی از آن است که آزاد شدن روابط زنان و مردان به عنوان یک عامل اصلی برای آزاد شدن روابط جنسی لجام گسیخته بوده که زن و مرد غربی را به بردگی خود گرفته است. حال آنکه دین مبین اسلام برای ارضای نیازهای جنسی آدمی، راه‌هایی را پیش روی انسان گذاشته که نه تنها مانع از بحران‌های اجتماعی کنونی غرب می‌شود، بلکه آرامش و امنیت را نیز به خانواده و جامعه هدیه می‌دهد.

منبع: هفته نامه چشمه استان مازندران

ارسال نظر

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار