گوناگون

آقای جنتی؛ دستی به سر و گوش تئاتر بکشید!

آقای جنتی؛ دستی به سر و گوش تئاتر بکشید!

پارسینه: سی و دو سال خیلی است. 32 سال برای یک فرآیند کاری و اجتماعی عدد بسیار بزرگی است. هر شخص نرمالی، وقتی 32 سال در یک پیشه قرار گیرد، به طور طبیعی و سلسله مراتبی دچار یک پیشرفت خواهد شد.

پارسینه/ ارشاد رازانی: ثابت کردن حرفهایی که در این مطلب منتشر می شود خیلی کار پیچیده‌ای نیست. برای شروع بهتر است در نوشته‌ای که در ادامه می‌آید کمی تامل کنیم؛ (این جمله از خبرگزاری فارس گرفته شده است.)

با حکم معاون امور هنری وزارت ارشاد، قادر آشنا دبیر جشنواره تئاتر فجر شد/ خداحافظی با جوان ناآشنا...

تا اینجای مطلب لذت تیترنویسی خیلی بیشتر مشهود و برای نگارنده این خبر مهم بوده است تا سرنوشت تئاتر این مملکت، مثلاً هم آوایی دو کلمه آشنا و ناآشنا یک اتفاق است که فقط به ذهن این دوستان رسیده! و از دریچه این نگاه باید بپذیریم که یکسال است جشنواره تئاتر فجر دست آدم ناآشنایی بوده است.

و در ادامه:

در این حکم خطاب به قادر آشنا .... آمده است: «... انتظار می‌رود در نخستین سال فعالیت دولت تدبیر و امید، با در نظر گرفتن مطالبات به حق هنرمندان فرهیخته و بهره‌گیری از حداکثر ظرفیت تئاتر کشور به ویژه مؤلفه‌ها و نمادهای دهه مبارک فجر و سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی در عرصه نمایش، گام‌های مؤثری بردارید..»

اگر بخواهیم قضاوت و تحلیل را از همین‌جا شروع کنیم، باید دید که با کدام تعریف علمی، جهانی، دینی، چشم انداز محوری و ...، این نوع برخورد با مهمترین روی‌داد تئاتری کشور توجیه‌پذیر است. مشکلات عدیده تئاتر بر هیچ‌کس و کسانی که در این حوزه درگیری صنفی و شغلی دارند پوشیده نیست. کافی است تا بگوییم کمبود سالن، کمبود بودجه، آشفتگی برنامه ریزی و سیاست گذاری، توزیع غیر متوازن بودجه و چه و چه تا هر شنونده‌ای لب به تایید بگشاید و تنها افسوس و افسوس.
حالا این ما و جامعه‌ای که از طرفی جامعیتی از هنر محسوب می شوند و از طرفی جامعه‌ای هستند سرگشته و سردرگم. به قول یک استاد تئاتر، یک کارگر هم وقتی تا پایان روز کار می‌کند پولش را می‌گیرد اما یک هنرمند تئاتری و فراتر از آن یک گروه تئاتری باید بپذیرد که حاصل زحمات چند ماهش یکهو هوا شود!

به تعبیری تئاتر زنده‌ترین هنر محسوب می‌شود؛ نفس به نفس تماشاگر جان می گیرد و جان می‌دهد. نیازی به تفکیک هم نیست. هر تئاتری که مخاطب دارد محل بحث است؛ خواه تئاتر بزن بکوب کمدی و یا تئاتر روشنفکری و یا تئاتر مذهبی و دینی و یا هر تئاتر دیگری. به هر حال هر نوع جریان فکری دوست دارد که در فضایی نزدیک و نفس به نفس و البته دراماتیک، مناسبات و مسائل مبتلا‌به جامعه فکری خود را به نظاره بنشیند و بیاندیشد.

حال با این توضیح که در این مطلب اصلاً بحث بر سر اشخاص محترمی مثل آقایان عالی‌زاد و یا قادر آشنا نیست باز می‌گردیم به بحث اصلی و جشنواره تئاتر فجر! جشنواره ای با سی و دو سال تجربه.

سی و دو سال خیلی است. 32 سال برای یک فرآیند کاری و اجتماعی عدد بسیار بزرگی است. هر شخص نرمالی، وقتی 32 سال در یک پیشه قرار گیرد، به طور طبیعی و سلسله مراتبی دچار یک پیشرفت خواهد شد.

مثلاً یک سروان، سرگرد می‌شود و یا مربی، استاد. با مروری اجمالی از اتفاقات هنری مشابه می‌شود پی‌ برد که سی و دو سال یعنی چقدر. اگر جشنواره های معتبر دنیا را در رشته های مختلف مورد بررسی قرار دهیم می توان فهمید که در سی و دو سالگی کجا بوده اند. خیلی‌ها گفته‌اند که از ابتدا قرار نبوده که تا ابد سیاست جشنواره‌ای بر تولید تئاتر کشور حاکم باشد، اما آنچه که فعلاً وجود دارد و دیده می‌شود این است که به هر حال تولیدات نمایشی از طریق جشنوراه‌ها مدیریت و نظارت شده و برای اجرای عمومی به سالن‌ها پیشنهاد می‌شوند.

تیم فرهنگی دولت قبلی که حتی قلم به بیان جمله‌ای که بودن آن‌ها را یادآوری کند به راحتی نمی‌چرخد، یک آش شله‌قلمکاری را تحت عنوان وضعیت فرهنگی و هنری جامعه به دولت آقای روحانی تحویل دادند و طبیعتاً در این دوره هنوز دولت جدید فرصت بروز و ظهور کافی پیدا نکرده و اگر هم ماجرایی هست فعلاً حکایت تاوان قبلی‍‌هایی است که کابوسی بودند بر سر فرهنگ و هنر و تاریخ این مملکت.

جشنواره تئاتر فجر با سیاست‌های اجرایی جدیدی در این دوره برگزار شد که البته جدید هم کلمه زیادی است برای این تغییرات و اصلاً چرا اینقدر تغییر؛ کی ثبات پس؟

بخش های تولیدات جدید امسال در دو گروه کلی چشم انداز و نسل نوع تفکیک شدند. حال چند نکته قابل تامل را به ترتیب مطرح کرده و مطالبی را هم با هم مرور می کنیم تا در نهایت به مطلب و دغدغه اصلی برسیم.

• فاجعه توزیع بودجه و گلایه‌های تکراری و پوچی که برخی مدیران اعلام می‌کنند و آشفتگی و نابه‌سامانی نظام تخصیص بودجه، با اینکه داستان جدیدی نیست؛ اما هر بار داغ هنرمندان را تازه می‌کند. علی‌القاعده هنرمندان هم جزء بشر محسوب می‌شوند و باید معیشت مناسبی داشته و بتوانند که باشند! در خصوص گروه‌های بخش نسل نو گفته شد که اگر به مرحله دوم بازبینی راه پیدا کنند، گروهی یک میلیون تومان داده می شود! با نگاهی که الان حاکم است، شاید حتی ولخرجی هم محسوب شود اگر به 15 گروه نمایش که در واقع بیانگر جمعیتی حدود هفتاد هشتاد نفر است، 15 میلیون برای 4 و یا 5 ماه تلاش بدهیم!

بر اساس شواهد و قرائن، در حال حاضر آثار پرمخاطب محکوم به عقد قرارداد گیشه هستند و دیده می‌شود که گاهی یک گروه شصت هفتاد نفره باید از طریق فروش بلیط مخارج خود را مدیریت کند و از آن طرف تئاترهای تولید شده توسط نورچشمی‌ها که عموماً کم مخاطب هم هستند، به جهت اینکه روحیه‌شان لطمه نخورد بودجه‌های درست و درمان می‌گیرند.

دوستان سیاست‌گذار دست بردارید، کی می‌خواهیم بپذیریم که باید "هنر از دل برآید تا تاثیر هم داشته باشد." هنرمند تئاتری کجای ذهن کدام مدیر است دقیقاً؟! فضای بی‌سامان پرداخت‌های بازیگران و تخصیص بودجه‌های غیر متوازن و دسته بندی های مشکوک و بازبینی‌های غیر اصولی و چه و چه، همه و همه فضای زندگی این روزهای تئاتری‌ها شده است. با این وصف، چگونه انتظار می رود که یک هنرمند تئاتری دنیا را لزوماً روشن ببیند و محورهای محتوایی فراخوان جشنواره را محقق کند.؛ که اتفاقاً می کنند و عجیب است.

آقای منتظری که اولین مدیر نمایشی کشور بوده‌اند و به زعم بسیاری از هنرمندان در کارشان هم موفق؛ در یک نشستی ضمن خوردن افسوس برای تئاتری‌ها عنوان کردند که تئاتری‌ها خودشان هم کم کارند و ... . ایشان گفتند که در این مملکت برای خیلی چیزها سیاست طراحی نشده اما برای تئاتر در شورای عالی انقلاب فرهنگی سیاست تعریف شده، ولی خود تئاتری‌ها نمی‌روند از همین طریق صاحب سازمان و خانه و ... شوند. این مطلب خیلی درست است. تئاتری‌ها تا به حال ثابت کرده‌اند که به اندازه سینمایی‌ها نتوانسته‌اند سهم خواهی کرده و اوضاع خود را سامان بدهند.

• آیا این جشنواره همان جشنواره چند سال پیش است؟ با نگاهی به اسامی کارگردانان این دوره از جشنواره و البته ضمن احترام به آنها که حتماً خوبند و محترم؛ و با تامل در جای خالی بسیاری از اسامی که پیش‌تر ها بودند، باید گفت که جشنواره تئاتر فجر در قیاس با خودش هم پس رفت داشته.

• روال بازبینی های جشنواره و به طور خاص، بخش نسل نو با موارد قابل بحثی روبه‌رو بود. در گام اول که متون و نمایشنامه‌ها، طبق معمول به صورت خوجوش از سمت هنرمندان تولید شد و مسئولان و متولیان امر، خوشحال از اینکه تنها با درج یک‌سری تیتر و عنوان در فراخوان جشنواره، جریان محتوایی را سامان داده‌اند منتظر مراحل بعدی جشنواره بودند. بعد از پذیرفته شدن تعداد محدودی متن (که در آن هم بحث زیاد است)، این گروه ها شروع کردند به تمرین. در بحث پذیرفته شدن متون دیده شد که برخی متن های ایرانی و داخلی که توسط هنرمندان نوشته شده بود رد شد و از طرفی برخی متون خارجی پذیرفته شد. بعد از این مرحله وارد خوان دوم شده و تقریباً 34 گروه نمایشی بدون کمک هزینه به تمرین پرداختند. ( فی سبیل ا...) بعد از گذشت تنها سه ماه یک بازبینی شتابزده انجام شد و پس از آن، نزدیک به 20 گروه از این گروه ها حذف شدند. یعنی 3 ماه زندگی حدوداً 100 نفر آدم! عده ای هم که فیلم داده بودند و خیلی ها یا دیده نشدند یا تایید.
این با کدام منطق یعنی نظم بعد از سی و دو سال؟ این کجایش یعنی استاندارد؟

• در پایان و در بحث اصلی‌ترین مسئله‌ای که سبب شد تا این متن نوشته شود، بهتر است به ابتدای مطلب برگردیم. کمتر از یک ماه مانده به برگزاری جشنواره بین المللی سی و دو ساله کجای دنیا دبیر جشنواره را عوض می‌کنند‌ و بعد از او می‌خواهند که در نخستین سال فعالیت دولت تدبیر و امید، با در نظر گرفتن مطالبات به حق هنرمندان فرهیخته و بهره‌گیری از حداکثر ظرفیت تئاتر کشور به ویژه مؤلفه‌ها و نمادهای دهه مبارک فجر و سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی در عرصه نمایش، گام‌های مؤثری بردارد! اصلاً بنده خدا آقای آشنا فرصت می‌کند در این مدت کوتاه بر همه جای جشنواره مسلط شود؟! حقیقت این است که در تئاتر ما تعدادی مدیر اجرایی داریم و نه سیاست‌گذار که کاش همین‌ها هم ثابت می‌شدند و می ماندند، تا حداقل 32 سال بعد مثل حالا نباشیم.

تو را بخدا آقای جنتی در سال آینده دستی به سر و گوش تئاتر هم بکشید!

ارسال نظر

  • رادا

    مشكل مردم تئاتر نيست پارسينه جون ؟؟؟؟؟
    خوب تأمل كن عزيزم

  • یک شاهرودی

    آقای جنتی بهتره دستی به سرو گوش تفکرات و اقدامات مشکوک خودش بکشه که به عاقبت مهاجرانی ملعون گرفتار نشه .این خط----------این نشون@

  • یک انسان

    رادای عزیز، تئاتری ها هم جزئی از مردمند و مشکل اوهتا هم مشکل مردم و قرار نیست که هر مطلبی متشر می شه دغدغه های شما رو پوشش بده. قطعاً مشکلات مهم زیاده اما اینکه مشکل اصناف مختلف منتشر و بازخوانی بشه شما مشکل داری با این مسئله؟
    به امید حل شدن همه مشکلات همه انسان ها

  • unperson

    این تئاتر نه سَردارد نه گوش !! یعنی خیلی چیزها ندارد و صد البته خیلی چیزها هم دارد که حسابش با کرام الکاتبین است !! و چه خوب که جنابِ وزیر گوش اش به این سَر به سَر گذاشتن ها بدهکار نیست !!

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار