گوناگون

دیدار با «علی کوچولو» سه دهه بعد در هلند+عکس

پارسینه: کودکان دهه شصت «علی کوچولو» را خیلی خوب می شناسند؛ علی کوچولویی که تو قصه ها نبود و در دوروبرما می زیست.

کودکان دهه شصت «علی کوچولو» را خیلی خوب می شناسند؛ علی کوچولویی که تو قصه ها نبود و در دوروبرما می زیست. بازیگر این نقش امید آهنگر دو سالی هست که ایران را ترک کرده و در هلند زندگی و کار می کند. نژلا پیکانیان در سایت «جمهوریت» گفتگویی را با این چهره هنری انجام داده و از او درباره اوضاع و احوال این روزهایش پرسیده است. آهنگر هم هرچند به زندگی در آن طرف خو گرفته در این گفتگو از علاقمندی برای بازگشت به ایران سخن گفته است.

*مدتی است که از ایران رفتید، برایمان بگویید هدفتان از این سفر چه بوده؟

به نظرم وقتی هر فردی تصمیم های بزرگی در زندگی حرفه ای و حتی شخصی خودش می گیرد قطعا چند هدف را با هم دنبال می کند. برای من هم همین طور شد و شرایط به گونه ای پیش رفت که تصمیم به سفر بگیرم. اما اهداف اصلی ام از این سفر کسب تجربیات بیشتر در زمینه های گوناگون و ادامه تحصیل در زمینه کار خودم بود. در کنار این دو هدف قصد دیگری هم داشتم که شاید بتوان گفت مهم تر از دو هدف دیگرم بود، کار کردن در فضای هنری به غیر از ایران. چون واقعا شرایط به گونه ای شده بود که باید فشار زیادی را تحمل می کردم. با این سفر تا حدودی می خواستم خودم را در این فضای جدید نیز آزمایش کنم.

*به نظر می رسد خیلی از شرایطی که در ایران وجود داشت دلگیر هستید، فکر نمی کنید چون از کودکی و سن خیلی کم وارد این عرصه شدید جذابیت هنر و سینما برایتان کم شده و به همین خاطر به دنبال یک فضای جدید بودید؟

نه اینطور نیست، اگر اینگونه بود 30 سال نمی توانستم در این عرصه فعالیت کنم و باقی بمانم . هنر برای من همیشه دوست داشتنی و جذاب بوده. درست است که من از4 سالگی جلوی دوربین رفتم و خیلی چیزها را زودتر از هم سن و سال های خودم تجربه کردم اما اگر شرایط مناسب بود ادامه می دادم. فضای جدید را هم صرفا برای به دست آوردن تجربیات جدید می خواستم. اما این شرایط حاکم بر سینما و تلویزیون و تئاتر ما هست که به جای اینکه از سرمایه های خود ( هنرمندان ) محافظت کند به راحتی آنها را از دست می دهد و جالب تر اینکه سرنوشت هنرمندان برای هیچ کس مهم نیست.

*شما هلند را برای مهاجرت انتخاب کردید، چرا این کشور؟

شرایط این کشور برایم از نظر کاری بهتر بود. در ایران به نقطه ای رسیده بودم که احساس کردم باید به کشور دیگری مهاجرت کنم تا بتوانم به مسائل جدی تری همچون تحصیل و ادامه فعالیت های هنری خود بپردازم من به یکباره این تصمیم را نگرفتم. چندین سال بود که در فضای هنری ایران فعالیت می کردم ولی این اواخر احساسم این بود هر چه تلاش می کنم بی فایده است. همه می دانند که من از کودکی و سن کم بازیگر شدم وحدود 30 سال دراین عرصه فعال بودم ولی همیشه مورد بی مهری مسئولین به اصطلاح هنری کشورم قرار گرفتم در صورتیکه فکر نمی کنم هیچ جای دنیا با هنرمندان شان این گونه رفتار کنند. من این گلایه ها را برای خودم نمی گویم. ما بزرگانی در عرصه هنری ایران داریم که من خاک پایشان هم نمی شوم ولی متاسفانه از آنها هم هیچ خبری نیست و همگی تبدیل به خاطراتی نه چندان دور شدند در حالی که هنوز توانایی کار و کوله باری از تجربه دارند.

*شایعاتی درباره ترک همیشگی تان در ایران به وجود آمد، قصد ندارید که همیشه آنجا بمانید؟

خودتان می گویید شایعه، شایعه چیزی است که مدام حواشی همه هنرمندان ما هست ولی من یک ایرانی هستم و قطعا نمی توانم مدت زیادی دور از وطنم باشم. من کشورم را دوست دارم و باید بگویم فقط شرایط بدی که درسینما و تلویزیون و تئاتر ما حاکم شده بود باعث شد تا تصمیم بگیرم مدتی از مافیای هنری ایران به دور باشم.

*گفتید برای ساخت فیلم رفتید، چرا؟ مگر در ایران شرایط برایتان فراهم نبود؟

فقط می توانم بگویم دست روی دلم نگذارید! یکی از کارهای که مد نظرم بود ساخت فیلم بود و این شرایط اصلا در ایران مهیا نشد. حتی در ایران علیرغم تلاش هایی که کردم و با وجود اینکه سالیان سال فعالیت هنری داشتم و در این سالها تجربیات فراوانی بدست آوردم ولی متاسفانه موفق به ساخت فیلم نشدم. این در حالی است که خیلی از کارگردانهای ما یک شبه به این عنوان دست پیدا کردند، کسانی که فرق بین دوغ و دوشاب را نمی دانند. من کسانی را می شناختم که کیف کارگردان را جا به جا می کردند ولی در عرض 2-3 سال خودشان کارگردان شدند و جالب اینکه فیلم سینمایی یا سریال هم ساختند. بعضاً تصویربرداران مجالس عروسی را می شناختم که الان در تیتراژها به عنوان مدیرفیلمبرداری از آنها اسم برده می شود. همینطور در باقی زمینه های هنری! من منکر پیشرفت افراد مختلف نیستم و هر کسی می تواند در زندگی خود به جایگاه بالاتر دست پیدا کند ولی هر چیزی حساب و کتاب دارد. برای ساخت فیلم هم قدم های زیادی برداشتم و چند سالی تلاش کردم ولی بی فایده بود. در زمینه کار بازیگری هم شرایط به همین ترتیب بود وچون در حلقه مافیایی بعضی از همکاران نبودم عرصه بر من روز به روز تنگ تر می شد. من اولین هنرپیشه کودک و نوجوان سینمای ایران در بعد از انقلاب بودم و تنها هنرمندی که در این عرصه ماند و فعالیت کرد، البته دوستان دیگر هم بودند که همچنان کار می کنند ولی فقط من در عرصه بازیگری بودم و بعدها هم بعنوان همان بازیگر ادامه دادم. در ایران متاسفانه برای مسئولین هنری کشور این چیزها مهم نبود. البته این ماجراها جدا از بعضی همکاران و مردم است، مردم و هنر دوستان همیشه به من لطف داشتند و حمایتم کردند.

*من تجربه جدی کارگردانی از شما در ایران به یاد ندارم، چطور شد که آنجا تصمیم گرفتید به عنوان کارگردان فیلمی جلوی دوربین ببرید؟
دقیقا درست می گویید. به خاطر دلایلی که قبلا گفتم هیچ گاه این شرایط بصورت حرفه ای برایم پیش نیامد، ولی چند کار کوتاه و یک مجموعه مستند داستانی برای شبکه قرآن ساختم. به شدت معتقدم باید از استعداد هنری استفاده کرد و نباید ساکن بود. همیشه می گویم یک هنرمند را اگر در یک اتاق خالی هم بیاندازند، او فعالیت هنری خودش را انجام می دهد. من هم چون از قبل تصمیم به کارگردانی وساخت فیلم گرفته بودم در اولین فرصتی که این شرایط برایم محیا شد فعالیت هایم را شروع کردم.

*در فیلم کوتاه «انتظار» هدف خاصی هم مد نظر داشتید؟

همیشه معتقد بودم و هستم که یک هنرمند رسالتی بر دوش دارد و باید آیینه ای از مشکلات جامعه و فضایی که در آن زندگی می کند باشد. سعی کردم در اولین تجربه ام این مسئله را رعایت کنم. در واقع یکی از دلایل اصلی ساخت این فیلم مشکلات زیاد افرادی بود که در اطراف خود می دیدم.

*اما ظاهرا این فیلم در یکی از جشنواره های خارجی هم شرکت کرد؟

بله، در چند چشنواره شرکت کرد هم در کشور سوئد و هم در فرانسه. همینطور فیلم بعدی من با نام ( فقط یه آرزو ) هم در چند جشنواره شرکت کرد که موفق به دریافت دیپلم افتخار از جشنواره فیلم کوتاه ملل شد. اما واقعا در فکر جشنوارها نبودم. چون امکانات خاصی برایم فراهم نبود و فقط می خواستم تجربه کنم. اما به هر حال اینکه فیلم هایم در سطح بین المللی مطرح شوند هم از اهدافم است. به نظرم هر انسانی وقتی عاشق کارش باشد به نقطه اوج حرفه اش هم فکر می کند.

*فکر نمی کنید برای بازگشت تان به ایران مشکلی وجود داشته باشد؟

برای چه ؟ مگر من مرتکب خطایی شدم ؟ فکر نمی کنم در هیچ کجای دنیا شخصی را که بخاطر پیشرفت و فعالیت در زمینه کاری اش از کشورش خارج شده باشد را مقصر یا مجرم بدانند و بخواهند برایش مشکل درست کنند.

*از سومین فیلم و بازیگران آن هم برایمان بگویید.

من در حال حاضر سومین فیلم خودم را با عنوان «ایستگاه آخر» تمام کردم. تا جایی که بتوانم در همه کارهایم از بازیگران ایرانی استفاده می کنم، اما در کنار بازیگران ایرانی از بازیگران خارجی هم در مواقعی که نیاز باشد استفاده خواهم کرد. اما متاسفانه در این طرف بازیگران خوب ایرانی بسیار بسیار کم هستند و از این بابت با مشکل مواجه هستم. موضوع فیلم هایم بیشتر اجتماعی و خانوادگی است و سعی می کنم در ساخته هایم دغدغه های اجتماعی ام را نیز به نوعی به تصویر بکشم.

*از لحاظ شرایط تولید آنجا مشکلی ندارید؟

ببینید شرایط تولید در همه جای دنیا شرایط مشکل وسختی است. تا به حال کارگردانی پیدا نشده که بگوید در شرایط عالی و بسیار خوب بدون هیچ مشکلی فیلم ساختم. اما بخشی از این ماجرا هم به خود ما برمی گردد که چطور این شرایط را فراهم کنیم، چیزی که مسلم است بهترین استفاده از کمترین امکانات است. ما هم این را یاد گرفتیم. اینکه باید بتوانیم با همین شرایط سخت کارهای خوبی انجام بدهیم. ولی با همه این سختی ها اینجا به خوبی از من و نوع کارهایم استقبال کردند و فکر می کنم تا به حال خوشبختانه روند رو به رشدی داشته ام.

*عوامل و همکارانتان ایرانی هستند یا از عوامل خارجی هم کمک می گیرید؟

برای من زیاد فرقی ندارد. هر کسی که کارش را بلد باشد با هم همکاری می کنیم. چه خارجی چه ایرانی، مهم خروجی یک کار است و اینکه بتوانیم از تجربیات یکدیگر استفاده کنیم تا در نهایت نتیجه کار خوب و تاثیر گذار شود.

*تصمیم دارید تا چه مدتی خارج از کشور بمانید؟

بستگی به شرایط دارد و اینکه اوضاع چگونه پیش برود. الان نمی توانم پیش بینی دقیقی در این باره داشته باشم و زمان مشخصی را اعلام کنم. حتی اینکه بخواهم چه تصمیمی برای ادامه فعالیت هایم در اینجا بگیرم هم به زمان بیشتری نیاز دارد .اما هدف من پیشرفت است و اینکه بتوانم با خیال راحت و آرامش به فعالیت هایم ادامه دهم. خیلی هم فرقی نمی کند که کجا باشم. من تصمیمم را گرفته ام که در فیلمسازی و بازیگری تلاش بیشتری کنم و اهدافم را به صورت جدی دنبال خواهم کرد.

*برادر کوچکتان کاوه همراه شما نبود و در ایران به فعالیت اش ادامه می دهد. از او نخواستید همراهتان بیاید؟

خیر. کاوه کماکان در ایران مشغول کار است اما با این اوضاعی که وجود دارد همان بلایی که سر من آمده کم کم سر کاوه هم می آید و او هم با بی مهری های زیادی مواجه می شود و مجبور است با آنها دست و پنجه نرم کند. او هم بازیگر همین سینما و تلویزیون است و از بچگی برای همین سینما و تلویزیون کار می کند و زحمت می کشد.

*حال و هوای فیلمسازی و به طور کلی سینما و تلویزیون را در آنجا چقدر متفاوت با ایران می بینید؟

اصلا قابل مقایسه با هم نیستند، در کشور ما تنها چیزی که برای مسئولان هنری ما چه تلویزیون و چه سینما مهم نیست هنر و هنرمند است، در حالی که اینجا به محض اینکه متوجه می شوند تو یک هنرمندی کلی احترام می گذارند و رفتاری که شایسته یک هنرمند است را با تو دارند. ضمن اینکه این طرف کاملا حرفه ای و اصولی کار می کنند و همه چیز جدی گرفته می شود. اینجا در هر زمینه ای افراد تحصیل کرده و مرتبط با کارشان هستند، دقیقا در جهت مخالف آن چیزی که در هنر ایران دیده می شود. شاید این یکی از دلایلی باشد که اوضاع سینما و تلویزیون ما روز به روز بدتر می شود و کسی هم هیچ فکری نمی کند. مشکل اساسی سینما و تلویزیون ما اهمیت دادن به فامیل و دوست و آشنایان آقایان است تا تجربه و تخصص .

* دوست داریم حالا که بعد از مدتها گفت و گو می کنید برایمان بگویید چرا با اینکه سالها از انیمیشن «علی کوچولو» گذشته هنوز هم مردم شما را با این کار به یاد می آورند؟

علی کوچولو چند ویژگی مختلف داشت که باعث شد کار موفقی باشد. اول اینکه اولین فتو رمان ایران بود که بعد از انقلاب ساخته شد. به نظرم ویژگی دوم این کار متنهای خیلی خوب آن و البته نوع ساختش بود. موسیقی زیبایی که مرحوم بابک بیات برای «علی کوچولو» ساخته بودند هم در محبوبیت و بیشتر دیده و شنیده شدن آن بی تاثیر نبود و اتفاقا می توانم بگویم سهم بسیار زیادی داشت. از طرف دیگر در آن زمان وسائل ارتباط جمعی و سرگرمی ها به این گستردگی نبود و حتی در دهه 60 فقط دو کانال تلویزیون وجود داشت. اما با این حال بسیار خوشحالم که در این برنامه پر بیننده سهم داشتم و هنوز هم بعد از سالها در خاطر مردم هستم.

*با توجه به تغییر دولت و مدیریت چقدر به به وجود آمدن فضای جدید در هنر و سینما امیدوار هستید؟

شاید در ظاهر کمی شرایط بهتر شده باشد ولی مشکل اساسی هنر ما با تغییر دولت ها حل نمی شود سینما وتلویزیون ایران نیاز به یک خانه تکانی اساسی دارد تا از مافیا و باندها پاک شود . امیدوارم که با تدابیر دولت جدید این شرایط فراهم شود تا شاهد سینما، تلویزیون وتئاتر سالم و پاک و پر از بچه هایی که صاحب تخصص هستند باشیم چون ما این افراد را کم نداریم و زیادند کسانی که بیکار با کلی تخصص در خانه ها نشسته اند.

*به هر حال باید امیدوار بود، با این حال موقعیت جدید ممکن است باعث شود شما برگردید و در ایران کارتان را ادامه بدهید؟

شما مطمئن باشید نه من بلکه خیلی از بچه هایی که خارج از ایران در زمینه های گوناگون مشغول فعالیت هستند اگر بستر مناسبی فراهم شود حتما برمی گردند و با عشق به کارشان ادامه می دهند. امیدوارم یادمان نرود که دوران طلایی هنر ایران را چه کسانی ساختد. ما نیاز داریم که به نیروهای جوان اعتماد کنیم، البته کسانی که تخصص و کارایی دارند. این آرزوی قلبی هر فردی هست که در کشور خود کار کند. من هم یکی از آن افراد هستم واگر شرایط مهیا باشد چرا که نه، حتما دوست دارم در ایران کار کنم.



منبع: شبکه ایران

ارسال نظر

اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان

    نمای روز

    اخبار از پلیکان

    داغ

    حواشی پلاس

    صفحه خبر - وب گردی

    آخرین اخبار