افقهاي نوين روزنامهنگاري به روايت دکتر شکرخواه
تحريريه روزنامه خراسان چندي پيش ميزبان يکي از استادان مبرز و نام آشناي عرصه روزنامه نگاري يعني دکتر يونس شکرخواه بود؛ استادي که نه تنها بهرهاي وافي از مباحث تئوريک دارد، بلکه در عرصه عمل نيز تجارب گرانسنگي را پشت سر نهاده است. وي در نشستي صميمانه با تحريريه خراسان، بر نقش و جايگاه تاريخي اين روزنامه در ايجاد گرايش عمومي به سمت و سوي فرهنگ مکتوب تاکيد کرد و در ادامه از تحولات جديد در حوزه روزنامه نگاري و همچنين افقهاي نوين در اين عرصه سخن گفت. گزيدهاي از آن سخنان در پي ميآيد.
از ماشينهاي سربي تا ورود ديجيتاليزم
هنگامي که من وارد حرفه روزنامه نگاري شدم براي چاپ از ماشينهاي سربي استفاده ميکرديم که کاري سخت و دشوار بود و از همين رو آن فضاي سربي نسل ما را نسلي منضبط بار آورد. پس از مدتي با ورود کامپيوتر و فکس به تحريريهها و بعدها استفاده از دوربينهاي ديجيتال يا به ديگر سخن ورود ديجيتاليزم به تحريريهها، فضاي روزنامه نگاري کاملاً دگرگون شد. حال سوال اين جاست که با توجه به اين تغييرات پرشتاب، روزنامهاي مانند روزنامه خراسان که اکنون از «فرمتي» کاملاً قابل قبول برخوردار است، در ۱۰ سال آينده در چه وضعيت و شرايطي خواهد بود؟
ژانرهاي رسانهاي
براي پاسخ گفتن به اين سوال بايد از ژانرهاي رسانهاي موجود سخن گفت که در واقع رسانههاي چاپي (Printing Media)، رسانههاي الکترونيک (Electronic Media) مانند راديو و تلويزيون و رسانههاي مرتبط با وب (Web-based Media) هستند. مي توان گفت که رابطه رسانه هاي چاپي از جمله روزنامهها با رسانه هاي مرتبط با وب يا رسانههاي آنلاين همچون رابطه شبکههاي ملي تلويزيوني با شبکههاي تلويزيوني ماهوارهاي است. با ورود شبکههاي ماهوارهاي همانند CNN، پخش زنده تلويزيونهاي ملي در معرض آسيب جدي قرار گرفت تا آن جا که تلويزيونهاي ملي ناچار شدند دفترهاي بينالمللي خود را به دليل مقرون به صرفه نبودن تعطيل کنند. همچنين با سرعت انتشار اخبار از شبکههاي ماهوارهاي، تلويزيونهاي ملي به وادي ارائه تحليل به جاي انتشار اخبار به روال گذشته سوق داده شدند. اکنون نيز بر خلاف فضاي وب، رسانههاي چاپي در بند زمان و مکان هستند و عملاً با آغاز روند چاپ و توزيع روزنامهها، امکان انتشار اخبار تازه از اين طريق تا ساعاتي پياپي منتفي و متوقف ميشود، اين در حالي است که در فضاي وب اين محدوديت زماني براي انتشار اخبار وجود ندارد. همين عامل سبب شده است که
رسانههاي چاپي و به صورت خاص روزنامهها مجبور به عقب نشيني از عرصه خبر شوند. با اين حال تلاشهايي هم براي باز گرداندن قلمروهاي پيشين آغاز شده است که افقهاي نويني در عرصه روزنامه نگاري به شمار ميروند و من به ۳ دسته از آنها اشاره ميکنم.
خبرهاي تعقيبي (Follow up news)
بايد خود را عادت دهيم که اگر امروز خبري را از رويدادي تهيه کردهايم، فردا نيز آن رويداد را تعقيب و پيگيري کنيم، زيرا آن چه در حقيقت پايان يافته خبر و نه اصل رويداد است. به عنوان مثال اگر امروز خبري را از تصادفي تهيه کردهايد، بايد بدانيد که رويدادهاي مرتبط با اين تصادف (مسائل درماني، دعاوي حقوقي يا کيفري و...) در روزهاي آينده هم ادامه مييابد و بايد آنها را پيگيري کنيد. تاکيد ميکنم که اين تعقيب و پيگيري بايد در هر صورت به عنوان يک عادت نهادينه شود، هر چند خبرهاي تعقيبي مجال انتشار نيابند.
