گوناگون

لزوم حمایت از محمود کریمی از نگاه یک فعال مجازی حزب اللهی

به گزارش پارسینه حسین الهام از فعالین حزب اللهی فضای مجازی در شبکه اجتماعی گوگل پلاس نوشت: فرض کنید من از شهری بدم می آید، البته نه از همه اش! از بعضی رفتارهای تعدادی از مردمش. از بعضی محله هایش و مردمی که با من رفتار خوبی نکرده اند.

حالا دشمن به آن شهر حمله کرده است. مساله ای را هم بهانه کرده است که احتمال دروغ بودنش بیشتر از راست بودنش است. و اصلا فرض کنیم راست می گوید، اما به هرحال او دشمن است و حالا هم به آن شهر حمله کرده است. در دشمن بودنش هیچ شکی ندارم. می دانم اگر این شهر را بگیرند جای پای شان برای گرفتن بقیه شهرها باز می شود، اما از آن شهر هم خاطره خوبی ندارم.



به نظر شما من باید چه کنم؟ چه وظیفه ای دارم؟ باید از شهر و مردمش دفاع کنم یا در هنگام حمله دشمن بی خیال باشم. یا اینکه به مردم شهر بگویم که یادتان است من از فلان کارتان بدم می آمد، این جزای کارتان است! حق تان باشد.

* *
رفتاری که حزب اللهی ها و مذهبی ها با شایعات درباره محمود کریمی می کنند، مثل رفتار من است با مردم آن شهر! حالا که دشمن - تاکید می کنم دشمن - او را هدف گرفته ما خودمان داریم او را جلوی سیبل هُل می دهیم.

حالا که دشمن دارد به بهانه دروغ اثبات نشده ای درباره محمود کریمی کل هیات و مداحی و عزاداری را زیر سوال می برد بچه حزب اللهی می آید می گوید حقش است؛ چون من آن روز از شور گرفتنش خوشم نیامد، عربده می زد؛ می گوید همه شایعات راست است چون من دیدم سوار موتور گران قیمتی شده بود(!)، خودش را جای خدا می گذارد و می گوید این جریان چوب خداست و جواب حرف هایش درباره حسن عباسی، می گوید چرا آن روز که از احمدی نژاد انتقاد کرد باید این روزها را می دید و... .

یعنی واقعا تمام این جبهه را دیدن و شناخت دوست و دشمن و مرزبندی اینقدر سخت است؟ یعنی واقعا سلیقه هامان را وسط چنین جنگ و هجمه سنگینی نمی توانیم برای خودمان نگه داریم؟ واقعا تشخیص اولویت ها اینقدر سخت است؟

یعنی تا حالا نفهمیده ایم که به هر بهانه ای ائمه جمعه و سخنرانان مشهور و مداحان را می زنند؟ همین چند وقت پیش نبود که مهدی سلحشور را به خاطر حرف های حقی که زده بود به انواع فحش ها نواختند؟

واقعا اگر نمی دانید بگذارید بلند بگویم: جنگ است آقایان، جنگ! ما داریم با زامبی های خارجی و داخلی می جنگیم. (1)
* *
شهری هست که من از آن خیلی بدم می آید. تلخ ترین خاطرات زندگی ام را در آنجا رقم خورده است. از برخی از مردمش دل خوشی ندارم. رفقایم در آن شهر در حساس ترین شرایط تنهایم گذاشتند. از جوانان این شهر کتک خورده ام. اما بارها از نام و فرهنگ این شهر دفاع کرده ام و می کنم. چون این شهر در مرزهای سیاسی و عقیدتی من قرار دارد.

من به عبدالرضا هلالی و جواد مقدم و حسین سیب سرخی و بعضی مداحان دیگر انتقاد دارم اما اگر به آنها نیز حمله شود از آنها دفاع می کنم، تمام قد هم دفاع می کنم.

ارسال نظر

  • ناشناس

    چه ربطی داره - تهران تگزاس نیست- من جای اون بچه های 206 بودم تا تهش میرم ا.....اگر نا امنه من شهروند عادی چرا نباید اسلحه داشته باشم - خون این آقا از بقیه مردم رنگینتره؟ !! ....

  • مهدی

    به این نوع دیدگاه می گویند : "هدف وسیله را توجیه می کند " و " ذبح حقیقت در پای مصلحت "

  • ناشناس

    تفكرات ماكياوليسم.بنده خدا اون شهر نيست ما هم دشمن نيستيم. ما همه مردم يه سرزمينيم كه از زور گوئي و اعمال و رفتار غير عقلاني بعضي از افراد متنفريم.چي ميگي سي خودت؟

  • rem reza

    تجربه ثابت کرده این جور آدمها با قدرت چه کار میکنند.چرا یه شخص عادی باید سلاح داشته باشه و اینقدر پشتش گرم باشه که به هر کسی که خوشش نمیاد شلیک کنه؟واقعن از اون دو زوج میخوام یه ذره هم کوتاه نیان و تا آخرش برن تا شاید عبرتی برای این جماعت بشه

  • سلمان

    قانون اسلامی برای همه یکسانه اقای کریمی که استغفرالله معصوم نبودن اگهمرتکب گناه شد باید مجازات شود اگه خلافشثابت شد باد عفو شود

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار