گوناگون

شوخی گل آقا با امام خمینی!

شوخی گل آقا با امام خمینی!

پارسینه: خاطرات کیومرث صابری فومنی (گل آقا)

یادم است یک زمانی امام شطرنج را آزاد کرده بودند روزنامه ‏ها نوشتند که حضرت امام فتواشان راجع به شطرنج و موسیقی... آمد. من دو کلمه حرف حساب را با فاکس می‏ فرستادم اطلاعات. آن زمان یک چیزی نوشتم که فقط هم به بیت رفت و فقط هم پیش سید احمد رفت زیر دست امام آمد و آن این بود که حضرت امام که قبلا ماهی اوزون‏برون را آزاد کرده بودند و بعدا شطرنج را آزاد کرده بودند و راجع به موسیقی هم این را گفتند و خدا ایشان را زنده نگه داشته باشد همان اصطلاحی که خود مردم گفتند که خدا ایشان را طول عمر همراه با عزت عنایت بفرماید که به تدریج کم‏کم بقیه چیزها را هم آزاد بکنند تا ما در آخر عمری یک کیفی کرده باشیم، «خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگه‏دار».

آقا سید احمد به آقای دعایی گفته بودند که آقا این فاکس ما خراب شده، ایشان فرستاده بودند که آن دستگاه فاکس را درست کنند گفته بود فاکس درست شد، حالا شما یک متنی فاکس کنید که دعایی این دو کلمه حرف حساب را فاکس کرده بود. سید احمد هم بلافاصله خدمت حضرت امام برده بود که امام خندیده بودند. منتها همان یک نسخه بود و ما جز به محارم، دیگر به کسی نگفتیم.

منبع:سایت جماران

ارسال نظر

  • ناشناس

    طنزپرداز بزرگی بود سالها بیماری خونی داشت و به کسی نگفت

  • ناشناس

    درود بر خمینی

  • ناشناس

    کیومرث صابری فومنی (۸ شهریور ۱۳۲۰ تا ۱۱ اردیبهشت ۱۳۸۳)، معروف به گل آقا، پایه‌گذار مؤسسه گل آقا، نویسنده، طنزنویس، و معلم ایرانی بود.
    طنز بعد از انقلاب ایران مدیون صابری است و او با کار خود میزان تحمل مسئولان حکومتی ایران را تا حدی بالا برد. اگر طنز او فقط گزنده بود تا این اندازه تاثیرگذار نمی‌بود.[۱]

    محتویات

    ۱ تولد
    ۲ فعالیت‌های پیش از انقلاب ایران
    ۳ صابری، پس از انقلاب
    ۴ هفته‌نامهٔ گل آقا
    ۵ پایان کار هفته‌نامه
    ۶ موسسهٔ گل آقا
    ۷ مرگ
    ۸ جستار وابسته
    ۹ پانویس
    ۱۰ پیوندهای بیرونی
    ۱۱ جستارهای وابسته

    تولد

    وی در فومن در شمال ایران در حالی که چند روز قبل از تولد پدرش را از دست داده بود، به دنیا آمد. تولد وی هم‌زمان با هجوم نیروهای اتحاد جماهیر شوروی به ایران در خلال جنگ جهانی دوم بود و پدرش به دست نیروهای کمونیستی کشته شد.
    فعالیت‌های پیش از انقلاب ایران

    او از دانشگاه تهران فوق لیسانس ادبیات داشت و به معلمی مشغول بود. در مدرسه همکار و دوست نزدیک رجایی شد. هم‌زمان در مجله توفیق فعالیت می‌کرد و معاونت سردبیری این مجله را بر عهده داشت که با توقیف شدن توفیق فعالیت وی نیز در آن نشریه به پایان رسید.
    صابری، پس از انقلاب

    صابری پس از انقلاب در دولت موقت مهندس مهدی بازرگان به عنوان مدیر کل بازرگانی وزارت آموزش و پرورش مشغول به کار شد و با تشکیل اولین دولت، به عنوان مشاور فرهنگی نخست‌وزیر محمد علی رجایی به کار مشغول شد.