مسئله محوري (Problem oriented)
اعضاي تحريريهها بايد در يک ماموريت مشترک مسائلي را بيابند و براي حل آنها راهکارهايي ارائه دهند زيرا براساس تعاريف جديد، روزنامهها نه نقطه مقابل دولتها، بلکه شريک آنها در حل مسائلند. مسئله محوري در واقع حساسيت و وفاداري روزنامه نسبت به برخي مسائل و ارائه راه حل براي آنهاست. به عنوان نمونه، موضوع بافتهاي فرسوده در مشهد ميتواند در زمره اين مسائل باشد. مسئله محوري همچنين ميتواند به تناسب زمان محقق و مثلاً در فصل تابستان مسائلي مانند استخرها يا کلاسهاي آموزشي در مشهد پيگيري شود. براي تحقق مسئله محوري روزنامه نبايد منتظر اظهارنظري از سوي مسئولان ذي ربط درباره موضوعي باشد، بلکه بايد خود مسائلي را بيابد و با تامل در چگونگي و چرايي آن مسائل، راه حلهايي عرضه کند.
استفاده از نرم افزارها و ابزارهاي جديد
اکنون نرم افزارهاي متعددي عرضه شده است که روند خبرهاي تعقيبي و مسئله محوري را براي روزنامه نگاران تسهيل ميکند. برخي از اين نرم افزارها (که به رسانههاي چاپي اختصاص دارند) قادرند با گرفتن دادهها، گرافيکهاي خبري، اينفوگرافي و... طراحي کنند. امکاني که اين گونه نرم افزارها فراهم ميآورند، به صورتي است که خواننده ميتواند به جاي مثلاً خواندن ۳ صفحه روزنامه درباره تحولات ليبي، تنها با نگاه کردن به طرحي از اين تحولات مطلع شود. گونه ديگري از اين نرم افزارها دادههاي پيشيني را به خبرهاي کنوني ميافزايند و از اين رهگذر خبر را براي خواننده، خواندني ميکنند. استفاده از نرم افزارهاي جديد در رسانههاي چاپي به جرياني دامن زده است که از آن به نام «روزنامهنگاري داده نگارانه» (Data Journalism) تعبير ميشود. در اين ميان البته نبايد از به کارگيري وسايل جديد مانند برخي ضبطهاي خبرنگاري که امکانات در خور توجهي دارند نيز غفلت کرد.
نرم خبر گونهاي از روزنامه نگاري نيست
دکتر شکرخواه پس از پايان سخنانش به سوالهاي دو تن از اعضاي تحريريه خراسان هم پاسخ داد. وي در پاسخ به اين که استفاده افراط گونه از نرم خبر در روزنامههاي مطرحي مانند فايننشال تايمز، آبزرور، وال استريت ژورنال و... باز خوردي منفي در مخاطبان داشته است، گفت: من مبدع نرم خبر نيستم اما درباره نرم خبر و آداب و عناصر آن نوشتهام. نرم خبر آن گونه که من تعريف کردهام گونه اي از روزنامه نگاري نيست بلکه سبکي در کنار ديگر سبک هاي نوشتن خبر است. نرم خبر به مثابه يکي از ابزارهاي روزنامه نگار در جعبه ابزار اوست. طبيعتاً، اضطرار و عدم اقبال از سوي خوانندگان موجب شد که حتي روزنامهاي عبوس مانند وال استريت ژورنال هم به سبک نرم خبر روي آورد اما مسئله اين است که اين سبک را بايد در جاي خود استفاده کرد. اساساً براي انعکاس برخي رويدادها استفاده از سبک نرم خبر هيچ جايگاهي ندارد و براي آنها بايد لزوماً از سبک سخت خبر استفاده کرد. از سوي ديگر، استفاده افراطي از نرم خبر گاه موجب ميشود که خواننده احساس کند قصد فريب دادن او درميان است.
الگوهاي چهارگانه ارتباط اتاقهاي خبر چاپي و آنلاين
دکتر شکرخواه افزون بر اين در پاسخ به سوال ديگري درباره الگوهاي ارتباط اتاقهاي خبر چاپي و آنلاين به ۴ الگو در اين زمينه اشاره و اظهار کرد: در برخي روزنامهها که وب سايت نيز دارند اتاق خبر چاپي و آنلاين يکي است و هر آن چه در تحريريه تهيه و توليد ميشود، روي وب سايت هم قرار ميگيرد. در برخي ديگر، اتاقهاي خبر چاپي و آنلاين کاملاً مستقل از يکديگر است. در الگويي متفاوت با اين دو، گروهي در مرحله بعد از اتاق خبر چاپي قرار دارد که اخبار را پس از پردازش روي وب سايت قرار ميدهد. الگوي چهارمي هم وجود دارد که الگوي ايده آل خوانده شده است. براساس اين الگو، اتاق خبر آنلاين، نعلي شکل و با ديواري ديجيتال در کنار تحريريه مستقر ميشود. البته من خود در ۲ مجموعهاي که پيش بردهام از الگوي اتاقهاي خبر مستقل استفاده کردهام.
ارسال نظر