تحلیل حسن روحانی از تحولات کشور در سال ۱۳۸۸
پارسینه: وي افزود:« ديگري سياستهاي كلي اصل ٤٤ و آن همه تاكيد بر خصوصيسازي است كه چه اميدهايي را ايجاد كرد تا حدي كه مقام معظم رهبري از آن به عنوان انقلاب اقتصادي نام بردند.ما فكر كرديم خصوصيسازي يعني دادن بنگاههاي اقتصادي به مردم و نه تنها مالكيت، كه مهمتر از آن سپردن مديريت به مردم است، اما ديديم كه تنها شكل دولت عوض شد.»
ایسنا: رييس مرکز تحقيقات استراتژيک مجمع تشخيص مصلحت نظام سند چشمانداز آينده، سياستهاي كلي اصل ٤٤ و هدفمند كردن يارانهها را سه موضوع اميدوار كننده براي ايران آينده دانست.
حجت الاسلام والمسلمين حسن روحاني در همايشي با عنوان «ايران آينده» اظهار كرد: ما درسالهاي اخير براي آينده ايران سه موضوع را اميدواركننده يافتيم؛ يكي چشمانداز كه وقتي تصويب شد با همكاري دولت ، مجمع تشخيص مصلحت نظام و امضاي رهبري ابلاغ شد و اميدهاي زيادي را به وجود آورد. ايران توسعه يافته، جايگاه نخست اقتصادي، علمي و فني است كه البته هنوز هم اميدبخش است.»
وي افزود:« ديگري سياستهاي كلي اصل ٤٤ و آن همه تاكيد بر خصوصيسازي است كه چه اميدهايي را ايجاد كرد تا حدي كه مقام معظم رهبري از آن به عنوان انقلاب اقتصادي نام بردند.ما فكر كرديم خصوصيسازي يعني دادن بنگاههاي اقتصادي به مردم و نه تنها مالكيت، كه مهمتر از آن سپردن مديريت به مردم است، اما ديديم كه تنها شكل دولت عوض شد.»
وي ادامه داد:« نكته اميدوار كننده سوم هدفمند كردن يارانههاست كه اميدواريم به خير ختم شود. هميشه ميگفتيم قرصهاي مسكن را برداريد كه سرمايه گذاري به سمت درستي برود. متاسفانه در طول ٥ سالي كه گذشت و نيز برنامه چهارم اقتصاد ما داراي بيبرنامگي بود. جريان اقتصادي فرآيندي را طي كرد كه فاقد همسويي و همگرايي لازم بود و مجموعه عوامل به نظم گريزي مبتلا شد.»
اين عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام افزود:« رشد پايين اقتصادي، نرخ بيكاري شديد، سطح پايين تشكيل سرمايه ، فاصله شديد بين صادرات و واردات ، همه اينها از مشكلات است. چند هفته پيش آماري داده شد كه فاصله صادرات و واردات ما منفي ٥/١٩ ميليارد دلار بود. امروز با آمارهايي كه مقامهاي دولتي در سال ٨٨ اعلام كردهاند احساس دغدغه بيشتر و عميقتري ميكنيم. رشد اقتصادي در سال ٨٧ ، ٣/٢ درصد بود و امسال وابدترها. اگر به دقت ميزان رشد اعلام شود اميدواريم منفي نباشد. درحالي كه رشد اقتصادي، مدنظر ما ٨ درصد بود امروز به ٣/٢ درصد رسيديم، درحالي كه برخي از كشورهاي منطقه حتي به ١٤ درصد هم رسيدند. در برنامه چهارم نرخ بيكاري براي پايان برنامه منفي ٢/٤ منظور شده بود درحالي كه اول اجراي برنامه اين ميزان يازده و خردهاي درصد بود در واقع بايد ٧ درصد كم مي شد تا به منفي ٢/٤ برسد اما آمار دولتي ميگويد امروز به ١/١١ دهم رسيدهايم و تورم در ١٢ ماه منتهي به خرداد ٨٨ توسط بانك مركزي ٥/٢٢ درصد اعلام شد اما مگر قرار ما ٩/٩ دهم درصد نبود؟ الان كجا هستيم؟ بالاي ٢٠ ، البته اينها همهي واقعيت نيست و اين آينده محتوم ايران محسوب نميشود
و نبايد بگذاريم كه اينگونه شود. اگر تعلل در اجرا شاهد هستيم در اين ٥ سال گاهي هم تشكيك در بديهيات را شاهد بوديم مثلا برخي از مقامات گفتند افزايش نقدينگي چه ربطي به تورم دارد؟»
وي معتقد است:« بياعتنايي به تجربه و دوري از شايستهگزيني اين مشكلات را ايجاد كرد، اما با اين حال هنوز ١٥ سال ديگر از چشم انداز ٢٠ ساله را پيش رو داريم و ميتوانيم با تدوين استراتژي درست با توجه به شرايط داخلي، مكتبهاي اقتصادي، فرصتها و تهديدات استراتژي درستي را براي آينده ترسيم كنيم.»
وي خاطرنشان كرد:« خوشبختانه معاونت اقتصادي مركز تحقيقات استراتژيك مجمع تشخيص مصلحت نظام ماههاست كه درباره يك مدل اقتصادي تلاش ميكند تا آن را به ثمر برساند و اين بسيار اميدبخش است، البته استراتژي بر مبناي توليد رقابتي دانش بنيان مهم است و اينكه نه تنها دولت بلكه همه مردم به صحنه بيايند ميتوانيم مسير درست را انتخاب كنيم، هنوز هم دستيابي به چشم انداز بيست ساله امكانپذير است.»
روحاني همچنين گفت:« ٣٧٠ ميليارد دلار درآمد دولت نهم به گونهاي خرج شد كه در پايان چهار سال هيچ چيز از آن باقي نماند. آينده ايران بايد توام باشد با اميد در كنار كار و تلاش. ما براي تحقق آرمانها و اهدافي كه قانون اساسي و چشمانداز مشخص كرده نيازمند آيندهپژوهي و تعيين استراتژيها بر مبناي آن هستيم.»
وي خاطرنشان كرد:« بايد فرهنگ آيندهنگري را ترويج كرد و تفكر آيندهانديشي در ذهن دانشجويانمان پيريزي شود.»
رييس مرکز تحقيقات استراتژيک مجمع تشخيص مصلحت نظام در بخش ابتدايي سخنان خود نيز گفت:« كلمه ايران آينده تداعي كننده همه اميدها و آرزوها و آرمانهاي ماست.»
وي خاطرنشان كرد: « بسيار اهميت دارد كه از ديد آيندهنگري و آينده پژوهي ايران آينده را ترسيم كنيم. براي اينكار بايد چند مولفه اصلي را از طريق مطالعه مدنظر قرار دهيم؛ اولين آن مساله جمعيت و جغرافياي انساني است. بايد ببينيم ايران آينده داراي چه مقدار جمعيت است و اين جمعيت چه تركيب و ويژگيهايي دارد. سلامت و مهمتر از آن نشاط اين جمعيت و بالاتر از همه مشاركت آن در ساخت كشور چگونه خواهد بود. به همين دليل است كه در برنامهريزيها براي اهداف بلند مدت مساله رشد جمعيت را ترسيم ميكنند.»
وي با بيان اينكه " نكته دوم سرمايههاي فيزيكي يا همان ثروت ملي است" ادامه داد: «بايد ببينيم اين ثروت همانند آب، خاك، معادن، نفت سياه چگونه نگهداري و به نسل آينده سپرده شود، نكند ثروت ملي ما را ديگر ملتها ببرند و ما تماشا كننده باشيم. نكند منبع گاز و نفت مشترك ما را همسايگان ببرند و رودخانهها و آبهاي ارزشمند كشور به كشورهاي ديگر سرازير شوند و ما نتوانيم از آن منبع درست استفاده كنيم. نكند خاك كشور ما با بيبرنامگي تبديل به برج ها شود و مراتع ما با بيبرنامگي از دست ما برود. براي ايران آِينده بايد تمام ثروتهاي مليمان را به بهترين وجه استحصال و با كمال امانتداري به نسلهاي آينده بسپاريم.»
وي تاكيد كرد:« ريال و ارز ما جزو ثروتهاي ملي ماست. بايد ببينيم چگونه از آن استفاده ميكنيم. نكند دلار ما تبديل شود به رونق بازار ديگران. حتي باغ و مزرعه و كارخانه و كارگاه ديگران. اگر خدايي نكرده توليد ما روز به روز كاهش يابد و واردات روز به روز بيشتر شود ثروت ملي ما از آن ما و نسلهاي آينده نيست بلكه متاسفانه به نفع ديگران خواهد بود.»
نماينده مقام معظم رهبري در شوراي عالي امنيت ملي با اشاره به اينكه " سرمايه انساني يكي ديگر از مولفههاي اصلي براي ايران آينده است" گفت:« تحصيلات، تحقيقات، فناوري، توليد علم و دانش مهم هستند اما مهمتر از آن انسانهاي تحصيل كرده و نخبهاي هستند كه بايد از طريق فناوري نوين، صنعت، دانش و آينده ما را بسازند و ما را در ميدان رقابت عقب مانده نگه ندارند. سرمايه انساني مهمترين مساله است و اقدامات خوبي انجام شده و ميشود اما نكته مهم اين كه در كلاس درس نشستن و مدرك گرفتن به مفهوم سرمايه انساني نيست.اگر پايان اين كلاس انسان تحصيل كرده ما تبديل شده به يك نيروي مولد در اين صورت تبديل به يك سرمايه انساني شده است.»
وي خاطرنشان كرد: «نكند دانشگاههاي ما نخبگان را پرورش دهند اما پس از اتمام تحصيلات كشورهاي ديگر از آنها سود ببرند يا بدتر، نيرويي را پرورش دهيم و براي او محل فعاليت در كار نباشد و بيكار بماند و يا نه، كاري را هم شروع كند، تجربه هم بياندوزد، آن هم در قالب يك شركت اما از اين شركت استفادهاي نشود و او مقروض در زمين و آسمان رها شود.»
وي ادامه داد:« سرمايه اجتماعي مولفه چهارم است؛ آنگاه كه بين مردم و گروههاي مختلف اعتماد و پيوند برقرار باشد، ميتوانيم به فكر ايران آينده باشيم، اما اگر اعتمادها از بين برود و به جاي آن دشمني، ستيز، اختلافات و شمشير به رخ هم كشيدن باشد و گروهي به فكر حذف گروه ديگر باشد چه آيندهاي مي توان براي ايران پيش بيني كرد؟ در جامعه اي كه پيوند و اعتماد رو به كاهش برود هيچ اميدي وجود نخواهد داشت.»
روحاني با بيان اينكه " دانشمندي ميگويد؛ دولتهايي كه بر ملتهاي منسجم حكومت ميرانند گنجينهاي از سرمايههاي مهم هستند" گفت:« در جامعهاي كه نشاط و اميد وجود دارد بزرگترين سرمايه حاكم است، اما اگر خدايي نكرده اخلاق و معنويت از جامعه رخت بربندد، نه تنها نميتوان چشماندازي درست داشت، بلكه هيچ اميدي را هم نميتوان محقق كرد.»
وي فضاي حاكم بر كشور را سرمايهاي مهم و مولفه پنجم براي ايران آينده دانست و خاطرنشان كرد:« چه فضايي بر كشور بايد حاكم باشد؟ فضاي امنيتي؟ اين فضا كه فضاي كار و تلاش و توليد علم نيست؛ نه دستي به قلم ميرود و نه فكر درمسير تامل قرار ميگيرد. به جاي كار و تلاش ترس و وحشت حاكم ميشود و به قول فردي كه ميگفت؛ براي خطايي كه ٤٠ سال پيش انجام داده الان بايد بترسد، نوعي فضاي ترس حاكم ميشود. لذا اگر فضاي كشور و فضاي بينالمللي بر مبناي تعاون، همكاري ، كار و تلاش ، فرهنگ و اقتصاد سياست قرار بگيرد ـ و نه نظامي و امنيتي ـ ميتوان به اميد ايران آينده بود.»
وي " سرمايههاي سياسي" را مولفه ششم برشمرد و ادامه داد:« در كشوري كه آزادي نقد و سخن نباشد و به تدريج آزادي فكر هم از بين برود، به دنبال آن مشاركت سياسي نيز از بين خواهد رفت و جريان سالم قدرت و توزيع صحيح آن و نيز شايستهسالاري وجود نخواهد داشت.از همه مهمتر اگر نسبت به قواعد بازي، يعني رقابت احزاب آشنايي وجود نداشته باشد، مشاركت سياسي از بين خواهد رفت.»
اين عضو مجلس خبرگان گفت:« از همه مهمتر در كشوري كه براي مشاركت سياسي هزينه سياسي بالايي پرداخته شود، اميدي به آينده مشاركت سياسي وجود ندارد. اگر قرار باشد ديروز دنبال كانديدايي باشيم، امروز گرفتار ديروز و فردا از كار بيكار كه درست نيست. اگر بخواهيم مشاركت شكل بگيرد بايد هزينه سياسي كم شود و در واقع به كسي كه مشاركت سياسي ميكند بايد جايزه داده شود و بايد دست او را ببوسند، نه اينكه او را پس بزنند. ايران آينده با چه ساخته ميشود؛ دولت ، حزب و گروه يا تك تك مردم، دست همه را بايد بوسيد و از آنها براي مشاركت دعوت كرد.»
وي با تاكيد بر اينكه " جذب حداكثري بايد سياست اصلي كشور قرار بگيرد" گفت:« اگر دفعي هم ضرورت پيدا كرد، بايد حداقل حداقل باشد اين همان شيوهاي است كه قرآن به آن توصيه كرده است.»
وي " سرمايه بينالمللي" را نيز مولفه هفتم برشمرد و افزود:« در دنياي امروز مگر ميتوان در يك جزيره تنها زندگي كرد. آن هم بدون تعامل به ديگري. در اين صورت نه تنها به چشمانداز بلكه به حد تعالي هم نميرسيم. البته بايد خوداتكاء باشيم اما مگر ميتوانيم از علم ديگران استفاده نكنيم. نبايد به اسم خوداتكايي از دانش دهه ١٩٦٠ و ٧٠ استفاده كنيم و به اسم استقلال از تجربههاي جديد محروم بمانيم.»
روحاني افزود:« به تعبير چشمانداز ما دنياي امروز دنياي تعامل و ارتباطات سازنده است نه آنكه تقابل افتخار ما باشد. هيچكس با فحاشي به جايي نرسيده است. با تقابل بيجهت هم به جايي نميرسيم. بايد با حفظ اصولمان با همه دنيا تعامل كنيم. ممكن است يكي دو كشور باشند كه به عنوان استثناء نخواهيم با آنها تعامل داشته باشيم اما با سايرين بايد اين تعامل برقرار شود. رشد اقتصادي و انبوه توليد بدون بازار چه خاصيتي دارد و شما چگونه بازار را فتح ميكنيد؟ فتح بازار حركت پول و اعتبار در صورت تعامل صحيح امكانپذير است.»
وي ادامه داد:« شرايط جهاني مولفه هشتم است، ما نميتوانيم از شرايط جهاني دور باشيم. همه كشورها بر هم تاثيرگذارند؛ كما اين كه ديديم بحران پولي و مالي كه بعد به بحران اقتصادي منجر شد، چگونه در كشور ما هم اثر گذاشت. اين جور نيست كه در جهان امروز اين جزاير هم اتصالي به هم نداشته باشند. اگر ايده دهكده جهاني را نپذيريم بايد ارتباط جهاني را بپذيريم. در جهان امروز پارادايم و اقتصاد نويني كه حاكم است عامل پيشبرنده آن تحولات تكنولوژيكي و آزادسازيهاي گسترده بينالمللي است كه هم ميتواند فرصت بيافريند، هم چالش. دكترين اقتصادي توسعه سرمايه انساني، ارتقاي ظرفيتهاي فناوري و نوآوري، رشد پيوسته مهارتها، تمركززدايي و تغيير از كارگزار به عامل راهبردي، ايجاد شرايط براي ارتقاپذيري و بالاخره ارتقاي عدالت اجتماعي، هم از ضروريات است.»
وي با بيان اينكه " ما نميتوانيم از سير دنيا دور بمانيم و فضاي جديد متناقضي با آن بسازيم" افزود: « ميتوانيم اصلاح كنيم، اما استفاده نكردن از تجربه ديگران محروميت است.»
اين عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام همچنين خاطرنشان كرد:« پيشبيني بحرانهاي داخلي، منطقهاي و بينالمللي گام نهم است؛ ما درطول اين ٣٠ سال پس از انقلاب متاسفانه با بحران مواجه بوديم، يكبار خودمان در جنگ هشت ساله، يك بار كويت و عراق و ورود نيروهاي عراق به منطقه، اشغال افغانستان، اشغال عراق، حوادث لبنان و جنگ ٣٣ روزه، حوادث غزه و ايستادگي ٢٢ روزه؛ بنابراين مسائل منطقه و مسائل داخلي نميتواند بر ما تاثيرگذار نباشد.ما درهمين سالهاي اخير شاهد بوديم كه يك ماجراي هستهيي چه فراز و نشيبي و تاثيراتي بر كشور ما گذاشت و هنوز هم سر دراز دارد و اميدواريم كه ختم به خير شود. ديديم انتخابات چه حوادثي را آفريد، هفت ماه است كه از انتخابات گذشته اما هنوز فضاي مطلوبي بر كشور حاكم نشده است. اين مسايل در آينده ممكن است در انتظار ما باشد. ما در آينده پژوهيها بايد به اينگونه حوادث احتمالي توجه كنيم.»
وي خاطرنشان كرد:« مديريت كشور مولفه دهم است؛ چه كساني ميخواهند كشور را اداره كنند. مديران صالح ، لايق ، رشيد يا افراد بيتجربه و تازه كار. مديريت بسيار مهم است و اصل اقتصاد است. دولتهاي آيندهنگر از دههها قبل دنبال دانايي محوري بودهاند و در اين راه تلاش كردهاند، البته چشمانداز و برنامه چهارساله ما هم بر همين اساس بود. حال ديديم در زمان اجرا چه بلايي سرش آمد.»
وي با بيان اينكه " دولتها مسوول اتخاذ سياستهاي پولي و مالي و نظام منسجم و مبتني بر بازار هستند" خاطرنشان كرد:« حفظ سياستهاي اجرايي، آموزش مشاركت و بالاخره نقش دولت براي آينده ممكن است متفاوت باشد، اما كم نخواهد شد.»
روحاني همچنين از انجمن آيندهنگري و مركز تحقيقات استراتژيك مجمع تشخيص مصلحت نظام تشكر كرد.
ارسال نظر