    وی در سال ۱۳۶۲، در حالی که شانس به دست آوردن پست وزارت را نیز داشت، ناگهان از همهٔ مسئولیت‌های دولتی خود کناره گرفت و پس از مدتی، از روز ۲۳ دی سال ۱۳۶۳ شروع به نوشتن یادداشت‌های روزانهٔ طنز با نام مستعار «گل آقا» و تحت عنوان «دو کلمه حرف حساب» با محتوای انتقاد از دستگاه‌های دولتی و مشکلات موجود جامعه در صفحهٔ سوم روزنامه اطلاعات کرد، که نقطه عطفی در طنز نویسی ایران و احیاگر طنز مطبوعاتی بعد از انقلاب بود.

    یادداشت‌های «دو کلمه حرف حساب» به خاطر شرایط سال ۱۳۶۳ که متأثر از جنگ و بحث‌های ایدئولوژیک و خشونت بود توانست با زبان طنز نوین خود و بهره گرفتن از شخصیت‌های خیالی نظیر «شاغلام»، «غضنفر»، «ممصادق»، و «کمینه عیال ممصادق»، تحولی در جامعه ایجاد سازد که با توجه به جو محدود آن سال‌ها، این کار فقط از گل آقا بر می‌آمد.
    هفته‌نامهٔ گل آقا

    پس از گذشت شش سال از نوشتن یادداشت‌های دو کلمه حرف حساب، صابری تصمیم گرفت که اولین هفته‌نامهٔ طنز پس از انقلاب را منتشر سازد. وی با هدف تیراژ صد هزار نسخه، در ۱ آبان سال ۱۳۶۹ اولین نسخهٔ هفته‌نامهٔ گل آقا را به قیمت ۱۵ تومان منتشر کرد که با نایاب شدن نسخه‌های اولیه مجبور به تجدید چاپ شد.

    از همکاران او در روزهای نخست می‌توان از مرتضی فرجیان، مرتضی ناطقیان (معتضدی)، سید ابراهیم نبوی، محمد رفیع ضیای، احمد عربانی، ناصر پاک‌شیر، نیک‌آهنگ کوثر، منوچهر احترامی، ابوالفضل زرویی نصرآباد، رضا رفیع و بزرگمهر حسین‌پور نام برد.
    هفته‌نامه «گل‌آقا» به مدیریت کیومرث صابری فومنی سرآمد نشریاتی بود که طی دهه‌های ۷۰ و ۸۰ با زبان طنز و کاریکاتور به نقد فضای سیاسی و اجتماعی کشور می‌پرداخت. این نشریه پرطرفدار که با شعار:
    یک دهان دارم دوتا دندانِ لق می‌زنم تا زنده هستم حرفِ حق

    منتشر می‌شد، مدیران دولت‌های هاشمی رفسنجانی [و در این اواخر دولت خاتمی] را به عنوان سوژه‌هایی همیشگی در طنزهای تصویری روی جلدش مد نظر داشت. طنزهایی که با زبانی ساده، نقدهایی جدی را به سیاست‌های داخلی و خارجی دولت مطرح می‌کرد، آنچنان که به دل نقدشونده هم می‌نشست.[۲]

    فعالیت‌های گل آقا منحصر به هفته‌نامه باقی نماند. ماهنامهٔ گل آقا، سالنامهٔ گل آقا، هفته‌نامهٔ «بچه‌ها... گل آقا»، انتشارات گل آقا برای انتشار کتب طنز و کاریکاتور، و سرانجام خانهٔ طنز ایران جهت پرورش طنزنویسان جوان، از دیگر فعالیت‌های کیومرث صابری بود.
    پایان کار هفته‌نامه

    در ۲ آبان سال ۱۳۸۱، و در دوازدهمین سالگرد انتشار هفته‌نامهٔ گل آقا، هم‌زمان با چاپ ۵۴۸مین شماره، گل آقا تصمیم به تعطیلی هفته‌نامه به دلایلی نامعلوم گرفت، و با چاپ سرمقالهٔ شماره ۵۴۸، که این بار در آن نه شاغلام و غضنفری بود و نه گل آقایی، با نام صابری از تصمیم خود برای پایان کار هفته‌نامه خبر داد.
    موسسهٔ گل آقا
    نوشتار اصلی: موسسهٔ گل آقا

    از موسسات بنیانگذاری شده توسط صابری است که با نشر هفته نامهٔ بچه‌ها گل آقا ماهنامه و سالنامه گل آقا و نشر کتبی دربارهٔ طنز به کار خود ادامه می‌داد. در تاریخ ۳ دی ۱۳۸۷ دختر آقای صابری، پوپک صابری فومنی، مدیر مسئول هفته‌نامه گل‌آقا اعلام کرد که این هفته‌نامه تا اطلاع ثانوی دیگر منتشر نخواهد شد و مؤسسه نیمه‌تعطیل است. فعالیت‌های موسسه گل آقا محدود به تولید انیمیشن و همچنین به‌روز رسانی وبگاه گل آقا می‌باشد.
    مرگ

    کیومرث صابری فومنی پس از تحمل یک بیماری سنگین سرطان خون، در صبح ۱۱ اردیبهشت سال ۱۳۸۳ در بیمارستان مهر تهران دارفانی را وداع گفت. در حالی که به اصرار خودش جز سه چهار نفر، کسی از بیماری‌اش خبر نداشت تا دلی آزرده نشود و خاطری اندوهگین نگردد.
    ویکی پدیا

  • Hajiagha

    این جور نیست من کاریکاتوریست گل اقا بودم رد پای خاتمی و دیگران و شهردار گرباسچی به انجا باز شد و فشار ها به صابری شروع شد چون پول کای نداشت گله مند هم بود اقای خامنه ای از دور از صابری حمایت می کرد چون ما را برای حقوق بهتر به هم شهری و دانشگاه ازاد و کیهان دعوت می کردند ما تحت فشار بودیم نیک اهنگ کوثرفت او فردی مادی بود و دنبال شهرت و عربانی حسا دت می کرد ب ما من و دست خط صابری را داشتم گفتگوی خصوصی داشتم فشار از طرف کیهانی ها شجاعی طبا طبا عی و....زیاد بود ملون هم بود من امدم غرب و مرتضی خان علی مشهور امد مرتضی زیر فشار غربی ها و حسادت کمونیست ها و سلطنت طلب ها سکته کرد کوثر خودش را به گروه های سیاسی فروخت و ابراهیم نبوی هم سرگردان است

  • محمدباقر

    سلام.
    در این که مرحوم صابری ، منشا چه کارهای بزرگی بود تردیدی نداریم ولی باید توجه کرد که یکی از پارامترهای خیــــــــــــــــــــــــــــلی خیلی مهــــــــــــــــــــــــم که گل آقا را بر سر زبان ها انداخت کاریکاتــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــورهای آن بود .
    و کسی که آن کاریکاتورهای شاهکار را خلق می کرد جناب آقای عربانی بود .
    لطفا تا مثل مرحوم صابری از بین ما نرفته ، ایشان را دریابیم .
    من هم هیچ اطلاعات درست حسابی در این زمینه نداشتم تا این که آپارتمانی را خریدم و مدیر ساختمان شدم و یکی از ساکنین آن آقای عربانی بودند و هیچ آشنایی هم با وی نداشتم تا این که یکی از همسایه ها - که معلم یکی از دبیرستان های تهران بود - ایشان را به بنده معرفی کردند که ایشان چه هنرمند بزرگی است از آن زمان ارادت خاصی به ایشان پیدا کرده ام هر چند که چندین سال است که ایشان را ندیده ام چون آن آپارتمان را فروخته و از آنجا نقل مکان کرده ام .
    هر کجا هست خدایا به سلامت دارش .

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار